• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تَصِفُ‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





صفة:(تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ)
«صفة» از مادۀ «وصف» و «صفة» به معنى «چيزى را ستودن» و از خصوصياتش تعريف كردن است.



به موردی از کاربرد «صفة» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - صفة (آیه ۱۱۶ سوره نحل)

(وَ لا تَقولواْ لِما تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذا حَلالٌ وَ هَذا حَرامٌ لِّتَفْتَرواْ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذينَ يَفْتَرونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لا يُفْلِحونَ)
«بخاطر دروغى كه بر زبانتان جارى مى‌شود نگوييد: «اين حلال است و آن حرام»، تا بر خدا افترا ببنديد. به یقین كسانى كه به خدا افترا مى‌بندند، رستگار نخواهند شد.»

۱.۲ - صفة در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
لفظ ما در جمله‌ (لِما تَصِفُ) مصدريه است، و كلمه کذب مفعول تصف است، يعنى به سبب وصف زبان‌هاى خود و به خاطر افتراء و دروغ بر خدا، نگوئيد اين حرام است و اين حلال.
و اين‌كه در سابق گفتيم- بنا بر اين‌كه سياق مؤيد اين است- كه خطاب‌هاى اين آيات، متوجه مؤمنين است، اين احتمال را تاييد مى‌كند كه مراد از جمله مورد بحث نهی از بدعت در دین باشد، يعنى چيزى از حلال و حرام داخل در دين مكنيد و چيزى كه از دين نباشد و به وسیله وحی نرسيده باشد در ميان جامعه باب مكنيد، زيرا اين، افتراء به خداست هر چند كه باب‌كننده‌اش آن را به خدا نسبت ندهد.


۱.۳ - صفة در تفسیر نمونه

مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرمایند:
«وصف» گاه براساس حق است و گاه باطل، چنان‌كه در آيۀ ۱۰۰ سوره انعام مى‌خوانيم:
(سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمّا يَصِفُونَ‌)
«منزه و برتر است خدا از آن‌چه توصيف مى‌كنند.»
كه جملۀ «عمّا يصفون» شش‌بار در قرآن کریم در تنزيه خداوند و دور داشتن او از هرگونه عیب و آلايش به كار رفته است.
واژۀ «وصف» به صورت مصدر، فقط يک‌بار در قرآن استعمال شده، آنجا كه مى‌گويد:
(سَيَجْزيهِمْ وَصْفَهُمْ‌)
«بزودى (خداوند) كيفر اين توصيف (احكام دروغين) آن‌ها را مى‌دهد.»
تعبير به وصف در اين آيه اشاره به توصيفى است كه بت‌پرستان از خدا مى‌كردند و تحريم اين‌گونه غذاها را به خدا نسبت مى‌دادند اگرچه منظور از آن صفت و حالتى است كه بر اثر تكرار گناه به شخص گناهكار دست مى‌دهد و او را مستحق مجازات مى‌كند.


۱. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۷۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۱۲۸.    
۴. نحل/سوره۱۶، آیه۱۱۶.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۲۸۰.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۵۲۶.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص۳۶۵.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۶۵.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۰۱.    
۱۰. انعام/سوره۶، آیه۱۰۰.    
۱۱. انعام/سوره۶، آیه۱۳۹.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۵، ص۳۷۸.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۱۱، ص۴۴۲.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تصف»، ج۴، ص ۶۷۲.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره نحل | لغات قرآن




جعبه ابزار