• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جَهْر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





جَهْر (به فتح جیم و سکون هاء) از واژگان قرآن کریم به معنای آشکار شدن و آشکار کردن است، اعمّ از آن‌که به وسیله دیدن باشد یا شنیدن.
مشتقات جَهْر که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
جَهْراً (به فتح جیم و سکون هاء) به معنای آشکار؛
جَهَرَ (به فتح جیم و هاء) به معنای آشکار؛
جِهاراً (به فتح جیم) به معنای صداى بلند؛
تَجْهَرُوا (به فتح تاء، هاء و سکون جیم) به معنای بلند صدا زدن؛
تَجْهَرْ (به فتح تاء، هاء و سکون جیم) به معنای آشكارا سخن بگويى؛
الْجَهْرَ (به فتح جیم و سکون هاء) به معنای آشکار کردن گفتار؛
جَهْرَةً (به فتح جیم و سکون هاء) به معنای آشکار شده است.


جَهْر به معنای آشکار شدن و آشکار کردن است:
اعمّ از آن‌که به وسیله دیدن باشد یا شنیدن، مثل‌ (یُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً) که به وسیله دیدن است.
مثل‌ (سَواءٌ مِنْکُمْ مَنْ اَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ‌ جَهَرَبِهِ‌) که به وسیله شنیدن است پس جهر هم قولی است و هم فعلی.
جهرة اسم است به معنی آشکار شده است.



به مواردی از جَهْر که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - جَهْراً (آیه ۷۵ سوره نحل)

(یُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً)
(و او پنهان و آشكار از آن، انفاق مى‌كند.)


۲.۲ - جَهَرَ (آیه ۱۰ سوره رعد)

(سَواءٌ مِنْکُمْ مَنْ اَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ‌ جَهَرَ بِهِ‌)
(كسانى از شما كه به طور پنهان سخن بگويند، يا آشكار، براى او يكسان است.)
در اقرب الموارد آمده: «جَهَرَ الصَّوْتَ‌ جَهْراً وَ جِهَاراً: اَعْلَاه.» و اگر از این سخن تنزّل کنیم باید بگوییم که «جهر» مطلق و به هر یک از صدای بلند و صدای عادی شامل است و با موارد و قرائن می‌توان پی‌برد که آیا صدای بلند و فریاد مراد است یا صدای عادی مثلا در این آیه‌ (سَواءٌ مِنْکُمْ مَنْ اَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ‌ جَهَرَ بِهِ‌) صدای عادی و در آیات فوق صدای بلند مراد است.


۲.۳ - جِهاراً (آیه ۸ سوره نوح)

به نظر می‌آید که جهر قولی، آشکار شدن معمولی نیست بلکه شبیه به فریاد است. درباره دعوت حضرت نوح (علیه‌السّلام) هست‌:
(ثُمَّ اِنِّی دَعَوْتُهُمْ‌ جِهاراً ثُمَّ اِنِّی اَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ اَسْرَرْتُ لَهُمْ اِسْراراً)
(سپس من آن‌ها را با صداى بلند به اطاعت فرمان تو دعوت كردم، سپس آشكارا و نهان حقيقت توحید و ايمان را براى آنان بيان داشتم.)


۲.۴ - تَجْهَرُوا (آیه ۲ سوره حجرات)

مقابله جهار با اعلان مبیّن بودن جهار به معنی فریاد است یعنی آن‌ها را با صدای بلند و علنی و پنهانی دعوت کردم، و از آیه کریمه:
(وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ‌ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ‌)
(و او را بلند صدا نزنيد آن‌گونه كه‌ بعضى از شما در برابر بعضى بلند صدا مى‌كنند.)
نیز این معنی استفاده می‌شود و چون میان خود با صدای بلند سخن می‌گفتند از این‌که با حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن طور سخن گویند، نهی شدند.


۲.۵ - تَجْهَرْ (آیه ۷ سوره طه)

(وَ إِن تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفَى)
(اگر آشكارا سخن بگويى يا پنهان، او اسرار پنهانى و پنهان‌تر از آن را نيز مى‌داند.) )
در مجمع البیان ذیل این آیه فرموده: (الْجَهْرُ رَفْعُ الصَّوْتِ) جهار را نیز در سوره نوح فریاد گفته است.


۲.۶ - تَجْهَرْ (آیه ۱۱۰ سوره اسراء)

(وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا)
«نمازت را با صدای بلند و با صدای بسیار آهسته مخوان میان این دو راهی اختیار کن.»
خفوت به معنی آرامی است.
در صحاح گوید: «خَفَتَ الصَّوْتُ خُفُوتاً: سَکَنَ»
امام علی (علیه‌السلام) در نهج البلاغه فرموده: «لِیَعِظَکُمْ هُدُوِّی وَ خُفُوتُ‌ اِطْرَاقِی وَ سُکُونِ اَطْرَافِی» «تا نصیحت کند شما را بی حرکت بودنم و آرامی اطرافم.»
که به نقل محمد عبده مراد از اطراف چشم‌های آن حضرت است. علی هذا خفوت در کلام آهستگی شدید است و با این قرینه می‌شود فهمید که مراد از «لا تَجْهَرْ» صدای بلند است. میان صدای بلند و آهسته شدید، مراتب بسیار است لذا در فهم موارد جهر و اخفات در نمازها احتیاج به روایات داریم و «(وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا)» مجمل است و اگر روایات نبود از آن تخییر مستفاد می‌شد ولی جهر و اخفات در نماز چنان‌که فقها گفته‌اند عزیمت است.


۲.۷ - الْجَهْرَ (آیه ۱۴۸ سوره نساء)

(لا یُحِبُّ اللَّهُ‌ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلَّا مَنْ ظُلِمَ‌)
«خدا آشکار کردن گفتار بد را دوست نمی‌دارد مگر از کسی که ستم دیده است.»
آیه دلیل آن است که مظلوم حق دارد از خود دفاع کند و ظلم ظالم را اظهار نماید و آن از موارد غیبت و اشاعه فحشاء نیست.


۲.۸ - جَهْرَةً (آیه ۵۵ سوره بقره)

(لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ‌ جَهْرَةً)
«هرگز به تو ایمان نیاوریم تا خدا را آشکارا ببینیم.»
طبرسی در ذیل آیه گوید رؤیت ممکن است در خواب و یا با قلب باشد و چون فرموده‌ «جَهْرَةً» فقط دیدن با چشم است. یعنی یهود می‌گفتند: باید خدا را مانند یک چیز مادّی ببینیم.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۷۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۰۸.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۵۳.    
۴. نحل/سوره۱۶، آیه۷۵.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۴۷۷.    
۶. نحل/سوره۱۶، آیه۷۵.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۵.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۳۳.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۹۹.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۸.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۷۸.    
۱۲. رعد/سوره۱۳، آیه۱۰.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۰.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۲۰.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۰۸.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۶.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۳۱.    
۱۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۴۷۶.    
۱۹. رعد/سوره۱۳، آیه۱۰.    
۲۰. نوح/سوره۷۱، آیه۸-۱۰.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۰.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۵.    
۲۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۹.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۳۴.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۲.    
۲۶. حجرات/سوره۴۹، آیه۲.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۵.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۵۸.    
۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۰۸.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۱۸۹.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۹۶.    
۳۲. طه/سوره۲۰، آیه۷.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۱۲.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۶۷.    
۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۲۲.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۷.    
۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶.    
۳۹. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۱۰.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۱۲.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۲۵.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۳۰.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۸۹.    
۴۴. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۱، ص۲۴۸.    
۴۵. سید رضی، محمد، نهج البلاغه، ت الحسون، ص۳۱۹، خطبه ۱۴۹.    
۴۶. عبده، محمد، نهج البلاغه، ط مطبعه الاستقامه، ج۲، ص۴۶، خطبه ۱۴۵.    
۴۷. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ج۱، ص۲۰۷، خطبه ۱۴۹.    
۴۸. عبده، محمد، نهج البلاغه، خطبه۱۴۵، ج۲، ص۴۶.    
۴۹. نساء/سوره۴، آیه۱۴۸.    
۵۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۰۰.    
۵۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۲۳.    
۵۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۱۷.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۰۱.    
۵۴. بقره/سوره۲، آیه۵۵.    
۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۲۸۵.    
۵۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸۷.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۸۰.    
۵۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۰.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۰.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۸۰.    
۶۱. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۲، ص۶۱۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «جهر»، ج۲، ص۷۹-۸۰.    






جعبه ابزار