تفنن در خطاطی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله از جنبههای هنری و ذوقی به فنون خوشنویسی در ایام متعدد میپردازیم.
تفنن در خوشنویسی، ذوقورزی، نوجویی و تصرفات شخصی در عالم
هنر همزاد هنرمند و، تفنن روشی است که با تکیه بر
ذوق و پسند شخصی تجربه میشود. مرزبندی و تفکیک انواع تفننکاری دشوار است، اما مشاهده آثار میتواند رهنمونی برای طبقهبندی آنها باشد.
آثار به جامانده از
خط کوفی در سالهای نخست، ساده بودند و محیط اجتماعی و
فرهنگ جامعهای را منعکس میکردند که این خط در آن
رشد کرده بود.
با گسترده شدن دامنه
دعوت مسلمانان، خط کوفی نیز با افزوده شدن آرایههای تزیینی تغییر کرد. بدینترتیب، خطا نیست اگر اوایل
قرن دوم را سرآغاز ورود تفننها به خوشنویسی اسلامی بدانیم.
بنابر اقوال گوناگون، از سده سوم تا ششم، تا ۴۲ نوع کوفی تزیینیِ ذوقی و تفننی پدید آمد، از جمله، کوفی مورق (برگدار)، مزهَّر (گلدار)، موشّح (تزیین هم در خط و هم در فاصله خطوط)، معقّد (گرهدار)، معشّق (گرهدار پیچدار)، مشبّک.
این گونهها گهگاه با یکدیگر ترکیب میشدند و فروعی را تشکیل میدادند و بر هر سطحی اعم از
کاغذ،
آجر،
سنگ،
گچ،
کاشی،
چوب،
فلز،
شیشه،
عاج،
پارچه و
پوست نوشته میشدند
گونههای مذکور در کلیات به هم شبیهاند اما اجزایشان بسته به
جغرافیا، نوع مواد مورد استفاده و ذوق هنرمند متفاوتاند.
از سده ششم به بعد، تفنن در خوشنویسی بیش از گذشته شناسایی شد که میتوان آن را در سه گروه کلی بررسی کرد:
در آثاری از این دست، تصرفات شخصی هنرمندانه، مخل شناسایی صورت اولیه
اثر نیست. معروفترین تجربههای این دسته، کتابت
آیه شریفه «بسم اللّه الرحمن الرحیم» به شکل پرنده (معروف به مرغ بسمله)، عبارت «ناد علیا مُظهِرالعجایب...» یا عبارات دینی دیگری در قالب
شیر و
ببر و
گل و برگ و غیره است
که در عین حال خوشنویسی آنها، مثلا به خط ثلث و تعلیق، هویداست.
شیوه دیگر بهکارگیری خط گلزار، صورتی از خط نستعلیق، است. در این گونه، درون خط (جایی که معمولا با سیاهی مرکّب پوشانده میشود) اغلب با تصاویر گیاهی و گاه حیوانی و انسانی آرایش میشود.
شمار دیگری از ذوقیات خوشنویسانه عبارتاند از:
خطی قوسی شکل توأم با خطوط پیچیده و به شکل کمانچه که در
حکم امضای سلاطین بود و بالای فرمانها و منشورها نوشته میشد.
جایدادن یک متن مشخص ادبی در شکلی هندسی بهگونهای زیبا.
خوشنویس هنگام نوشتن دستش را میلرزاند و درنتیجه امواجی ریز و زیبا در خط ایجاد میشود که دارای ظرافت و تناسب است.
تحریر عبارت یا قطعهای بر زمینه رنگین (تقریبآ تیره رنگ) با مرکّبهای الوان.
تحریر عبارت در خلاف جهت مرسوم، از چپ به راست.
در اصطلاح خطاطان عثمانی «آیین هلی»، نوشتن آیین هگون یا سامان دادن عبارت همزمان از راست بهچپ و از چپبهراست، به طوری که شکل نهایی صورتی زیبا ایجاد کند.
تحریر متن ادبی با ترکیبی نادر که گاه با صعوبت در
قرائت همراه میشود، یا استفاده از ابزاری که بهطور معمول در کتابت رایج نیست، مانند خط ناخنی که حروف بدون هیچ رنگی و تنها با فشار ناخن بر کاغذ به صورت سایه روشن دیده میشوند
یا نوشتن در ابعاد غیرمتعارف مانند
قلم بسیار ریز (خفی) مشهور به غُبار، و اقلام بسیار درشت (جلی). فضائلی
سیاهمشق را نیز در زمره تفننها در خوشنویسی دانسته است (برای انواع دیگر تفنن در خط رجوع کنید به فضائلی،
خط بشقابی که غالبآ به صورت دایره و فشرده بر روی بشقابها نوشته میشد.
مانند خوشنویسی با
طلا روی برگهای خشک درخت
و خطاطی روی دانههای
گندم و
برنج.
در این شیوه قطعه یا عبارت خوشنویسی شده با برش از کاغذ جدا شده و حروف بریده شده بر کاغذ دیگری الصاق میشود.
برای نمونه میتوان به خطوط اسلامی تحریرشده در چین اشاره کرد که گاه به قالب خط چینی نزدیک است و گاه تقلیدی آزاد از شیوه اقلام رسمی اسلامی است.
در هند نیز، گرایشهای مختلفی وجود داشته، از جمله خط کوپال که منسوب به منطقهای است و بیشتر اهالی این ناحیه به شیوه مخصوص، متون را با خطوط اسلامی (نزدیک به ثلث) و با تصرفاتی به نگارش درمیآورند. این شیوه بیشتر در حجّاری روی سنگهای قیمتی و نگین انگشتری کاربرد دارد. همچنین خط دیگری در هند رایج است به نام زلف عروس، که برگرفته از نستعلیق و شکسته و تصرفات دیگر است.
در ایران، فراوانی ذوقآزماییها عمدتاً بر محور خطوطِ شناختهشده بود، لیکن خطوط مایل و خطوط تلفیق شده از سایر خطوط، با تزیین و آرایه، نیز در این دسته جای میگرفتند، مانند آثار ملک محمد قزوینی در قرن سیزدهم.
اگرچه هنرمندان دیگری هم آثاری مشابه وی پدید آوردهاند، اما این ابتکار به نام وی رقم خورده است. در دوره معاصر هم نمونههایی ابداع و اینگونه نامگذاری شده است: مُعَلّی، خطی برگرفته از اقلام ستّه و کوفی قدیم با شمایل جدید؛ مِهر؛ کرشمه و غیره، که از این میان معلّی نسبتا فراگیر شده است. این خطوط همچنان با ابزارهای سنّتیِ قلم و مرکّب کتابت میشوند.
از تفننهای بسیار جدی خوشنویسی در نیم قرن اخیر، نقاشیخط یا «خط نقاشی» است که اصول یا ساختار از پیش تعیینشدهای ندارد و میتوان به عدد صاحبان ذوقی که در این عرصه کار میکنند، برای آن شیوههای گوناگونی برشمرد. این گونه عمری فراتر از نیمقرن دارد و از تمام تجربههای تاریخی پشت سر سامان گرفته است. امروز با بررسی آثار نقاشیخط، آنها را میتوان به چند گروه با ویژگیهای نزدیکتر تقسیم کرد:
نقاشی وفادارانه شکلهای شناختهشده خوشنویسی با بهرهگیری از ابزارهای نقاشی. در این روش، هنرمند اقلام رسمی مانند ثلث و نستعلیق را تحت قواعد و ضوابط همان خط (حداکثر با تصرفاتی اندک) با رنگ نقاشی میکند. از قدیمترین نمونههای این حوزه، آثار اسماعیل جلایر (نیمه دوم
قرن سیزدهم و نیمه اول قرن چهاردهم) است که با بهرهگیری از خط خوشنویسان نامدار، به نقاشیخط پرداخته است (جلایر، اسماعیل). این سبک را هنرمندانی نظیر رضا مافی، سیدمحمد احصایی و جلیل رسولی در ایران و شاکر حسن، هنرمند عراقی، و کمال بُلّاطه، نقاش فلسطینی،
ادامه دادهاند.
استفاده از اشکال خط (حروف) برای آفرینش اثر هنری، بدون اصرار به رعایت قواعد خوشنویسی. برای نمونه، میتوان از آثار گروهی از هنرمندان مکتب سقاخانه همچون سیدمحمد احصایی، فرامرز پیلارام، حسین زندهرودی و صادق بریرانی نام برد.
در این شیوه، حروف متعلق به قلمی خاص نظیر نستعلیق، ریحان یا شکسته نیستند، بلکه شکلی جدید و ترکیبی بدیع یافتهاند.
بهرهگیری از شکل حروف و کلمات در سایر عرصههای هنری با تلمیحی به خوشنویسی؛ برای نمونه، آثار حجمی پرویز تناولی
(۱) علی ایمانی، سیر خط کوفی در ایران، تهران ۱۳۸۶ش.
(۲) عفیف بهنسی، معجم مصطلحات الخطّالعربیّ و الخطّاطین، بیروت ۱۹۹۵.
(۳) مهدی بیانی، احوال و آثار خوشنویسان، تهران ۱۳۶۳ش.
(۴) حبیب الله فضائلی، اطلس خط، اصفهان ۱۳۵۰ش.
(۵) حمیدرضا قلیچخانی، فرهنگ واژگان و اصطلاحات خوشنویسی و هنرهای وابسته، تهران ۱۳۷۳ش.
(۶) نجیب مایل هروی، کتابآرایی در تمدن اسلامی، مشهد ۱۳۷۲ش.
(۷) Sheila S Blair، Islamic calligraphy، Edinburgh ۲۰۰۷.
(۸) Abdelkebir Khatibi and Mohammed Sijelmassi،، The splendour of Islamic calligraphy، London ۲۰۰۸.
(۹) Yasin Hamid Safadi، Islamic calligraphy، London ۱۹۷۸.
(۱۰) Nabil F Safwat، The art of the pen: calligraphy of the ۱۴th to ۲۰th centuries، in The Nasser D Khalili Collection of Islamic Art، vol۵، ed Julian Raby، London: The Nour Foundation، ۱۹۹۶.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفنن در خطاطی»، شماره۷۱۲۱