تقرب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تقرّب نزدیکی جستن به
خداست.
تقرّب مصدر باب تفعّل و از ریشه «ق ر ب» است.
قُرب در لغت خلاف بُعد
و به معنای نزدیکی است
؛ خواه مادی یا معنوی
، بنابراین در موارد گوناگونی مانند نزدیکی از حیث
زمان ،
مکان ، نسبت، منزلت و... به کار میرود.
گفته شده است:
قرب در مکان و
قربت در منزلت و
قربی و
قرابت در خویشاوندی استعمال میشوند.
به اعتقاد برخی واژه
قرب ابتدا درباره پدیدههای جسمانی به اعتبار نسبت مکانی آنها به کار میرفت؛ ولی پس از آن توسعه یافت و در غیر مکان مانند نزدیکی از جهت زمان نیز استعمال شد و سپس مجدداً گسترش یافت و در حقایق غیر جسمانی نیز به کار رفت.
تقرّب در لغت به معنای
طلب نزدیکی است.
در فرهنگ اسلامی،
تقرّب به معنای طلب نزدیک شدن به خداوند با انجام دادن اعمال است
و کسانی که به
قرب الهی رسیدهاند «
مُقَرَّب» نامیده میشوند و از آنجا که در حقیقت
خدا بنده خویش را به خود نزدیک میسازد، یکی از اسماء الهی «
مُقَرِّب»
است.
تقرّب و
قرب در علوم گوناگون اسلامی خصوصاً عرفان کاربرد فراوان دارند؛ عارفان
قرب را به صورتهای گوناگونی تعریف کردهاند؛ مانند استغراق وجود
سالک در عین جمع (مقام جمع)، با غیبت از جمیع
صفات خود، تا جایی که از
صفت قرب ، استغراق و غیبت خود هم غایب شود، از میان برداشتن هرچه پیش آید، اطاعت خدا
، نزدیکی به خدا با
مکاشفه و
مشاهده و انقطاع از غیر خدا.
در فلسفه اخلاق، برخی
قرب به خدا را مطلوب نهایی
انسان و ملاک ارزشمند بودن فعل اخلاقی را تأثیر آن در نزدیک کردن صاحبش به خدا دانستهاند.
در
علم فقه ،
قصد قربت ،
شرط صحت عبادات دانسته شده
و وجوب آن در عبادات با آیات، روایات و
اجماع ثابت شده است
؛ ولی فقیهان در
تفسیر قصد
قربت مفاهیم دیگری به جز
قرب روحانی را ارائه کردهاند.
یکی از بزرگترین فقیهان
امامیه ، قصد
قرب روحانی را از غایات و انگیزههای قصد امتثال دانسته و گفته است: قصد
قرب روحانی قطعاً
واجب نیست و اثبات
وجوب آن با آیات و روایات ناممکن است.
برای
قرب تقسیماتی ذکر شده است که مهمترین آنها تقسیم به
قرب فرایض و
نوافل است. عارفان با اقتباس از حدیث مشهور نبوی
این تقسیم را ارائه کرده و در توضیح آن گفتهاند:
قرب فرایض هنگام فنای
ذات بنده در ذات خداوند حاصل میشود و نتیجه آن این است که بنده،
گوش و
چشم و
دست خدا میگردد و
قرب نوافل، هنگام فنای
صفات وی در
صفات الهی حاصل میشود و نتیجه آن این است که خدا، گوش و چشم بنده میگردد، بنابراین رتبه
قرب فرایض از
قرب نوافل برتر است
؛ ولی برخی مرتبه
قرب نوافل را برتر دانستهاند.
به باور
امام خمینی، وقتی سالک انانیت خود را کنار گذاشت و در طلب مقصود اصلی سیر کرد در سایه حمایت ربوبیت، آن را مییابد و حقتعالی متصرف در امور او میگردد.
و به مرحلهای میرسد که حقتعالی چشم و گوش او میشود، و سالک در اسماء و
صفات حق فانی میگردد که این مقام
قرب نوافل است.
اما در
قرب فرایض که پس از
قرب نوافل است، اگر سالک از انیت خود بهکلی پاک شود،
و خودی در میان نباشد، اعضا و جوارح، ظاهر و باطن و اسم و رسمی از او به جا نمیماند و عابد و معبود، حق میشود.
و فعل و عبادت او حقانی شده و حمد او، حقتعالی است و سالک حقتعالی را حامد و محمود میبیند و در اینجا سالک به مقام حامدیت میرسد و پیشازاین مقام سالک در حجاب انیت است و حمد او حمد حقتعالی نیست، بلکه حمد خود است؛ زیرا همراه با دعوای انانیت و ملازم با اثبات محدودیت خود است. در این مرحله که سالک به مقام حامدیت رسید، فنای کلی ذاتی و
صفاتی رخ میدهد و بنده گوش و چشم حق میشود.
امام خمینی سه نظر عمده درباره تطبیق
قرب نوافل و فرائض با مقامات و منازل عرفانی به دست میدهد:
۱- تطبیق
قرب نوافل بر فنای تام و کلی و تطبیق
قرب فرائض بر بقای پس از فنا. امام خمینی مقام
قرب نوافل را از آنِ سالکی میداند که تمام مراحل فنای افعال را پشت سر گذاشته است لکن مقام
قرب فرایض همان سهو بعد المحو و بقای بعد از فنا است، یعنی
سالک وجود حقانی مییابد.
۲- تطبیق
قرب نوافل بر فنای
صفاتی و
قرب فرایض بر بقای پس از فنا.
۳- تطبیق
قرب نوافل بر فنای
صفاتی و
قرب فرایض بر فنای ذاتی. امام خمینی در این احتمال، نتیجه
قرب فرایض را محو مطلق بر میشمارد.
امام خمینی احتمال سوم را بهترین تفسیر برای
قرب نوافل و فرایض میداند و کلام استاد خود
شاهآبادی را در این زمینه نقد میکند و معتقد است شاهآبادی میان دو گونه فنای ذاتی و
صفاتی تمایز قائل نشده است؛ زیرا نتیجه
قرب نوافل، فنای اسما و
صفات است، اما نتیجه
قرب فرایض،
فنای ذاتی است، بهگونهای که انیت بنده مستهلک میشود و جذبه تام، او را در بر میگیرد و در نتیجه رجوعی به خود نخواهد داشت.
برپایه تقسیم دیگری،
قرب یا با
علم نظری به دست میآید یا با
علم کشفی یا با
عمل و قسم سوم، خود یا با ادای واجبات حاصل میشود یا با انجام دادن مستحبات و برترین
قرب،
علم کشفی توحید است.
قرآن کریم در آیات بسیاری با واژهها و تعبیرهایی گوناگون، به گونهای بر
تقرّب و مسائل آن تأکید کرده است؛ مانند مشتقات
قرب،
طلب وسیله ،
لقاء الله ،
طلب وجه الهی عندیت
مقام محمود توبه به سوی
خدا با این توضیح که در این آیات به
استغفار و سپس توبه فرمان داده شده است و چون استغفار توبه از گناهان را در بردارد، میتوان گفت مقصود از توبه در این آیات، توبه کردن از گناهان نیست، بلکه حرکت و
تقرّب به سوی خداست
، رفتن به سوی خدا
آمدن نزد خدا
،
دنوّ ،
صعود،
اتّخاذ سبیل ولایت رفع
،
عمل صالح نُسُک
، تسلیم چهره به سوی خدا
و مشتقات
اخلاص .
عمل خالص، عملی است که هیچ انگیزهای جز
طلب قرب الهی در آن نیست.
در روایات
و
ادعیه نیز به
تقرّب، توجّهی ویژه شده است.
(۱) احیای حکمت، علیقلی بن قرچغای خان (م. ۱۰۹۱ ق.)، به کوشش فاطمه فنا، احیاء کتاب، ۱۳۷۷ ش؛
(۲) اربعین، البهائی (م. ۱۰۳۱ ق.)، ترجمه و کوشش:بخشایشی، قم، نوید اسلام؛
(۳) اسرار الحکم، هادی السبزواری (م. ۱۲۸۹ ق.)، به کوشش میانجی، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۶۲ ش .
(۴) اعلام قرآن، خزائلی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ ش .
(۵) اعلام القرآن، شبستری، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۹ ش .
(۶) بصائر ذوی التمییز، الفیروز آبادی (م. ۸۱۷ ق.)، به کوشش محمدعلی النجار، بیروت، المکتبة العلمیة .
(۷) تاج العروس، الزبیدی (م. ۱۲۰۵ ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۴ ق .
(۸) التبیان، الطوسی (م. ۴۶۰ ق.)، به کوشش احمد حبیب العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی .
(۹) التبیان فی آداب حملة القرآن، النووی (م. ۶۷۶ ق.)، به کوشش احمد عدنان، بغداد، مطبعة السعد، ۱۹۸۹ م .
(۱۰) التحقیق، المصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش .
(۱۱) ترتیب العین، خلیل (م. ۱۷۵ ق.)، به کوشش بکایی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۴ ق .
(۱۲) تفسیر الجلالین، جلال الدین المحلی (م. ۸۶۴ ق.)، جلال الدین السیوطی (م. ۹۱۱ ق.)، بیروت، النور، ۱۴۱۶ ق .
(۱۳) تفسیر راهنما، هاشمی رفسنجانی و دیگران، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۳ ش .
(۱۴) تفسیر روح البیان، بروسوی (م. ۱۱۳۷ ق.)، بیروت، دارالفکر .
(۱۵) تفسیر الصافی، الفیض کاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)، بیروت، نشر اعلمی، ۱۴۰۲ ق .
(۱۶) تفسیر غریب القرآن الکریم، الطریحی (م. ۱۰۸۵ ق.)، به کوشش محمد کاظم، قم، زاهدی .
(۱۷) تفسیر فرات الکوفی، الفرات الکوفی (م. ۳۰۷ ق.)، به کوشش محمد کاظم، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ ش .
(۱۸) تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر (م. ۷۷۴ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۹ ق .
(۱۹) تفسیر القرآن الکریم، صدرالمتالهین (م. ۱۰۵۰ ق.)، به کوشش خواجوی، قم، بیدار، ۱۳۶۶ ش .
(۲۰) تفسیر القرآن الکریم، سید مصطفی خمینی (م. ۱۳۵۶ ش.)، به کوشش سجادی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۶۲ ش .
(۲۱) تفسیر القمی، القمی (م. ۳۰۷ ق.)، به کوشش الجزایری، لبنان، دارالسرور، ۱۴۱۱ ق .
(۲۲) التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م. ۶۰۶ ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ ق .
(۲۳) تفسیر مجاهد، مجاهد (م. ۱۰۲ ق.)، به کوشش محمد عبدالسلام، دارالفکر الاسلامی الحدیثة، ۱۴۱۰ ق .
(۲۴) تفسیر نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش .
(۲۵) تفسیر نورالثقلین، العروسی الحویزی (م. ۱۱۱۲ ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش .
(۲۶) جامع البیان، الطبری (م. ۳۱۰ ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ ق .
(۲۷) الجامع لأحکام القرآن، القرطبی (م. ۶۷۱ ق.)، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۷ ق .
(۲۸) الجواهر الحسان، الثعالبی (م. ۸۷۵ ق.)، به کوشش ابومحمد الغماری، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۶ ق .
(۲۹) جواهر الکلام، النجفی (م. ۱۲۶۶ ق.)، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی .
(۳۰) خلاصة شرح تعرّف، به کوشش احمد علی رجایی، بنیاد فرهنگ ایران .
(۳۱) دایرة المعارف فارسی، مصاحب و دیگران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۶ ش .
(۳۲) ذخیرة المعاد، محمد باقر السبزواری (م. ۱۰۹۰ ق.)، آل البیت(علیهم السلام) لاحیاءالتراث .
(۳۳) رسالههای شاه نعمت الله ولی، به کوشش جواد نوربخش، تهران، انتشارات خانقاه نعمت اللهی، ۱۳۵۶ ش .
(۳۴) الروضة البهیه، الشهید الثانی (م. ۹۶۵ ق.)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ ق .
(۳۵) روض الجنان فی شرح ارشاد الاذهان، الشهید الثانی (م. ۹۶۵ ق.)، قم، آل البیت(علیهم السلام) لاحیاءالتراث .
(۳۶) ریاض المسائل، سید علی الطباطبائی (م. ۱۲۳۱ ق.)، قم، موسسة آل البیت(علیهم السلام)، ۱۴۱۸ ق .
(۳۷) زادالمسیر، ابن الجوزی (م. ۵۹۷ ق.)، بیروت، المکتب الاسلامی، ۱۴۰۷ ق .
(۳۸) شرح توحیدالصدوق،قاضی سعید قمی (م. ۱۱۰۷ ق.)، به کوشش حبیبی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۵ ق .
(۳۹) شرح چهل حدیث، امام خمینی(قدس سره) (م. ۱۳۶۸ ش.)، تهران، نشر آثار امام(قدس سره)، ۱۳۷۶ ش .
(۴۰) شرح فصوص الحکم، قیصری (م. ۷۵۱ ق.)، به کوشش آشتیانی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ ش .
(۴۱) فتح القدیر، الشوکانی (م. ۱۲۵۰ ق.)، بیروت، دارالمعرفه .
(۴۲) الفتوحات المکیه، محیی الدین بن عربی (م. ۶۳۸ ق.)، به کوشش عثمان یحیی، قاهرة، الهیئة المصریة، ۱۴۰۵ ق .
(۴۳) فرشتگان (تحقیق قرآنی روایی و عقلی)، علیرضا رجالی تهرانی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۶ ش .
(۴۴) فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، سید جعفر سجادی، تهران، زبان و فرهنگ ایران، ۱۳۷۸ ش .
(۴۵) فرهنگ نوربخش اصطلاحات تصوّف، جواد نوربخش، یلدا قلم، ۱۳۷۲ ش .
(۴۶) فقه القرآن، الراوندی (م. ۵۷۳ ق.)، به کوشش حسینی، قم، کتابخانه نجفی، ۱۴۰۵ ق .
(۴۷) فلسفه اخلاق، محمدتقی مصباح، تهران، روزنامه اطلاعات .
(۴۸) القاموس المحیط، الفیروزآبادی (م. ۸۱۷ ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۷ ق .
(۴۹) الکافی، الکلینی (م. ۳۲۹ ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۵ ش .
(۵۰) کشف الاسرار، میبدی (م. ۵۲۰ ق.)، به کوشش حکمت، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۱ ش .
(۵۱) کنزالعمال، المتقی الهندی (م. ۹۷۵ ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرسالة، ۱۴۱۳ ق .
(۵۲) لسان العرب، ابن منظور (م. ۷۱۱ ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ ق .
(۵۳) مجمع البیان، الطبرسی (م. ۵۴۸ ق.)، به کوشش گروهی از علماء، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ ق .
(۵۴) مجموعه آثار، مرتضی مطهری (م. ۱۳۵۸ ش.)، تهران، صدرا، ۱۳۷۷ ش .
(۵۵) المحجة البیضاء، الفیض الکاشانی (م. ۱۰۹۱ ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی .
(۵۶) مستند الشیعه، احمد النراقی (م. ۱۲۴۵ ق.)، قم، آل البیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ ق .
(۵۷) المصباح، الکفعمی (م. ۹۰۵ ق.)، بیروت، نشر اعلمی، ۱۴۱۴ ق .
(۵۸) مصباح الهدایه، عزالدین محمود الکاشانی (م. ۷۳۵ ق.)، به کوشش همایی، تهران، هما، ۱۳۷۲ ش .
(۵۹) معجم اعلام القرآن الکریم، محمد القونجی، کویت، مرکز المخطوطات والتراث والوثاق، ۱۴۱۶ ق .
(۶۰) المعجم المفهرس لالفاظ الصحیفة السجادیة الجامعه، مصطفی الدرایتی، احمد الدرایتی، اطلاعات و مدارک علمی ایران، ۱۳۷۷ ش .
(۶۱) معجم مقاییس اللغه، ابن فارس (م. ۳۹۵ ق.)، به کوشش عبدالسلام محمد، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ ق .
(۶۲) مفردات، الراغب (م. ۴۲۵ ق.)، به کوشش صفوان داودی، دمشق، دارالقلم، ۱۴۱۲ ق .
(۶۳) المقام الاسنی، الکفعمی (م. ۹۰۵ ق.)، به کوشش فارس الحسون، مؤسسة قائم آل محمد(عج) .
(۶۴) المیزان، الطباطبایی (م. ۱۴۰۲ ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ ق .
(۶۵) نثر طوبی، الشعرانی (م. ۱۳۹۳ ق.)، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۹۸ ق .
(۶۶) موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، محمد علی تهانوی، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۶ م .
(۶۷) المصباح المنیر، الفیومی (م. ۷۷۰ ق.)، قم، دارالهجرة، ۱۴۰۵ ق .
•
مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «تقرب»، ج۸، ص۳۹۵. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.