جمال الدین حسین بن علی نیشابوری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جمال الدین حسین
بن علی نیشابوری، معروف به ابوالفتوح رازی خزاعی، مفسر نامدار
شیعه ، در حدود سال ۴۷۰ ق. در
شهر ری متولد شد. وی پس از گذراندن دوران کودکی و نوجوانی، به تحصیل علوم رایج عصر خویش پرداخته و در اثر ذوق و
استعداد سرشار و کوشش مداوم، در فراگیری دانش در اندک زمانی سرآمد دانشمندان عصر خود در علم
کلام ،
فقه ، ادب،
تفسیر و وعظ و
خطابه گردید و به عنوان دانشوری بی
بدیل مطرح شد.
سلسله نسب ابوالفتوح رازی به
قبیله خزاعه میرسد. در طول تاریخ، این خاندان از برجستهترین دوستان
اهل بیت علیهمالسّلام بوده تا آن جایی که معاویه گفته است: محبت قبیله بنی خزاعه نسبت به
علی علیهالسّلام به حدی است که اگر زنانشان فرصت مییافتند، با ما میجنگیدند تا چه رسد به مردان ایشان.!
جد اعلای ابوالفتوح،
بدیل خزاعی است. همچنین فرزند
بدیل نافع خزاعی ، از اصحاب معروف رسول الله صلیالله علیه و آله و سلم است. و به عنوان معلم قرآن از طرف
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در سال چهارم هجرت به منطقه
نجد اعزام شده بود و در فاجعه
بئر معونه به شهادت رسید.
ابوالفتوح در تفسیر
سوره فتح میگوید: «
بدیل بن ورقاء خزاعی، از پدران ماست.»
وی در تفسیر آیه (و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا)
با اشاره به
شأن نزول آن ـ که در مورد شهدای بئر معونه نازل شده است ـ نافع
بن بدیل بن ورقاء خزاعی را در ردیف این شهدا نامبرده و تصریح میکند که: «این مرد، از پدران ماست.»
همچنین فرزندان دیگر
بدیل، به نامهای محمد و عبدالرحمن و
عبدالله در جنگ
صفین و در رکاب علی علیهالسّلام در سال ۳۷ ق. به
شهادت رسیدند.
جد ابوالفتوح، محمد
بن احمد نیشابوری صاحب کتاب
روضة الزهراء و عموی پدرش، شیخ عبدالرحمن صاحب کتاب
سفینة النجاة ، از دانشمندان برجسته شیعی بودهاند. پسرش، شیخ تاج الدین محمد و خواهرزاده وی، فخرالدین احمد، نیز از علمای عصر خود به شمار میآمدند. ملاحظه میشود، چهرههای برجسته خاندان ابوالفتوح رازی از تاریخ صدر
اسلام تا کنون، همانند ستارگان فروزان، در آسمان علم،
تقوا و فضیلت پرتو افشانی میکنند.
علامه
سید محسن امین در مورد خاندان ابوالفتوح، مینویسد: «وی (ابوالفتوح) و پسرش تاج الدین محمد و پدرش علی
بن محمد و جدش و جد اعلای وی، شیخ ابوبکر احمد و عموی بزرگش شیخ عبدالرحمن
بن ابی بکر، همه از دانشمندان نامدار
امامیه میباشند. و خلاصه، این سلسله معروف در میان علمای شیعه، جایگاه ویژهای داشتهاند و تالیفات پربار و کتابهای متعددی را از خود به یادگار گذاشتهاند.»
قاضی نورالله شوشتری نیز در مورد جلالت خاندان ابوالفتوح رازی، میگوید: «او از خاندان جلالت و فضیلت است و از ذریه
بدیل بن ورقاء خزاعی ، که از یاران خاص پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بوده است. اساسا قبیله خزاعه در طول تاریخ، از شیعیان خالص
اهل بیت علیهمالسّلام بودهاند.»
شیخ ابوالفتوح رازی با توجه به عشق و علاقهای که به تحصیل علوم و معارف اسلامی داشته است، برای کسب فضائل علمی، در محضر اساتید متعددی زانوی ادب زده و بهرههای فراوان برده است. برخی از اساتید وی عبارتند از:
این شخصیت (پدر بزرگوار ابوالفتوح رازی است) وی دارای تالیفاتی همچون
مسائل المعدوم و دقایق الحقایق میباشد.
شیخ علی رازی علاوه بر فرزندش، استاد سایر علمای عصر خویش نیز به شمار میآید.
وی عموی بزرگ ابوالفتوح و پدید آورنده آثاری همچون سفینة النجاة،
الرضویات ، مختصرات فی الزواجر و المواعظ
است.
معروف به
مفید رازی وی در شهر ری مدرسهای داشت و در سال ۴۵۵ ق. از استادش
شیخ طوسی اجازه روایت کتاب «
التبیان » را گرفت.
(فرزند شیخ طوسی) وی یکی از استادان مبرز ابوالفتوح است. او را
مفید ثانی نیز میگفتند، ابوالفتوح قبل از سال ۵۰۰ ق. در
عراق به محضر وی رسیده است.
وی که قاضی ری بود، از استادان
ابن شهرآشوب و
شیخ منتجب الدین نیز محسوب میشود.
معروف به جارالله (۵۳۸-۴۶۷ ق.) وی استاد غیر شیعی ابوالفتوح به شمار میآید. و مؤلف تفسیر معروف
کشاف است و از
مذهب حنفی معتزلی پیروی میکرده است. ابوالفتوح در تفسیر آیه (الذی جعل لکم من الشجر الاخضر نارا)
از
زمخشری به عنوان استاد خود یاد کرده است. البته ابوالفتوح در تفسیر خود از تفسیر کشاف زمخشری مطلبی نقل نکرده است. زیرا تفاسیر ابوالفتوح، الکشاف و
مجمع البیان تقریبا در یک زمان تالیف شدهاند.
این دانشمند گرانمایه بعد از تحصیل علوم مختلف، اندوختههای علمی خود را با
اخلاص تمام به مشتاقان معارف عرضه نموده است از جمله دانش اندوزان مکتب وی افراد زیر میباشند:
(۴۸۹-۵۸۸ ق.) وی در علوم
فقه ،
حدیث ، تفسیر، ادب، شعر و
رجال ، اطلاعات وسیعی داشته و جامع کمالات، هنرها، و فضیلت هاست بدین جهت، حتی از سوی مخالفان و بیگانگان نیز مورد احترام و تعظیم بوده است. ابن شهرآشوب در سفرهای علمی خویش، به
شهر ری وارد شده و مدتی از ابوالفتوح رازی استفاده کرده است. وی در کتاب
معالم العلما از استاد خود چنین یاد میکند: «استاد من، شیخ ابوالفتوح
بن علی رازی، دانشمند گرانمایهای است که کتاب شرح شهاب و
روح الجنان در تفسیر قران را نوشته است. این تفسیر به
زبان فارسی است اما بی نظیر و شگفت انگیز میباشد.
وی از دانشمندان بلندپایه و از نویسندگان پرمایه قرن ششم هجری، و از نوادگان برادر
شیخ صدوق میباشد. منتجب الدین با تالیف مشهورترین اثر خود به نام «
فهرست علمای شیعه »، حق بزرگی را بر گردن پیروان این مذهب گذاشته و به این وسیله، نام نیک گروهی از برجستگان علمای شیعه و زعمای اسلام را در صفحه روزگار زنده نگه داشت، تا آن جایی که تمام شخصیت نگاران و تراجم نویسان ممتاز، بعد از قرن ششم هجری، از کتاب «
فهرست » وی کمال بهره را بردهاند.
منتخب الدین در «فهرست» خود، بارها از استادش تجلیل به عمل آورده است. وی در بخشی از کتاب خود استادش را چنین میستاید: «استاد و پیشوای شیعیان، ابوالفتوح حسین
بن علی
بن محمد خزاعی رازی، دانشمندی مفسر و واعظی پارسا بود. وی دارای آثار متعددی است که از جمله آنها،
تفسیر روض الجنان در تفسیر قرآن و کتاب
روح الاحباب در شرح شهاب است. من هر دو کتاب را بر این استادم
قرائت کردهام.»
معروف به
ابن حمزه فقیه وی از شاگردان ممتاز ابوالفتوح به شمار میرود. کتاب «
الوافی بکلام المثبت و النافی » از تالیفات این فقیه است. لازم به ذکر است، این سه نفر از استاد خویش
اجازه روایتی نیز داشتهاند.
شرفشاه افطسی نیشابوری او دارای کتابی به نام «
النظم و النثر الرائق » میباشد. و آرامگاهش در نجف است.
فرزند ابوالفتوح
نیز از شاگردان وی میباشد.
این کتاب ـ که معروفترین اثر شیخ ابوالفتوح رازی است ـ از جهت فصاحت لفظ و پردازش عبارت، توجه به نکات مناسب تفسیری، ترجمه ی دقیق آیات، آزاد اندیشی در بهره گیری از روایات مخالف و موافق، نقل اقوال مختلف و گزینش مناسبترین آن و دفاع منطقی و به جا از مذهب
شیعه ، بر همه ی تفاسیر فارسی تشیع برتری دارد. با این که مؤلف اصالتا از نژاد عرب میباشد، اما در اثر زندگی و سکونت دراز مدت در ایران، در زبان فارسی تبحر کامل یافته و این یادگار جاویدان فارسی را آفریده است.
این اثر گرانسنگ و کهن شیعی، یکی از بزرگترین یادگارهای نثر
فصیح ادب فارسی است. این حقیقت را میتوان در نگارش روان و شیرینی بیان ابوالفتوح به نظاره نشست. با این که بیش از ۸۰۰ سال از زمان تالیف آن میگذرد اما فارسی زبانان امروزی هم به راحتی میتوانند اکثر واژهها و عبارات آن را بفهمند.
تفسیر روض الجنان، شاخصترین اثر این دانشمند پارسای شیعی است که از مهمترین منابع تفاسیر شیعه و سنی، به شمار میآید. این تفسیر از ارزشمندترین و قدیمیترین آثار شیعی به زبان فارسی است که موضوعات اخلاقی، فقهی، تفسیری، ادبی و تاریخی را در توضیح و تفسیر آیات الهی مورد بحث قرار داده و به همین جهت، مورد استفاده فقها، محدثان و مشتاقان
علم و ادب قرار گرفته است.
برای آشنایی با سبک نگارش ابوالفتوح رازی و متن تفسیر او، چند سطر از مقدمه ی آن را میخوانیم: «سپاس خدای را که برارنده این ایوان است، و آراینده ی آن به ماه و آفتاب و ستارگان است، و دارنده ی دین به پیغمبران و امامان است. و درود بر رسول او که ختم پیغمبران است و سید مرسلان است و بر اهل بیت او که ستارگان زمین و پیشوایان دیناند، و بر یاران او، بزرگان و اخیار از مهاجر و
انصار . اما بعد، بدان که قدیم جل و جلاله از غایت کرم او بر بندگان و حسن نظر و
عنایت او به خلقان، در هر وقتی و حینی و عصری، ایشان را فرو نگذاشته از انواع الطاف. و از جمله الطاف، یکی بعث رسل است و یکی انزال کتب.»
ابوالفتوح، مفسری مطمئن و دانشمندی شیرین کلام است. دقت بی نظیر، نکات پربار و جامع بودن مطالب، از دیگر ویژگیهای تفسیر اوست. این تفسیر را میتوان به عنوان ماخذ و منبع سایر مفسران در قرنهای بعد از او دانست چنان که اگر کسی با دقت بررسی نماید، متوجه میشود که
شیخ طبرسی در مجمع البیان و فخر رازی در تفسیر کبیر، برخی از مطالب تفسیری را از ابوالفتوح رازی برگرفتهاند.
احیای زبان فارسی، طرح شبهات مخالفین و پاسخ آنان، توجه به نکات تاریخی، فقهی اخلاقی، تفسیری و ادبی و ذکر فضائل اهل بیت علیهمالسّلام نشانگر نهایت تلاش رازی در این زمینهها است. و بالاخره از روز تالیف این تفسیر ـ در قرن ششم هجری ـ تا به حال، هیچ
قرآن پژوهی بی نیاز از این تفسیر نبوده است.
ابوالفتوح انگیزه ی خود را از تالیف این تفسیر، چنین ابراز میدارد: «چون جماعتی از دوستان و بزرگان از اماثل و
اهل علم و تدین،
اقتراح (پیشنهاد) کردند که در این باب جمعی باید کردن، چه اصحاب ما را تفسیری نیست مشتمل بر این انواع،
واجب دیدم اجابت کردن ایشان و وعده دادن به دو تفسیر: یکی به پارسی و یکی به
تازی (عربی). جز این که پارسی مقدم شد بر تازی، بر آنکه طالبان این بیشتر بودند و فایده ی هر کسی بدو عام تر بود.»
وی همچنین در مورد شیوههای تفسیری خود، میگوید: «این کتاب ان شاء الله از میانه
اطناب و
اختصار بود، اطنابی که ممل نباشد و اختصاری که مخل نباشد. و شرط آن است که هر آیتی که بدو رسیم یا هر لفظی و هر قصه، آنچه شرط است در او گفته شود. و چون آن آیت یا آن لفظ در قرآن مکرر شود، حواله برگفته کرده شود. و از خدای تعالی توفیق میخواهم بر تمام کردن این کتاب و بر هر چه ما را به رضای او نزدیک گرداند.»
میرزا محمد مشهدی نویسنده ی تفسیر
کنز الدقائق ، در مورد تفسیر ابوالفتوح رازی مینویسد: «پدید آورندگان تفاسیر عقلیه، مانند
فخر رازی ، محور کتاب خود را به تفسیر ابوالفتوح رازی نهاده بود و در تفسیر نکات مهم، به آن رجوع کردهاند، و معلوم میشود که تا چه اندازه تفاسیر
اهل سنت در منقول و معقول، از منابع تفسیری شیعه تاثیر پذیرفتهاند.
بنابراین، چنان که شیعه ی
امامیه در سایر علوم اسلامی نقش رهبری مسلمانان را داشتهاند، همین طور در علم تفسیر در طول قرنهای متمادی از سایر فرق مسلمین پیشرو بودهاند.»
محدث نوری ، تفسیر ابوالفتوح را چنین ستوده است: «تفسیر با شکوه و شگفت آوری است. این کتاب که در یکصد و پنجاه هزار بیت تنظیم شده، گر چه به زبان فارسی نگارش یافته است اما همانند چشمهای گوارا، تشنگان
علوم قرآنی را سیراب میکند. هر کس آن را بخواند و با مجمع البیان مقایسه کند، درمی یابد که مجمع البیان چکیده ی اوست.
در یک کلام میتوان گفت که تفسیر ابوالفتوح، خواننده را خسته نمیکند و برای مطالعه کننده ملال آور نیست. این تفسیر مانند
کوثر زلالی است که جویندگان علم و
معرفت از
فقیه ، مفسر، ادیب، مورخ، واعظ، دوستدار فضائل و
مناقب اهل بیت علیهمالسّلام و سایر پژوهشگران گرفته تا مردم عادی را جوابگو است
این اثر سترگ تا کنون چهار بار به دست محققان و علمای اهل فن تحقیق و چاپ شده است. نخست در
عهد قاجاریه توسط تنی چند از اهل فضل، که سرانجام در سال ۱۳۱۵ش. در پنج جلد به چاپ رسید دوم با تحقیق دانشمند بزرگوار مرحوم
مهدی الهی قمشهای در ده جلد (۱۳۲۰) سوم با تحقیق و تصحیح
علامه ابوالحسن شعرانی در دوازده جلد (۱۳۴۲) و چهارم با تصحیح گروهی از محققان به سرپرستی آقایان:
دکتر یاحقی و
دکتر ناصح در بیست جلد (۱۳۷۵).
گفتنی است که در تفسیر ابوالفتوح گاهی روایات ضعیف و مبهم دیده میشود که خوشبختانه در چاپهای جدیدی که به قلم محققان ارجمند تصحیح شده، این مشکل تا حدودی بر طرف شده است.
ترجمه ی آیات قرآنی توسط ابوالفتوح، در میان ترجمههای موجود فارسی همچنان پیشرو میباشد. با این که بیش از ۸ قرن از قدمت آن میگذرد، اما یکی از ترجمههای روان قرآن کریم محسوب میشود. ترجمه ی فارسی آیات قرآن در این تفسیر کهن، شیرین و شایسته ی طبعی جداگانه بوده است. زبان خاص ابوالفتوح رازی ـ که فارسی منطقه ی ری را در قرن ششم برای ما بازگو میکند ـ در مقایسه ی با زبان فارسی امروز، نکات ادبی فراوانی را میآموزد. اخیرا ترجمه ابوالفتوح رازی به طور مستقل و با تصحیح آقای
محمد مهیار به علاقه مندان زبان فارسی و مطالعات قرآنی عرضه شده است.
این ترجمه علاوه بر متن آیات و ترجمه ی فارسی آن، حاوی ویژگیهای آواشناسی، خصوصیات املایی و
رسم الخط ، نمونههایی از ترجمه ی تحت اللفظی، و لغات و ترکیبات ترجمه ی ابوالفتوح رازی است.
در ذیل، سوره «
تکاثر » را با ترجمه ی ابوالفتوح میخوانیم: بسم الله الرحمن الرحیم به نام ایزد بخشاینده ی بخشایشگر. الهیکم التکاثر مشغول بازی کرد شما را فخر به بسیاری. حتی زرتم المقابر تا
زیارت کردید گورستانها را. کلا سوف تعلمون حقا که بدانید. ثم کلا سوف تعلمون پس حقا که بدانید. کلا لو تعلمون علم الیقین حقا که اگر بدانید دانستن درست. لترون الجحیم ببینید دوزخ را. ثم لترونها عین الیقین پس ببینید آن را به چشم دانش. ثم لتسئلن یومئذ عن النعیم پس بپرسند شما را آن روز از نعمت.
ابوالفتوح معانی واژهها را از بین اقوال مختلف، با تناسب ویژهای انتخاب کرده است به گونهای که فهم آیات را برای مخاطب، آسان و دلپذیر مینماید و این، نشانگر تیزبینی و عمق اندیشه ی مفسر رازی در فهماندن معانی آیات میباشد. به عنوان نمونه، وی در تفسیر آیه ی اول
سوره قلم (ن و القلم و مایسطرون) «نون، سوگند به قلم و آنچه مینویسد.» بعد از نقل اقوال مختلف میگوید: «حسن و ضحاک گفتند: نون دوات است و این روایت یمانی است از
عبدالله بن عباس .»
آنگاه این معنی را با یکی از اشعار عرب توضیح میدهد: و قال الشاعر: اذا ما الشوق برح بی الیهم• • • القت النون بالدمع السجوم
«وقتی شوق مرا سوی آنان کشاند، دوات خود را با اشک ریزان
اصلاح میکنم» و این قول قریب است برای مناسبت.
طبق این تفسیر، ترجمه آیه چنین میشود: قسم به مرکب و
قلم و آنچه از آن تراوش میکند.
یکی دیگر از امتیازات ابوالفتوح در تفسیر خویش، توجه به آیاتی است که در مورد اهل بیت علیهمالسّلام بویژه امیرمؤمنان علیه السلام نازل شده است. وی در توضیح و تفسیر این آیات، به گونهای زیبا از روایاتی بهره میگیرد که معمولا از سوی مخالفان نقل شده است. مثلا در تفسیر آیه ی (سئل سائل بعذاب واقع)،
داستان
حارث بن نعمان فهری را ـ که نمیتوانست
ولایت علی علیهالسّلام را تحمل کند و از خداوند هلاکت خویش را تقاضا نموده و با
عذاب آسمانی به هلاکت رسید ـ از
سفیان بن عینیه ، یکی از راویان مورد قبول اهل سنت، نقل میکند.
وی همچنین در تفسیر (عم یتساءلون)
با نقل روایت از
اصبغ بن نباته ، جایگاه علی علیهالسّلام را در قرآن این گونه تبیین میکند:
در کارزار
بصره با امیرالمؤمنین علیهالسّلام بودم. سواری از لشگر بصره بیرون آمد و این آیه بخواند،
امیرالمؤمنین علیه السلام پیش او رفت و گفت: شناسی آن خبر بزرگ را؟! گفت: نه. گفت: «من آن نبا بزرگم که در من خلاف کردید لیکن آن گه بدانند که من از میان
بهشت و
دوزخ بایستم و با دوزخ
مقاسمه کنم: من میگویم: این تو را و این مرا. او را بگیر که از دشمنان من است و این را دست بدار که از دوستان من است. بدانند که در کنار حوض بایستم و گروهی را از او باز میرانم، چنان که در دنیا
شتر غریب را از حوض میرانند.» و آنگه تیغ برآورد و بزد او را کشت و به جای خود آمد.
از ویژگیهای این مفسر ارجمند، استفاده از اشعار فارسی است که در توضیح آیات قرآنی گاهی از آنها بهره میبرد. این شیوه علاوه بر جذابیت خاصی که به تفسیر بخشیده، در حفظ زبان و ادب فارسی نقشی به سزا داشته است. او در تفسیر
سوره یوسف ، آیه ی (فلما کلمه قال انک الیوم لدینا مکین امین)
چنین مینویسد:
چون
یوسف بیامد و ملک با او سخن گفت، از او مایه ی علم او بشناخت و پایه ی قدر او بدانست و از آن جا گفت امیرالمؤمنین
علی بن ابی طالب علیه السلام که المرء مخبوء تحت لسانه (شخصیت) مرد، زیر زبان او پنهان است... شاعر پارسیان:
سخن آرای هر چه دربر دارد• • • مایه ی خویش از آن پدید آرد
بنماید بخلق پایه ی خویش• • • آگهی شان دهد ز مایه ی خویش
مرد، زیر زبان بود پنهان• • • سایر است این مثل به گرد جهان
ابوالفتوح درفرصتهای مناسب، اندیشههای کلامی و فقهی تشیع را مطرح کرده و با دلایل عقلی و نقلی آن را اثبات میکند. از جمله موضوعات مورد بحث وی، «
تقیه » میباشد. تقیه یکی از باورهای کلامی و فقهی شیعه و برگرفته ازمعارف قرآن و اهل بیت علیهمالسّلام است. گرچه این رفتار
احتیاط آمیز در تاریخ
اسلام فقط منحصر به شیعه نبوده و طبق نوشته طبری، در وقایع سال ۲۱۸ ق. و در ماجرای
محنه و طرح تفتیش عقایدی که
مامون عباسی به راه انداخته بود، جز
احمد بن حنبل و یکی دو تن دیگر، همه دانشمندان و رجال و علمای اهل سنت باورهای خود را پنهان کرده و از روی تقیه
تسلیم شدند. اما با این حال این عملکرد را به شیعه نسبت داده و
طعنه زدهاند.
ابوالفتوح در ذیل آیه (... الا ان تتقوا منهم تقاة...)
مینویسد: خدای تعالی مؤمنان را نهی کرد از آن که با کافران
موالات و
مصافات کنند الا در حالی که کافران را قوتی باشد و مسلمانان را ضعفی. آنگه اظهار مودت و موافقت کنند و با ایشان بسازند برای دفع مضرت. و این حدیث در عقل مقرر است و در شرع، قرآن مجید به آن
ناطق است و در صحابه، جماعتی بر آن عمل کردند چون
عمار یاسر رحمةاللهعلیه .
و این از جمله آن است که مخالفان بر ما عیب کنند و طعن زنند اعنی تقیه و فرمان خدای تعالی در این آیه بدو ناطق و در عقل
واجب ، پس طعن بر این طاعن است. تدبر عقل و شرع و قرآن و اخبار و صحابه رسول علیهالسّلام . و
صادق علیهالسّلام را از تقیه پرسیدند: گفت: «التقیة دینی و دین آبائی تقیه، دین من است و دین پدران من.» ، و از پدران او یکی پیغامبر است علیه السلام. مخالف دین ایشان همانا نکو نباشد.
یکی دیگر از ویژگیهای این مفسر والامقام،
ایمان قوی به امدادهای غیبی و الهی بوده است. او در این اعتقاد، آن چنان راسخ بوده که در هر موفقیتی که برایش رخ میداد، تاییدات الهی را حس میکرد. خاطرهای از وی در این زمینه نقل شده که ما ترجمه ی آن را از
خاتمة المستدرک میخوانیم: من در دوران جوانی در شهر ری و در سرای «
خاندان علان » جلسه علمی ـ اخلاقی تشکیل میدادم و از آن جلسه، استقبال خوبی توسط مردم به عمل میآمد. عظمت و شکوه آن جلسه موجب شد تا عدهای از یاران و نزدیکانم بر من
حسد کنند.
آنان در پیش حاکم شهر از من بدگویی کرده و سخن چینی نمودند. بر اثر
سعایت آنان، حاکم دستور تعطیلی مجلس مرا صادر نمود و به این ترتیب، خانه نشین شدم. اتفاقا در آن روزها، ایام عید بود و یکی از همسایگان من که از کارگزاران مهم حکومتی بود، طبق عادت و رسم خویش، مراسم
عید به پا کرده و مقدمات جشن و بزم شراب را فراهم نموده بود. از واقعه من باخبر شد و چون مرا میشناخت و به حقیقت قضیه آگاه بود، مجلس شادی خود را تعطیل کرده سریعا خود را به پیش حاکم رسانده و بعد از توضیح، داستان خیانت رفقای مرا به وی بازگو کرده و
حکم بازگشایی مجلس مرا از حاکم گرفته و پیش من آمد و مرا با احترام خاصی به
مجلس برده و روی منبر نشانید و خودش هم تا آخر آن جلسه نشسته و به سخنانم گوش فرا داد.
من به برخی از دوستانم گفتم: ترویج جلسه دین و
اخلاق توسط این گناهکار، یک
امداد غیبی است و مصداق سخن رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم است که فرمود: «ان الله لیؤید هذا الدین بالرجل الفاجر
خداوند متعال این دین را به دست شخص گناهکار یاری میدهد.»
گفتنی است که در مواقع ویژهای، خداوند متعال دین اسلام و اولیای خویش را به وسیله انسانهای آلوده و گنه کار یاری میدهد و آنان بر اثر نسیم
رحمت الهی، لحظاتی فرصت مییابند تا به ندای وجدان خویش لبیک گفته و در مسیر صحیح قدم بردارند. خمیر مایه دکان شیشه گر، سنگ است• • • عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
۱ ـ مناظره حسنیه
مناظره دختری تحصیل کرده به نام حسنیه، معاصر
هارون الرشید . این کتاب به زبان فارسی و در رد اهل سنت نوشته شده و بارها همراه
حلیة المتقین علامه مجلسی و یا مستقل چاپ شده است.
۲ ـ
روح الاحباب و روح الالباب فی شرح الشهاب شرحی است بر
شهاب الاخبار از قاضی قضاعی شافعی و موضوع آن، در حکم و
امثال است.
این کتاب یکی از مدارک بحارالانوار است.
۳ ـ کتاب
یوحن که از زبان یک نفر مسیحی به نام
یوحنا و در مسئله امامت و در رد مذهب عامه نوشته شده است.
۴ ـ
منهاج المناهج در تحقیق
مذاهب اربعه و اثبات
امامت .
۵ ـ
رساله اجازه که در تاریخ ۵۵۲ ق. نگارش یافته است.
۶ ـ تفسیر قرآن به
زبان عربی .
۷ ـ
تبصرة العوام فی معرفه مقالات الانام به زبان فارسی
است و ابوالفتوح در بخشی از آن، اندیشههای
حسین بن منصور حلاج را نقد کرده و در بابهای دیگر، از نسبتهای ناروا به شیعه جواب داده و از تشیع دفاع نموده است. علامه
سید محسن امین این کتاب را در کتابخانه شهید
شیخ فضل الله نوری در
تهران دیده است.
علامه شهید قاضی نورالله شوشتری در کتاب
مجالس المؤمنین ، شوشتری در مورد ابوالفتوح مینویسد: نشانههای فضل و کمال و تلاشهای نیکوی وی در تفسیر کتاب خداوند و
باطل نمودن شبهات و تردیدهای مخالفین، از نکات بارزی است که در زندگی این مرد به چشم میخورد و هر که تفسیر مشهور وی را ملاحظه کند، به این حقیقت پی میبرد.
از تفسیر وزین وی چنین برمی آید که او معاصر صاحب کشاف بوده و بعضی از ابیات آن را دیده است امااصل کتاب کشاف را بعد از تالیف، مشاهده نکرده است.
شخصیت نگار معروف شیعی: حسین
بن علی خزاعی معروف به شیخ ابوالفتوح رازی، مؤلف تفسیر مشهور فارسی، از دانشمندان شناخته شده ی تفسیر و علم کلام است. او از ماهرترین و بزرگترین علمای ادب و از راویان سرشناس
علم حدیث میباشد.
محدث، فقیه، و رجال شناس متبحر: استاد و پیشوای مفسرین، ترجمان کلام الهی، جمال الدین ابوالفتوح حسین
بن علی خزاعی رازی، مشهور به ابوالفتوح رازی، دانشمندی فاضل، فقیهی مفسر، و ادیبی مطلع بوده و در کسب علم به درجات کمال نایل شده بود. نسب شریف او به
عبدالله بن بدیل بن ورقاء خزاعی، فرزند یکی از اصحاب رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میرسد.
بر اساس شواهد موجود ابوالفتوح در سال ۵۵۶ ق. وفات یافته است و طبق وصیتش در شهر ری و در صحن حضرت
امامزاده حمزة بن موسی
بن جعفر علیهالسّلام ، در جوار
حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام و در زوایه شمالی مدفون شده است.
از شیخ ابوالفتوح رازی دو فرزند دانشمند به یادگار ماند:
شیخ حر عاملی در مورد وی مینویسد: استاد و پیشوای مردم، تاج الدین محمد فرزند ابوالفتوح رازی خزاعی، دانشمندی پارسا بوده است.
شیخ منتجب الدین بن بابویه از وی به عنوان یک عالم شیعی، در کتاب الفهرست خود، نام برده است.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله«جمال الدین حسین بن علی نیشابوری».