جَمْع (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَمْع (به فتح جیم و سکون میم) از
واژگان قرآن کریم به معنای گرد آوردن است.
این کلمه در معانی مختلفی در قرآن استعمال شده، از جمله:
• گرد آمدن به خاطر همرأی شدن،
• مجمع البحرین (محلّ جمع شدن دو دریا)
همان جایی است که
حضرت موسی (علیهالسّلام) با عالِمی ملاقات کرد که در روایات نام او
خضر ذکر شده است.
مشتقات
جَمْع که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
فَجَمَعْناهُمْ (به فتح فاء و جیم) به معنای گرد آوردیم؛
لَیَجْمَعَنَّکُمْ (به فتح لام، یاء و سکون جیم) به معنای گرد خواهد آورد؛
يَجْمَعُكُمْ (به فتح یاء، میم و سکون جیم) به معنای گردآورى مىكند؛
اَجْمَعُوا (به فتح الف، میم و سکون جیم) به معنای همرای شدند؛
اَجْمَعُونَ (به فتح الف، میم و سکون جیم) به معنای همه و برای تاکید؛
جَمِیعاً (به فتح جیم و کسر میم) به معنای برای تاکید اجتماع است.
جَمْع به معنی گرد آوردن است.
به مواردی از
جَمْع که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
این کلمه در قرآن به صورتهای مختلفی استعمال شده که معانی مختلفی دارد، در زیر به آنها اشاره میکنیم:
در این جا به آیاتی که در رابطه با جمع شدن تا قیامت است، اشاره میشود:
(وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً) «در صور دمیده میشود پس آنها را به طرز مخصوص گرد آوردیم.»
(کَتَبَ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ) (رحمت و بخشش را بر خود، لازم دانسته؛ و به همين دليل، به طور قطع همه شما را در روز
قیامت، كه در آن شک و ترديدى نيست، گرد خواهد آورد.)
از این آیه به نظر میآید که به وجود آمدن و مردن انسانها جمع شدن تا قیامت است و چون قیامت رسید مدّت جمع کردن تمام میشود و حساب آغاز میگردد.
(قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيبَ فِيهِ وَ لَكِنَّ أَكَثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ) (بگو: «
خداوند شما را زنده مىكند، سپس مىميراند، بار ديگر در
روز قیامت كه در آن ترديدى نيست گردآورى مىكند؛ ولى بيشتر مردم نمىدانند.»)
(اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لاَ رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثًا) (معبودى جز خداوند نيست؛ و به يقين، همه شما را در روز رستاخيز- كه شكّى در آن نيست- جمع مىكند و كيست كه از خداوند، راستگوتر باشد؟!)
در این جا به آیاتی که در رابطه با همنظر شدن است، اشاره میشود:
(فَلَمَّا ذَهَبُوا بِهِ وَ اَجْمَعُوا اَنْ یَجْعَلُوهُ فِی غَیابَتِ الْجُبِ) «پس چون او را بردند و هم رای شدند که او را در قعر چاه افکنند.»
راغب میگوید:
اجماع، اکثر اوقات در اجتماع رای و فکر گفته میشود
«اجمع المسلمون علی هذا» یعنی آرائشان بر این جمع شد (ترجمه آزاد).
(ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ وَ مَا كُنتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُواْ أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُونَ) (اى پيامبر! اين از اخبار غيبى است كه به تو وحى مىفرستيم؛ تو هرگز نزد آنها نبودى هنگامى كه به اتفاق تصميم مىگرفتند و توطئه مىكردند.)
(وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكُم مَّقَامِي وَ تَذْكِيرِي بِآيَاتِ اللّهِ فَعَلَى اللّهِ تَوَكَّلْتُ فَأَجْمِعُواْ أَمْرَكُمْ وَ شُرَكَاءكُمْ ثُمَّ لاَ يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُواْ إِلَيَّ وَ لاَ تُنظِرُونِ) (سرگذشت
نوح را بر آنها بخوان؛ در آن هنگام كه به قوم خود گفت: «اى قوم من! اگر موقعيت من و تذكراتم نسبت به
آیاتالهی، بر شما سنگين و سخت است، هر كارى از شما ساخته است بكنيد. من بر خدا توكّل كردهام! شما اگر مىتوانيد توانايى خود و معبودهايتان را جمع كنيد؛ سپس هيچ چيز از امورتان بر شما پوشيده نماند؛ و تمام جوانب كارتان را بنگريد؛ سپس به حيات من پايان دهيد، و لحظهاى مهلتم ندهيد! امّا كارى از شما ساخته نيست.)
(فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلَى) (اكنون كه چنين است، تمام تدبير و نقشه خود را جمع كنيد، و در يک صف به ميدان مبارزه بياييد؛ و امروز رستگارى از آن كسى است كه برترى يابد.»)
همه این آیات تقریبا همه در یک مضموناند.
(الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ اِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ) (همان كسانى كه بعضى از مردم، به آنان گفتند: «دشمنان براى حمله به شما گرد آمدهاند.)
شاید منظور آن باشد که مردم درباره شما همرای شدند یا برای شما نیرو و افراد خود را گرد آوردند ولی راجع به محل آیه، معنای اوّلی بهتر است.
در این جا به آیاتی که در رابطه با جمعشدگان است، اشاره میشود:
(سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ) یعنی: «به زودی جمعشدگان منهزم میشوند و پشت گردانده فرار میکنند.»
مصدر در اینجا به معنی مفعول است.
(فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ اَجْمَعُونَ) (پس همه فرشتگان، بىاستثنا، سجده كردند.)
(اِنِّی رَسُولُ اللَّهِ اِلَیْکُمْ جَمِیعاً) (اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم؛)
جمیع، اجمع و اجمعون برای تاکید اجتماع است. اجمعون صفت معرفه واقع میشود و منصوب بودنش برای حال صحیح نیست ولی جمیع برای حال منصوب میشود و از حیث معنی تاکید میکند.
در این جا به آیهایی که در رابطه با مجمع البحرین است، اشاره میشود:
(وَ اِذْ قالَ مُوسی لِفَتاهُ لا اَبْرَحُ حَتَّی اَبْلُغَ مَجْمَعَ الْبَحْرَیْنِ اَوْ اَمْضِیَ حُقُباً) (به خاطر بياور هنگامى را كه موسى به يار همسفرش گفت: «دست از جستجو برنمىدارم تا به محل تلاقى دو دريا برسم؛ هر چند مدّت طولانى به راه خود ادامه دهم.)
مجمع البحرین (محلّ جمع شدن دو دریا) همان جایی است که موسی با آن عالِم ملاقات کرد، در روایات نام او خضر ذکر شده است، احتمال دارد که مراد از مجمع البحرین
باب المندب باشد آنجا که
بحر احمر به
اقیانوس هند متصل میشود و شاید مراد از آن
تنگه جبل الطارق باشد آنجا که
دریای مدیترانه به
اقیانوس اطلس متصل میشود ولی این احتمال بعید است زیرا رفتن حضرت موسی (علیهالسّلام) به
اروپا ثابت نیست وانگهی پیامبرانی که در قرآن نام برده شده همه از
آسیا و قسمت شرقی
افریقا (
مصر) بودهاند و از اروپا پیامبری بنام سراغ نداریم و احتمال دارد که مراد از آن
تنگه به سفر یا داردانل باشد که اوّلی دریای سیاه را به
دریای مرمره و دیگری دریای مرمره را به دریای مدیترانه متصل میسازد و ممکن است مراد انتهای شبه جزیره عمان باشد آنجا که
خلیج فارس به
دریای عمان متصل میشود. این پنج محل فوق به استثنای
تنگه جبل الطارق همه در آسیا واقعاند، شاید در کنار یکی از این چهار محلّ موسی با آن عالم ملاقات کرده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جمع»، ج۲، ص۴۷-۴۹.