تمدن در شبه جزیره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبيعت
گرم،
بیابانی و كم آب
شبه جزیره عربستان، اوضاعى سخت و روحيه اى خشن براى عموم ساكنان آن به ويژه
صحرانشینان پديد آورده بود.
مراكز تجمع مردم
عرب معمولا كنار
چشمه ها و
چاه ها بود كه محلى براى تهيه
آب و
غذا براى
کاروان های تجاری نيز به شمار مى رفت. شرايط ياد شده زمينه
کشاورزی را به عنوان اصل
تمدن در بسيارى مناطق از آنان گرفته و
اقتصاد عرب بيشتر به
تجارت تكيه داشت.
وجود
عقاید و رفتارهاى ابتدايى همچون
شرک (انعام/۶،۱۹؛ اعراف/۷، ۱۹۴ ـ ۱۹۵)،
انکار زندگى دوباره (هود/۱۱،۷)،
فرزند کشی (اسراء/۱۷،۳۱) و نيز تكيه بر
سنت های قبیله ای و
آداب و رسوم پدران و
اجداد (بقره/۲،۱۷۰؛ زخرف/۴۳،۲۲) آنان را از داشتن فرهنگى
تمدنى محروم ساخته بود.
نظام اخلاقی عرب هم بر
عاطفه ای نامعقول
مبتنى بود. مجموعه عوامل فوق از تشكيل
حکومت های بزرگ در اين منطقه مانع شده و شهرنشينان براى حفظ جان خود از تعرض دشمنان، به جلب حمايت مردم باديه و ايجاد پيوندى محكم با آنان اهتمام مى ورزيدند.
خط و
الفبا گسترش چندانى در مناطق زيادى از شبه جزيره نداشت
و در عصر نزول، خط صورتى ابتدايى داشت و فاقد
نقطه و علامت بود.
برخلاف حالت عمومى
جزیرة العرب، در بخش هايى از آن وجود
آثار تمدنى گزارش شده است؛
یمن و
حَضْرَموت در
جنوب و مناطقى از
شمال شبه جزيره از تشكيلات حكومتى، شهرهايى با
دیوارها و ساختمان هاى بلند و سازمان هاى
دینی عهده دار امور روحى و دينى مردم برخوردار بودند.
گ افزون بر اين،
تمدن هاى مهم زمان،
فارس و
بابل در
شمال شرق،
روم در شمال،
مصر در
شمال غرب و
یمن در جنوب، شبه جزيره عرب را در برگرفته بودند.
در ابتداى
قرن هفتم
میلادی بروز جنگ هاى
ایران و روم و رقابت براى به دست آوردن يمن، راه هاى تجارى
آسیا،
اروپا و
افریقا را دستخوش تغيير قرار داده و آن را در انحصار
مکه درآورده بود.
بر اثر اين ارتباط و نيز
سفرهای بازرگانان مکه ، مردم اين شهر به خوبى با
تمدن هاى ياد شده و نيز اخبار مربوط به
تمدن هاى پيشين آشنا بودند.
قرآن به اين آشنايى اشاره كرده (انعام/۶،۶) و اساساً در بسيارى از آيات با ديدى انتقادى به بررسى آن ها مى پردازد. (=>همين مقاله:
یادکرد قرآن از تمدن های پیشین ) گرچه مناطق بيابانى شبه جزيره عرب به خودى خود همه عوامل شكل گيرى يك
تمدن را نداشت؛ ولى شرايط پيش آمده براى شبه جزيره و به ويژه
حجاز زمينه مناسبى را براى
ظهور دينى جديد و گسترش و تعامل آن با ديگر مناطق
تمدنى فراهم كردند.
در مكه و با آغاز
بعثت و دعوت
پیامبراکرم (صلى الله عليه وآله)، زمينه هاى
تمدن اسلامی برپايه
قرآن شكل گرفت. در گام نخست عمدتاً به باورها و اعتقادات مردم درباره جهان هستى توجه شد و انواع شيوه هاى دعوت از توجه دادن به
طبیعت، حوادث
تاریخ و بيان سرگذشت اقوام و
پیامبران پيشين تا بيان حكومت ها، مَثَل ها و استفاده از
بشارت و هشدار به كار گرفته شدند.
با
هجرت مسلمانان به
مدینه •
و برپايى حكومت و وجود فضاى امن در اين شهر، بسترهاى
تمدن جديد بيشتر فراهم گرديد. قرآن در اين دوره ضمن ادامه روش پيشين، با بيان اصول اخلاقى و سياسى و اقتصادى بر پايه
توحید، ابعاد
تمدنى اسلام را پايه ريزى كرد.
(۱) ويل دورانت (م. ۱۹۸۱ م.)، تاريخ
تمدن، ترجمه: آرام و ديگران، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۷۸ ش.
(۲) جواد على، المفصل، بيروت، دارالعلم للملايين، ۱۹۷۶ م.
(۳) توشيهيكو ايزوتسو، مفاهيم اخلاقى دينى در قرآن، ترجمه: بدره اى، تهران، فرزان روز، ۱۳۷۸ ش.
(۴) سيد محمد باقر حجتى، پژوهشى در تاريخ قرآن كريم، تهران، فرهنگ اسلامى، ۱۳۷۶ ش.
(۵) عبدالمجيد الشرفى، الاسلام بين الرسالة والتاريخ، بيروت، دارالطليعة، ۲۰۰۱ م.
(۶) مكارم شيرازى و ديگران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامية، ۱۳۷۵ ش.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تمدن:دستاوردهای مادی و معنوی بشر، ضمن نظمی اجتماعی»، ج۶، ش۴۰.