جماد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جَماد، از انواع اجسام زمینی و نخستین مولد از
موالید سهگانه است.
خوارزمی جماد را به جسمِ غیرنامی، یا آنچه رشد نمیکند و تهانوی آن را به صورت مرکبِ تامِ غیرنامی تعریف کرده است. برخی دیگر چون
اخوان الصفا و اکفانی نیز اشاره کردهاند که موضوع علم معادن
جمادات است.
ارسطو تنها در بخشی از «آثار علوی» به خواص
عناصرِ چهارگانه پرداخته است. او خواصی مانند خشکی، تری، شکنندگی، حالتپذیری، سیالیت، خامی و پختگی (برای میوهها) و ... را عنوان کرده که بهجز دو خاصیت اخیر باقی دربارۀ معدنیات است. وی در این بخش به تشکیل معدنیات از ترکیب عناصر نیز اشاره کرده است.
ابن سینا معادن و آثار علوی را در فن پنجم
شفا جای داده، و در بخش معادن به مسائلی چون تشکیل کوهها و سنگها، منافع آنها، انواع جواهر معدنی، استخراج آب، زلزله و جز آن پرداخته است. حکمای اشراق، در تقسیم اجسام،
جماد و
نبات و
حیوان را به سبب نقصی که در جوهر آنها ست، به ترتیب در پایینترین طبقـۀ سلسلۀ وجـود قـرار میدهند، با این حال، حکمای اشراق
جمادات را نیز دارای جلوهای از انوار الٰهی دانستهاند.
جَماد، از انواع اجسام زمینی (جسم
) و نخستین مولد از موالید سهگانه است.
فیلسوفان طبیعی تعریف مشخصی از این واژه به دست ندادهاند و تنها اشارههای اندکی در برخی از کتابهای طبقهبندیِ علوم و مصطلحاتِ علوم در این باره میتوان یافت.
برای نمونه،
خوارزمی جماد را به جسمِ غیرنامی، یا آنچه رشد نمیکند
، و تهانوی آن را به صورت مرکبِ تامِ غیرنامی
تعریف کرده است.
برخی دیگر چون
اخوان الصفا و ابن اکفانی
نیز اشاره کردهاند که موضوع علم معادن
جمادات است.
ارسطو دربارۀ
معادن اثر مشخصی تألیف نکرده، و تنها در بخشی از «آثار علوی» به خواص
عناصرِ چهارگانه پرداخته است. او خواصی مانند خشکی، تری، شکنندگی، حالتپذیری، سیالیت، خامی و پختگی (برای میوهها) و ... را عنوان کرده که بهجز دو خاصیت اخیر باقی دربارۀ معدنیات است. وی در این بخش به تشکیل معدنیات از ترکیب عناصر نیز اشاره کرده است
.
این نوع بررسی دربارۀ معدنیات در آثار فلاسفۀ
مسلمان و از آن جمله در
شفای ابن سینا نیز به چشم میخورد. او معادن و آثار علوی را در فن پنجم این کتاب جای داده، و در بخش معادن به مسائلی چون تشکیل کوهها و سنگها، منافع آنها، انواع جواهر معدنی، استخراج آب، زلزله و جز آن پرداخته است
.
حکمای اشراق، در تقسیم اجسام،
جماد و
نبات و
حیوان را به سبب نقصی که در جوهر آنها ست، به ترتیب در پایینترین طبقـۀ سلسلۀ وجـود قـرار میدهند
.
صدرالدین شیرازی نیز در بیان تقسیم موجودات بر پایۀ مراتبِ کمالِ آنها،
جمادات را دستهای از اجسام دانسته که از مراتب کمال تنها از صورت ــ که نگهدارنده از تباهی است ــ بهرهمندند
و از اینرو، در پایینترین رتبه قرار دارند.
با این حال، حکمای اشراق
جمادات را نیز دارای جلوهای از انوار الٰهی دانستهاند (
، که بهرۀ هر طبقه از موجودات را از نور بیان میکند). همچنین با استناد به برخی
آیات قرآن که به
تسبیح همۀ موجودات اشاره میکند
، بـرخـی از عـارفـان
جمـادات را نیز تسبیحگوی خداوند شمردهاند، و به این ترتیب، برای آنها قدرت
درک و
معاد قائل شدهاند
.
حال آنکه برخلاف آنها، فلاسفۀ مشاء به این اعتبار که برای درک باید صورت مدرَک نزد مدرِک حاضر باشد،
جمادات را فاقد قدرت درک و
معرفت دانستهاند
.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
(۱) آملی، سید حیدر، جامع الاسرار، به کوشش هانری کربن و عثمان اسماعیل یحیى، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۲) ابن اکفانی، محمد، ارشاد القاصد، به کوشش روئر، کلکته، ۱۸۴۹م.
(۳) ابن سینا، حسین بن عبدالله، الشفاء، معادن و آثار علوی، به کوشش ابراهیم مدکور، قم، ۱۴۰۵ق.
(۴) ابن عربی، محییالدین، فی تفسیر و اشارات القرآن، به کوشش محمود محمود غراب، دمشق، ۱۴۱۰ق / ۱۹۸۹م.
(۵) تهانوی، محمد اعلى، کشاف اصطلاحات الفنون، به کوشش اشپرنگر، کلکته، ۱۸۶۲م.
(۶) خوارزمی، محمد، مفاتیح العلوم، به کوشش فان فلوتن، لیدن، ۱۹۶۸م.
(۷) اخوان الصفا، مجموعه ای از مؤلفین، رسائل اخوان الصفا، قم، ۱۴۰۵ق.
(۸) سهروردی، یحیى، حکمة الاشراق، مجموعۀ مصنفات، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۷۲ش، ج ۲.
(۹) ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، الاسفار الاربعه، تهران، ۱۳۷۸ق.
(۱۰) قرآن کریم.
(۱۱) قطبالدین شیرازی، محمود، درة التاج، به کوشش محمد مشکوٰة، تهران، ۱۳۱۷-۱۳۲۰ش.
(۱۲) مولوی، جلال الدین، مثنوی معنوی، به کوشش نیکلسن، تهران، ۱۳۶۳ش.
(۱۳) خواجه نصیرالدین طوسی، محمد، شرح الاشارات، شرح الاشارات، ضمن الاشارات و التنبیهات ابن سینا، قم، ۱۴۰۳ق.
(۱۴) .Aristotle، Meteorologica، tr. H. D. P. Lee، London، ۱۹۵۲
حنیف قلندری، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «جماد».