• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تقسیم غنائم در سیره نبوی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بررسی شیوه تقسیم، بیانگر وجود «اصل تقسیم غنایم بر اساس نیازهای اقتصادی جامعه اسلامی» است. بر اساس سوره انفال، غنایم جنگی از مصادیق انفال و از ثروت‌های عمومی است. این اموال باید در اختیار حکومت اسلامی قرار گیرد تا عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه آن در میان مسلمانان امکان‌پذیر شود. به همین دلیل، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از هر جنگ، غنایم را در جایی گرد می‌آورد و مامورانی برای شمارش و پخش آن تعیین، و استفاده‌کنندگان از آن را مشخص می‌کرد و افراد را از گرفتن غنایم قبل از تقسیم باز می‌داشت و بر متخلفان سخت می‌گرفت.



به اموالی که پس از پیروزی در جنگ از دشمن به دست می‌آید، «غنیمت» گفته می‌شود.
[۱] زحیلی، وهـبـة، آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، ‌ ج۶، ص۴۵۵.
نخستین غنیمت در اسلام، در سال دوم هجری در سریه «عبدالله بن جحش» نصیب مسلمانان شد.


منابع غنیمت، عبارت‌اند از: سلاح‌های گوناگون، دارایی‌ها، زمین‌های کشاورزی، خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها، چهارپایان (گوسفند ، اسب و شتر) و اسیران جنگی که از نبرد با مشرکان و یهودیان به دست می‌آمد. (در منابع تاریخی به‌طور مشخص به منابع آن اشاره نشده است، بلکه از بررسی موارد غنایم در غزوه‌ها این موارد قابل استناد است)


جنگ بدر، نخستین نبرد بزرگ، میان مسلمانان و مشرکان بود. پس از پایان این جنگ، مسلمانان بر اساس معیارهای کسب غنیمت در جاهلیت، غنایم را از آنِ جنگجویان می‌پنداشتند، اما در اسلام، برخورداری عده‌ای ‌اندک (جنگجویان) و محروم‌کردنِ بخش زیادی از جامعه، تجاوز به حقوق محرومان و بر هم زدن تعادل اجتماعی محسوب می‌شود، زیرا هدف جنگ در اسلام به‌ دست آوردن غنیمت نیست و مجاهدان نیز تنها نیروهای جامعه مدینه نیستند و پیروزی، حاصل تلاش گروهی مسلمانان به‌شمار می‌آید.


با نزول سوره انفال در مدینه ـ که به باور بیشتر مفسران، پس از پایان نبرد بدر بود ـ مناسبت‌های مالکیت شخصی و عمومی به میان آمد و ملاک‌های دوران جاهلیت ـ که بر اساس تصرف و اقتدار بود ـ کنار گذاشته شد
[۶] ابن عبد ربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۵، ص۲۴۴.
[۷] ابن عبد ربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۵، ص۲۶۰.
و بهره‌گیری از غنایم را پیرو قانون‌های معینی قرار داد تا هم مالکیت فرد رسمیت داشته باشد و هم نیازهای مالی دولت اسلامی برطرف شود.
همچنین قانون‌های مالکیت شخصی، همسو با هدف‌های اقتصادی – اجتماعی جامعه مسلمانان تعریف شد و همچون سایر قوانین اسلامی، پس از فراهم‌شدنِ زمینه‌های عینی آن در جامعه (غنایم جنگ بدر) و به‌تدریج ( حرمت شرب خمر و ربا در مرحله‌های تدریجی، حاکی از وجود این اصل در قانون‌گذاری اسلامی است) (برای کاهش مخالفت‌ها) در جامعه اجرا شد. همسویی مالکیت شخصی با هدف‌های اقتصادی – اجتماعی به‌معنای اولویتِ نیازهای کلی اجتماع مسلمانان و ترجیح آن بر منافع شخصی افراد بود.


بر اساس سوره انفال، غنایم جنگی از مصادیق انفال و از ثروت‌های عمومی است. این اموال باید در اختیار حکومت اسلامی قرار گیرد تا عدالت اقتصادی و توزیع عادلانه آن در میان مسلمانان امکان‌پذیر شود. به همین دلیل، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پس از هر جنگ، غنایم را در جایی گرد می‌آورد و مامورانی برای شمارش و پخش آن تعیین، و استفاده‌کنندگان از آن را مشخص می‌کرد و افراد را از گرفتن غنایم قبل از تقسیم باز می‌داشت و بر متخلفان سخت می‌گرفت.


معیارهای کلی تقسیم غنایم چنین بود که تمامی آن پنج قسمت
[۱۴] شافعی، محمد بن ادریس، الام، ج۴، ص۶۴ به بعد.
و بدین‌گونه توزیع می‌شد که سهم نخست به نیازمندی‌های کلی، همچون خرید ابزار جنگی اعم از توشه، سلاح، ساز و برگ، لباس و نیز یتیمان، ‌ مسکینان و در راه ماندگان اختصاص می‌یافت. چهار سهم باقی‌مانده نیز میان جنگجویان تقسیم می‌شد. آنان مسلمانانی بودند که در جنگ شرکت جسته و به قصد جنگ، وارد نبرد شده بودند. این افراد، چه می‌جنگیدند و چه نمی‌جنگیدند، سهم می‌بردند، اما میزان سهم افراد به نسبت شایستگی آنان متفاوت بود، مثلا جنگجوی سواره، سه سهم (دو سهم برای اسب و یک سهم برای خودش) می‌برد و جنگجوی پیاده، یک سهم داشت، زیرا نگهداری اسب ( تغذیه آن و آماده‌سازی برای جنگ) هزینه‌ها و زحمت‌های ویژه‌ای داشت.
زنان و کودکان ممیز نیز در صورت حضور در جنگ، مقداری کمتر از یک سهم کامل و بر اساس میزان فعالیت و تلاششان - که فرمانده کل، آن را تعیین می‌کرد - بهره دریافت می‌کردند. برخی براین باورند که این روش، نخست در «غزوه مُرَیسیع» یا «بنیالمصطلق» به کار گرفته شد. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اولین ثروت عمومی به ‌دست آمده از جنگ بدر را با وجودِ خرده‌گیری برخی از صحابه به طور یکسان، میان مسلمانان تقسیم کردند.


بررسی شیوه تقسیم، بیانگر وجود «اصل تقسیم غنایم بر اساس نیازهای اقتصادی جامعه اسلامی» است، برای نمونه، پس از پیروزی مسلمانان بر یهودیان بنی‌نضیر که بدون جنگ انجام یافت، مسلمانان به غنایم بسیاری دست یافتند، اما برخلاف شیوه رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ـ که غنایم را یکسان میان مسلمانان تقسیم می‌کرد ـ این‌بار، تنها میان مهاجران و چند تن از انصار قسمت شد، که بیانگر نیازهای فراوان اقتصادی مهاجران بود که درپی هجرت، اموال و کاشانه خود را از دست داده و بیشترشان با انصار در یک خانه زندگی می‌کردند و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز برای برپایی عدالت اقتصادی و از میان برداشتن فاصله‌های مالی، میان انصار و مهاجران به چنین کاری دست زد، اما پس از برطرف‌شدن نیازمندی‌های اقتصادی آنان، غنایم به روش کلّی مطرح‌شده تقسیم می‌شد.
[۲۰] شافعی، محمد بن ادریس، الام، ج۴، ص۶۴ به بعد.



۱.خوراکی‌ها، اعم از آشامیدنی‌ها و غذا، در همان میدان جنگ استفاده می‌شد، زیرا استفاده‌کننده از آن، چه فقیر و چه بی‌نیاز، ناچار به همراه بردن آن از سرزمین اسلام (مدینه) به سرزمین جنگی بود و برای آن سختی بسیاری متحمل می‌شد.
[۲۱] زحیلی، وهـبـة، آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، ج۶، ص۴۵۸.

۲.ابزار جنگی، لباس‌ها، اسب، ‌ شتر، گوسفند و...که بر اساس معیار کلی تقسیم غنایم، قسمت می‌شد.
۳.اسیران جنگی،
[۲۲] زحیلی، وهـبـة، آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، ج۶، ص۴۲۹.
یا بخشوده و آزاد می‌شدند، یا با مسلمانانِ اسیر مبادله می‌شدند، ( مبادله اسرا با قریش پس از معاهده صلح حدیبیه آغاز شد) یا با پول پرداخت فدیه آزاد می‌شدند (این شیوه از سایر شیوه‌ها رایج‌تر بود و در بسیاری از غزوه‌ها، از جمله بدر، بنی مصطلق، حنین و...نمونه‌های آن به چشم می‌خورد) و یا بسیار به‌ندرت کشته می‌شدند. (ابی‌معیط و نضر بن حارث در جنگ بدر، اسرای بدر).


۱. زحیلی، وهـبـة، آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، ‌ ج۶، ص۴۵۵.
۲. ابن‌سعد، محمدبن سعد، الطبقات الکبری، ‌ج۲، ص۷.    
۳. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۴۹۰.    
۴. طبرسی، فضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ‌ج۴، ص۴۲۳.    
۵. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ‌ ج۷، ص۳۶۱.    
۶. ابن عبد ربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۵، ص۲۴۴.
۷. ابن عبد ربه، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۵، ص۲۶۰.
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج۹، ص۸- ۹.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج۹، ص۱۶-۱۸.    
۱۰. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۴۱۰.    
۱۱. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ‌ ص۵۲۱.    
۱۲. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۶۸۰.    
۱۳. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، ج۴، ص۷۴.    
۱۴. شافعی، محمد بن ادریس، الام، ج۴، ص۶۴ به بعد.
۱۵. ابن هشام حمیری، ‌عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۷۲۴.    
۱۶. ابن هشام، ‌عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۸۰۴.    
۱۷. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۲، ص۵۲۱.    
۱۸. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۹۹.    
۱۹. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۳۷۹.    
۲۰. شافعی، محمد بن ادریس، الام، ج۴، ص۶۴ به بعد.
۲۱. زحیلی، وهـبـة، آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، ج۶، ص۴۵۸.
۲۲. زحیلی، وهـبـة، آثار الحرب فی الفقه الاسلامی، ج۶، ص۴۲۹.
۲۳. ابن هشام حمیری، ‌عبدالملک، السیرة النبویة، ج۴، ص۹۲۶.    
۲۴. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج۱، ص۴۱۲.    
۲۵. ابن هشام حمیری، ‌ عبدالملک، السیرة النبویة، ج۳، ص۷۹۰.    
۲۶. ابن هشام حمیری، عبدالملک، السیرة النبویة، ج۲، ص۴۷۰.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تقسیم غنائم در سیره نبوی»، تاریخ بازیابی ۹۵/۵/۲۷.    






جعبه ابزار