• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جولان (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: جولان (ابهام‌زدایی).

جُولَان (به ضم جیم)، جول و جوله یکی از مفردات نهج البلاغه به معنای سیر و رفتن که حضرت علی (علیه‌السلام) در بیانی خطاب به یاران خویش و در رابطه با توحید و ... از این واژه استفاده نموده است.



جُولَان (به ضم جیم)، به معنای سیر و رفتن، آمده است. چنان‌که گفته می‌شود: «جال فی البلاد جولانا: طاف غیر مستّقر فیها.» و همچنین «جال الفرس فی المیدان: قطع جوانبه.»
واژه «اجاله» به معنای گرداندن آمده است.
واژه «اجال سیفه» به معنای اداره آمده است.
واژه «اجتیال» به معنای گردش و گرداندن شخص از قصدش، آمده است.


امام (صلوات‌الله‌علیه) در بیانی خطاب به یارانش فرموده است: «و قد کرهت ان یکون جال فی ظنّکم انّی احبّ الاطراء و استماع الثناء و لست بحمد الله کذلک؛ مکروه دارم از این‌که در ذهن شما خطور کند که من دوست می‌دارم مبالغه در تعریف و شنیدن مداحّی را، حمد خدا را که چنین نیستم.»
امام (علیه‌السلام) در خطبه اول می‌فرماید: «و اجتالتهم الشیاطین عن معرفته؛ شیاطین انسان را از معرفت خدا منحرف کردند.»
آن حضرت (علیه‌السلام) در رابطه با توحید فرموده‌اند: «انشا الخلق انشاء و ابتدئه ابتداءا بلا رویّة اجالها و لا تجربة استفادها؛ مخلوق را به وجود آورد و خلقت را شروع فرمود، بدون فکری که گردانده باشد و بدون تجربه‌ای‌ که به دست آورده باشد.»
واژه «تجوال» مبالغه در جولان است.
همچنین در نامه‌ای به برادرش عقیل می‌نویسد: «فدع عنک قریشا و ترکاضهم فی الضلال و تجوالهم فی الشّقاق؛ رها کن قریش و به سرعت رقتنشان در گمراهی و جولانشان را در دشمنی و تفرقه
واژه «جائل» به معنای جولان کننده آمده است؛ چنان‌که امام (علیه‌السلام) در خطبه ۸۹، می‌فرماید: «وَاللَّهِ مَا بُصِّرْتُمْ بَعْدَهُمْ شَیْئاً جَهِلُوهُ وَ لاَ اُصْفِیتُمْ بِهِ وَ حُرِمُوهُ وَ لَقَدْ نَزَلَتْ بِکُمُ الْبَلِیَّهُ جَائِلاً خِطَامُهَا رِخْواً بِطَانُهَا؛ به خدا سوگند! بعد از آن‌ها چیزی به شما نشان داده نشده که بر آنان مجهول باشد و شما به چیزی اختصاص نیافتید که آنان از آن محروم شده باشند (و خداوند به شما وعده خاصی برای رهایی از عذابش نداده است.) »
واژه «مجال» به معنای محلّ جولان است که در خطبه ۱۹۶، آن حضرت فرموده‌اند: «فَاعْلَمُوا وَ الْاَلْسُنُ مُطْلَقَهٌ وَ الْاَبْدَانُ صَحِیحَهٌ وَ الْاَعْضَاءُ لَدْنَهٌ وَ الْمُنْقَلَبُ فَسِیحٌ وَ الْمَجَالُ عَرِیضٌ قَبْلَ اِرْهَاقِ الْفَوْتِ؛ ‌ای بندگان خدا، اکنون دست به کاری زنید، که زبان‌ها باز است و تنها درست و اعضای بدن در فرمان است و جای بازگشت گشاده است و جولانگاه، پهناور است؛ پیش از آن‌که فرصت فوت شود و مرگ فرا رسد.»

این واژه ۱۳ بار در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. مقری، أحمد بن محمد بن علی، المصباح المنیر، ص۶۴.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۳۵، خطبه۲۱۶.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۳، خطبه۱.    
۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۰، خطبه۱.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۰۹، نامه۳۶.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۲۲، خطبه۸۹.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۱۱، خطبه۱۹۶.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «جولان، جول»، ص۲۴۲.    






جعبه ابزار