جهاد با منافقان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَفَق، ايجاد سوراخى در
زمین است كه راه رهايى داشته باشد -همانند سوراخ
موش-
پايان يافتن و از بين رفتن.
نفاق عبارت است از داخل شدن در
شرع و
دین از راهى و خروج از آن از راه ديگر،
اظهار اسلام با اهل آن و مخفى كردن غير
اسلام در درون،
ظاهر و باطن متفاوت داشتن،
دورویی،
ریاکاری.
نفاق هم در
ایمان است، هم
طاعات، هم
معاشرت با مردم. نفاق اعمّ از
ریا است
در این مقاله آیات مرتبط با جهاد با منافقان منافقان معرفی میشوند.
لزوم جهاد و مبارزه با منافقان:
۱. يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ.
۲. فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَما كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَواءً فَلا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِياءَ حَتَّى يُهاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ لا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً.
چیست شما را که درباره منافقان دو گروه شدهاید، و حال آنکه خدا آنان را به سبب کردارشان مردود ساخته است؟ آیا میخواهید کسی را که خدا
گمراه کرده است
هدایت کنید؟ و تو راهی پیش پای کسی که خداوند گمراهش کرده است نتوانی نهاد. • دوست دارند هم چنان که خود به راه
کفر میروند شما نیز کافر شوید تا برابر گردید. پس با هیچ یک از آنان دوستی مکنید تا آن گاه که در راه خدا
مهاجرت کنند. و اگر سرباز زدند در هر جا که آنها را بیابید بگیرید و بکشید و هیچ یک از آنها را به دوستی و یاری برمگزینید. "
بنا بر این آنها از کافران عادی نیز بدترند، زیرا کفار معمولی دزد و غارتگر عقائد دیگران نیستند، اما اینها هستند، فعالیتهای پی گیری برای تخریب
عقاید دیگران دارند.
اکنون که آنها چنین هستند هرگز نباید شما مسلمانان دوستانی از میان آنها انتخاب کنید (فلا تتخذوا منهم اولیاء). مگر اینکه در کار خود تجدید نظر کنند و دست از نفاق و تخریب بردارند و نشانه آن این است که از مرکز
کفر و
نفاق به مرکز اسلام (از
مکه به
مدینه )
مهاجرت نمایند.
(حتی یهاجروا فی سبیل الله).
" اما اگر آنها حاضر به
مهاجرت نشدند بدانید که دست از
کفر و
نفاق خود بر نداشتند و
اظهار اسلام آنها فقط به خاطر اغراض جاسوسی و تخریبی است و در این صورت میتوانید هر جا بر آنها دست یافتید، آنها را
اسیر کنید و یا در صورت لزوم به
قتل برسانید".
(فان تولوا فخذوهم و اقتلوهم حیث وجدتموهم) و در پایان آیه بار دیگر تاکید میکند که هیچگاه دوست و یار و یاوری از میان آنها انتخاب نکنید.
(و لا تتخذوا منهم ولیا و لا نصیرا) این شدت عمل که در آیه فوق نسبت به این دسته از منافقان نشان داده شده به خاطر آن است که
نجات یک جامعه زنده که در مسیر یک
انقلاب اصلاحی گام بر میدارد، از چنگال دشمنان دوست نما و جاسوسان خطرناک، راهی جز این ندارد.
قابل توجه اینکه در حالی که اسلام افراد غیر مسلمانی همانند
یهود و
نصاری را با شرائطی تحت حمایت خود قرار داده، و اجازه هیچگونه
مزاحمت نسبت به آنها نمیدهد در مورد این دسته از منافقان این چنین شدت عمل به خرج داده است، و با اینکه آنان تظاهر به اسلام مینمودند دستور اسارت و حتی اعدام آنان را در صورت لزوم صادر کرده است، و این نیست مگر به خاطر آنکه این گونه افراد زیر پوشش اسلام میتوانند ضربههایی بزنند که هیچ دشمنی قادر بر آن نیست!
انتظار مسلمانان، براى صدور
حکم جهاد با منافقان:
قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَنْ يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَيْدِينا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُمْ مُتَرَبِّصُونَ.
آيه، مربوط به انتظار
مسلمانان براى صدور حكم جهاد با منافقان است.
حرمت
جهاد با منافقان در صورت
پناهندگی آنان به مسلمانان، يا اعلان بىطرفى خود:
فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا.
حرمت جهاد با منافقانِ هم
پیمان با مسلمانان:
فَما لَكُمْ فِي الْمُنافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَ اللَّهُ أَرْكَسَهُمْ بِما كَسَبُوا أَ تُرِيدُونَ أَنْ تَهْدُوا مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا إِلَّا الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا.
جنگ با منافقان
کفر صفت، در صورت بیطرفی آنان در نبرد با مسلمانان و کافران ممنوع شده است.
وَلَوْ شَاء اللّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْاْ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلًا
مگر کسانی که به قومی که میان شما و ایشان پیمانی است میپیوندند، یا خود نزد شما میآیند در حالی که از جنگیدن با شما یا جنگیدن با
قوم خود ملول شده باشند. و اگر خدا میخواست بر شما پیروزشان میساخت و با شما به جنگ برمی خاستند. پس هر گاه کناره گرفتند و با شما نجنگیدند و به شما پیشنهاد
صلح کردند، خدا هیچ راهی برای شما بر ضد آنان نگشوده است. "
این آیه شریفه استثنایی است از حکمی که در جمله: " فان تولوا فخذوهم و اقتلوهم"، میباشد و در آن دو طائفه را از حکم دستگیر کردن و کشتن مشرکین استثنا کرده، یکی آن مشرکینی که بین آنان و بین بعضی از اقوام که با مسلمانان پیمان
صلح دارند رابطهای باشد، که آن دو را به هم وصل کرده باشد، مثلا بین آن مشرکین و بین آن اقوام
سوگندی و چیزی نظیر آن بر قرار باشد که هر یک از دو طائفه مورد حمله قرار گرفت دیگری یاریش کند و طائفه دوم آن مشرکینی بودهاند که نه میل داشتند با مسلمانان قتال کنند و نه نیروی آن داشتهاند که با مشرکین قوم خود بجنگند و یا عوامل دیگری در کارشان دخالت داشته و وادارشان کرده خود را به کناری بکشند و به مسلمانان اعلام کنند که ما نه علیه شمائیم و نه له شما، نه به ضرر شما و نه به نفع شما.
پس این دو طائفه از حکم مذکور در آیه قبل
استثناء شدهاند. و معنای اینکه فرمود:
جهاد با منافقان، همراه با شدت عمل لازم است.
۱. يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ.
ای پیامبر، با کافران و منافقان بجنگ و با آنان به شدت رفتار کن، جایگاهشان
جهنم است که بد سرانجامی است.
۲. يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقِينَ وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ
ای پیامبر، با کافران و منافقان بجنگ و با آنان به شدت رفتار کن، جایگاهشان جهنم است که بد سرانجامی است .
و اما
منافقین هر چند در واقع
کافر و حتی از کفار هم خطرناک ترند، چون از راه کید و مکر وارد شده و کارشکنی میکنند، لیکن آیات
جهاد ایشان را شامل نمیشود، برای اینکه ایشان تظاهر به کفر و دشمنی نداشته، در عوض از سایر مسلمانان هم خود را مسلمان تر جلوه میدهند، و با این حال دیگر معنا ندارد که با ایشان جهاد شود.
و لذا چه بسا از استعمال جهاد در خصوص منافقین این معنا بذهن برسد که منظور از آن هر رفتاریست که مطابق مقتضای
مصلحت باشد، اگر
مصلحت اقتضاء داشت معاشرتشان
تحریم و ممنوع شود و اگر اقتضاء داشت نصیحت و
موعظه شوند و اگر اقتضاء داشت بسرزمین دیگری
تبعید شوند، و یا اگر ردهای از ایشان شنیده شد کشته گردند، و اگر طور دیگری اقتضاء داشت در حقشان عملی کنند.
خلاصه معنای جهاد با منافقین
مقاومت در برابر کارشکنیها و نقشه کشیهای ایشان است بهر وسیلهای که
مصلحت باشد.
و چه بسا جمله" و اغلظ علیهم" در دنبال جمله" جاهد الکفار و المنافقین" شاهد بر این معنا باشد که مقصود از جهاد غلظت و
خشونت است.
جمله" و ماواهم جهنم و بئس المصیر" عطف است بر امری که قبل از آن گذشت، و شاید اگر
جمله خبریه به عطف بر
جمله انشائیه (امر) شده، مصحح آن این بوده که امر" و اغلظ" در معنای خبر است، و معنایش این است که این کفار و منافقین مستوجب غلظت و خشونت و جهادند- و خدا داناتر است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۱، ص۳۱۹، برگرفته از مقاله « جهاد با منافقان» مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳۱، ص۱۰۸، برگرفته از مقاله « جهاد با منافقان»