توحید عبادت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
به انحصار
عبادت در بندگی
خدا ، توحید عبادت یا توحید عبادی گفته می شود که به صورت های گوناگون در
قرآن مورد تأکید قرار گرفته است.
به نظر
مجلسی مخاطبان اولیه قرآن در وحدت خالق و ربّ اختلافی نداشتند، اختلاف اساسی آنان در توحید عبادت (به تعبیر او: توحید اِله) بود. مراد از عبادت، گفتار و رفتار
کرنش آمیزِ برخاسته از باور به
الوهیت معبود است.
شاید به همین سبب، برخی توحید عبادت را مترادف
توحید الوهیت یا ثمره آن دانسته اند.
از قرآن، در این باره چند
آموزه استنباط میشود:
نخست اینکه
انسان ها باید خالقِ مدبّر عالَم را عبادت کنند (ذلکمُ اللّهُ ربُّکم فَاعْبُدوه)
یعنی انسان نمیتواند با خدای آفریننده مدبّر نسبتی غیرعبادی داشته باشد.
دوم اینکه عبادت، همه ساحت های وجودی
آدمیان (از جمله تقنین و
تشریع و اطاعت) را در بر میگیرد. خداست که برای انسان ها
شریعت مقرر می کند
و به اطاعت خود و شریعتش فرا میخواند
و مردم
اهل کتاب که «
احبار و
رُهبان » را دارای حق قانونگذاری و تغییر شریعت الاهی میدانستند و این صاحبانِ مقامات دینی نیز از رهگذر باور ناصواب آنان
کسب حرام میکردند، در واقع عبادت خدا را وانهاده بودند و از همین دید در قرآن
نکوهش شده اند.
سوم اینکه همه آفریدگان (کلُّ مَن فی السمواتِ و الارضِ)
«
عَبْد » خدایند
و این
عبودیت ، که بیانی از مسخّر اراده خدا بودن است، در چند جای دیگر با عنوان
سجده ، که رساترین نماد عبادت است، ذکر گردیده است.
به ویژه،
فرشتگان و همه موجوداتی که در باره آنها باورهای خدایی وجود داشت، با وصف «عبادُالرحمن»، «عبادٌ مُکْرَمونَ»
و «عبادٌ امثالُکم»
معرفی شده اند.
تأکید بر وصف «عبد» برای
پیامبران که از علم و قدرت الاهی برخوردار بودند و چه بسا شائبه
الوهیت در باره آنان پیش می آمد (همچنانكه در باره
عیسی عليهالسلام چنين شد)
از همین جهت درخور توجه است
چهارم اینکه هیچیک از آفریدگان (فرشتگان،
جنّیان ،
شیطان ، موالید طبیعت، انبیا و انسان های برگزیده، فرمانروایانِ صاحب اقتدار، سنگ های تراشیده و...) هرگز شایان
عبادت نیستند،
از آن رو که کار خدایی (
خلق یا تدبیر به استقلال) ندارند و حال آنکه تنها مجوز عبادت، شأن خدایی داشتن است.
مقابله قاطع و جدّی
قرآن با هرگونه رفتار عبادی در برابر غیرخدا و نیز نکوهش صریح سجده بر غیرخدا سبب شده است که
فقها حتی سجده غیرعبادی برکسی را نیز
جایز نشمرند،
چرا که در این عمل، دست کم از دید ناظر بیرونی،
شائبه عبودیت وجود دارد.
برخی رفتارهای
تکریم آمیز در حق
اولیای دین نیز که ممکن است ظاهر عبادی داشته باشد از این منظر محل توجه و انتقاد بوده است.
در عین حال، مخالفت مبالغه آمیز
ابن تیمیّه (و پیش از او
حسن بن علی بربهاری ) و اَتباع او (
سلفیه ،
وهابیت ،
ابن قیّم جوزیّه ،
محمدبن عبدالوهاب ) با بسیاری از رفتارهای دینی در جوامع اسلامی - چه رفتارهای مستند به داده های دینی و مذهبی و چه رفتارهای فرهنگی و
بومیِ سازگار با آموزه های دینی- و تخریب قبور و
مزارات امامان و اولیا و کشتار زائران
عتبات عراق در ۱۲۱۶ و ۱۳۴۴
و سختگیری های دیگر، به استناد آموزه توحید عبادت، با انتقاد صریح علمای
مذاهب اسلامی روبرو شد و بیانی تنگ نظرانه و ناصواب از «توحید عبادت» معرفی گردید.
موضوع دیگری که در بحث توحید عبادت در قرآن محل توجه قرار گرفته، معنای
وحدت است. قرآن در اشاره به دیدگاه
نصارا درباره عیسی علیهالسلام و دیدگاه کسانی که
فرشتگان را دختران خدا می خواندند، پیوسته بر
فرزند نداشتن خدا تأکید کرده
و این نسبت را چنان ناروا و زشت دانسته (لَقَدْ جِئتُم شیئاً اِدّاً) که گفته نزدیک است براثر آن
آسمان ها از هم بشکافند.
مفسران
در تبیین این تعبیرات قرآنی آنها را ناظر به
بساطت ذات دانسته اند، از آن رو که زادن و زاده شدن، با هر تفسیری (از جمله: صدور،
تمثیل آن به رابطه پرتو نورانی با مبدأش)، مستلزم جزء داشتن است و «
مولود »، بالضروره باید حاوی بهری از «والد» باشد و این، یعنی نفی بساطت ذات.
از برخی تعبیرات
قرآن دانسته میشود که تلقی عمومی و اولیه مخاطبان از وحدت خدا،
وحدت عددی (به معنای یکی در برابر چند تا) بوده است.
اساساً نفی اعتقاد به چند خدا (
آلهه ) که از آموزه های محوری قرآن در این باب است، در بدو امر، ذهن مخاطبان را به «یک خدا» جهت می دهد، اما نحوه بیان قرآن، در جاهای متعدد، این جهت ذهنی را اصلاح کرده است و حکایت از آن دارد که مراد از خدای واحد، نه واحد عددی بلکه ذات نامتناهی و بسیط و تجزّی ناپذیر و بی مانند است و حتی فرض
شریک برای او
عقلاً محال است.
این آموزه به چند گونه بیان شده و غیر از آیاتی که مانندْ داشتن و هرگونه وصفِ موهم
محدودیت را از ساحَت ربوبی به دور می داند، ذکر وصف «
قهّار » همراه با «واحد»،
«محیط»
و «
علی کلّ شیئیٍ شهیدٌ»
برای خدا، نافی معنای عددیِ یکی در برابر چند تاست، چرا که وحدت عددی (فرد در برابر افراد، نوع در میان انواع،
جنس در کنار سایر اجناس) با
مقهوریت و عدم احاطه همراه است.
به طور کلی می توان گفت سیاق
آیات قرآن در وصف حق متعال به گونه ای است که هم
کمال محض را افاده می کند هم تصور وحدت عددی را بر طرف میسازد.
در این میان آیات ناظربه آموزه
مسیحیِ فرزند خدا بودن
عیسی و نفی آن و نکوهش معتقدان به این آموزه، حائزاهمیت است. تعبیرات صریح و قاطع قرآن نشان می دهد که توحید در تعلیم قرآنی هیچگونه
تفسیر و
تأویلی را که با بساطت ذات در تعارض باشد بر نمی تابد و حال آنکه لازمه نسبت «پدر- فرزندی» تجزّی ذات است، همچنانکه اعتقاد به سه
اقنوم ، با هر تفسیری، قطعاً به کثرت یا تجزّی میانجامد (تثلیث).
دور نمینماید که در آیه هفتم
سوره مجادله (مایکونُ مِنْ نَجْوی ثلثه الاّ و هُوَ رابعُهُم...)، که موضوع آن احاطه علمی خدا بر همه چیز است، تعبیر «الاّ وَ هُوَ رابِعُهم» برای دور کردن
اذهان از تلقی «یکی چون دیگران» (وحدت عددی) و تأکیدبر
بساطت ذات بوده باشد (در حدیثی از
امام صادق علیهالسلام به همین نکته در آیه توجه داده شده است).
صریح ترین بیان قرآن در این باب،
سوره اخلاص است. در این
سوره - که بنا بر
احادیث و
روایاتِ مفسران
موضوعش «نسبت
رب » است - علاوه بر نفی
فرزند و همتا برای خدا و زاده نبودن خدا، واژه «
احد» (دو بار) و «صمد» به عنوان
وصف خدا به کار رفته است.
مفسران و
لغت نویسان در باره این دو واژه به تفصیل سخن گفته و به ویژه با توجه به معنای «
صمد »، آن را ناظر به اصلاح تلقی وحدت عددی و مشعر به بساطت ذات دانسته اند.
(۱) علاوهبرقرآن.
(۲) عبدالرحمان
بن حسن آل شیخ، فتح المجید: شرح کتاب التوحید، چاپ عبدالعزیزبن عبداللّه
بن باقر، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۳) محمودبن عبداللّه آلوسی، روح المعانی، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
(۴)
محمود شکری آلوسی، بلوغ الارب فی معرفه احوال العرب، چاپ
محمد بهجه اثری، بیروت (۱۳۱۴).
(۵) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵-۱۳۸۷/ ۱۹۶۵-۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
(۶) ابن اسحاق، سیره ابن اسحاق، چاپ
محمد حمیداللّه، قونیه ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۷) ابن بابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم (۱۳۵۷ ش).
(۸) ابن تیمیّه، التسعینیه، چاپ محمدبن ابراهیم عجلان، ریاض ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
(۹) ابن تیمیّه، مجموع الفتاوی، چاپ مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۱۰) ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر، چاپ محمدبن عبدالرحمان عبداللّه، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۱) ابن حبیب، کتاب المحب-ر، چاپ ایلزه لیشتن شتتر، حیدرآباد دکن ۱۳۶۱/۱۹۴۲، چاپ افست بیروت.
(۱۲) ابن حبیب، کتاب المنمّق فی اخبار قریش، چاپ خورشید
احمد فاروق، حیدرآباد دکن ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
(۱۳) ابن سعد، الطبقات الکبری.
(۱۴) ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، بیروت ۱۳۹۴/۱۹۷۴.
(۱۵) ابن طاووس، کشف المحجه لثمره المهجه، نجف ۱۳۷۰/۱۹۵۰.
(۱۶) ابن عاشور (
محمد طاهر
بن محمد)، تفسیر التحریر و التنویر، تونس ۱۹۸۴.
(۱۷) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة.
(۱۸) ابن قیّم جوزیّه، اغاثه اللهفان فی مصاید الشیطان، چاپ
محمد عفیفی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۱۹) ابن قیّم جوزیّه، توضیح المقاصد و تصحیح القواعد فی شرح قصیده الامام ابن القیم، چاپ زهیر شاویش، بیروت ۱۴۰۶.
(۲۰) ابن کلبی، کتاب الاصنام، چاپ
احمد زکی پاشا، قاهره ۱۳۳۲/۱۹۱۴.
(۲۱) ابن منظور، لسان العرب.
(۲۲) ابن میثم، شرح نهج البلاغه، قم ۱۳۶۲ ش.
(۲۳) ابن ندیم، کتاب الفهرست.
(۲۴) ابن هشام، مغنی اللبیب عن کتاب الاعاریب، چاپ
محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره (۱۹۶۴)، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
(۲۵) ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف فی الکلام، چاپ رضا استادی، (قم) ۱۳۶۳ ش.
(۲۶) محمدبن عبداللّه ازرقی، کتاب اخبار مکه شرفها اللّه
تعالی و ماجاء فیها من الآثار، روایه اسحاق
بن احمد خزاعی، در اخبار مکه المشرفه، ج ۱، غتنغه ۱۲۷۵.
(۲۷)
علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیّین و اختلاف المصلّین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۲۸) عبدالملک
بن عبداللّه امام الحرمین، الشامل فی اصول الدین، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
(۲۹) محمدبن طیب باقلاّنی، الانصاف فیما یجب اعتقاده و لایجوز الجهل به، چاپ عمادالدین
احمد حیدر، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.
(۳۰) علیرضا برازش، المعجم المفهرس لالفاظ احادیث بحارالانوار، تهران ۱۳۷۲-۱۳۷۳ ش.
(۳۱)
مرتضی بروجردی، مستندالعروه الوثقی، تقریرات درس آیه اللّه خوئی، ج ۴، قم ۱۳۶۸ ش.
(۳۲) عبداللّه
بن عمر بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، المعروف بتفسیر البیضاوی، مصر ۱۳۳۰، چاپ افست بیروت.
(۳۳) احمدبن
علی بیهقی، تاج المصادر، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶- ۱۳۷۵ ش.
(۳۴) مسعودبن عمر تفتازانی، شرح المقاصد، چاپ عبدالرحمان عمیره، قاهره ۱۴۰۹/۱۹۸۹، چاپ افست قم ۱۳۷۰-۱۳۷۱ ش.
(۳۵)
محمد اعلی
بن علی تهانوی، کتاب کشاف اصطلاحات فنون، چاپ
محمد وجیه و دیگران، کلکته ۱۸۶۲، چاپ افست تهران ۱۹۶۷.
(۳۶)
علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، چاپ
محمد بدرالدین نعسانی حلبی، مصر ۱۳۲۵/ ۱۹۰۷، چاپ افست قم ۱۳۷۰ ش.
(۳۷) نعمت اللّه
بن عبداللّه جزایری، نورالبراهین، او، انیس الوحید فی شرح التوحید، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۷.
(۳۸) محمودبن
علی حمصی رازی، المنقذ من التقلید، قم ۱۴۱۲-۱۴۱۴.
(۳۹) ابوالقاسم خوئی، البیان فی تفسیرالقرآن، قم ۱۴۱۸.
(۴۰) ابوالقاسم خوئی، معجم رجال الحدیث، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳، چاپ افست قم.
(۴۱) دائرة المعارف الاسلامیه، قاهره: دارالشعب، (۱۹۶۹ (، ذیل «التوحید، علم» (از محمدیوسف موسی).
(۴۲) حسین
بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ
محمد سید کیلانی، تهران (۱۳۳۲ ش).
(۴۳) قاسم
بن ابراهیم رسی، «کتاب اصول العدل و التوحید»، در رسائل العدل و التوحید، چاپ
محمد عماره، ج ۱، (قاهره) : دارالهلال، ۱۹۷۱.
(۴۴)
محمد رشیدرضا، تفسیرالقرآن الحکیم الشهیر بتفسیر المنار، (تقریرات درس) شیخ
محمد عبده، ج ۳، مصر ۱۳۶۷.
(۴۵)
محمود روحانی، المعجم الاحصائی لالفاظ القرآن الکریم = فرهنگ آماری کلمات قرآن کریم، مشهد ۱۳۶۶- ۱۳۶۸ ش.
(۴۶) زمخشری، الکشّاف عن حقیقة التنزیل.
(۴۷) جعفر سبحانی، الالهیات
علی هدی الکتاب و السنه و العقل، به قلم حسن
محمد مکی عاملی، ج ۲، قم ۱۴۱۳.
(۴۸) جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج ۲، قم، ۱۳۷۳ ش.
(۴۹) محمدبن
احمد شمس الائمه سرخسی، کتاب المبسوط، قاهره، ۱۳۲۴، چاپ افست استانبول، ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۵۰) محمدبن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ
احمد فهمی
محمد، قاهره ۱۳۶۷- ۱۳۶۸/ ۱۹۴۸-۱۹۴۹، چاپ افست بیروت.
(۵۱) محمدبن عبدالکریم شهرستانی، نهایه الاقدام فی علم الکلام، چاپ آلفرد گیوم، قاهره.
(۵۲) لویس شیخو، النصرانیه و آدابها بین عرب الجاهلیه، بیروت ۱۹۸۹.
(۵۳) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، شرح اصول الکافی: کتاب التوحید، قسم ۱، چاپ
محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۵۴) طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن.
(۵۵) محمدکاظم
بن عبدالعظیم طباطبایی یزدی، العروه الوثقی، بیروت ۱۴۰۴.
(۵۶) احمدبن
علی طبرسی، الاحتجاج، چاپ محمدباقر موسوی خرسان، نجف ۱۳۸۶/ ۱۹۶۶.
(۵۷) فضل
بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن.
(۵۸) طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن.
(۵۹) محمدبن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، چاپ
احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.
(۶۰) محمدبن حسن طوسی، کتاب تمهیدالاصول فی علم الکلام، چاپ عبدالمحسن مشکوه الدینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۶۱) محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، بیروت: داراحیاءالتراث العربی.
(۶۲)
محمد عبده، رساله التوحید، بیروت ۱۳۹۶/۱۹۷۶.
(۶۳) حسن
بن عبداللّه عسکری، الفروق اللغویّه، چاپ حسام الدین قدسی، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
(۶۴) عبدالرحمان
بن احمد عضدالدین ایجی، المواقف فی علم الکلام، بیروت: عالم الکتب.
(۶۵) حسن
بن یوسف علامه حلّی، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، چاپ
محمد نجمی زنجانی، (قم) ۱۳۶۳ ش.
(۶۶) حسن
بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۴۰۷.
(۶۷) علیبن حسین علم الهدی، شرح جمل العلم و العمل، چاپ یعقوب جعفری مراغی، (تهران) ۱۴۱۴.
(۶۸) جوادعلی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت ۱۹۶۷- ۱۹۷۸.
(۶۹)
علی بن ابی طالب (علیهالسلام)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۷۰) مقدادبن عبداللّه فاضل مقداد، ارشاد الطالبین الی نهج المسترشدین، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۵.
(۷۱) مقدادبن عبداللّه فاضل مقداد، اللوامع الالهیه فی المباحث الکلامیه، چاپ محمدعلی قاضی طباطبائی، قم ۱۳۸۰ ش.
(۷۲) محمدبن عمر فخررازی، الاربعین فی اصول الدین، چاپ
احمد حجازی سقا، قاهره ۱۹۸۶.
(۷۳) محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، او، مفاتیح الغیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۷۴) محمدبن عمر فخررازی، کتاب المحصَّل، چاپ حسین اتای، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۷۵) یحیی
بن زیاد فرّاء، معانی القرآن، ج ۲، چاپ محمدعلی نجار، مصر ۱۹۵۵، چاپ افست تهران.
(۷۶)
علی اصغر فقیهی، وهابیان: بررسی و تحقیق گونه ای در باره عقاید و تاریخ فرقه وهابی، تهران (۱۳۵۷ ش).
(۷۷) محمدبن شاه
مرتضی فیض کاشانی، کتاب الوافی، چاپ ضیاءالدین علامه اصفهانی، اصفهان ۱۳۶۵-۱۳۷۴ ش.
(۷۸) محمدسعیدبن
محمد مفید قاضی سعید قمی، شرح توحید الصدوق، چاپ نجفقلی حبیبی، تهران، ج ۲، ۱۴۱۶، ج ۳، ۱۴۱۹.
(۷۹) قاضی عبدالجباربن
احمد، شرح الاصول الخمسه، چاپ سمیر مصطفی رباب، بیروت ۱۴۲۲.
(۸۰) قاضی عبدالجباربن
احمد، المختصر فی اصول الدین، در رسائل العدل و التوحید، چاپ
محمد عماره، ج ۱، (قاهره) : دارالهلال، ۱۹۷۱.
(۸۱) قاضی عبدالجباربن
احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج ۴، چاپ محمدمصطفی حلمی و ابوالوفا غنیمی تفتازانی، قاهره ۱۹۶۵.
(۸۲) محمودبن مسعود قطب الدین شیرازی، دره التاج، بخش ۱، چاپ
محمد مشکوه، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۸۳) کلینی، الکافی.
(۸۴) عبدالرزاق
بن علی لاهیجی، گوهر مراد، چاپ زین العابدین قربانی لاهیجی، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۸۵) محمدبن
محمد ماتریدی، کتاب التوحید، چاپ فتح اللّه خلیف، استانبول ۱۹۷۹.
(۸۶) محمدصالح
بن احمد مازندرانی، شرح اصول الکافی، مع تعالیق ابوالحسن شعرانی، چاپ
علی عاشور، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
(۸۷)
علی بن محمد ماوردی، النکت و العیون:تفسیرالماوردی، چاپ عبد المقصود
بن عبدالرحیم، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۸۸) عبدالرحمان
بن مأمون متولی شافعی، الغنیه فی اصول الدین، چاپ عمادالدین
احمد حیدر، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۷.
(۸۹) مجلسی، بحارالانوار.
(۹۰)
احمد مصطفی مراغی، تفسیرالمراغی، بیروت ۱۹۸۵.
(۹۱) المعجم الوسیط، تألیف ابراهیم انیس و دیگران، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۷ش.
(۹۲) محمدبن
محمد مفید، اوائل المقالات، چاپ ابراهیم انصاری زنجانی خوئینی، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۹۳) محمدباقربن
محمد میرداماد، التعلیقه
علی کتاب الکافی، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۳.
(۹۴) محمدحسن
بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج ۱۰، چاپ عباس قوچانی، بیروت ۱۹۸۱.
(۹۵) حسن
بن محمدنظام الاعرج، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
(۹۶) سعیدبن
محمد نیسابوری، فی التوحید، دیوان الاصول لابی رشید سعیدبن
محمد النیسابوری قاهره ۱۳۸۵/ ۱۹۶۵.
(۹۷) آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی، لیدن ۱۹۳۶-۱۹۶۹.
(۹۸) یاقوت حموی، معجم البلدان.
(۹۸) یاقوت حموی، معجم الادباء.
(۹۹) یعقوبی، تاریخ الیعقوبی.
(۱۰۰) دایرةالمعارف جهان اسلام، ذیل "Tawhid"، توسط دی ژیماره.
(۱۰۱) دایرة المعارف دین، ویرایش میرچا الیاده، نیویورک ۱۹۸۷.
(۱۰۲) ادوارد ویلیام لین، واژگان عربی انگلیسی، کمبریج ۱۹۸۴.
(۱۰۳) دایرة المعارف جهان اسلام آکسفورد، ویرایش جان ال اسپوزیتو، نیویورک ۱۹۹۵، ذیل "توحید" (توسط تامارا سوون).
(۱۰۴) فؤاد سزگین، تاریخ نگارش عرب تا حدود ۴۳۰ ه، لیدن ۱۹۶۷.
(۱۰۵) هری اوسترین ولفسون، فلسفه کلام، کمبریج، ماساچوست ۱۹۷۶.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «توحید در قرآن، بخش توحید عبادت»، شماره۵۰۵۰.