تمثل کروبیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حضرت کروبیل در مواقع گوناگونی برای افراد مختلفی متمثل شده است که
قرآن کریم در بعضی از
آیات به آنها
اشاره فرموده است.
قرآن کریم در مورد تمثل
کروبیل به شکل
انسان برای آل لوط میفرماید:
«فلما جاء ءال لوط المرسلون» هنگامی که فرستادگان (
خدا ) به سراغ خاندان لوط آمدند... .
قرآن کریم تمثل کروبیل به صورت انسان برای
قوم لوط را چنین وصف میفرماید:
«ولما جاءت رسلنا لوطـا سیء بهم وضاق بهم ذرعـا وقال هـذا یوم عصیب• وجاءه
قومه یهرعون الیه ومن قبل کانوا یعملون السیـات قال یـقوم هـؤلاء بناتی هن اطهر لکم فاتقوا الله ولا تخزون فی ضیفی الیس منکم رجل رشید» و هنگامی که رسولان ما به سراغ لوط آمدند از آمدنشان ناراحت شد و قلبش پریشان گشت و گفت امروز روز سختی است!•و قومش به سرعت به سراغ او آمدند - و قبلا کارهای بد انجام میدادند - گفتای
قوم من! اینها دختران منند، برای شما پاکیزهترند (با آنها
ازدواج کنید و از اعمال شنیع صرفنظر نمائید) از خدا بترسید و مرا در مورد میهمانهایم رسوا مسازید، آیا در میان شما یک مرد رشید وجود ندارد؟!
راغب میگوید: وقتى گفته مىشود: (هرع و یا اهرع) معنایش این است که فلانکس را با زور و
تهدید به جلو سوق مىداد.
و از
کتاب (العین) نقل شده که گفته است: کلمه (اهراع) به معناى سوق دادن به شدت است.
(و من قبل کانوا یعملون السیئات) - یعنى (
قوم لوط) قبل از آن زمان که
ملائکه بیایند، همواره مرتکب معاصى مىشدند و
گناهان و کارهاى زشتى مىکردند، پس در ارتکاب
فحشاء جسور شده بودند، و در انجام فحشاء هیچ باکى نداشته، بلکه
معتاد به آن بودند و اگر گناهى پیش مىآمد به هیچ وجه از آن منصرف نمىشدند، نه حیاء مانعشان مىشد و نه زشتى عمل، نه
موعظه آنها را از آن
عمل منزجر مىکرد و نه مذمت، براى اینکه عادت، هر کار زشتى را آسان و هر عمل
منکر و بلکه بىشرمانهاى را زیبا مىسازد.
قَالَ یَقَوْمِ هَؤُلاءِ بَنَاتى هُنَّ أَطهَرُ لَکُمْ ...
وقتى لوط (علیهالسلام) دید که
قوم ، همگى بر سوء قصد علیه میهمانان یک دست شدهاند و صرف موعظه و یا
خشونت در گفتار آنان را از آنچه مىخواهند منصرف نمىکند تصمیم گرفت آنها را از این راه
فحشاء باز بدارد و منظورشان را از راه حلال تأمین کند، از طریقى که گناهى بر آن مترتب نمىشود و آن مسئله ازدواج است، لذا دختران خود را به آنان عرضه کرد و
ازدواج با آنان را برایشان
ترجیح داد و گفت: (ازدواج با این
دختران، پاکیزهتر است، و یا این دختران پاکیزهترند).
و مراد از آوردن صیغه اطهر، (افعل، که مخصوص برترى دادن چیزى بر چیز دیگر است؛ مانند اکبر یعنى کبیرتر و اصغر یعنى صغیرتر) که به معناى پاکیزهتر است، این نبوده که عمل شرمآور
لواط هم پاکیزه است، ولى ازدواج با
زنان پاکیزهتر است؛ بلکه منظور این است که ازدواج با دختران من عملى است پاک و هیچ شائبه زشتى و پلیدى در آن نیست، و خلاصه مراد این است که ازدواج،
طهارت خالص است، و
استعمال صیغه (افعل) در غیر مورد تفضیل شایع است، در
قرآن نیز استعمال شده.
و اگر جمله (هولاء بناتى) را مقید کرد به قید (هن اطهر لکم) براى این بود که بفهماند منظور لوط (علیه السلام) از عرضه کردن دختران خود این بوده که مردم با آنها ازدواج کنند، نه اینکه از راه
زنا شهوات خود را تسکین دهند، و حاشا بر
مقام یک پیغمبر
خدا که چنین پیشنهادى بکند براى اینکه در زنا هیچ طهارتى وجود ندارد.
«فلما جاء ءال لوط المرسلون• وجاء اهل المدینة یستبشرون• قال ان هـؤلاء ضیفی فلا تفضحون» هنگامی که فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان
لوط آمدند...•(از سوی دیگر) اهل شهر (با خبر شدند و به سوی خانه لوط) آمدند در حالی که به یکدیگر بشارت میدادند• (لوط) گفت اینها میهمانان منند، آبروی مرا نریزید!
به فرموده
قرآن کریم تمثل کروبیل به صورت انسان برای
ابراهیم علیهالسلام اینگونه بوده است: «ولقد جاءت رسلنا
ابرهیم بالبشری قالوا سلـمـا قال سلـم فما لبث ان جاء بعجل حنیذ» فرستادگان ما با
بشارت نزد
ابراهیم آمدند گفتند:
سلام (او نیز) گفت سلام، و طولی نکشید که گوساله بریانی (برای آنها) آورد.
«ونبئهم عن ضیف
ابرهیم• قالوا لا توجل انا نبشرک بغلـم علیم• قال فما خطبکم ایها المرسلون» و به آنها (بندگانم) از میهمانهای
ابراهیم خبر ده• گفتند نترس ما تو را به پسری دانا
بشارت میدهیم• (سپس) گفت مأموریت شما چیست ای فرستادگان خدا؟
«ولما جاءت رسلنا
ابرهیم بالبشری قالوا انا مهلکوا اهل هـذه القریة ان اهلها کانوا ظــلمین• قال ان فیها لوطـا قالوا نحن اعلم بمن فیها لننجینه واهله الا امراته کانت من الغـبرین» هنگامی که فرستادگان ما (از فرشتگان) به سراغ
ابراهیم با بشارت (به تولد فرزند برای او) آمدند، گفتند: ما
اهل این شهر و آبادی را (اشاره به شهرهای
قوم لوط) هلاک خواهیم کرد؛ چراکه اهل آن ستمگرند• (
ابراهیم) گفت: در این آبادی لوط است، گفتند ما به کسانی که در آن است آگاهتریم! ما او و خانوادهاش را نجات میدهیم، جز همسرش را که در میان
قوم باقی خواهد ماند.
این
آیه اجمال سرگذشت هلاکت
قوم لوط را بیان مىکند، و مىرساند که هلاکتشان به وسیله رسولانى از
ملائکه بود، که خداوند آنان را نخست نزد
ابراهیم (علیهالسلام) فرستاد، و آن ملائکه آن جناب و همسرش را به تولد
اسحاق و
یعقوب بشارت دادند، و سپس خبر دادند که مأمور به سوى
قوم لوط هستیم، تا هلاکشان کنیم، که
داستان مفصل آن در
سوره هود، و سورههایى دیگر آمده.
(قالوا انا مهلکوا اهل هذه القریه) - یعنى ملائکه به
ابراهیم گفتند: ما اهل این قریه را هلاک خواهیم کرد، و از اینکه گفتند: (اهل هذه القریه - اهل این قریه) و لفظ (هذه) که براى
اشاره قریب است آورده، برمىآید که قریه لوط در نزدیکى آن محلى بوده که
ابراهیم (علیهالسلام) در آنجا منزل کرده بود، و آن سرزمین مقدس
فلسطین است.
و جمله (ان اهلها کانوا ظالمین) تعلیل و بیان
علت هلاک کردن ایشان است، مىفرماید: علت اینکه مىخواهیم هلاکشان کنیم، این است که: ظالمند، و رذیله
ظلم در آنها ریشهدار شده، در اینجا مقتضاى ظاهر آن بود که بفرماید (انهم کانوا ظالمین) ولى به جاى ضمیر،
اسم ظاهر (اهلها) را به کار برده، و این
اشاره است به اینکه
ظلم این
قوم، ظلم مخصوصى بوده، که آنان را مستوجب هلاکت کرده، نه مطلق ظلم که آن روز مردم بدان مبتلا بودند گویا فرموده: اهل این قریه بدان جهت که اهل چنین قریهاى هستند، ظالمند.
«هل اتـک حدیث ضیف
ابرهیم المکرمین• اذ دخلوا علیه فقالوا سلـمـا قال سلـم
قوم منکرون• قال فما خطبکم ایها المرسلون». (براساس
روایت، از جمله فرشتگان فرود آمده بر
ابراهیم علیهالسلام کروبیل بود.
)
تمثل کروبیل به صورت
انسان برای لوط علیهالسلام چنین بوده است: «ولما جاءت رسلنا لوطـا سیء بهم وضاق بهم ذرعـا وقال هـذا یوم عصیب• قالوا یــلوط انا رسل ربک لن یصلوا الیک فاسر باهلک بقطع من الیل ولا یلتفت منکم احد الا امراتک انه مصیبها ما اصابهم ان موعدهم الصبح الیس الصبح بقریب» و هنگامی که رسولان ما به سراغ
لوط آمدند از آمدنشان ناراحت شد و قلبش پریشان گشت و گفت امروز روز سختی است•گفتند: ای لوط! ما رسولان پروردگار توایم، آنها هرگز دسترسی به تو پیدا نخواهند کرد، در دل
شب با خانوادهات (از این شهر) حرکت کن و هیچیک از شما پشت سرش را نگاه نکند، مگر همسر تو که او هم به همان بلایی که آنها گرفتار میشوند، گرفتار خواهد شد، موعد آنها صبح است، آیا صبح نزدیک نیست؟!
«فلما جاء ءال لوط المرسلون• قال انکم
قوم منکرون• قالوا بل جئنـک بما کانوا فیه یمترون• واتینـک بالحق وانا لصـدقون• فاسر باهلک بقطع من الیل واتبع ادبـرهم ولا یلتفت منکم احد وامضوا حیث تؤمرون»؛ هنگامی که فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند... • (لوط) گفت شما گروه ناشناسی هستید! • گفتند ما همان چیزی را برای تو آوردهایم که آنها (
کافران) در آن
تردید داشتند (ما مأمور عذابیم)• ما واقعیت مسلمی را برای تو آوردهایم و راست میگوییم• بنابراین خانوادهات را در اواخر شب با خود بردار و از اینجا ببر، تو به دنبال سر آنها حرکت کن، احدی از شما به پشت سر خویش ننگرد و به همانجا که مأمور هستید بروید.
«ولما ان جاءت رسلنا لوطـا سیء بهم وضاق بهم ذرعـا وقالوا لا تخف ولا تحزن انا منجوک واهلک الا امراتک کانت من الغـبرین»؛ هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند از دیدن آنها اندوهگین شد، گفتند، نترس و غمگین مباش، ما تو و خانوادهات را نجات خواهیم داد، جز همسرت را که در میان
قوم باقی میماند.
ضمیر
جمع در هر دو (بهم) به کلمه (رسل) برمىگردد، و حرف (باء) بر سر آن دو سببیت را مىرساند، و چنین معنا مىدهد که چون فرستادگان ما نزد لوط شدند، به سبب ایشان بدحالى عارضش شد، براى اینکه فرستادگان به صورت جوانانى زیبا و امرد مجسم شده بودند، لوط ترسید مبادا مردم درباره آنان قصد سوء کنند، که اگر چنین شود، او از
دفاع از آنان ناتوان خواهد شد، و در برابر میهمانان شرمنده خواهد گشت.
(و قالوا لا تخف و لا تحزن) - یعنى فرستادگان گفتند: مترس و اندوهناک مباش که خطر یقینى و احتمال خطرى که تو را
تهدید کند در بین نیست؛ چون خوف همیشه به خاطر مکروهى پیدا مىشود که احتمال وقوعش برود، و اندوه وقتى مىآید که آن مکروه واقع شده باشد.
(انا منجوک و اهلک الا امرءتک کانت من الغابرین) - یعنى ما تو و خانوادهات را نجات خواهیم داد، مگر همسرت را که از باقىماندگان خواهد بود؛ یعنى باقى ماندگان در
عذاب. و این جمله
علت نداشتن
ترس و اندوه را بیان مىکند.
در
قرآن کریم تمثل کروبیل به صورت انسان بر همسر
ابراهیم (
ساره) چنین وصف شده است: «ولقد جاءت رسلنا
ابرهیم بالبشری قالوا سلـمـا قال سلـم فما لبث ان جاء بعجل حنیذ• وامراته قائمة فضحکت فبشرنـها باسحـق ومن وراء اسحـق یعقوب• قالت یـویلتی ءالد وانا عجوز وهـذا بعلی شیخـا ان هـذا لشیء عجیب• قالوا اتعجبین من امر الله رحمت الله وبرکـته علیکم اهل البیت انه حمید مجید» فرستادگان ما با
بشارت نزد
ابراهیم آمدند گفتند: سلام (او نیز) گفت سلام، و طولی نکشید که گوساله بریانی (برای آنها) آورد•و همسرش ایستاده بود خندید او را بشارت به
اسحاق و پس از او
یعقوب دادیم• گفت: ای وای بر من! آیا من فرزند میآورم در حالی که پیرزنم و این شوهرم پیرمردی است این راستی چیز عجیبی است• گفتند از فرمان خدا
تعجب میکنی این
رحمت خدا و برکاتش بر شما
خانواده است؛ چراکه او حمید و مجید است.
«هلاتـک حدیث ضیف
ابرهیم المکرمین• فاوجس منهم خیفة قالوا لا تخف وبشروه بغلـم علیم• فاقبلت امراته فی صرة فصکت وجهها وقالت عجوز عقیم• قالوا کذلک قال ربک انه هو الحکیم العلیم»؛ آیا خبر مهمانهای بزرگوار
ابراهیم به تو رسیده است؟ • و از این کار
احساس وحشت کرد، گفتند: نترس (ما رسولان پروردگار توئیم) و او را بشارت به تولد پسری دانا و هوشیار دادند• در این هنگام همسرش جلو آمد در حالی که (از خوشحالی و تعجب)
فریاد میکشید و به صورت خود زد و گفت (آیا پسری خواهم آورد در حالی که) پیرزنی نازا هستم؟! • گفتند پروردگارت چنین گفته است، و او
حکیم و داناست.
در
مجمع البیان مىگوید: کلمه (صره) به معناى
فریاد شدید است، و از (صریر) دروازه گرفته شده،
که هنگام باز و بسته شدن صدا مىکند، و این کلمه در مورد
جماعت هم به همین شکل
استعمال مىشود. و کلمه (صک) زدن با
اعتماد شدید است.
و معناى
آیه این است که: (در این میان) همسر
ابراهیم که
بشارت را شنیده بود با فریاد و زارى آمد؛ در حالى که سیلى به صورت خود مىزد، و مىگفت: آخر من پیرزنى هستم که در جوانىام نازا بودم، چگونه حالا که پیر شدهام بچه مىآورم؟ و یا معنایش این است که: آیا هیچ سابقه دارد که زنى عجوز و
عقیم بچه بزاید.
بعضى از
مفسرین گفتهاند: مراد از کلمه (صره) جماعت است، و همسر
ابراهیم با جماعتى نزد
فرشتگان آمد، و به صورت خود زده و گفته است آنچه را که گفته. ولى معناى اول با
سیاق موافقتر است.
اشاره بـا کـلمـه (کذلک)
اشاره است به بشارتى که ملائکه به این
زن و شوهر با ایـن وضـعـى کـه دارنـد دادنـد. به زن و شوهرى
بشارت فرزنددار شدن دادند که زن آن وقـتـى کـه جـوان بـود، زنـى نـازا بـود، تـا چـه رسـد به امروز که پیر هم شده. و مرد، پیرمردى است که کهولت و
پیری بر او مسلط شده است. و پروردگار
ابراهیم حکیم است؛ یـعنى هیچ ارادهاى نمىکند، مگر بر طبق
حکمت، و علیم است؛ یعنى هیچ امرى نیست که
علت و یا جهتى از جهاتش بر او پوشیده باشد.
قرآن مجید در مورد تمثل کروبیل به صورت انسانی زیبا برای همسر لوط میفرماید:
«وجاءه
قومه یهرعون الیه ومن قبل کانوا یعملون السیـات قال یـقوم هـؤلاء بناتی هن اطهر لکم فاتقوا الله ولا تخزون فی ضیفی الیس منکم رجل رشید» و قومش به سرعت به سراغ او آمدند - و قبلا کارهای بد انجام میدادند - گفت ای
قوم من! اینها
دختران منند، برای شما پاکیزهترند (با آنها ازدواج کنید و از
اعمال شنیع صرفنظر نمائید) از خدا بترسید و مرا در مورد میهمانهایم رسوا مسازید، آیا در میان شما یک مرد
رشید وجود ندارد؟!
«ضرب الله مثلا للذین کفروا امرات نوح وامرات لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صــلحین فخانتاهما فلم یغنیا عنهما من الله شیــا وقیل ادخلا النار مع الداخلین»؛ خداوند مثلی برای کسانی که
کافر شدهاند زده است، مثل به همسر
حضرت نوح، و همسر لوط، آنها تحت سرپرستی دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولی به آن دو
خیانت کردند، و ارتباط آنها با این دو (پیامبر) سودی به حالشان (در برابر
عذاب الهی) نداشت. و به آنها گفته شد: وارد
آتش شوید همراه کسانی که وارد میشوند!
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تمثل کروبیل».