ثَمود (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ثَمود (به فتح ثاء) یکی از
مفردات نهج البلاغه، به معنای قوم
حضرت صالح (علیهالسلام) است.
حضرت علی (علیهالسلام) در خصوص عاملان
فساد و هواداران و تایید کنندگان آنها و هنگام خبردار شدن از اینکه گروهی از مردم
کوفه بهفکر پیوستن به
خوارج هستند، و ... از این استفاده نموده است.
ثَمود به معنای
قوم حضرت صالح (علیهالسلام) آمده است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) درباره اینکه عاملان فساد و هواداران و تایید کنندگان آنها نزد
خدای تعالی همگی مسئول هستند، فرمودهاند:
«اَیُّهَا النَّاسُ، اِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضی وَ السُّخْطُ، وَ اِنَّما عَقَرَ ناقَةَ ثَمودَ رَجُلٌ واحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللهُ تَعالَی بالْعَذابِ لَمَّا عَمُّوهُ بالرِّضَی، فَقالَ سُبْحانَهُ: (فَعَقَروهَا فَاَصْبَحوا نادِمِینَ)، فَما کَانَ اِلاَّ اَنْ خارَتْ اَرْضُهُمْ بِالْخَسْفَةِ خُوارَالسِّکَّةِ الْـمُحْماةِ فی الاَْرْضِ الْخَوَّارَةِ»؛
«مردم،
انسانها را راضی شدن به کاری و
غضب از کاری، یکجا و یک حساب میکند، شتر
صالح (علیهالسّلام) را فقط یک نفر کشت ولی خدا به همه نسبت داد و همه را
عذاب کرد زیرا همه از آن کار راضی بودند لذا خداوند به صیغه جمع فرمود: «شتر را کشتند و نادم شدند»، پیشامدشان نشد مگر آنکه زمین آنها در اثر فرو رفتن مانند صدای گاو صدا کرد، چنانکه خیش تفتیده در شخم زمین نرم صدا میکند.»
همچنین هنگامی که به امام (علیهالسلام) خبر دادند: گروهی از لشکر
کوفه به فکر پیوستن به
خوارج هستند، حضرت مردی را برای تحقیق فرستاد و پس از برگشتن به فرستاده فرمود: خاطر جمع شده ماندند و یا ترسیده و رفتند؟ عرض کرد: یا امیرالمومنین نه! بلکه رفتند، حضرت فرمود:
«بُعْداً لَهُمْ كَمَا بَعِدَتْ ثَمود»؛
«دور باشند از
رحمت خدا چنانکه دور شد
قوم ثمود».
و از مصادیق سخن آن حضرت (علیهالسلام) این مطلب است که
جابر بن عبدالله انصاری پس از
زیارت امام حسین (علیهالسلام) خطاب به
شهدای کربلا فرمود: «
«و الذی بعث محمدا بالحق لقد شارکناکم فیما دخلتم فیه»»
عطیه عوفی گفت: این چطور میشود ... ما که مانند آنها جنگ نکرده و کشته نشدهایم! جابر جواب داد: «
«یا عطیه سمعت حبیبی رسول الله یقول من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم شرک فی عملهم و نیّتی و نیّة اصحابی علی ما مضی علیه الحسین و اصحابه...»»
این واژه دو بار در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ثمود»، ص۱۸۸-۱۸۹.