تَمَثَّلَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تمثّل: (فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیّاً) «تمثّل» در اصل از مادّه «
مثول»
به معنای ایستادن در برابر شخص یا چیزی است، و «مُمَثَّل» به چیزی میگویند که به صورت دیگری نمایان گردد؛ بنابراین «تَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیّاً» مفهومش این است که آن
فرشته الهی به صورت انسانی در آمد.
(فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا) (و ميان خود و آنان حجابى افكند. (تا خلوتگاهش از هر نظر براى
عبادت آماده باشد) در اين هنگام، ما روح و فرشته مقرب خود را به سوى او فرستاديم؛ و او در شكل انسانى بىعيب و نقص، بر
مریم ظاهر شد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در
روایات، كلمه تمثل بسيار به چشم مىخورد، ولى در
قرآن کریم جز در داستان مريم، در سوره مريم يعنى آيه:
(فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا) نيامده، و
آیات بعدى كه در آن
جبرئیل خود را براى مريم معرفى مىكند بهترين شاهد است بر اينكه وى در همان حال هم كه به صورت بشر مجسم شده بود باز
فرشته بود، نه اينكه بشر شده باشد، بلكه فرشتهاى بود به صورت بشر، و مريم او را به صورت بشر ديد.
بنابراين، معناى تمثل جبرئيل براى مريم به صورت بشر، اين است كه در حاسه و ادراك مريم به آن صورت محسوس شد، نه اينكه واقعا هم به آن صورت در آمده باشد، بلكه در خارج از ادراك وى صورتى غير صورت بشر داشت و اين معنايى كه براى تمثل كرديم با همان معناى لغوى كلمه منطبق مىشود، وقتى مىگوئيم: تمثل شىء لشىء فى صورة كذا معنايش اين است كه چيزى براى چيز ديگرى به فلان صورت در آمد، يعنى او آن را به صورت فلان چيز تصور كرد، نه اينكه واقعا هم به آن صورت در آمده و چيز ديگرى شده باشد، پس تمثل ملك به صورت بشر، ظهور او براى بيننده به صورت بشر است، نه اينكه ملك بشر بشود، زيرا اگر معنايش اين باشد لازم مىآيد كه چيزى، چيزى ديگر شود، نه اينكه چيزى به صورت چيزى ديگر ظاهر شود و تمثل يابد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تمثّل»، ص۱۴۲.