• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جهر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




جَهْر (به فتح جیم و سکون هاء) از واژگان قرآن کریم به معنای آشکار شدن و آشکار کردن است، اعمّ از آنکه به وسیله دیدن باشد یا شنیدن.



جَهْر به معنای آشکار شدن و آشکار کردن است، اعمّ از آنکه به وسیله دیدن باشد یا شنیدن، مثل‌ (یُنْفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَ جَهْراً) (...و او پنهان و آشكار از آن، انفاق مى‌كند...) که به وسیله دیدن است و مثل‌ (سَواءٌ مِنْکُمْ مَنْ اَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ‌ جَهَرَ بِهِ‌) (كسانى از شما كه به طور پنهان سخن بگويند، يا آشكار، براى او يكسان است...) که به وسیله شنیدن است پس جهر هم قولی است و هم فعلی.


به نظر می‌آید که جهر قولی، آشکار شدن معمولی نیست بلکه شبیه به فریاد است. درباره دعوت حضرت نوح (علیه‌السّلام) هست‌: (ثُمَّ اِنِّی دَعَوْتُهُمْ‌ جِهاراً ثُمَّ اِنِّی اَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ اَسْرَرْتُ لَهُمْ اِسْراراً) (سپس من آنها را با صداى بلند به اطاعت فرمان تو دعوت كردم، سپس آشكارا و نهان حقيقت توحيد و ايمان را براى آنان بيان داشتم.) مقابله جهار با اعلان مبیّن بودن جهار به معنی فریاد است یعنی آنها را با صدای بلند و علنی و پنهانی دعوت کردم، و از آیه کریمه (وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ‌ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ‌) (...و او را بلند صدا نزنيد آن‌گونه كه‌ بعضى از شما در برابر بعضى بلند صدا مى‌كنند...) نیز این معنی استفاده می‌شود و چون میان خود با صدای بلند سخن می‌گفتند از اینکه با حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آن طور سخن گویند، نهی شدند. در مجمع البیان ذیل آیه ۷ سوره طه فرموده: (الْجَهْرُ رَفْعُ الصَّوْتِ) جهار را نیز در سوره نوح فریاد گفته است در اقرب الموارد آمده: «جَهَرَ الصَّوْتَ‌ جَهْراً وَ جِهَاراً: اَعْلَاه». و اگر از این سخن تنزّل کنیم باید بگوئیم که «جهر» مطلق و به هر یک از صدای بلند و صدای عادی شامل است و با موارد و قرائن می‌توان پی‌برد که آیا صدای بلند و فریاد مراد است یا صدای عادی مثلا در آیه‌: (سَواءٌ مِنْکُمْ مَنْ اَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ‌ جَهَرَ بِهِ‌) صدای عادی و در آیات فوق صدای بلند مراد است.
(وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا) «نمازت را با صدای بلند و با صدای بسیار آهسته مخوان میان این دو راهی اختیار کن.» خفوت به معنی آرامی است. در صحاح گوید: «خَفَتَ الصَّوْتُ خُفُوتاً: سَکَنَ» در نهج البلاغه خطبه۱۴۵ هست: «لِیَعِظَکُمْ هُدُوِّی وَ خُفُوتُ‌ اِطْرَاقِی وَ سُکُونِ اَطْرَافِی» «تا نصیحت کند شما را بی حرکت بودنم و آرامی اطرافم.» که به نقل محمد عبده مراد از اطراف چشم‌های آن حضرت است. علی هذا خفوت در کلام آهستگی شدید است و با این قرینه می‌شود فهمید که مراد از «لا تَجْهَرْ» صدای بلند است. میان صدای بلند و آهسته شدید، مراتب بسیار است لذا در فهم موارد جهر و اخفات در نمازها احتیاج به روایات داریم و «(وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا)» مجمل است و اگر روایات نبود از آن تخییر مستفاد می‌شد ولی جهر و اخفات در نماز چنانکه فقها گفته‌اند عزیمت است.
(لا یُحِبُّ اللَّهُ‌ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ اِلَّا مَنْ ظُلِمَ‌) «خدا آشکار کردن گفتار بد را دوست نمی‌دارد مگر از کسی که ستم دیده است.» آیه دلیل آن است که مظلوم حق دارد از خود دفاع کند و ظلم ظالم را اظهار نماید و آن از موارد غیبت و اشاعه فحشاء نیست.


جهرة اسم است به معنی آشکار شده (لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتَّی نَرَی اللَّهَ‌ جَهْرَةً) «هرگز به تو ایمان نیاوریم تا خدا را آشکارا ببینیم.» طبرسی در ذیل آیه گوید رؤیت ممکن است در خواب و یا با قلب باشد و چون فرموده‌ «جَهْرَةً» فقط دیدن با چشم است، یعنی یهود می‌گفتند: باید خدا را مانند یک چیز مادّی ببینیم.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۷۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۰۸.    
۳. نحل/سوره۱۶، آیه۷۵.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۵.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۲۹۹.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۳۳.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۷۸.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۱۸.    
۹. رعد/سوره۱۳، آیه۱۰.    
۱۰. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۵۳.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۰.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۰۸.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۲۰.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۳۱.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۶.    
۱۶. نوح/سوره۷۱، آیه۸-۱۰.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۰.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۹.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۵.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۲.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۳۴.    
۲۲. حجرات/سوره۴۹، آیه۲.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۵.    
۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۰۸.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۵۸.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۹۶.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۱۸۹.    
۲۸. طه/سوره۲۰، آیه۷.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۶.    
۳۰. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۴۷۶.    
۳۱. رعد/سوره۱۳، آیه۱۰.    
۳۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۱۰.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۲۵.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۱۲.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۸۹.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۳۰.    
۳۷. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۱، ص۲۴۸.    
۳۸. عبده، محمد، نهج البلاغه، خطبه۱۴۵، ج۲، ص۴۶.    
۳۹. نساء/سوره۴، آیه۱۴۸.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۲۳.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۲۰۰.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۰۱.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۱۱۷.    
۴۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۴۷۷.    
۴۵. بقره/سوره۲، آیه۵۵.    
۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۱۸۷.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۲۸۵.    
۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۰.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۱۸۰.    
۵۰. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۲، ص۶۱۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "جهر"، ج۲، ص۷۹-۸۰.    






جعبه ابزار