• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جبلة بن ایهم غسانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



جَبَلَة بن اَیْهَم بن جبلة بن حارث غَسّانی، از امرای آل جَفْنَه و آخرین پادشاه از سلسله غسّانیان در شام است.




ابن عبدرَبّه
[۱] ابن عبدربّه، کتاب العقد الفرید، ج۲، ص۵۶، چاپ احمد امین، احمد زین و ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
، برخلاف بیش‌تر مورخان
[۲] ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۲، ص۶۱۸، ج۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
[۳] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۲، ص۲۳۳ـ۲۳۴.
، نام وی را جبلة بن ایهم بن ابی شَمِر غسّانی، و ذهبی
[۴] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۲، ص۳۹۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
کنیه وی را ابومُنْذِر دانسته است.



مقر جبلة بن ایهم در جَولان
[۵] محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۲، ص۳۹۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
یا دمشق
[۶] یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۰۷.
بود.
[۷] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۲، ص۲۳۴.




بر اساس برخی منابع، پس از صلح حُدَیْبیه (سال ۶) پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم، ضمن نامه‌هایی که برای دعوت زمامداران و رؤسای قبایل به اسلام می‌فرستاد، نامه‌ای نیز برای جبلة بن ایهم نوشت.
جبله اسلام آورد و نامه و هدیه‌ای برای رسول خدا فرستاد.
[۸] ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۲۵۵، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.

اما بنا به روایات دیگر، آن پادشاه غسّانی که پیامبر اکرم به وی نامه نوشت و او را به اسلام فرا خواند، حارث بن ابی شَمِر غسّانی بوده است نه جبلة بن ایهم.
[۹] خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۴۹، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
[۱۰] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۶۴۴.

به علاوه، بنا به گزارش‌های دیگر، جبلة بن ایهم در زمان لشکرکشی مسلمانان برای فتح شام مسلمان نبوده است.



به روایت طبری، در سال ۱۲ که خالد بن ولید به دُومة الْجَنْدَل (در شمال عربستان) لشکر کشید، شخصی به نام ابن ایهم، با طوایفی از غسّان و تَنوخ، به مردم دومة الجندل در جنگ با مسلمانان کمک کرد.
[۱۱] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۷۸.
، ظاهراً این فرد همان جبلة بن ایهم بوده است.
به نوشته ابن اعثم، پیش از جنگ اَجنادین و یَرْمُوک جبلة بن ایهم، با چهل هزار تن از عرب‌های نصرانی، با اسب و سلاح و تجهیزات کامل، در غوطه دمشق مستقر شده بود تا به نمایندگی از سوی هرقل، امپراتور روم، جلو پیشروی مسلمانان را در شام بگیرد.

۴.۱ - امتناع از مسلمان شدن در جنگ اجنادین و یرموک


ابوعُبَیْدة بن جرّاح، فرمانده سپاه مسلمانان، هشام بن عاص را با گروهی نزد وی فرستاد تا او را به اسلام فرا خواند، اما جبله که تاج بر سرداشت و مغرورانه در مجلس خود نشسته بود، از پذیرفتن اسلام امتناع ورزید و گفت که عهد کرده است تا مسلمانان را از شام بیرون راند.
[۱۲] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۱۰۲ـ۱۰۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.


۴.۲ - جبلة بن ایهم فرمانده سپاه هرقل


در رجب سال پانزدهم در جنگ یرموک، که هرقل سپاهی عظیم متشکل از رومیان و مردم شام و جزیره و ارمنستان برای رویارویی با مسلمانان گرد آورد، جبلة بن ایهم غسّانی از سرداران سپاه وی بود و فرماندهی لشکری (به روایت طبری دوازده هزار نفری ) از عرب‌های مُسْتَعرِبة شام، مانند قبایل غَسّان و قُضاعَه و لَخْم و جُذام، را به عهده داشت.

۴.۳ - اسلام آوردن جبلة بن ایهم بعد از شکست در جنگ


هرقل، جبلة بن ایهم و لشکرش را به منزله پیشاهنگ سپاه روم برای نبرد با مسلمانان گسیل کرد. کنار رود یرموک جنگ شدیدی روی داد و سپاه روم شکست خورد.
[۱۳] بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۳۵ـ۱۳۷، (لیدن).
[۱۴] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۴۱.
[۱۵] طبری، تاریخ ، ج۳، ص۵۷۰ ـ۵۷۱، (بیروت).
به گفته بلاذری
[۱۶] بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۳۶، (لیدن).
جبلة بن ایهم، انصار را ــ که مانند غسّانیان نسبشان به اَزْد، از قبایل یمنی قحطانی، می‌رسید
[۱۷] ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۶۱۵ـ۶۲۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
ــ برادران خویش خواند و به آنان پیوست و اسلام آورد.



ابن قتیبه نیز
[۱۸] ابن قتیبه، المعارف، ص۶۴۴، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۹.
از اسلام آوردن جبله در زمان خلافت عمر (۱۳ـ۲۳) یاد کرده است.



بدین گونه با پیروزی مسلمانان بر سپاه روم، حکومت جبلة بن ایهم پس از سه سال پایان یافت و سلسله غسّانی در شام منقرض گردید.
[۱۹] حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهم الصلاة و السلام، ص۱۰۴، بیروت: دارمکتبة الحیاة.
[۲۰] مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، ج۳، ص۲۰۸، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
[۲۱] به نقل از تئودور نولدکه، نینا ویکتوروونا پیگولوسکایا، ص۴۸۳، اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران در سده های چهارم ـ ششم میلادی، ترجمه عنایت اللّه رضا، تهران ۱۳۷۲ ش.




جبلة بن ایهم بعدها از اسلام به آیین مسیحی در آمد و به روم پناهنده شد.
[۲۲] حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهم الصلاة و السلام، ص۱۰۴، بیروت: دارمکتبة الحیاة.
مورخان در باره سبب ارتداد وی، حکایات متفاوتی نقل کرده اند.

۷.۱ - روایت ابن سعد


به روایت ابن سعد جبلة بن ایهم در زمان عمر روزی در بازار دمشق مردی از بنی مُزیَنه را لگد کرد. مرد مُزَنی به صورت جبله سیلی زد. مرد مزنی را گرفتند و نزد ابوعبیدة بن جرّاح بردند. ابوعبیده گفت جبله هم تلافی کند زیرا خداوند فقط دستور به قصاص داده است.
جبله که انتظار داشت آن مرد مزنی کشته یا دست او قطع شود، آزرده شد و به آیین مسیحی بازگشت و با قبیله خود به روم رفت.
[۲۴] ابن قتیبه، المعارف، ص۶۴۴، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۹.
[۲۵] بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۳۶، (لیدن)، که می‌گوید در سال ۱۷ که عمر به شام رفته بود، جبله به چشم مردی از مُزَینه زد و عمر دستور داد جبله قصاص شود .


۷.۲ - روایت ابن عبدربه


ابن عبدربّه داستانی مفصّل از اسلام آوردن و ارتداد جبلة بن ایهم نقل کرده که جزئیات آن در منابع دیگر نیامده است.
به گزارش وی
[۲۶] ابن عبدربّه، کتاب العقد الفرید، ج۲، ص۵۶ ـ ۵۸، چاپ احمد امین، احمد زین و ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
، چون جبلة بن ایهم قصد کرد مسلمان شود از شام به عمر نامه نوشت و اجازه خواست نزد وی به مدینه رود. عمر اجازه داد.
جبله با ۱۷۰ یا پانصد یا هزار سوار از قبایل عَکّ و جفنه روانه مدینه شد و چون نزدیک شهر رسید، همراهانش جامه‌های نگارین پوشیدند و جبله تاج بر سر نهاد. مردم مدینه، شادمان از اسلام آوردن او، به استقبالش رفتند و عمر او را بسیار اکرام کرد. در موسم حج، هنگام طواف، مردی اعرابی از بنی فَزاره فوته جبله را لگد کرد. جبله خشمگین شد و به صورت مرد فزاری سیلی زد. عمر گفت باید یا مرد فزاری را راضی کند یا قصاص شود. جبله که خود را پادشاه می‌دانست و قصاص شدن را اهانت به خویش می‌شمرد، گفت که به آیین مسیحی بر می‌گردد.
عمر گفت در این صورت گردنش را می‌زند. جبلة بن ایهم نیز شب هنگام، با یاران خود، از مکه به قسطنطنیه گریخت و آنجا به کیش مسیحی در آمد و با حمایت هرقل، درباری پرتجمل ترتیب داد.
فرستاده عمر در سفر خود به دیار روم از مجلس وی دیدن کرد.
[۲۷] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۲۳۲ـ ۲۳۸، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۲۸] ابوالفرج اصفهانی، ج۱۵، ص۱۶۲ـ۱۶۷.
این روایت به نظر معقول و منطقی نمی‌نماید و از مبالغه خالی نیست.
[۲۹] جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۳، ص۴۳۰ـ۴۳۱، بیروت ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.


۷.۳ - روایت سوم


روایت دیگر حاکی از آن است که جبلة بن ایهم هنوز بر کیش مسیحی بود که نزد عمر آمد. عمر از وی خواست اسلام بیاورد و زکات بپردازد و جبله پذیرفت که با حفظ دین خود، زکات دهد. عمر گفت در این صورت باید جزیه بپردازد یا به هم کیشان خود بپیوندد. جبلة بن ایهم نیز با سی هزار تن از یاران خود به روم رفت. چون عمر خبر یافت، پشیمان شد.
[۳۰] بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۳۶، (لیدن).
[۳۱] یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۴۷.
کسانی همچون عُبادة بن صامت از رفتار عمر انتقاد کردند.
گفته می‌شود عمر در سال ۲۱، لشکری به فرماندهی عُمَیر بن سَعْد انصاری به سرزمین روم فرستاد و کوشید جبلة بن ایهم را با دلجویی و ملاطفت به سرزمین اسلامی باز گرداند و خواست او را نیز قبول کند، اما جبله نپذیرفت.
[۳۲] بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۳۶، (لیدن).

به روایتی، معاویه نیز هنگامی که به حکومت رسید کسی را نزد جبله فرستاد تا از او بخواهد به اسلام باز گردد، اما جبله تقاضای وی را رد کرد.
[۳۳] ابوالفرج اصفهانی، ج۱۵، ص۱۶۴.
جبله در دیار روم ماند و همانجا در گذشت.
[۳۴] ابن قتیبه، المعارف، ص۶۴۴، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۹.
ابن خلدون از وفات وی در سال ۲۰ یاد کرده است.
[۳۵] ابن خلدون، تاریخ، ج۲، ص۳۳۷.
که درست نمی‌نماید.



پاره‌ای شواهد تاریخی نیز اسلام آوردن و ارتداد جبلة بن ایهم را تأیید می‌کنند.
[۳۶] ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۲، ص۵۴۲، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۴ ش.
، اما بر اساس روایات بلاذری و یعقوبی، جبله هیچ گاه اسلام نیاورد و ارتداد وی نیز منتفی است.
جواد علی همین نظر را ترجیح داده و گفته است جبلة بن ایهم با هم کیشان خود شام را ترک کرد و به رومیان پیوست و در کنار آنان بر ضد مسلمانان جنگید، اما این نکته را که از جبلة بن ایهم، چنان‌که در روایت ابن عبدربّه آمده، در قسطنطنیه استقبالی باشکوه شد و او مجلسی شاهانه داشته، نپذیرفته، خصوصاً که نولدکه درباره پادشاهی و حکمرانی جبلة بن ایهم بر عرب‌های شام تردید کرده است.
[۳۷] ابن عبدربّه، کتاب العقد الفرید، ج۲، ص۵۶ ـ ۵۸، چاپ احمد امین، احمد زین و ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.




ابن سعید
[۳۸] ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۲۰۵، چاپ نصرت عبدالرحمان، عمان ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
بنای شهر جَبَله را در ساحل شام به جبلة بن ایهم نسبت داده است.



مورخان اطلاع چندانی در باره شخصیت و سرگذشت جبلة بن ایهم نیاورده‌اند، جز اینکه گفته‌اند قد وی دوازده وجب بود و هرگاه سوار مرکب می‌شد، پاهایش بر زمین می‌کشید.
[۳۹] ابن قتیبه، المعارف، ص۶۴۴، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۹.
[۴۰] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۵، ص۲۲۳.




حَسّان بن ثابت در زمان جاهلیت و پس از اسلام، اشعار بسیاری در مدح جبلة بن ایهم سروده و در آن از پادشاهی وی و آل جفنه (غسّانیان) یاد کرده است.
[۴۱] حسان بن ثابت، دیوان، ج۱، ص۲۵۵، چاپ ولید عرفات، لندن ۱۹۷۱.
[۴۲] حسان بن ثابت، دیوان، ج۱، ص۴۴۲، چاپ ولید عرفات، لندن ۱۹۷۱.
[۴۳] حسان بن ثابت، دیوان، ج۱، ص۴۳۹، چاپ ولید عرفات، لندن ۱۹۷۱.
[۴۴] یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۰۷ـ ۲۰۸.
[۴۵] ابن عبدربّه، کتاب العقد الفرید، ج۲، ص۶۰ـ۶۲، چاپ احمد امین، احمد زین و ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
[۴۶] مسعودی، مروج (بیروت)، ج۲، ص۲۳۴.
بنا به روایتی، حسّان بن ثابت در حضور جبلة بن ایهم شعری خواند و وی به او سیصد دینار و ده جامه داد.
[۴۷] ابوالفرج اصفهانی، ج۱۵، ص۱۵۷ـ ۱۵۸.





• ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
• ابن خلدون.
• ابن ‌سعد، الطبقات الکبرى (بیروت).
• ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، چاپ نصرت عبدالرحمان، عمان ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
• ابن عبدربّه، کتاب العقد الفرید، چاپ احمد امین، احمد زین و ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
• ابن قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۹.
• ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
• ابن هشام، السیرة النبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
• ابوالفرج اصفهانی.
• بلاذری (لیدن).
• نینا ویکتوروونا پیگولوسکایا، اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران در سده های چهارم ـ ششم میلادی، ترجمه عنایت اللّه رضا، تهران ۱۳۷۲ ش.
• ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۴ ش.
• جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.
• حسان بن ثابت، دیوان، چاپ ولید عرفات، لندن ۱۹۷۱.
• حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهم الصلاة و السلام، بیروت: دارمکتبة الحیاة.
• خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
• محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
• طبری، تاریخ، (بیروت).
• مسعودی، مروج، (بیروت).
• مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
• یعقوبی، تاریخ.


 
۱. ابن عبدربّه، کتاب العقد الفرید، ج۲، ص۵۶، چاپ احمد امین، احمد زین و ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
۲. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۲، ص۶۱۸، ج۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
۳. مسعودی، مروج (بیروت)، ج۲، ص۲۳۳ـ۲۳۴.
۴. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۲، ص۳۹۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۵. محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ج۲، ص۳۹۴، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
۶. یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۰۷.
۷. مسعودی، مروج (بیروت)، ج۲، ص۲۳۴.
۸. ابن هشام، السیرة النبویة، ج۴، ص۲۵۵، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
۹. خلیفة بن خیاط، تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۴۹، چاپ مصطفی نجیب فوّاز و حکمت کشلی فوّاز، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
۱۰. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۲، ص۶۴۴.
۱۱. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۳، ص۳۷۸.
۱۲. ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۱۰۲ـ۱۰۳، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۱۳. بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۳۵ـ۱۳۷، (لیدن).
۱۴. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۴۱.
۱۵. طبری، تاریخ ، ج۳، ص۵۷۰ ـ۵۷۱، (بیروت).
۱۶. بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۳۶، (لیدن).
۱۷. ابن کلبی، جمهرة النسب، ج۱، ص۶۱۵ـ۶۲۱، چاپ ناجی حسن، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۶.
۱۸. ابن قتیبه، المعارف، ص۶۴۴، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۹.
۱۹. حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهم الصلاة و السلام، ص۱۰۴، بیروت: دارمکتبة الحیاة.
۲۰. مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، ج۳، ص۲۰۸، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
۲۱. به نقل از تئودور نولدکه، نینا ویکتوروونا پیگولوسکایا، ص۴۸۳، اعراب حدود مرزهای روم شرقی و ایران در سده های چهارم ـ ششم میلادی، ترجمه عنایت اللّه رضا، تهران ۱۳۷۲ ش.
۲۲. حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیاء علیهم الصلاة و السلام، ص۱۰۴، بیروت: دارمکتبة الحیاة.
۲۳. ابن ‌سعد، الطبقات الکبری (بیروت)، ج۱، ص۲۶۵.    
۲۴. ابن قتیبه، المعارف، ص۶۴۴، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۹.
۲۵. بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۳۶، (لیدن)، که می‌گوید در سال ۱۷ که عمر به شام رفته بود، جبله به چشم مردی از مُزَینه زد و عمر دستور داد جبله قصاص شود .
۲۶. ابن عبدربّه، کتاب العقد الفرید، ج۲، ص۵۶ ـ ۵۸، چاپ احمد امین، احمد زین و ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
۲۷. ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، ج۱، ص۲۳۲ـ ۲۳۸، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
۲۸. ابوالفرج اصفهانی، ج۱۵، ص۱۶۲ـ۱۶۷.
۲۹. جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۳، ص۴۳۰ـ۴۳۱، بیروت ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.
۳۰. بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۳۶، (لیدن).
۳۱. یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۴۷.
۳۲. بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۳۶، (لیدن).
۳۳. ابوالفرج اصفهانی، ج۱۵، ص۱۶۴.
۳۴. ابن قتیبه، المعارف، ص۶۴۴، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۹.
۳۵. ابن خلدون، تاریخ، ج۲، ص۳۳۷.
۳۶. ابراهیم بن محمد ثقفی، الغارات، ج۲، ص۵۴۲، چاپ جلال الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۵۴ ش.
۳۷. ابن عبدربّه، کتاب العقد الفرید، ج۲، ص۵۶ ـ ۵۸، چاپ احمد امین، احمد زین و ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
۳۸. ابن سعید مغربی، نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب، ج۱، ص۲۰۵، چاپ نصرت عبدالرحمان، عمان ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۳۹. ابن قتیبه، المعارف، ص۶۴۴، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۹.
۴۰. مسعودی، مروج (بیروت)، ج۵، ص۲۲۳.
۴۱. حسان بن ثابت، دیوان، ج۱، ص۲۵۵، چاپ ولید عرفات، لندن ۱۹۷۱.
۴۲. حسان بن ثابت، دیوان، ج۱، ص۴۴۲، چاپ ولید عرفات، لندن ۱۹۷۱.
۴۳. حسان بن ثابت، دیوان، ج۱، ص۴۳۹، چاپ ولید عرفات، لندن ۱۹۷۱.
۴۴. یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۰۷ـ ۲۰۸.
۴۵. ابن عبدربّه، کتاب العقد الفرید، ج۲، ص۶۰ـ۶۲، چاپ احمد امین، احمد زین و ابراهیم ابیاری، قاهره ۱۳۵۹/۱۹۴۰.
۴۶. مسعودی، مروج (بیروت)، ج۲، ص۲۳۴.
۴۷. ابوالفرج اصفهانی، ج۱۵، ص۱۵۷ـ ۱۵۸.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله « جَبَلَة بن اَیْهَم بن جبلة بن حارث غَسّانی »، شماره۴۴۸۰.    






جعبه ابزار