تفسیر تابعین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تفسیر تابعین،
تفسیری است که در آن
تکوین و تحول دانش
تفسیر قرآن در پیوند با شکلگیری و تحول علوم بلاغی و
دانش کلام صورت گرفت.
ازینرو به علت ابتدایی بودن این علوم، در مقایسه با عهد
صحابه تغییرات خاصی در دانش
تفسیر و تفسیرنگاری عهد
تابعین مشاهده نمیشود،
جز اینکه در اقوال تابعین پارهای بحثهای کلامی نیز دیده میشود.خُضَیْری
برخی از آرای تابعین را در
تفسیر آیات تشبیهی و مسائل کلامی گرد آورده است.البته در منابع، بر اساس محل سکونت تابعین، از مدرسههای
تفسیری عراق ،
مدینه و
مکه سخن رفته است.
از سرآمدان
تفسیر در مکه به مجاهد بن جَبْرمکی (متوفی ۱۰۴)، عطاء بن ابیرَباح (متوفی ۱۱۴)، سعید بن جُبَیْر (متوفی ۹۵)، عِکْرِمَه مولی ابنعباس (متوفی ۱۰۵) اشاره شده است
در میان کتابهای حدیثی، مهمترین تألیفی که آرای
تفسیری تابعین را در بر دارد، الجامعالصحیح
محمد بن اسماعیل بخاری است.
وی اغلب، روایات
تفسیری تابعین را به نقل از شاگردان ابنعباس آورده است.
این افراد نیز در
تفسیر از همان شیوه
تفسیری ابنعباس پیروی کردهاند.
از مشایخ
تفسیر در
مدینه ، ابوالعالیه رُفَیع بن مهران ریاحی (متوفی ۹۳)، محمد بن کعب قُرَظی (متوفی ۱۰۸) بودهاند.تابعین مدینه
تفسیر را از
اُبَیّ بن کَعْب ، به طور مستقیم یا با واسطه، دریافت کرده بودند.
از پیشگامان
تفسیر در عراق،
حسن بصری (متوفی ۱۱۰)، قَتاده بن دِعامه سدوسی (متوفی ۱۱۸)، مسروق بن اجدع بن مالک هَمْدانی (متوفی ۶۳) و عامر بن شراحیل شعبی را میتوان نام برد.
تابعان عراقی نیز از
عبداللّه بن مسعود متأثر بودند و از ویژگیهای آنان، کثرت استناد به رأی و
اجتهاد در
تفسیر بود.
آنان به روایات
اهل کتاب نیز توجه کمتری نشان میدادند.
از دیگر مراکز دینی در عهد تابعین،
خراسان بود که برجستهترین
مفسر تابعی آن،
ضحاک بن مزاحم هلالی (متوفی ۱۰۵) نام داشت.
شیوه
تفسیری ضحاک، روایی، و مبتنی بر احادیث نبوی و اقوال صحابه بوده و بهسبب تخصصش در لغتشناسی و نحو شیوهای مشخص در
تفسیر داشته است.
منابع
تفسیر در عهد تابعین عبارتاست از: اسرائیلیات، روایات
پیامبر و صحابه و، گاه اجتهاد به رأی و
تفسیر قرآن به
قرآن .
تفسیر تابعین همچنین واجد سرشت روایی، گرایش فرقهای و کثرت آرا در
تفسیر است.
خضیری
ضمن اشاره به این موارد، شواهدی برای هر کدام ارائه کرده و از اختلافات تابعین در رجوع به این مصادر سخن گفته است.
مهمترین راویان اسرائیلیات در این دوره
عبداللّه بن سلام ،
کعب الاحبار ، وهْب بن منبّه و عبدالملک بن جرَیْج
بودهاند.همچنین خضیری
دیدگاههای مختلف تابعین را درباره اسرائیلیات یاد کرده است.
از ویژگیهای تابعین مکی یکی این بود که در نقل اسرائیلیات
تساهل میورزیدند.
در باب اعتبار
تفسیر تابعین و رجوع به اقوال آنها صاحبنظران اختلاف رأی دارند
احمد بن حنبل و
عبداللّه بن محمد بن عقیل اخذ به قولِ تابعان را در
تفسیر لازم ندانستهاند.
دلایل این عالمان برای چنین نظری، عدم سماع تابعان از
پیامبر ، عدم حضور در زمان نزول آیات و منصوص نبودن
عدالت تابعین است
چنانکه
ابوحنیفه در این زمینه خود را همردیف تابعین دانسته است.
با این حال گفته دیگری از
احمد بن حنبل در
جواز رجوع به
تفسیر تابعین نقل شده که دلیل آن معاشرت تابعین با صحابه و اخذ
تفسیر از آنهاست.
این قول را اکثر
مفسران پذیرفتهاند.حتی
ابنتَیْمیّه در صورت یکی بودن اقوال تابعین، پذیرش آن را
واجب دانسته و در صورت اختلاف، از عدم
حجیت قول تابعین سخن گفته است، ذهبی
نیز آن را ترجیح داده است.
بر اساس آنچه
احمد بن محمد ثعلبی (متوفی ۴۲۷) آورده است، مجموعههای تدوین شده از اقوال تابعین چون
تفسیر عکرمه،
تفسیر مجاهد،
تفسیر الحسن البصری،
تفسیر محمد بن کعب قرظی و
تفسیر سعید بن مُسَیِّب، در زمان وی موجود بوده و گاه به چند طریق روایت شدهاند.
یکی از
تفاسیر روایی، که به تفصیل آرای
تفسیری تابعین را نقل کرده،
تفسیر جامعالبیان فی تفسیرالقرآن طبری است.
خضیری
مصادر مهمی که اقوال تابعین را نقل کردهاند، به تفصیل شناسانده است.از
تفاسیری که تابعین نوشتهاند، متن مستقلی، جز
تفسیر مجاهد بن جبر، باقی نمانده که آن نیز ظاهراً منتخبی است از آرای
تفسیری مجاهد بن جبر به انتخاب و تدوین
محمد بن عبدالملک بن حسن مشهور به ابنخَیرون (متوفی ۵۳۹).
از تلاشهایی که برای بازسازی
تفاسیر تابعین صورت گرفته است، میتوان به بازسازی
تفسیر سعید بن جبیر و
تفسیر الحسن البصری اشاره کرد.
برخی خاورشناسان درباره
اصالت تفسیر تابعین تردید کردهاند.مهمترین دستاویز این گروه روایاتی در
ذم تفسیر است که طبری (متوفی ۳۱۰)
به نقل از برخی تابعین و صحابه آورده است.این در حالی است که از همین افراد روایات
تفسیری فراوانی نقل شده است.بررسی اسناد این
احادیث نشان میدهد که راویان آنها، مدنی بودهاند که تنها میتواند بازتابدهنده دیدگاه برخی صحابه و تابعین مدینه درباره
تفسیر قرآن باشد.برخی
مفسران با استناد به
روایات دیگری، درباره این
نهی و
جواز تفسیر قرآن سخن گفتهاند.
مفصلترین و مهمترین
تحقیق درباره
تفاسیر تابعین، نوشته
محمد بن عبداللّه بن علی خضیری است.
تابعین، ابتدا بر اساس
قرآن کریم،
سنت نبوی، اقوال
صحابه و پس از آن،
تدبر و
تعقل خود در
قرآن، قرآن را
تفسیر میکردند.
در این باره که
حکم تفسیر تابعان چیست و آیا جایی که نصی از
کتاب،
سنت و قول صحابی در
دست نیست، قول تابعی میتواند در
تفسیر قرآن
معتبر باشد.
۱.
جواز مطلق؛
۲. عدم جواز مطلق؛
۳. قول به
تفصیل: اگر تابعی در
بیان مسئله تنها باشد و
شاهد یا مؤیدی نداشته باشد
قول وی
مردود است؛
اما اگر تابعین بر یک قول
اجتماع کنند، بی شک
حجت است. البته اگر دستهای از تابعین بر مطلبی
اجماع کنند و دستهای دیگر بر
خلاف آن، قول هیچ کدام حجت نیست.
زرکشی میگوید: از احمد بن حنبل دو قول در رجوع به اقوال تابعین
نقل شده، و ابن عقیل هم قائل به منع
رجوع شده و همین نظر از شعبة بن حجاج نقل شده، اما
عمل مفسران بر خلاف این است و در کتابهای خود اقوال تابعین را
حکایت میکنند.
تفسیر عصر تابعین؛
مفسران تابعین.
(۱) ابنتیمیّه، مقدمه فی اصول
التفسیر، بیروت: دار مکتبه الحیاه.
(۲) ابن قیّم جوزیّه، اعلام الموقّعین عن رب العالمین، چاپ طه عبد الرؤف سعد، بیروت.
(۳) احمد عمر ابو حجر،
التفسیر العلمی للقران فی المیزان، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۴) احمد بن محمد ثعلبی، الکشف و البیان، المعروف
تفسیر الثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۵) جوده محمدمهدی، الواحدی و منهجه فی
التفسیر، قاهره ۱۹۷۸.
(۶)
حسن بصری،
تفسیر الحسن البصری، چاپ محمد عبدالرحیم، قاهره ۱۹۹۲.
(۷) محمد خضیری،
تفسیر التابعین: عرض و دراسه مقارنه، ریاض ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
(۸) محمدحسین ذهبی،
التفسیر و المفسّرون، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۹) فهد بن عبدالرحمان رومی، بحوث فی اصول
التفسیر و مناهجه، ریاض ۱۴۱۹.
(۱۰) مصطفی صاوی جوینی، مناهج فی
التفسیر، اسکندریه: منشأه المعارف.
(۱۱) طبری، جامع.
(۱۲)
حسین عطوان، الدراسات الدینیه بخراسان فی العصر الاموی، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۳.
(۱۳) مقدمتان فی علوم القرآن، چاپ آرتور جفری و عبداللّه اسماعیل صاوی، قاهره ۱۳۹۲/۱۹۷۲.
(۱۴) احمداسماعیل نوفل، مجاهد:
المفسر و
التفسیر، ج۱، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفسیر تابعین»، شماره۵۰۱۱. فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «تفسیر تابعین».