تهدید به جهنم (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تهدیدشدگان به
جهنم با توجه به آیات قرآن عبارتند از:
خداوند، تهديدكننده
فرشتگان به جهنّم، در صورت ادّعاى
الوهیّت:
«
وَ مَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلهٌ مِنْ دُونِهِ فَذلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ؛
و هر كس از آنها بگويد من معبود ديگري جز خدا هستم كيفر او را جهنم ميدهيم،
و اينگونه ستمگران را كيفر خواهيم داد.»
ضمير در «منهم» به قرينه
آيه ۲۶ به فرشتگان الهى برمىگردد.
تهديد
کافران به آتش جهنّم:
۱. «فَان لَم تَفعَلوا ولَن تَفعَلوا فَاتَّقوا النّارَ الَّتى وقودُهَا النّاسُ والحِجارَةُ اعِدَّت لِلكفِرين؛
اگر اين كار نكرديد
و هرگز نخواهيد كرد از آتشي بترسيد كه
هیزم آن بدنهاي مردم (گنهكار)
و سنگهاي است كه براي كافران مهيا شده است. »
۲. «
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا ... أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ؛
و كساني كه كافر شوند... اهل دوزخند
و همي شه در آن خواهند بود»
۳. «...
وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ ...؛
... اما به آنها كه كافر شدند بهره كمي خواهيم داد، سپس آنها را به عذاب آتش ميكشانيم
و چه بد سر انجامي دارند.»
۴. «انَّ الَّذينَ كَفَروا وماتوا وهُم كُفّارٌ اولكَ عَلَيهِم لَعنَةُ اللَّهِ والمَلكَةِ والنّاسِ اجمَعين• خلِدينَ فيها لايُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذابُ ولا هُم يُنظَرون؛
كساني كه كافر شدند
و در حال كفر از دنيا رفتند، لعنت خداوند
و فرشتگان
و همه مردم بر آنها خواهد بود. هميشه در آن ( لعن
و دوري از رحمت پروردگار) باقي ميمانند، نه در عذاب آنان تخفيف داده ميشود
و نه مهلتي خواهند داشت.»
۵. «...
وَ مَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ
وَ هُوَ كافِرٌ ...
وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ؛
... ولي كسي كه از آيينش برگردد،
و در حال كفر بميرد،...
و آنان اهل دوزخند،
و هميشه در آن خواهند بود.»
۶. «كَيفَ يَهدِى اللَّهُ
قَومًا كَفَروا بَعدَ ايَمنِهِم وشَهِدُوا انَّ الرَّسولَ حَقٌّ ...• اولكَ جَزاؤُهُم انَّ عَلَيهِم لَعنَةَ اللَّهِ والمَلكَةِ والنّاسِ اجمَعين• خلِدينَ فيها لا يُخَفَّفُ عَنهُمُ العَذابُ ولا هُم يُنظَرون؛
چگونه خداوند جمعيتي را هدايت ميكند كه بعد از ايمان
و گواهی به حقانيت رسول، كافر شدند؟! ... كيفر آنها، اين است كه
لعن (
و طرد) خداوند
و فرشتگان و مردم همگي بر آنهاست. همواره در اين لعن (
و طرد
و نفرين) ميمانند، مجازاتشان تخفيف نمييابد،
و به آنها مهلت داده نميشود.»
۷. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
وَ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ؛
كساني كه كافر شدند ...
و آنها اصحاب دوزخند
و جاودانه در آن خواهند ماند.»
۸. «
وَ اتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ؛
و از آتشي بپرهيزيد كه براي كافران آماده شده است!»
۹. «لا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلادِ ... ثُمَّ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ ...؛
رفت
و آمد (پيروزمندانه) كافران در شهرها تو را نفريبد! ...
و سپس جايگاهشان دوزخ است ....»
۱۰ «... إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِينَ
وَ الْكافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً؛
... خداوند منافقان
و كافران را همگي در دوزخ جمع ميكند.»
۱۱. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقاً إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً ...؛
كساني كه كافر شدند ...
و آنها را به راه هدايت نخواهد كرد. مگر به سوي راه دوزخ! كه جاودانه در آن خواهند ماند ....»
۱۲. «والَّذينَ كَفَروا وكَذَّبوا بِايتِنا اولكَ اصحبُ الجَحيم؛
و كساني كه كافر شدند
و آيات ما را تكذيب كردند اهل دوزخند.»
۱۳. «انَّ الَّذينَ كَفَروا لَو انَّ لَهُم ما فِى الارضِ جَميعًا ومِثلَهُ مَعَهُ لِيَفتَدوا بِهِ مِن عَذابِ يَومِ القِيمَةِ ما تُقُبّلَ مِنهُم ولَهُم عَذابٌ الِيم• يُريدونَ ان يَخرُجوا مِنَ النّارِ وما هُم بِخرِجينَ مِنها ولَهُم عَذابٌ مُقيم؛
كساني كه كافر شدند اگر تمام آنچه كه روي زمين قرار دارد
و همانند آن، مال آنها باشد
و آنها را براي نجات از مجازات روز قيامت بدهند، از آنان پذيرفته نخواهد شد،
و مجازات دردناكي خواهند داشت. آنها پيوسته ميخواهند از آتش خارج شوند ولي نميتوانند خارج شوند
و براي آنها مجازات پايداري است.»
۱۴. «ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ ... شاهِدِينَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ أُولئِكَ ...
وَ فِي النَّارِ هُمْ خالِدُونَ؛
مشركان حق ندارند ... در حالي كه به كفر خويش گواهي ميدهند آنها ... در آتش جاودانه خواهند ماند.»
۱۵. «...
وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ؛
...
و جهنم كافران را احاطه كرده است!»
۱۶. «وَعَدَ اللَّهُ ...
وَ الْكُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها ...؛
خداوند به ... كفار وعده آتش دوزخ داده، جاودانه در آن خواهند ماند....»
۱۷. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ ...
وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ ...؛
اي پيامبر! با كافران جهاد كن ... جايگاهشان جهنم است ....»
۱۸. «...
وَ مَنْ يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ ...؛
...
و هر كس از گروههاي مختلف به او كافر شود آتش وعده گاه اوست....»
۱۹. «...
وَ عُقْبَى الْكافِرِينَ النَّارُ؛
...
و سرانجام كافران، آتش است!»
۲۰. «...
وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً؛
...
و جهنم را زندان سخت كافران قرار داديم.»
۲۱. «...
وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ ناراً ...؛
...
و هر كس ميخواهد كافر گردد، ما براي ستمگران آتشي آماده كرده ايم ....»
۲۲. «لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ
وَ لا عَنْ ظُهُورِهِمْ ...؛
ولي اگر كافران ميدانستند زماني را كه نميتوانند شعله هاي آتش را از صورت
و از پشتهاي خود دور كنند ....»
۲۳. «
وَ الَّذِينَ سَعَوْا فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ؛
و آنها كه (براي تخريب
و محو) آيات ما تلاش كردند
و چنين ميپنداشتند كه ميتوانند بر اراده حتمي ما غالب شوند اصحاب دوزخند.»
۲۴. «لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
وَ مَأْواهُمُ النَّارُ ...؛
گمان نبر كافران ...، جايگاه آنها آتش است ....»
۲۵. «
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا ... الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَلى وُجُوهِهِمْ إِلى جَهَنَّمَ ...؛
و كافران گفتند: ... آنها كه بر صورتهايشان به سوي جهنم محشور ميشوند ....»
۲۶. «...
وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ
وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ
وَ يَقُولُ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛
آنها با عجله از تو تقاضاي عذاب ميكنند، در حالي كه جهنم به كافران احاطه دارد! آن روز كه عذاب (الهي) آنها را از بالاي سر
و پائين پا ميپوشاند
و به آنها ميگويد بچشيد آنچه را عمل ميكرديد (روز سخت
و دردناكي است).»
۲۷. «يُخرِجُ الحَىَّ مِنَ المَيّتِ ويُخرِجُ المَيّتَ مِنَ الحَىّ ويُحىِ الارضَ بَعدَ مَوتِها وكَذلِكَ تُخرَجون؛
او
زنده را از
مرده خارج ميكند،
و مرده را از زنده،
و زمين را بعد از
مرگ حيات ميبخشد،
و به همين گونه روز قيامت برانگيخته ميشويد!»
۲۸. «إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِينَ
وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا
وَ لا نَصِيراً يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يا لَيْتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ
وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا؛
خداوند كافران را لعن كرده (
و از رحمت خود دور داشته)
و براي آنها آتش سوزاننده اي آماده نموده است. همواره در آن تا
ابد خواهند ماند،
و ولي
و ياوري نخواهند يافت. در آن روز كه صورتهاي آنها در آتش (دوزخ) دگرگون خواهد شد (از كار خود پشيمان ميشوند
و) ميگويند اي كاش خدا
و پيامبر را
اطاعت كرده بوديم.»
۲۹. «
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ لا يُقْضى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا
وَ لا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذابِها كَذلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ؛
كساني كه كافر شدند آتش دوزخ براي آنها است، هرگز فرمان مرگ آنها صادر نميشود تا بميرند،
و نه چيزي از عذابش از آنها تخفيف داده ميشود، اينگونه هر كفران كننده اي را كيفر ميدهيم.»
۳۰. «هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ؛
اين همان دوزخي است كه به شما وعده داده ميشد. امروز وارد آن شويد
و به آتش آن بسوزيد به خاطر كفري كه داشتيد!»
۳۱. «... فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ؛
... واي بر كافران از آتش (دوزخ).»
۳۲. «واذا مَسَّ الانسنَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنيبًا الَيهِ ثُمَّ اذا خَوَّلَهُ نِعمَةً مِنهُ نَسِىَ ما كانَ يَدعوا الَيهِ مِن قَبلُ وجَعَلَ لِلَّهِ اندادًا لِيُضِلَّ عَن سَبيلِهِ قُل تَمَتَّع بِكُفرِكَ قَليلًا انَّكَ مِن اصحبِ النّار؛
هنگامي كه انسان را زياني رسد پروردگار خود را ميخواند،
و به سوي او باز ميگردد، اما هنگامي كه نعمتي از خود به او عطا كند آنچه را به خاطر آن قبلا خدا را ميخواند به فراموشي ميسپرد،
و براي خداوند شبيه هائي قرار ميدهد، تا مردم را از راه او منحرف سازد، بگو چند روزي از كفرت بهره گير كه از اصحاب دوزخي!»
۳۳. «
وَ كَذلِكَ حَقَّتْ كَلِمَةُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحابُ النَّارِ؛
اينگونه فرمان پروردگارت در مورد كساني كه كافر شدند مسلم شده كه آنها همه اهل دوزخند.»
۳۴. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا ... قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ
وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ؛
ساني كه كافر شدند ... آنها ميگويند: پروردگارا! ما را دو بار ميراندي
و دو بار زنده كردي، اكنون به گناهان خود معترفيم، آيا راهي براي خارج شدن (از دوزخ) وجود دارد؟!» «فهل إلى خروج من سبيل» يعنى آيا راهى براى نجات از آتش -جهنّم-
و بازگشت به دنيا وجود دارد؟
۳۵. «
وَ يَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَ لَيْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلى
وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ؛
روزي را به يادآور كه كافران را بر آتش عرضه ميدارند (
و به آنها گفته ميشود) آيا اين حق نيست ؟ ميگويند: آري، به پروردگار ما سوگند (كه حق است، در اين هنگام) ميگويد: پس عذاب را به خاطر كفرتان بچشيد!»
۳۶. «...
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا ...
وَ النَّارُ مَثْوىً لَهُمْ؛
... در حالي كه كافران ...
و سرانجام آتش دوزخ جايگاه آنهاست.»
۳۷. «فَوَيلٌ يَومَذٍ لِلمُكَذّبين• الَّذينَ هُم فى خَوضٍ يَلعَبون• يَومَ يُدَعّونَ الى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا• هذِهِ النّارُ الَّتى كُنتُم بِها تُكَذّبون؛
واي در آن روز بر تکذيب کنندگان، همانها که در سخنان باطل به بازي مشغولند! در آن روز که آنها را بزور به سوي آتش دوزخ مي رانند! (به آنها مي گويند:) اين همان آتشي است که آن را انکار مي کرديد!»
۳۸. «...
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا
وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَحِيمِ؛
كساني كه به خدا
و رسولانش ايمان آوردند آنها
صدیقین،
و شهداء نزد پروردگارشان هستند، بر آنها است پاداش (اعمال)شان،
و نور (ايمان)شان،
و كساني كه كافر شدند
و آيات ما را تكذيب كردند اصحاب دوزخند.»
۴۰. «
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا
وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ خالِدِينَ فِيها ...؛
اما كساني كه كافر شدند
و آيات ما را تكذيب كردند آنها اصحاب دوزخند،
و جاودانه در آن ميمانند....»
۴۱. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ ...
وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ ...؛
اي پيامبر! با كفار پيكار كن ... جايگاهشان جهنم است ....»
۴۲. «إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ سَلاسِلَ
وَ أَغْلالًا
وَ سَعِيراً؛
ما براي كافران زنجيرها
و غلها
و شعله هاي سوزان آماده كرده ايم.»
۴۳. «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ
وَ الْمُشْرِكِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ؛
كافران از اهل كتاب
و مشركان در دوزخند، جاودانه در آن ميمانند، آنها بدترين مخلوقاتند.»
تهديد
شیطان و پيروان او به جهنّم:
۱. «...
وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّهِ ...أُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ
وَ لا يَجِدُونَ عَنْها مَحِيصاً؛
...
و آنها كه شيطان را به جاي خدا ولي خود برگزينند ... آنها (پيروان شيطان) جايگاهشان جهنم است
و هيچ راه فراري ندارند.»
۲. «قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي ... قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِينَ؛
گفت: اكنون كه مرا گمراه ساختي... فرمود: از آن (مقام) با ننگ
و عار
و خواري بيرون رو،
و سوگند ياد ميكنم كه هر كس از آنها از تو پيروي كند جهنم را از شما همگي پر ميكنم!»
۳. «إِلَّا إِبْلِيسَ ...
وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ؛
جز ابليس ...
و جهنم ميعادگاه همه آنها است.»
۴. «قالَ يا إِبْلِيسُ ... قالَ فَالْحَقُّ
وَ الْحَقَّ أَقُولُ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ
وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ؛
گفت: اي ابليس... فرمود: به حق سوگند،
و حق ميگويم. كه جهنم را از تو
و پيروانت همگي پر خواهم كرد.»
تهديد شديد خداوند به
ابولهب، جهت هلاكت
و ورود به آتش دوزخ:
«تَبَّتْ يَدا أَبِي لَهَبٍ
وَ تَبَ سَيَصْلى ناراً ذاتَ لَهَبٍ؛
بریده باد هر دو دست ابولهب (
و مرگ بر او باد)!
و بزودی وارد آتشی شعلهور
و پرلهیب میشود»
تهديد
استهزاگران آيات الهى به عذاب جهنّم، از سوى خداوند:
«وَيْلٌ
لِكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ
وَ إِذا عَلِمَ مِنْ آياتِنا شَيْئاً اتَّخَذَها هُزُواً أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ مِنْ وَرائِهِمْ جَهَنَّمُ ...؛
واي بر هر دروغگوي گنهكار!
و هر گاه از بعضي آيات ما آگاه شود آنرا به باد استهزاء ميگيرد، براي آنها عذاب خوار كننده اي است
و پشت سر آنها دوزخ است....»
تهديد
اصحاب شمال و نگونبختان، به كيفر جهنّم، از جانب خداوند:
۱. «
وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ فِي سَمُومٍ
وَ حَمِيمٍ
وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ لا بارِدٍ
وَ لا كَرِيمٍ؛
و اصحاب شمال، چه اصحاب شمالی (که نامه اعمالشان به نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده میشود)! آنها در میان بادهای کشنده
و آب سوزان قرار دارند،
و در سایه دودهای متراکم
و آتشزا! سایهای که نه خنک است
و نه آرامبخش!....»
۲. «وامّا مَن اوتِىَ كِتبَهُ بِشِمالِهِ فَيَقولُ يلَيتَنى لَم اوتَ كِتبِيَه• ولَم ادرِ ما حِسابِيَه• يلَيتَها كانَتِ القاضِيَه• ما اغنى عَنّى مالِيَه• هَلَكَ عَنّى سُلطنِيَه• خُذوهُ فَغُلّوه• ثُمَّ الجَحِيمَ صَلّوه• ثُمَّ فى سِلسِلَةٍ ذَرعُها سَبعونَ ذِراعًا فاسلُكوه؛
اما کسی که نامه اعمالش را به دست چپش بدهند میگوید: ای کاش هرگز نامه اعمالم را به من نمیدادند.
و نمیدانستم حساب من چیست! ای کاش مرگم فرا میرسید! مال
و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد،
قدرت من نیز از دست رفت! او را بگیرید
و دربند
و زنجیرش کنید! سپس او را در
دوزخ بیفکنید! بعد او را به زنجیری که هفتاد ذراع است ببندید.»
۳. «وامّا مَن اوتِىَ كِتبَهُ وراءَ ظَهرِه• فَسَوفَ يَدعوا ثُبورا• ويَصلى سَعيرا؛
و اما کسی که نامه اعمالش به پشت سرش داده شود، بزودی فریاد میزند وای بر من که هلاک شدم!
و در شعلههای سوزان
آتش میسوزد.»
۴. «والَّذينَ كَفَروا بِايتِنا هُم اصحبُ المَشَمَه• عَلَيهِم نارٌ مُؤصَدَه؛
و کسانی که
آیات ما را انکار کردهاند افرادی شومند (که نامه اعمالشان به دست چپشان داده میشود). بر آنها آتشی است فروبسته (که راه فراری از آن نیست)!»
اهل
تکاثر و تفاخر، مورد تهديد خداوند به عذاب جهنّم:
«أَلْهاكُمُ التَّكاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ؛
تفاخر
و تكاثر شما را به خود مشغول داشته (
و از خدا غافل كرده). تا آنجا كه
زیارت قبرها رفتيد (
و قبور مردگان خود را برشمرديد). چنين نيست كه شما
خیال ميكنيد به زودي خواهيد دانست. باز چنان نيست كه شما ميپنداريد به زودي خواهيد دانست. چنان نيست كه شما خيال ميكنيد اگر شما
علم الیقین (به
آخرت) داشتيد (به سراغ اين موهومات
و تفاخرها نميرفتيد). شما قطعا جهنم را خواهيد ديد!»
تهديد كافران
اهل کتاب، به آتش جهنّم:
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ ......
وَ كَفى بِجَهَنَّمَ سَعِيراً؛
آيا نديدي كساني را كه بهره اي از كتاب (خدا) به آنان داده شده...
و شعله فروزان آتش دوزخ براي آنها كافي است! »
تهديد ثروتاندوزان بىمسئوليّت، به عذاب جهنّم:
۱. «...
وَ الَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ
وَ الْفِضَّةَ
وَ لا يُنْفِقُونَها فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ يَوْمَ يُحْمى عَلَيْها فِي نارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوى بِها جِباهُهُمْ
وَ جُنُوبُهُمْ
وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ فَذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْنِزُونَ؛
...
و آنها را كه
طلا و نقره را گنجينه (
و ذخيره
و پنهان) ميسازند،
و در راه خدا
انفاق نميكنند، به
مجازات دردناك بشارت ده. در آن روز كه آنها را در آتش جهنم گرم
و سوزان كرده
و با آن صورتها
و پهلوها
و پشتهايشان را داغ ميكنند (
و به آنها ميگويند) كه اين همان چيز است كه براي خود گنجينه ساختيد پس بچشيد چيزي را كه براي خود اندوختيد.»
۲. «مَنّاعٍ لِلخَيرِ مُعتَدٍ اثيم• ان كانَ ذا مالٍ وبَنين• سَنَسِمُهُ عَلَى الخُرطوم؛
و بسيار مانع كار خير.
و تجاوزگر،
و گناهكار است. مبادا به خاطر اينكه صاحب مال
و فرزندان فراوان است از او پيروي كني. به زودي ما بر
بینی او علامت
و داغ ننگ مينهيم.»
۳. «وذَرنى والمُكَذّبينَ اولِى النَّعمَةِ ومَهّلهُم قَليلا• انَّ لَدَينا انكالًا وجَحيما؛
مرا با تكذيب كنندگان صاحب
نعمت واگذار،
و آنها را كمي مهلت ده! كه نزد ما
غل و زنجيرها (آتش) دوزخ است.»
۴. «ذَرنى ومَن خَلَقتُ وحيدا• وجَعَلتُ لَهُ مالًا مَمدودا• سَاصليهِ سَقَر؛
مرا با كسي كه او را تنها آفريدم واگذار! همان كس كه براي او مال گسترده اي قرار دادم. (اما) به زودي او را وارد دوزخ ميكنيم.»
۵. «
وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا كَلَّا إِذا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا
وَ جاءَ رَبُّكَ
وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا
وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ
وَ أَنَّى لَهُ الذِّكْرى؛
و مال
و ثروت را بسيار دوست ميداريد. چنان نيست كه آنها خيال ميكنند، در آن هنگام كه
زمین سخت درهم كوبيده شود.
و فرمان پروردگارت فرا رسد
و فرشتگان صف در صف حاضر شوند.
و در آن روز جهنم را حاضر كنند (آري) در آن روز
انسان متذكر ميشود، اما چه فايده كه اين تذكر براي او سودي ندارد.»
۶. «انَّ الانسنَ لِرَبّهِ لَكَنود• وانَّهُ لِحُبّ الخَيرِ لَشَديد• افَلا يَعلَمُ اذا بُعثِرَ ما فِى القُبور؛
كه انسان در برابر نعمتهاي پروردگارش ناسپاس
و بخيل است. او علاقه شديدي به مال دارد. آيا نميداند روزي كه تمام آنچه در قبرهاست زنده ميشود.»
۷.«ويلٌ
لِكُلّ هُمَزَةٍ لُمَزَة• الَّذى جَمَعَ مالًا وعَدَّدَه• يَحسَبُ انَّ مالَهُ اخلَدَه• كَلّا لَيُنبَذَنَّ فِى الحُطَمَة؛
واي بر هر عيبجوي مسخرهكنندهاي! همان كس كه مال را جمع آوري
و شماره كرده (بي آنكه حساب مشروع
و نامشروع كند). گمان ميكند كه اموالش سبب
جاودانگی او است! چنين نيست كه او ميپندارد، به زودي در
حطمه (آتشي خردكننده) پرتاب ميشود.»
تهديد
جنّیان تحت فرمان
سلیمان علیهالسلام، به عذاب جهنّم از سوى خداوند، در صورت تمرّد از فرمان آن حضرت:
«
وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ ...
وَ مِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ
وَ مَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنا نُذِقْهُ مِنْ عَذابِ السَّعِيرِ؛
و براي سليمان
باد را
مسخر ساختيم ...
و گروهي از جن پيش روي او به
اذن پروردگار كار ميكردند،
و هر كدام از آنها از فرمان ما سرپيچي ميكرد او را از عذاب آتش سوزان ميچشانديم!»
تهديد جنّيان منحرف از
حق، به آتش دوزخ:
«قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِ ...
وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً؛
بگو به من
وحی شده است كه جمعي از جن به سخنانم گوش فرا داده اند...
و اما
ظالمان آتشگيره دوزخند!»
تهديد
حرامخواران به آتش دوزخ:
۱. «انَّ الَّذينَ يَأكُلونَ امولَ اليَتمى ظُلمًا انَّما يَأكُلونَ فى بُطونِهِم نارًا وسَيَصلَونَ سَعيرا؛
كساني كه اموال
یتیمان را از روي
ظلم و ستم ميخورند، تنها آتش ميخورند
و به زودي در شعله هاي آتش (دوزخ) ميسوزند.»
۲. «يايُّهَا الَّذينَ ءامَنوا لا تَأكُلوا امولَكُم بَينَكُم بِالبطِلِ الّا ان تَكونَ تِجرَةً عَن تَراضٍ مِنكُم ولا تَقتُلوا انفُسَكُم انَّ اللَّهَ كانَ بِكُم رَحيما• ومَن يَفعَل ذلِكَ عُدونًا وظُلمًا فَسَوفَ نُصليهِ نارًا وكانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرا؛
اي كساني كه
ایمان آورده ايد! اموال يكديگر را به
باطل (
و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينكه تجارتي باشد كه با
رضایت شما انجام گيرد،
و خودکشی نكنيد! خداوند نسبت به شما
مهربان است.
و هر كس اين عمل را از روي
تجاوز و ستم انجام دهد، بزودي او را در آتشي وارد خواهيم ساخت
و اين كار براي خدا آسان است. »
۳. «وتَأكُلونَ التُّراثَ اكلًا لَمّا• وجىءَ يَومَذٍ بِجَهَنَّمَ يَومَذٍ يَتَذَكَّرُ الانسنُ وانّى لَهُ الذّكرى؛
و ميراث را (از طريق مشروع
و نامشروع) جمع كرده ميخوريد.
و در آن روز
جهنم را حاضر كنند (آري) در آن روز
انسان متذكر ميشود، اما چه فايده كه اين تذكر براي او سودي ندارد.»
تهديد دشمنان
پیامبر صلیاللهعلیهوآله به عذاب جهنم:
۱. «ومَن يُشاقِقِ الرَّسولَ مِن بَعدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الهُدى ... نُوَلّهِ ما تَوَلّى ونُصلِهِ جَهَنَّمَ ...؛
كسي كه بعد از آشكار شدن حق از در مخالفت با پيامبر در آيد ... ما او را به همان راه كه ميرود ميبريم
و به دوزخ داخل ميكنيم ....»
۲. «ذلِكَ بِانَّهُم شاقُّوا اللَّهَ ورَسولَهُ ومَن يَشاقِقِ اللَّهَ ورَسولَهُ فَانَّ اللَّهَ شَديدُ العِقَاب؛
اين به خاطر آنست كه آنها با خدا
و پيامبرش صلياللهعليهوآله دشمني ورزي خدا
و پيامبرش دشمني كند (
کیفر شديدي ميبيند) خداوند شديد العقاب است.»
۳. «الَم يَعلَموا انَّهُ مَن يُحادِدِ اللَّهَ ورَسولَهُ فَانَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خلِدًا فيها ذلِكَ الخِزىُ العَظيم؛
آيا نميدانند هر كس با خدا
و رسولش دشمني كند، براي او آتش دوزخ است كه جاودانه در آن ميماند، اين يك رسوائي بزرگ است!»
تهديد
ولیدبنمغیره به عذاب دوزخ، از جانب خدا:
«ذَرْنِي
وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً • سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً • سَأُصْلِيهِ سَقَرَ؛
مرا با كسي كه او را تنها آفريدم واگذار! به زودي او را مجبور ميكنم كه از قله
زندگی بالا رود (سپس او را به زير ميافكنم) (اما) به زودي او را وارد
دوزخ ميكنيم.»
مقصود از «...
و من خلقت وحيداً» وليدبنمغيره است.
تهديد شدن
دشمنان خدا؛ به عذاب جهنّم:
۱. «أَ لَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحادِدِ اللَّهَ
وَ رَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ ...؛
آيا نميدانند هر كس با خدا
و رسولش دشمني كند، براي او آتش دوزخ است ....»
۲. «
وَ يَوْمَ يُحْشَرُ أَعْداءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ ذلِكَ جَزاءُ أَعْداءِ اللَّهِ النَّارُ ...؛
به خاطر بياوريد روزي را كه دشمنان خدا را جمع كرده به سوي دوزخ ميبرند،
و صفوف پيشين را نگه ميدارند تا صفهاي بعد به آنها ملحق بشوند! کیفر دشمنان خدا آتش است ...»
تهديد
رباخواران؛ به
خلود در جهنّم:
«الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبا ...
وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ ...؛
كساني كه ربا ميخورند، ... اما كساني كه باز گردند (
و بار ديگر مرتكب اين گناه شوند)، اهل آتش اند....»
فاسقان، مورد تهديد خداوند به عذاب جهنم:
«
وَ أَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْواهُمُ النَّارُ ...
وَ قِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ؛
و اما كساني كه فاسق شدند (
و از
اطاعت پروردگارشان بيرون رفتند) جايگاه هميشگي آنها
آتش است ...
و به آنها گفته ميشود بچشيد عذاب آتشي را كه انكار ميكرديد!»
قاتلان به غير
حق، مورد تهديد به عذاب دوزخ:
۱. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ...
وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ...
وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ عُدْواناً
وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِيهِ ناراً ...؛
اي كساني كه ايمان آورده ايد! ...
و خودكشي نكنيد! ...
و هر كس اين عمل را از روي
تجاوز و ستم انجام دهد، بزودي او را در آتشي وارد خواهيم ساخت ....»
۲. «
وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ ...؛
و هر كسي فرد با ايماني را از روي عمد به قتل برساند مجازات او دوزخ است ....»
تهديد قطعكننده
رحم، به عذاب دوزخ از سوى خداوند:
«
وَ الَّذِينَ ...
وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ ...
وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ؛
و آنها كه ...
و پيوندهائي را كه خدا دستور برقراري آن را داده قطع ميكنند: ... براي آنهاست (
مجازات) سراي
آخرت!»
گمراهان از راه خدا، مورد تهديد به عذاب جهنّم:
«...
وَ مَنْ يُضْلِلْ ...
وَ نَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى وُجُوهِهِمْ عُمْياً
وَ بُكْماً
وَ صُمًّا مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ ...؛
...
و هر كس را او (به خاطر اعمالش) گمراه سازد ...
و روز
قیامت آنها را بر صورتهايشان
محشور ميكنيم در حالي كه نابينا
و گنگ
و كرند، جايگاهشان
دوزخ است....»
تهديد گمراهان تكذيبكننده، به خوردن از
درخت زقّوم در جهنّم:
«ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ؛
سپس شما اي گمراهان تكذيب كننده.قطعا از درخت زقوم ميخوريد.»
تهدید تكذيبكنندگان گمراه به جهنّم:
«
وَ أَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ
وَ تَصْلِيَةُ جَحِيمٍ؛
اما اگر او از تكذيب كنندگان گمراه باشد، با آب جوشان دوزخ از او پذيرائي ميشود! سپس سرنوشت او ورود در آتش جهنم است.»
تهديد
بدکاران و گناهکاران به عذاب دوزخ:
۱. «بَلى مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً
وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ ...؛
آري كساني كه تحصيل
گناه كنند،
و آثار گناه سراسر وجودشان را بپوشاند آنها اهل آتشند....»
۲. «...
وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ
مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ ...؛
... اينچنين گنهكاران را جزا ميدهيم.براي آنها بسترهائي از (آتش) دوزخ
و روي آنها پوششهائي (از آن) است....»
۳. «
وَ الَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ ... أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ ...؛
اما كساني كه مرتكب گناهان شدند ... آنها ياران آتشند ....»
۴. «
وَ تَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ ...
وَ تَغْشى وُجُوهَهُمُ النَّارُ؛
و در آن روز مجرمان را ميبيني ...
و صورتهايشان را آتش ميپوشاند....»
۵. «
وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلى جَهَنَّمَ وِرْداً؛
و مجرمان را (همچون شتران تشنهكامي كه به سوي آبگاه ميروند) به جهنم ميرانيم.»
۶. «إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ ...؛
هر كس مجرم در محضر پروردگارش حاضر شود آتش دوزخ براي اوست....»
۷. «
وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خالِدُونَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ
وَ هُمْ فِيها كالِحُونَ؛
و آنها كه ترازوهاي عملشان سبك ميباشد كساني هستند كه سرمايه وجود خود را از دست داده در جهنم جاودانه خواهند ماند. شعله هاي سوزان
آتش همچون شمشير به صورتهاشان نواخته ميشود
و در دوزخ چهره اي در هم كشيده دارند.»
۸. «إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ؛
مجرمان در عذاب دوزخ جاودانه ميمانند.»
۹. «بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ
وَ السَّاعَةُ أَدْهى
وَ أَمَرُّ إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي ضَلالٍ
وَ سُعُرٍ يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ؛
(علاوه بر اين) رستاخيز موعد آنها است
و مجازات قيامت هولناكتر
و تلختر است. مجرمان در گمراهي
و شعله هاي آتشند. در آن روز كه در آتش دوزخ به صورتشان كشيده ميشوند (
و به آنها گفته ميشود) بچشيد آتش دوزخ را.»
۱۰. «...
وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ
وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً؛
تنها وظيفه من ابلاغ از سوي خدا،
و رساندن رسالات او است
و هر كس نافرماني خدا
و رسولش كند آتش دوزخ از آن او است، جاودانه در آن ميمانند.»
۱۱. «عَنِ الْمُجْرِمِينَ ما سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ؛
از مجرمان: چه چيز شما را به دوزخ فرستاد؟»
۱۲. «
وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ؛
و بدكاران در دوزخند. روز جزا وارد آن ميشوند
و ميسوزند.»
اعراضكنندگان از
دعوت پروردگار، مورد تهديد به عذاب دوزخ:
«لِلَّذِينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنى
وَ الَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ ... أُولئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسابِ
وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ
وَ بِئْسَ
الْمِهادُ؛
براي آنها كه اجابت دعوت پروردگارشان را كردند (سرانجام
و پاداش
و) نتيجه نيك است،
و آنها كه اجابت دعوت او را نكردند ... براي آنها حساب بدي است
و جايگاهشان جهنم
و چه بد جايگاهي است!»
تهديد متخلّفان
ثروتمند از
جهاد، به عذاب جهنّم:
۱. «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ ...
وَ كَرِهُوا أَنْ يُجاهِدُوا بِأَمْوالِهِمْ
وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
وَ قالُوا لا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا
وَ لْيَبْكُوا كَثِيراً جَزاءً بِما كانُوا يَكْسِبُونَ؛
تخلف جويان (از جنگ تبوك) خوشحال شدند ...
و كراهت داشتند كه با اموال
و جانهاي خود در راه خدا جهاد كنند
و (به يكديگر
و به مومنان) گفتند در اين گرما حركت (به سوي ميدان) نكنيد، به آنها بگو
آتش دوزخ از اين هم گرمتر است اگر بفهمند! آنها بايد كمتر بخندند
و بسيار بگريند، اين جزاي كارهائي است كه انجام ميدادند.»
۲. «إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ
وَ هُمْ أَغْنِياءُ رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ ... إِنَّهُمْ رِجْسٌ
وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ ...؛
راه مؤ اخذه تنها به روي كساني باز است كه از تو اجازه ميخواهند در حالي كه بينيازند (
و امكانات كافي دارند) آنها راضي شدند كه با متخلفان بمانند ... چرا كه آنها پليدند
و جايگاهشان دوزخ است ....»
تهديد
مشرکان به عذاب دوزخ:
۱. «
وَ يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً ... قُلْ أَ فَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا
وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ؛
آنها غير از خداوند چيزهائي را ميپرستند كه خدا هيچگونه دليلي براي آن نازل نكرده است... بگو: آيا شما را به بدتر از اين خبر دهم ؟ همان آتش سوزنده (دوزخ) است كه خدا به كافران وعده داده،
و بدترين جايگاه است!»
۲. «فَاعْبُدُوا ما شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ ... لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ
وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبادَهُ يا عِبادِ فَاتَّقُونِ؛
بشما هر كس را جز او ميخواهيد بپرستيد ... براي آنها از بالاي سرشان سايبانهائي از آتش،
و در زير پايشان نيز سايبانهائي از آتش است، اين چيزي است كه خداوند با آن بندگانش را
تخویف ميكند، اي بندگان من از نافرماني من بپرهيزيد.»
۳. «
وَ قالَ قَرِينُهُ هذا ما لَدَيَّ عَتِيدٌ أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَأَلْقِياهُ فِي الْعَذابِ الشَّدِيدِ؛
فرشته همنشين او ميگويد اين نامه اعمال او است كه نزد من حاضر
و آماده است. (خداوند فرمان ميدهد:) در
جهنم بيفكنيد هر كافر
متکبر و لجوج را. آن كسي كه شديدا مانع خير است، متجاوز است،
و در شك
و تردید (حتي ديگران را به ترديد ميافكند). آن كسي كه معبود ديگري با خدا قرار داده (آري) او را در عذاب شديد بيفكنيد!»
تهديد تكذيبگران
آیات الهى، به عذاب دوزخ:
۱. «
وَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا
وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْها أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ ...؛
و آنها كه آيات ما را تكذيب كنند
و در برابر آن تكبر ورزند اهل دوزخند....»
۲. «إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا ... لَهُمْ مِنْ جَهَنَّمَ
مِهادٌ وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ ...؛
و آنها كه آيات ما را تكذيب كنند ... براي آنها بسترهائي از (آتش) دوزخ
و روي آنها پوششهائي (از آن) است....»
تهديد تكذيبكنندگان
کتاب آسمانی و معارف الهى، به عذاب جهنّم:
«الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتابِ
وَ بِما أَرْسَلْنا بِهِ رُسُلَنا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ إِذِ الْأَغْلالُ فِي أَعْناقِهِمْ
وَ السَّلاسِلُ يُسْحَبُونَ فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ؛
كساني كه كتاب (آسماني)
و آنچه را بر فرستادگان خود نازل كرديم تكذيب كردند، اما به زودي (نتيجه كار خود را) ميفهمند. در آن هنگام كه غلها
و زنجيرها بر گردن آنان قرار گرفته
و آنها را ميكشند.
و در آب جوشان وارد ميكنند، سپس در آتش دوزخ افروخته ميشوند!»
تهديد تكذيبكنندگان
معاد، به جهنّم:
۱. «قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ ساهُونَ يَسْئَلُونَ أَيَّانَ يَوْمُ الدِّينِ يَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ يُفْتَنُونَ ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ؛
كشته شوند دروغگويان (
و مرگ بر آنها!). همانها كه در جهل
و غفلت فرو رفته اند.
و پيوسته سؤ ال ميكنند روز جزا چه موقع است؟! (آري) همان روزي است كه آنها را بر آتش ميسوزانند! بچشيد عذاب خود را، اين همان چيزي است كه درباره آن عجله داشتيد!»
۲. «فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ؛
واي در آن روز بر تکذيب کنندگان، در آن روز که آنها را بزور به سوي آتش دوزخ مي رانند! (به آنها مي گويند:) اين همان آتشي است که آن را انکار مي کرديد!»
۳. «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ انْطَلِقُوا إِلى ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ انْطَلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ لا ظَلِيلٍ
وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ؛
واي در آن روز بر تكذيب كنندگان. (
و در آن روز به آنها گفته ميشود) بيدرنگ برويد به سوي همان چيزي كه پيوسته آنرا انكار ميكرديد! برويد به سوي سايه سه شاخه (دودهاي خفقان بار آتش!). سايه اي كه نه آرام بخش است،
و نه از شعله هاي آتش جلوگيري ميكند! جرقه هائي از خود پرتاب ميكند مانند يك كاخ! گوئي (در سرعت
و كثرت) همچون شتران زرد رنگي هستند (كه به هر سو پراكنده ميشوند).»
۴. «ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصالُوا الْجَحِيمِ ثُمَّ يُقالُ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ؛
سپس آنها مسلما وارد دوزخ ميشوند. بعد به آنها گفته ميشود اين همان چيزي است كه آن را تكذيب ميكرديد!»
تهديد
منافقان، به عذاب دوزخ:
۱. «
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا
وَ يُشْهِدُ اللَّهَ عَلى ما فِي قَلْبِهِ
وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ ... فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ
وَ لَبِئْسَ
الْمِهادُ؛
و از مردم، كساني هستند كه گفتار آنان، در زندگي
دنیا مايه اعجاب تو ميشود، (در ظاهر، اظهار
محبت شديد ميكنند)
و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه ميگيرند. (اين در حالي است كه) آنان، سرسختترين دشمنانند. ... آتش دوزخ براي آنان كافي است،
و چه بد جايگاهي است.»
۲. «... إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِينَ
وَ الْكافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً؛
... خداوند منافقان
و كافران را همگي در دوزخ جمع ميكند.»
۳. «إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ ...؛
(زيرا) منافقان در پائين ترين مرحله دوزخ قرار دارند ....»
۴. «وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقِينَ
وَ الْمُنافِقاتِ
وَ الْكُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ ...؛
خداوند به مردان
و زنان منافق
و كفار وعده آتش دوزخ داده،....»
۵. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ
وَ الْمُنافِقِينَ ...
وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ ...؛
اي پيامبر! با كافران
و منافقان جهاد كن... جايگاهشان جهنم است ....»
۶. «سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ
وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ ...؛
هنگامي كه به سوي آنان بازگرديد براي شما سوگند ياد ميكند كه از آنها اعراض (
و صرف نظر) كنيد، از آنها اعراض كنيد (
و روي گردانيد) چرا كه آنها پليدند
و جايگاهشان دوزخ است....»
۷. «
وَ مِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرابِ مُنافِقُونَ
وَ مِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفاقِ لا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلى عَذابٍ عَظِيمٍ أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى تَقْوى مِنَ اللَّهِ
وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِي نارِ جَهَنَّمَ ...؛
و از (ميان) اعراب باديه نشيني كه اطراف شما هستند جمعي از منافقانند
و از اهل (خود) مدينه (نيز) گروهي سخت به نفاق پاي بندند كه آنها را نميشناسي
و ما آنها را ميشناسيم، به زودي آنها را دوباره مجازات ميكنيم (مجازاتي به وسيله رسوائي اجتماعي،
و مجازاتي به هنگام مرگ) سپس به سوي مجازات بزرگي (در قيامت) فرستاده ميشوند. آيا كسي كه شالوده آنرا بر پرهيز از خدا
و خشنودي او بنا كرده بهتر است، يا كسي كه اساس آنرا بر كنار پرتگاه سستي بنا نموده كه ناگهان در آتش دوزخ فرو ميريزد....»
۸. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ جاهِدِ الْكُفَّارَ
وَ الْمُنافِقِينَ
وَ اغْلُظْ عَلَيْهِمْ
وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ
وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ؛
اي پيامبر! با كفار
و منافقين پيكار كن
و بر آنها سخت بگير، جايگاهشان جهنم است
و بد جايگاهي است.»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۰، ص۲۲۷، برگرفته از مقاله «تهدید به جهنم».