جِبت، واژهای قرآنی در اشاره به معبودی باطل و دروغین است. این واژه فقط یک بار در قرآن آمده است و لغت نویسان، مفسران و محدثان در معنا و مصداق آن وجوه گوناگونی ذکر کردهاند.
جِبت را به معنای هر چیز پستی دانسته که خیری در آن نباشد و گفته است این واژه بر هر چیزی که غیر از خدا پرستیده شود اطلاق میگردد و ساحر و کاهن را نیز جبت میخوانند. به نوشته ابو البقاء در الکلیات،
چون در زبان عربی، دو حرف ج و ت بدون حروفِ ذَولَقیه (حروفی که مخرج آنها نوک و کنارههای زبان است، یعنی ر، ل، ن) در یک واژه جمع نمیشود، جبت نمیتواند واژهای عربی باشد.
البته مستندی برای این قول ذکر نکردهاند. با وجود این، بسیاری از اهل لغت و تفسیر اصل این کلمه را، با استناد به قول ابن عباس و سعید بن جبیر و عکرمه و دیگران، حبشی و به معنای ساحر یا شیطان دانستهاند.
واژه جبت تغییر شکل یافته جابه/جابوی عبری به معنای «متکبر بلند قامت کم خرد» است. بنابراین، نه اسم خاص است نه نام بت و نه به معنای ساحر و کاهن، بلکه هر متکبر بیهودهگو که با ادعای فهم یا قدرت، مردم را به خود فراخواند جبت است. جبت در الاصنام ابن کلبی ذکر نشده اما احمد زکی پاشا، در تکمله آن
طبری نُه وجه در این باب ذکر کرده و ۲۲ روایت در آن آورده و در پایان این قول را ترجیح داده است که دو واژه مذکور اسم خاص نیستند، بلکه هر چه جز خداعبادت شود یا از آن اطاعت و در برابر آن کرنش شود، جبت و طاغوت است.
نظریه طبری منافی این قول نیست که واژههای جبت و طاغوت در این آیه، نام دو بت قریشاند، چنان که تأمل در معنای هفت آیه دیگری که واژه طاغوت در آنها به کار رفته
درباره معنای جبت و طاغوت در آیه ۵۱ سوره نساء، پنج وجه ذکر کرده است : ۱) آنها دو بت بودند یا یهودیانی بودند که برای همراهی با قریش در مقابله با حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلم بتهای آنها را میپرستیدند. ۲) جبت بت است و طاغوت ترجمان و سخنگوی آن. ۳) جبت ساحر است و طاغوتشیطان. ۴) جبت ساحر است و طاغوت کاهن. ۵) جبت، حُیَی بن اَخطَب است و طاغوت، کعببناشرف. وی نیز در آخر از قول زَجاج و فَراء و بلخی هر معبودی جز خداوند را جبت معرفی کرده است.
بیشتر مفسران گفتهاند آیه ۵۱ سوره نساء درباره کعببناشرف، از بزرگان یهود خیبر، نازل شد که پس از جنگ احد همراه با حیَی بن اخطب و هفتاد تن از یهودیان به مکه رفتند تا بر ضد رسول خدا با مشرکانپیمان ببندند. اهل مکه گفتند ما به شما اطمینان نداریم و هم پیمانی با ایشان را بر سجده آنان در برابر دو بت از بتهایشان مشروط کردند. پس از سجده آن دو (یا تنها کعببناشرف) در برابر آن دو بت، مشرکان از ایشان پرسیدند آیا ما که حاجیان را اطعام و سقایت میکنیم و اسیران را آزاد میسازیم، راه راست را بهتر یافتهایم یا محمد که از دین نیاکان خود روی گردانده است؟ کعببناشرف پاسخ داد شما به راهی راست تر از راه محمد رهنمون هستید.
ولی از تأمل در روایات و عبارات چنین بر میآید که این نظریه ناشی از بیدقتی در نقل روایات شأن نزول یا در نظر گرفتن روایاتی بوده است که تنها بخش دوم ماجرای سبب نزول (یعنی همان سؤال مشرکان از کعب و حییّ درباره داوری میان مسلمانان و ایشان) را آوردهاند و بخش مربوط به سجدهکعب بر دو بت را نیاوردهاند. نتیجه آنکه، آنگونه که از مجموع روایات در این زمینه به دست میآید، مراد از «الّذین یؤمنون بالجبت و الطّاغوت» در آیه ۵۱ سوره نساء، کعب و حییّاند نه خود جبت و طاغوت. بنابراین، جبت در این آیه به معنای دو بت یا اشاره به آن دو خواهد بود.