جاویدان خرد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جاویدان خرد،
کتابی در حکمت عملی تألیف
ابوعلی مسکویه (متوفی ۴۲۱)
حکیم ،
مورخ و ادیب عهد
آل بویه میباشد.
این کتاب اندرزنامهای است شامل
ادب و حکمت
اقوام ایرانی ، هندی، عرب و رومی؛ به همین سبب گاهی آن را آداب الفرس و الهند و العرب و الروم نیز نامیده اند.
در صحت انتساب این اثر به
مسکویه تردید نیست، زیرا در آن
از کتاب دیگرش، تهذیب الاخلاق و تطهیرالاعراق، یاد کرده و
یاقوت حموی (متوفی ۶۲۴)
نیز این کتاب را جزو مؤلفات وی ذکر نموده است.
زبان این اثر عربی است و آنچه
آقابزرگ طهرانی و خوانساری
در باره فارسی بودن آن گفته اند، ظاهراً مربوط به ترجمهای عربی از جاویدان خرد هوشنگ است که مسکویه آن را به فارسی برگردانده است. این ترجمه اکنون در دست نیست.
محمد اَرْکون معتقد است که مسکویه این اثر را پس از کتاب تهذیب الاخلاق و تجارب الامم نوشته و تاریخ اتمام نگارش آن بین ۳۷۶ تا ۳۸۲ است.
البته مسکویه
خود تصریح کرده که از جوانی در اندیشه تدوین این اثر بوده است.
او در استطالة الفهم جاحظ (متوفی ۲۵۵) ــ اثری که اکنون در دست نیست و تنها مسکویه از وجود آن خبر داده است ــ وصف
جاویدان خرد هوشنگ را خوانده و در جستجوی آن بوده و سرانجام آن را نزد موبد موبدان فارس یافته است.
جاویدان خرد (نوشته هوشنگ)، وصیتی است از زبان هوشنگ، از پادشاهان پیشدادی، که برای فرزندش و پادشاهان پس از خود نوشته و مسکویه ترجمه بخشی از آن را که در اختیار داشته، در ابتدای کتابش نقل کرده است. سپس وی حِکَم ایران و هند و عرب و روم را به آن افزوده و از باب تسمیه کل به جزء، یا به دلیل اهمیت این بخش، کتاب خود را جاویدان خرد نامیده است.
گفتنی است که عنوان الحکمة الخالدة (قاهره ۱۹۵۲) که بَدَوی به این کتاب داده، جعلی است و در کتاب مسکویه چنین عنوانی نیامده و بدوی خود در مقدمه
به عنوان اصلی کتاب، یعنی جاویدان خرد، تصریح کرده است.
هدف مسکویه از نگارش این اثر، تربیت و ارشاد نفوسِ جوانان و دوستداران حکمت بوده است. او پس از تدوین تجارب الامم به این نتیجه رسید که عقل در میان ملل گوناگون و در زمانهای مختلف، به امور مشابهی حکم میکند و به واسطه چنین خردی که ازلی و ابدی است، بشر میتواند قواعد منطق، اخلاق، سیاست و مابعدالطبیعه را باز شناسد و به سعادت نهایی برسد. این مطلب، که در تهذیب الاخلاق به صورت بحثی و نظری آمده، در جاویدان خرد در قالب وصایا، حکمتها و رمزها مطرح شده است.
مسکویه در این کتاب با بیان عبارات اخلاقی در قالب پند و انتساب آنها به شخصیتهای بزرگ و تکرار پندهای مشابه، در پی بیدار کردن وجدان اخلاقی و تنظیم رفتارهای اجتماعی است.
کتاب وی مجموعه گفتارهایی بدون ترتیب به نظر میرسد اما در حقیقت او از میان منابعی که در اختیار داشته، آنچه را با فرهنگ ایرانی و اسلامی تناسب بیشتری داشته، بر گزیده است
چنانکه از جهت کمّی بیشترین تعداد پندها به مردم عرب و مسلمانان اختصاص دارد و حکمتهای ایرانیان و رومیان و پندهای نقل شده از حکمای هند در مرتبه بعد قرار دارند.
مطالب این کتاب را میتوان از جهت صوری در سه قالب
حکمت ،
وصیت و
تمثیل طبقه بندی کرد: حکمتها همگی جملات اسمیه اند، وصایا گفتارهایی هستند خطاب به کسی یا گروهی، و تمثیل بهره گرفتن از رمزها و نمادهاست که در
لوح قابس آمده است.
از نظر محتوا نیز این کتاب حاوی سه نکته اساسی است: مبارزه با
شهوات و جلوگیری از افراط و تفریط، مدح
عقل و دعوت به
علم و
معرفت ، و حذر از
مال و
زن .
این کتاب با پندهای هوشنگِ پیشدادی آغاز شده است.
هوشنگ در متون
زردشتی نخستین شهریار است و از او با لقب «پَرَذاتَه» یاد شده که معادل اوستایی پیشداد و به معنای نخستین کسی که آیین آورد یا نخستین آفریده است.
در متون تاریخی غالباً پیشداد به معنای کسی است که اولین بار به
عدل رفتار کرد.
مسکویه که در تجارب الامم،
همانند دیگر منابع تاریخی، ابداع و آموزش بسیاری از امور و صنایع را به هوشنگ نسبت داده، در جاویدان خرد
تصریح کرده که هوشنگ در نگارش جاویدان خرد از هیچ کتاب حِکْمی پیش از خود استفاده نکرده است.
این متن به
زبان پهلوی بوده و مسکویه سرگذشت افسانه آمیز کشف متن پهلوی را در کتاب خود به روایت جاحظ، و او از واقدی، آورده است. بنا بر این روایت، مردی به نام ذوبان، از حکمای کابل، که از وجود این کتاب در خزاین
ایوان مدائن مطّلع بوده است، از
مأمون (متوفی ۲۱۸) خواسته بود که آن را به او ببخشند. به دستور خلیفه و به راهنمایی ذوبان، کتاب را که صدبرگ داشته و در جعبهای زیر خاک مدفون بوده است، بیرون آوردند. ذوبان آن را مجموعهای از حکمت باستان وصف کرده که «گنجور وزیر ایران شهر» از حکمت باستان گردآورده بوده است. به خواهش
حسن بن سهل ، برادر
فضل بن سهل ملقب به
ذوالریاستین ،
خضر بن علی سی برگ آن را به عربی ترجمه کرده و ظاهراً
جاحظ همین ترجمه را در کتابش نقل کرده بوده است.
پندهای هوشنگ از نوع پندهای تجربی و عملی است نه دینی
و اغلب شکل دو وجهی یا عددی دارند.
ظاهراً این متن پیش از مسکویه نیز شناخته شده بوده زیرا کِنْدی (متوفی ح۲۵۲)
از وصایا و پندهایی یاد کرده که از طریق «حاور بن جرد بن سعیدیار الملک ابوان شهر» به او رسیده و ظاهراً منظور همان «گنجور وزیر ایران شهر» است و متن این پندها نیز با جاویدان خرد هوشنگ مطابقت دارد. علاوه بر این،
راغب اصفهانی (متوفی ح۴۰۰)
از کتابی با عنوان جاودان یاد کرده و برخی پندهای هوشنگ را بازگو نموده است.
متنی نیز در
رسائل البلغاء با عنوان یتیمة السلطان به
ابن مقفع (متوفی ۱۳۹) منسوب است که بخشی از آن با متن جاویدان خرد تطابق دارد، اما در صحت این انتساب تردید هست.
مسکویه پس از ذکر نصایح هوشنگ، از پندهای حکما و پادشاهان ایران مانند آذرباد، بزرگمهر، قباد، انوشیروان، بهمن، هرمز و جمشید یاد کرده است.
تقدم این بخش سبب شده است که برخی آن را متأثر از جریان
شعوبیه بدانند که به برتری
عجم بر
عرب قائل اند،
در حالی که مسکویه
تصریح کرده، به سبب فارسی (پهلوی) بودن متن اصلی جاویدان خرد، حکمتهای ایرانیان را مقدّم داشته است.
در این کتاب پس از بیان حکمتهای ایرانیان، بدون ذکر نام کسی و در چند صفحه
به حکمتهای هند اشاره شده که بخشی از آن آداب مصاحبت با سلطان است.
فصل بعد به حِکَم عرب اختصاص یافته که با
احادیث نبوی آغاز شده است
و شخصیتهای محوری این فصل به ترتیب عبارتاند از:
علی علیهالسلام با لقب
امیرالمؤمنین ،
حسن بصری و
لقمان ،
مسکویه ، از
ابوبکر و
عمر نیز نقل قول و با عبارات رحمه اللّه و رضی اللّه عنه از آنان یاد کرده است. کلماتی نیز از قُسّ بن ساعِدَه ایادی، اَکثم بن صَیفی و بسیاری از مشاهیر صوفیه مانند
شبلی و جنید حتی عرب جاهلی در این فصل مندرج است.
بیشتر پندهای این فصل، قالب بیانی و روایی دارند و در بخش پایانی، گفتارها با اشعار عربی مزین شده اند.
فصل حِکَم روم ـ یونان، با پندهای
سقراط آغاز میشود و با همانها نیز پایان میپذیرد. در میان این فصل،
پس از حکایات
لوح قابس باز هم گفتارهایی از سقراط نقل شده است. مسکویه در بخش اول این فصل، وصیت
افلاطون به
ارسطو و در بخش آخر اندرزهای افلاطون در تربیت جوانان را آورده است.
نصایحی را از زبان ارسطو خطاب به اسکندر، و مطالبی از هرمس، دیوجانس، بطلمیوس و فیثاغورس نیز بیان کرده است.
چنین گزارشهایی از فیلسوفان یونان را، با کمی اختلاف و اغلب مفصّل تر، در آثار
ابوسلیمان سجستانی (قرن چهارم)،
ابن هندو (متوفی ۴۲۰)،
مبشرّ بن فاتک (متوفی ۴۸۰)
و
شهرستانی (متوفی ۵۴۸)
نیز مییابیم. به نظر میرسد روایتهای
حُنَین بن اسحاق (متوفی ۲۶۰)
و
اسحاق بن حنین (متوفی ۲۹۸)،
از جمله منابع این گونه روایات باشد، چنانکه مسکویه
نیز به وی اشاره دارد.
حکایت لوح قابس ،
که ساختار رمزگونه و تمثیلی آن با کل کتاب متفاوت است، گفتگویی است میان قابس ــ یکی از شاگردان سقراط (ح ۳۹۰ ق م) ــ و شخص نامعلومی که به اشتباه، در ترجمه عربی، به نام ایرقلس ضبط شده است در باره لوح مصوری که در یکی از
معابد آتن بوده است. این متن در اصل یونانی بوده و به دلیل ورود به فرهنگ اسلامی، اندکی در مطالب
شرک آلود آن تصرف شده است.
محققان در صحت انتساب این اثر به قابس تردید کردهاند و با توجه به ساختار صوری و محتوایی اثر، آن را متعلق به
فیلسوفی رواقی به همین نام یا نویسندهای ناشناس متعلق به قرن اول یا دوم پس از میلاد دانسته اند.
در این اثر نمادی از
حیات انسان تصویر شده است که نشان میدهد در بدو ورود به
دنیا ، انسان باید فریب بخورد و بر اثر این فریب از جام
جهل و
گناه بنوشد، پس از آن اگر تسلیم هوای
نفس شود و نتواند از گردنه های جاده زندگی عبور کند، دچار
عذاب میشود و از رسیدن به
سعادت باز میماند، اما اگر بداند که سعادت در
مال و جاه و زیبایی و امثال اینها نیست، باید سختیهای فراوانی را تحمل کند تا از جهل و
غفلت پاک شود و پس از آن میتواند به قله سعادت راه یابد.
البته شمار محدودی از مردم توانایی رسیدن به این مقصد را دارند.
اشاره به ادب (پایدیا) حقیقی و دروغین، مراحل
تعلیم و تربیت و نقش
زن در راهنمایی به سوی مسیرهای مختلف، از نکات شایان توجه در این لوح است.
متن یونانی این اثر به همراه ترجمه لاتینی و عربی آن (لیدن ۱۶۴۰) و ترجمه فرانسه (پاریس ۱۲۸۹/۱۸۷۳؛ الجزایر ۱۳۱۶/۱۸۹۸) و ترجمه اسپانیایی آن (مادرید ۱۷۹۳) به چاپ رسیده است.
مسکویه در خاتمه، سخنانی را از متأخران
مسلمان ذکر کرده که مطلع این گفتار، سخنان خود اوست. این بخش، تنها جایی است که وصایای مؤلف کتاب آمده است.
تأکید بر طلب حکمت، شأن عقل، لزوم
جهاد با نفس ، اعتدال در امور و برتری مرتبه
ذهن در قیاس با
عقل از نکات مورد توجه وی است.
مسکویه پس از آن
آدابی را از ابن مقفع (متوفی ۱۳۹)
،
فارابی (متوفی ۳۳۹) و
ابوالحسن عامری (متوفی ۳۸۱)
بیان کرده است. عامری معاصر مسکویه بوده و آوردن گفتار وی در جاویدان خرد، نشانه ارج و احترامی است که مسکویه برای عامری قائل بوده است.
عامری در
السعادة و الاسعاد ،
جاویدان خرد هوشنگ را ستوده و آن را بهترین کتاب ایرانیان دانسته و جملاتی از آن را نقل کرده است.
به این ترتیب به نظر میرسد مسکویه تنها کسی نیست که نسخهای از جاویدان خرد هوشنگ را در اختیار داشته است.
نظیر چنین وصفی را بدون نام بردن از مسکویه در اثر
طرطوشی (متوفی ۵۲۰) نیز میتوان ملاحظه کرد،
اما بهطور قطع جاویدان خرد مسکویه در آثار متأخران اثرگذار بوده است، چنانکه میتوان تداوم سنّت اندرزنامه نویسی را در
نصیحة الملوک امام محمدغزالی (متوفی ۵۰۵) و
اخلاق محتشمی نصیرالدین طوسی (متوفی ۶۷۱) ملاحظه کرد.
غزالی ، جاویدان خرد مسکویه را به عنوان یکی از منابع در اختیار داشته
و جملاتی را که از بزرگمهر، یونان دستور و انوشیروان نقل کرده است، می توان با جاویدان خرد تطبیق داد.
اخلاق محتشمی نیز کتابی در ردیف جاویدان خرد مسکویه است، اما از جهت صوری و نظام مندی در مرتبه بالاتری قرار دارد. گفتنی است که مهارت نصیرالدین طوسی، در گزینش اندرزها، مرهون اثر مسکویه بوده است.
در این کتاب نیز نکاتی شبیه جاویدان خرد دیده میشود.
شرف الدین قزوینی (متوفی ۶۶۰)
و
میرخواند (قرن نهم)
نیز ضمن ذکر هوشنگ، از کتاب مسکویه و متن فارسی منتسب به هوشنگ که با اشعاری از شاعران بزرگ تزئین شده، یاد کرده اند.
دولتشاه سمرقندی (قرن نهم)
نیز قطعهای مجعول از جاویدان خرد نقل کرده است.
متن اصلی جاویدان خرد مسکویه را
عبدالرحمان بدوی در ۱۳۳۱ ش/ ۱۹۵۲ در قاهره به چاپ رساند که در ۱۳۵۸ ش در تهران افست شد.
سید محسن امین عاملی نیز در اعیان الشیعة
از روی نسخه خطیِ نجیب الدین کَرْخی متعلق به ۵۲۸ گزیدهای از این کتاب را آورده که بخش مهمی از آن، یعنی حِکَم روم و متأخران اسلامی، ناقص است.
بخش نخست این کتاب
را کردعلی با عنوان جاویدان خرد در رسائل البلغاء
آورده است.
قدیم ترین متن فارسی از جاویدان خرد هوشنگ، در مجموعهای باعنوان خردنامه، احتمالاً متعلق به قرن ششم و ذیل «نکتهاء کتاب جاویدان خرد»
موجود است.
معلوم نیست نویسنده ناشناس این مجموعه از متن مسکویه برای ترجمه فارسی بهره برده یا متن عربی قدیم تری در اختیار داشته است، اما در هر صورت متن مسکویه کاملتر است و به نظر میرسد که مسکویه مرجع کامل تری در اختیار داشته است.
انتشار این اثر را، که
مینوی به نسخه خطی آن در کتابخانه نافذپاشا (ش ۳۲۸) اشاره کرده، منصور ثروت در ۱۳۶۷ ش در تهران منتشر نموده است.
شرف الدین عثمان بن محمد قزوینی به دستور اتابک ابوبکر (۶۲۸ـ ۶۵۸)، جاویدان خرد را تا پایان حِکَم عرب جاهلی ترجمه کرده و
محمدتقی دانش پژوه در ۱۳۵۹ ش آن را در تهران منتشر کرده است. در قرن هفتم نیز مؤلفی ناشناس در اثری با عنوان تاریخ شاهی،
ترجمه وصیت جمشید، مندرج در جاویدان خرد،
را آورده است.
تقی الدین محمد ارجانی شوشتری (متوفی ح۱۰۳۵) به دستور نورالدین جهانگیر، پادشاه هند (۱۰۱۴ـ۱۰۴۷)، فصولی از این کتاب را به فارسی برگردانده که از ترجمه قزوینی کاملتر است. این ترجمه را بهروز ثروتیان در ۱۳۵۵ ش به همراه مقدمه محمد ارکون در تهران منتشر کرد. ترجمه دیگر این اثر را محمدحسین بن شمس الدین (حکیم) با اندکی دخل و تصرف در ۱۰۶۵ و به دستور پادشاه هند انجام داد.
این اثر را درویش فانی مانِکجی به نام
ناصرالدین شاه قاجار و با عنوان انتخاب شایسته خانی در ۱۲۹۳، در بمبئی چاپ کرد
و نسخهای از آن نیز در ۱۲۹۴ در تهران منتشر شد. سید محمدکاظم امام نیز بخش نخست کتاب مسکویه، یعنی وصیت هوشنگ و داستانِ یافتن آن، را ترجمه کرده و در باره اشخاص مذکور در این بخش، توضیحاتی داده است.
این ترجمه در ۱۳۵۰ ش در تهران به چاپ رسیده است.
(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعه.
(۲) ابن مقفع، الدرة الیتیمة، او، الادب الکبیر، در رسائل البلغاء، اختیار و تصنیف محمد کردعلی، قاهره: مطبعة لجنة التألیف و الترجمة و النشر، ۱۳۷۴/۱۹۷۴ الف.
(۳) ابن مقفع، یتیمة السلطان، در رسائل البلغاء، اختیار و تصنیف محمد کردعلی، قاهره: مطبعة لجنة التألیف و الترجمة و النشر، ۱۳۷۴/۱۹۷۴ الف.
(۴) ابن هندو، الکلم الروحانیة فی الحکم الیونانیة، چاپ مصطفی قبانی دمشقی، قاهره ۱۳۱۸/۱۹۰۰.
(۵) ابوسلیمان سجستانی، صوان الحکمة و ثلاث رسائل، چاپ عبدالرحمان بدوی، تهران ۱۹۷۴.
(۶) کارل هرمان اته، تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه با حواشی رضازاده شفق، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۷) امین، أعیان الشیعه.
(۸) داوود بن محمد بن اکتی، تاریخ بن اکتی، روضة اولی الالباب فی معرفة التواریخ و الانساب، چاپ جعفر شعار، تهران ۱۳۴۸ ش.
(۹) تاریخ شاهی قراختائیان، از مؤلفی ناشناخته در قرن هفتم، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران: بن یاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۵ ش.
(۱۰) احمد تفضلی، تاریخ ادبیات ایران پیش از اسلام، به کوشش ژاله آموزگار، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۱۱) حسین بن محمد ثعالبی مرغنی، تاریخ غررالسیر، المعروف بکتاب غرر اخبار ملوک الفرس و سیرهم، چاپ زوتنبرگ، پاریس ۱۹۰۰، چاپ افست تهران ۱۹۶۳.
(۱۲) حمداللّه مستوفی، تاریخ گزیده.
(۱۳) حنین بن اسحاق، آداب الفلاسفة، اختصره محمد بن علی انصاری، چاپ عبدالرحمان بدوی، کویت ۱۴۰۶/۱۹۸۵.
(۱۴) خردنامه، اثری از قرن ششم هجری، چاپ منصور ثروت، تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۷ ش.
(۱۵) خوانساری.
(۱۶) دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء، چاپ محمد رمضانی، تهران ۱۳۳۸ ش.
(۱۷) حسین بن محمد راغب اصفهانی، محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء، بیروت: منشورات دارمکتبة الحیاة.
(۱۸) رسائل البلغاء، اختیار و تصنیف محمد کردعلی، قاهره: مطبعة لجنة التألیف و الترجمة و النشر، ۱۳۷۴/۱۹۵۴.
(۱۹) هاشم رضی، دانشنامه ایران باستان: عصر اوستایی تا پایان دوران ساسانی، تهران ۱۳۸۱ ش.
(۲۰) عبدالحسین زرین کوب، از گذشته ادبی ایران، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۲۱) محمد باقر بن محمد مؤمن سبزواری، روضة الانوار عباسی: مبانی اندیشه سیاسی و آیین مملکتداری، چاپ نجف لک زایی، قم ۱۳۸۱ ش.
(۲۲) یوسف الیان سرکیس، معجم المطبوعات العربیّة و المعربّة، قاهره ۱۳۴۶/۱۹۲۸، چاپ افست قم ۱۴۱۰.
(۲۳) فضل اللّه شرف الدین قزوینی، تاریخ المعجم فی آثار ملوک العجم، چاپ سنگی تهران ۱۳۲۷.
(۲۴) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب الملل و النحل، چاپ محمد بن فتح اللّه بدران، قاهره (۱۳۷۵/۱۹۵۶)، چاپ افست قم ۱۳۶۴ ش.
(۲۵) زین العابدین بن اسکندر شیروانی، حدائق السیاحة، تهران ۱۳۴۸ ش.
(۲۶) محمد بن ولید طرطوشی، سراج الملوک، بیروت ۱۹۹۵.
(۲۷) محمد بن یوسف عامری، الامد علی الابد، چاپ اورت ک روسون، بیروت ۱۳۹۹/۱۹۷۹.
(۲۸) محمد بن یوسف عامری، السعادة و الاسعاد فی السیرة الانسانیة، چاپ مجتبی مینوی، تهران ۱۳۳۶ ش.
(۲۹) عبدالعزیز عزت، ابن مسکویه:
فلسفته الاخلاقیة و مصادرها، (قاهره) ۱۹۴۶.
(۳۰) محمد بن محمد غزالی، نصیحة الملوک، چاپ جلال الدین همایی، تهران ۱۳۶۷ ش.
(۳۱) شارل ـ هانری دو فوشه کور، اخلاقیات: مفاهیم اخلاقی در ادبیات فارسی از سده سوم تا سده هفتم هجری، ترجمه محمدعلی امیر معزی و عبدالمحمد روح بخشان، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۳۲) جوئل کرمر، احیای فرهنگی در عهد آل بویه: انسان گرایی در عصر رنسانس اسلامی، ترجمه محمدسعید حنایی کاشانی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۳۳) آرتور امانوئل کریستن سن، نمونه های نخستین انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان، ترجمه و تحقیق ژاله آموزگار و احمد تفضلی، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۳۴) محمد بن ابراهیم کندی، بیان الشرع، عمان ۱۴۰۲ـ۱۴۱۳/۱۹۸۲ـ۱۹۹۲.
(۳۵) مبشر بن فاتک، مختار الحکم و محاسن الکلم، چاپ عبدالرحمان بدوی، بیروت ۱۹۸۰.
(۳۶) متون پهلوی (ترجمه، آوانوشت)، گردآوری جاماسب ـ آسانا، گزارش سعید عریان، تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۱ ش.
(۳۷) مجمل التواریخ و القصص، چاپ محمدتقی بهار، تهران: کلاله خاور، ۱۳۱۸ ش.
(۳۸) محمد محمدی، الترجمة و النقل عن الفارسیة فی القرون الاسلامیة الاولی، ج ۱، بیروت ۱۹۶۴.
(۳۹) احمد بن محمد مسکویه، تجارب الامم، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران ۱۳۶۶ـ۱۳۷۹ ش.
(۴۰) احمد بن محمد مسکویه، الحکمة الخالدة، جاویدان خرد، چاپ عبدالرحمان بدوی، قاهره ۱۹۵۲، چاپ افست تهران ۱۳۵۸ ش.
(۴۱) احمد بن محمد مسکویه: ترجمه جاویدان خرد، از شرف الدین عثمان بن محمد قزوینی، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۴۲) احمد بن محمد مسکویه: جاویدان خرد، ترجمه تقی الدین محمد شوشتری، چاپ بهروز ثروتیان، تهران ۱۳۵۵ ش.
(۴۳) مقالات
فلسفیه قدیمه لبعض مشاهیر
فلاسفة العرب: مسلمین و نصاری، مع تعریب اسحاق بن حنین، بیروت: مطبعة الکاثولیکته، ۱۹۱۱.
(۴۴) منزوی.
(۴۵) میرخواند.
(۴۶) مجتبی مینوی، «از خزاین ترکیه»، مجله دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، سال ۴، ش ۲ (دی ۱۳۳۵).
(۴۷) محمد بن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۳۹ ش.
(۴۸) رضاقلی بن محمدهادی هدایت، کتاب فرهنگ انجمن آرای ناصری، چاپ سنگی تهران ۱۲۸۸، چاپ افست تهران.
(۴۹) یاقوت حموی، معجم الادباء، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۹۳.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جاویدان خرد »، شماره۴۴۳۸.