• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تغییرات جوی پس از شهادت امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: پیامدهای قیام عاشورا.


تغییرات جوی پس از شهادت امام حسین، یکی از مباحث مرتبط به پیامدهای تکوینی و حوادث خارق‌العاده پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) است. یکی از نشانه‌های عظمت حادثه عاشورا، رخدادهای شگفتی است که غالباً آنها شکل خرق عادت داشته و در پی شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) به وقوع پیوست. بنابر گزارشات متعدد در منابع تاریخی و روایی و مقاتل از شیعه و اهل سنت، از جمله این رخدادهای عجیب پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، وقوع تغییر در آسمان و اوضاع جوی مانند گرفتن خورشید و ماه، وزش بادهای سرخ و سیاه، برخورد و تصادم ستارگان، سرخی آسمان، بارش باران خون و گریه آسمان و زمین بوده است.



حادثه عاشورا از لحاظ ماهیت، اهداف و آثاری که بر جای نهاد، یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای تاریخ بشر است؛ چراکه قهرمان حادثه، امامی معصوم اسـت کـه بـه منظـور حفظ کامل‌ترین و آخرین دین الهی، جان خود را فدا کرد. رخدادهای شگفتی که در پی شهادت آن حضرت، در جهان هستی پدید آمد، گواهی بر عظمت قیام او و شدت فاجعه شهادتش است. در یک نگاه گذرا بـه مـتـون تاریخی و روایی شیعه و اهل سنت، گزارش‌های بسیاری از این دست حوادث به چشم می‌خورد که در مجموع، گویای آن است که این حادثه، در میان حوادث رخ داده در تمام تاریخ بشر، اهمیت خاصی دارد و بدین لحاظ درخور دقت و بررسی ویژه است.


یکی از حوادث عجیبی که در روز عاشورا و پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) رخ داد، کسوفی بود که موجب تیرگی عجیب آسمان و حتی رؤیت ستارگان شد. برخی منابع نیز از وقوع ماه‌گرفتگی در شب ۱۱ محرم، خبر می‌دهند.
«لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ بنُ عَلِیٍّ (علیه‌السّلام) کَسَفَتِ الشَّمسُ کَسفَةً بَدَتِ الکَواکِبُ نِصفَ النَّهارِ، حَتّی ظَنَنّا انَّها هِیَ»؛ «هنگامی که حسین (علیه‌السّلام) کشته شد، خورشید چنان گرفت که در میانه روز، ستارگان، هویدا شدند، تا آن جا که پنداشتیم خورشیدْ گرفتگیِ قیامت است.»
«لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ (علیه‌السّلام) اسوَدَّتِ السَّماءُ، وظَهَرَتِ الکَواکِبُ نَهارا، حَتّی رَاَیتُ الجَوزاءَ عِندَ العَصرِ، وسَقَطَ التُّرابُ الاَحمَرُ»؛«هنگامی که حسین (علیه‌السّلام) شهید شد، آسمان، سیاه گشت و در روز، ستاره‌ها پیدا شدند و حتّی ستاره جوزا را در عصر دیدم، و خاک سرخ بارید.»
«لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ (علیه‌السّلام) صارَ الوِرسُ دَما، وَ انکَسَفَتِ الشَّمسُ الی ثَلاثَةِ اسباتٍ، وما فِی الاَرضِ حَجَرٌ الّا وتَحتَهُ دَمٌ»؛ «هنگامى كه امام حسين (علیه‌السّلام)كشته شد، سرخاب خون شد و خورشيد تا سه هفته گرفت و سنگى در زمين نبود، مگر آن كه زيرش خون بود.»
این حادثه به همراه بعضی رخدادهای دیگر وضعیتی پدید آورد که به گفته برخی شاهدان، مـردم گمان کردند قیامت برپا شده است. افزون بر این، برخی محدثان متاخر، از بروز خسوف در شام عاشورا نیز خبر داده‌اند. سخن علامه مجلسی در این باره چنین است: «رایت فی کثیر من کتب الخاصة والعامة وقوع الکسوف والخسوف فی یوم عاشوراء ولیلته.»


یکی از حوادث عجیبی که در روز عاشورا و پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) رخ داد، برخاستن باد و غباری سیاه بود تا جایی که مردم گمان کردند عذاب بر آنها فرود آمده است.
«وَ ارتَفَعَت فِی السَّماءِ فی ذلِکَ الوَقتِ غَبَرَةٌ شَدیدَةٌ سَوداءُ مُظلِمَةٌ، فیها ریحٌ حَمراءُ، لا یُری فیها عَینٌ ولا اثَرٌ، حَتّی ظَنَّ القَومُ انَّ العَذابَ قَد جاءَهُم، فَلَبِثوا کَذلِکَ ساعَةً، ثُمَّ انجَلَت عَنهُم.»؛ «در همان وقت، غباری سخت سیاه و تاریک، به آسمان برخاست که با وزش باد سرخ، همراه بود و هیچ چیز کوچک و بزرگی، در آن دیده نمی‌شد، تا آن جا که مردم گمان کردند عذاب بر آنها فرود آمده است. مدّتی این چنین بود و سپس هوا باز شد.»
«اِرتَفَعَت غَبَرَةٌ شَدیدَةٌ سَوداءُ، فَظَنَّ القَومُ انَّ العَذابَ قَد اتاهُم، ثُمَّ انجَلَت عَنهُم.»؛ «بادی سخت سیاه، برخاست و مردم گمان کردند که عذابشان فرارسیده است؛ ولی سپس رخت بر بست.»


یکی از حوادث عجیبی که در روز عاشورا و پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) گزارش شده است، سرخی عجیب خورشید در هنگام عصر و برخورد برخی از ستارگان در آسمان بوده است. در بعضی منابع، به تلاطم و برخورد ستارگان باهم اشاره شده است. عیسی بن حارث کندی می‌گوید: هنگامی حسین بن علی (علیه‌السّلام) را شهید کردند، تا هفت روز، هرگاه که نماز عصر را می‌خواندیم می‌دیدیم آفتابی که بر دیوارهای خانه‌ها می‌تابید به قدری قرمز بود که گویا چادر‌های سرخ است که بر آن کشیده‌اند، و می‌دیدیم که برخی از ستارگان همدیگر را می‌زدند (با یکدیگر برخورد می‌کردند).


یکی از حوادث عجیبی که در روز عاشورا و پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) گزارش شده است، سرخی عجیب و خون‌رنگ آسمان بوده است.
• بنابر نقل منابع تاریخی، علی بن مدرک از پدر بزرگش اسود بن قیس نقل می‌کند که گفت: پهنه آسمان پس از شهادت امام حسین به مدت شش ماه سرخ‌رنگ شده بود که ما آن را شبیه خون در آسمان مشاهده می‌کردیم، علی بن محمد مدائنی از وی سؤال کرد: چه نسبتی با اسود داری؟ گفت: او جد مادری من است گفت: به خدا سوگند که او راستگو و امانتداری بزرگ و میهمان‌نواز بود.
«اِحمَرَّتِ السَّماءُ حینَ قُتِلَ الحُسَینُ (علیه‌السّلام) سَنَةً، و عَلی یَحیَی بنِ زَکَرِیّا علیه السلام، وحُمرَتُها بُکاؤُها»؛ «هنگامی که حسین (علیه‌السّلام) شهید شد و نیز در شهادت یحیی بن زکریّا علیه السلام، آسمان تا یک سال، سرخ شد. سرخ شدن آسمان، گریستن آن است.»
«لَمّا قُتِلَ الحُسَینُ (علیه‌السّلام) لَبِثوا شَهرَینِ او ثَلاثَةً، کَاَنَّما تَلَطَّخَ الحَوائِطُ بِالدِّماءِ ساعَةَ تَطلُعُ الشَّمسُ حَتّی تَرتَفِعَ»؛ «هنگامی که حسین (علیه‌السّلام) کشته شد، تا دو یا سه ماه، از هنگام طلوع خورشید تا وقتی که خورشید بالا می‌آمد، گویی بر دیوارها خون مالیده بودند.»
«کانَ قاتِلُ یَحیَی بنَ زَکَرِیّا وَلَدَ زِنا، و قاتِلُ الحُسَینِ بنِ عَلِیِّ (علیه‌السّلام) وَلَدَ زِنا، ولَم تَحمَرَّ السَّماءُ الّا لَهُما»؛ «قاتل یحیی بن زکریا (علیه‌السّلام)، زنازاده بود و قاتل حسین بن علی (علیه‌السّلام) نیز زنازاده بود، و آسمان جز برای آن دو، قرمز نشد.»
«اِحمَرَّت آفاقُ السَّماءِ بَعدَ قَتلِ الحُسَینِ (علیه‌السّلام) سِتَّةَ اشهُرٍ، یُری ذلِکَ فِی آفاقِ السَّماءِ کَاَنَّهَا الدَّمُ»؛ «پس از کشته شدن حسین علیه السلام، کرانه‌های آسمان تا شش ماه، سرخِ سرخ بود و این سرخی، در افق به سانِ خون، دیده می‌شد.»
«وابصَرَ النّاسُ الشَّمسَ عَلَی الحیطانِ حَمراءَ کَاَنَّهَا المَلاحِفُ المُعَصفَرَةُ، الی ان خَرَجَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ (علیه‌السّلام) بِالنِّسوَةِ، ورَدَّ رَاسَ الحُسَینِ (علیه‌السّلام) الی کَربَلاءَ»؛ «مردم، خورشید را بر دیوارها سرخِ سرخ، مانند مَلحفه‌های زعفرانی رنگ، می‌دیدند تا هنگامی که علی بن الحسین (علیه‌السّلام) با زنان بیرون رفت و سر امام حسین (علیه‌السّلام) را به کربلا باز گرداندند.»
• همچنین یزید بن ابی‌زیاد می‌گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد شتری را لشکریان ذبح کردند آتش از گوشتش زبانه می‌کشید.
بر اساس برخی گزارشات تاریخی، سرخی افق از روزی که حسین بن علی به شهادت رسید در افق دیده شد. به هر روی وقوع چنین رویدادهای شگفتی در روز عاشورا، از گزارش‌های مشهور در منابع شیعی و سنی است.


از دیگر حوادث عجیبی که در روز عاشورا و پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) گزارش شده است، بارش باران خون‌ از آسمان بوده است. در روایت صحیح السند و مشهور شیخ صدوق از ریان بن شبیب از امام رضا (علیه‌السّلام) می‌خوانیم: «... هنگامی که جدم حسین کشته شد، آسمان خون و خاک سرخ بارید... .» بنا بر روایت دیگری که شیخ صدوق به صورت مسند از طریق مفضل بن عمر نقـل کرده است، روزی امام حسن به برادرش امام حسین (علیه‌السّلام) نگریست و گریست، و درباره گریه اش فرمود: ... هیچ روزی همچون روز تو نیست‌ ای اباعبدالله، سی هزار نفر، در حالی که مدعی‌اند از امت جدمان محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستند و خود را به اسلام نسبت می‌دهنـد، برای کشتن تو و هتک حریمت و اسارت اهل و فرزندانت و غارت اموالـت همدست می‌شوند. در آن روز بنی امیه سزاوار لعنت (دوری از رحمت خـدا) خواهند شد و آسمان خاکستر و خون خواهد بارید و همه چیز، حتی حیوانات وحشی بیابان و ماهیان دریاها، بر تو خواهند گریست.
در روایتی از امام رضا (علیه‌السّلام) آمده است: «انَّهُ لَمّا قُتِلَ جَدِّیَ الحُسَینُ (علیه‌السّلام) امطَرَتِ السَّماءُ دَما و تُرابَا احمَرَ»؛ «چون جدّم حسین (علیه‌السّلام) شهید شد، از آسمان، خون و خاک سرخ بارید.»
در روایت به نسبت مفصلی که به صورت پیشگویی از میثم تمار نقل شده، او بر اساس اطلاعاتی که امیر مؤمنان علی به وی داده است، به جزئیات عجیبی از حادثه عاشـورا و پیامدهای شهادت امام حسین، و ازجمله به بارش خون و خاکستر، اشاره می‌کند. از آنجاکه در این روایت، بسیاری از حوادث شگفت پس از شهادت آن حضرت بیان شده است. این روایت را شیخ صدوق بـا سـندش از جبله مکیه و او از میثم تمار چنین نقل کرده است: به خدا قسم این امت، فرزند پیامبرش را در دهم محرم خواهد کشت و دشمنان خدا آن روز را روزی مبارک خواهند شمرد. این حادثه، قطعاً رخ خواهد داد و علم الهی به آن تعلق گرفته است و من آن را از مولایم امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) ـ پس از تعلیم الهی به او فرا گرفته‌ام. مـولایـم فـرمـود: همه چیز، حتی حیوانات وحشی بیابـان هـا و ماهیان دریاها و پرندگان آسمان، بر حسین خواهند گریست، و خورشید و ماه و ستارگان و زمین و مؤمنان، از انس و جن، و همه فرشتگان آسمانها و زمین‌ها و رضوان و مالک و حاملان عرش نیز بر او خواهند گریست، و آسمان خون و خاکستر خواهد بارید... ابن قولویه و ابن عساکر نیز در روایـت هـایی بـه بـارش خاک سرخ از آسمان اشاره کرده‌اند.
در روایت نضرة ازدیه نیز می‌خوانیم: «عَنْ نَضْرَةَ الْاَزْدِیَّةِ قَالَتْ: لَمَّا اَنْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ بن علی (علیهما‌السّلام) مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً فَاَصْبَحْتُ وَ کُلُّ شَیْ ءٍ لَنَا مَلْآنُ دَما»؛ «آنگاه که حسین کشته شد، از آسـمـان خـون باریدن گرفت و کوزه‌ها و سبوهایمان پر از خون شد.»
جعفر بن سلیمان، روایت کرده که خاله‌ام، ‌ام‌ سالم، گفت: هنگامی که امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید، بارانی همانند خون بر دیوارها و خانه‌ها می‌بارید. و گفت: به من خبر داند که همین باران خون، در خراسان، شام و کوفه نیز باریده است.
در روایت مسند شیخ طوسی از عمار بن ابی عمار نیز آمده است: «امطَرَتِ السَّماءُ یَومَ قُتِلَ الحُسَینُ (علیه‌السّلام) دَما عَبیطا»؛ «روز شهادت حسین (علیه‌السلام)، آسمان، خون تازه بارید.» در برخی منابع روایی نیز، از فردی به نام قرظة بن عبیدالله چنین نقل شده است: «در نیمه یک روز، آسمان باریدن گرفت و چون به دستار سفیدرنگی که زیر باران بود نگریستم، آن را به رنگ خون یافتم، و شترم به رودخانه رفت تا آب بنوشد؛ اما آب خونین شده بود. بعدها دریافتم که در آن روز، حسین کشته شده بود». ابن قولویه نیز از مردی از اهالی بیت المقدس نقل کرده است: «تا سه روز بر ما خون تازه می‌بارید.» و به گفته حماد بن سلمه: «در شـب هـای پـس از قتـل حـسین، بر مردم خون می‌بارید». در روایت مسند دولابی از ابراهیم نخعی نیز چنین می‌خوانیم: «هنگامی که امام حسین (علیه‌السّلام) کشته شد، آفاق آسمان سرخ شد؛ سپس آسمان شکافت و خون بارید». همچنین قاضی نعمان به نقل از زنی به نام ام سالم گفته است: «آن گاه که امام حسین بن علی (علیه‌السّلام) کشته شد، از آسمان بارانی همچون خون باریدن گرفت؛ به گونه‌ای که خانه‌ها و دیوارها سرخ رنگ شد و این رویداد به بصره و کوفه و شام و خراسان نیـز رسید؛ تا جایی که ما دیگر تردیدی در نزول عذاب نداشتیم».


از جمله حوادث عجیبی که پس از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) رخ داد، گریه آسمان و زمین بر مصیبت کربلا و شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) بود. در دسته‌ای از روایات منقول از شیعه و سنی آمده است که در طول تاریخ، آسمان و زمین، تنها بر دو تن گریسته‌اند: یحیی بن زکریا و حسین بن علی. این روایات را، به جز اهل بیت و اصحاب آنان، اهل سنت نیز نقل کرده‌اند. در روایات رسیده از اهل بیت، معمولاً به آیه ۲۹ سوره دخان اشاره شده است که مربوط به هلاکت فرعون و قوم اوست:(فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرين‌)؛ «پس نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین، و آنان از مهلت یافتگان نبودند». در ادامه این دسته روایات آمده است که در طول تاریخ، آسمان و زمین، تنها بر دو تن گریسته‌اند: یحیی بن زکریا و حسین بن علی.
در منابع اهل سنت نیز روایات بسیاری درباره گریه عناصر طبیعت بر شهادت‌ امـام حسین، به چشم می‌خورد که برای نمونه، سخن سیوطی را در این باره نقل می‌کنیم. وی با اشاره‌ای گذرا به ماجرای شهادت امام حسین می‌گوید: «دل تحمل ذکر این داستان را به شکل مفصل ندارد»؛ و سپس حوادث پس از شهادت را چنین گزارش می‌کند: آن گاه که حسین (علیه‌السّلام) به قتل رسید، نور خورشید تا هفت روز بر روی دیوارها، همچون ملحفه‌های رنگین بود، و ستارگان به یکدیگر برخورد می‌کردند. قتـل حسین (علیه‌السّلام) در روز عاشورا رخ داد و در این روز خورشید کسوف کرد. آفـاق آسمان تا شش ماه پس از قتل او سرخ رنگ بود، و این سرخی پس از آن روز نیز، همچنان در آسمان دیده می‌شود؛ در حالی که پیش از قتل حسین (علیه‌السّلام) چنین چیزی در آسمان دیده نمی‌شد.
«عن ابن سیرین قال لم تبک السماء علی احد بعد یحیی بن زکریا الا علی الحسین بن علی»؛ «آسمان برای هیچ کسی جز یحیی بن زکریا و حسین بن علی (علیهم‌السّلام) گریه نکرده است.» جعفر بن محمد بن قولویه قمی (محدث بزرگ شیعه در قرن چهارم)، در باب بیست و هشت کتـاب کامل الزیارات، با عنوان «بکاء السماء والارض علی قتل الحسین (علیه‌السّلام) و یحیـی بـن زکریا» بیست و هفت روایت در این باره آورده است. در این کتاب باب‌های دیگری نیز با عنوان‌های «بکـاء جمیع ما خلق الله علی الحسین» با نه روایت، و «بکاء الملائکة علی الحسین» با بیست روایت، و «نوح الجن علی الحسین (علیه‌السّلام)» با ده روایت به چشم می‌خورد. در دومین روایت باب بیست و هشت که به طور مسند از ابراهیم نخعی نقل شده، آمده است که روزی امیر مؤمنان علی وارد مسجد شد و در گوشه‌ای نشست و اصحابش نیز گرد او حلقه زدند. در این هنگام، فرزندش حسین وارد مسجد شد و نزد پدر رفت. امیر مؤمنان، در حالی که دست مبارکش را بر سر فرزندش نهاده بود، فرمود: «فرزندم! خداوند در قرآن کریم اقوامی را سرزنش کرده و درباره آنها فرموده است: (فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرين‌)؛ «اما به خداوند سوگند تو را خواهند کشت، و آسمان و زمین بر تو خواهند گریست».
امام صادق (علیه‌السّلام) نیز در روایت مفصلی خطاب به زراره فرموده است: «ای زراره، آسمان چهل روز با خون بر حسین (علیه‌السّلام) گریست، و زمین چهل روز با سیاهی گریست، و خورشید چهل روز، با کسوف و سرخی گریست، و همانا کوه‌ها پاره پاره شده و از هـم فروپاشیدند و دریاها متلاطم شد، و فرشتگان چهل روز بر حسین گریستند...» .
در روایت دیگری از امام صادق (علیه‌السّلام) می‌خوانیم: «پس از شهادت امام حسین آسمانهای هفت گانه و زمین‌های هفت گانه و آنچه در آنها و بین آنهاست، و آنچه از مخلوقات الهی که در بهشت و دوزخ قرار دارند، و آنچـه دیـده مـی شـود و آنچه دیده نمی‌شود، همگی بر ابی عبدالله (علیه‌السّلام) گریستند، به جز سه چیز که بر آن حضرت نگریستند...» . آن حضرت سپس در پاسخ راوی، آن سه چیز را بصره و دمشق و خاندان عثمان بن عفان معرفی فرمود. گریه آسمانها و زمین‌های هفت گانه بر شهادت امام حسین (علیه‌السّلام)، در روایت معـروف ابن شبیب از امام رضا نیز به چشم می‌خورد.
بنا بر روایت دیگری که شیخ صدوق به صورت مسند از طریق مفضل بن عمر نقـل کرده است، روزی امام حسن به برادرش امام حسین (علیه‌السّلام) نگریست و گریست، و درباره گریه اش فرمود: ... هیچ روزی همچون روز تو نیست‌ ای اباعبدالله، سی هزار نفر، در حالی که مدعی‌اند از امت جدمان محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هستند و خود را به اسلام نسبت می‌دهنـد، برای کشتن تو و هتک حریمت و اسارت اهل و فرزندانت و غارت اموالـت همدست می‌شوند. در آن روز بنی امیه سزاوار لعنت (دوری از رحمت خـدا) خواهند شد و آسمان خاکستر و خون خواهد بارید و همه چیز، حتی حیوانات وحشی بیابان و ماهیان دریاها، بر تو خواهند گریست.
در روایات متعددی گزارشاتی مبنی بر باریدن خون از آسمان آمده است. در روایت نضرة ازدیه می‌خوانیم: «عَنْ نَضْرَةَ الْاَزْدِیَّةِ قَالَتْ: لَمَّا اَنْ قُتِلَ الْحُسَیْنُ بن علی (علیهما‌السّلام) مَطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً فَاَصْبَحْتُ وَ کُلُّ شَیْ ءٍ لَنَا مَلْآنُ دَما»؛ «آنگاه که حسین کشته شد، از آسـمـان خـون باریدن گرفت و کوزه‌ها و سبوهایمان پر از خون شد.»
جعفر بن سلیمان، روایت کرده که خاله‌ام، ‌ام‌ سالم، گفت: هنگامی که امام حسین (علیه‌السّلام) به شهادت رسید، بارانی همانند خون بر دیوارها و خانه‌ها می‌بارید. و گفت: به من خبر داند که همین باران خون، در خراسان، شام و کوفه نیز باریده است.
در روایت مسند شیخ طوسی از عمار بن ابی عمار نیز آمده است: «روزی که حسین (علیه‌السّلام) کشته شد، آسمان خون تازه بارید». در برخی منابع روایی نیز، از فردی به نام قرظة بن عبیدالله چنین نقل شده است: «در نیمه یک روز، آسمان باریدن گرفت و چون به دستار سفیدرنگی که زیر باران بود نگریستم، آن را به رنگ خون یافتم، و شترم به رودخانه رفت تا آب بنوشد؛ اما آب خونین شده بود. بعدها دریافتم که در آن روز، حسین کشته شده بود». ابن قولویه نیز از مردی از اهالی بیت المقدس نقل کرده است: «تا سه روز بر ما خون تازه می‌بارید.» و به گفته حماد بن سلمه: «در شـب هـای پـس از قتـل حـسین، بر مردم خون می‌بارید». در روایت مسند دولابی از ابراهیم نخعی نیز چنین می‌خوانیم: «هنگامی که امام حسین (علیه‌السّلام) کشته شد، آفاق آسمان سرخ شد؛ سپس آسمان شکافت و خون بارید». همچنین قاضی نعمان به نقل از زنی به نام ام سالم گفته است: «آن گاه که امام حسین بن علی (علیه‌السّلام) کشته شد، از آسمان بارانی همچون خون باریدن گرفت؛ به گونه‌ای که خانه‌ها و دیوارها سرخ رنگ شد و این رویداد به بصره و کوفه و شام و خراسان نیـز رسید؛ تا جایی که ما دیگر تردیدی در نزول عذاب نداشتیم».
در روایت دیگری شیخ صدوق از میثم تمار چنین نقل کرده است: به خدا قسم این امت، فرزند پیامبرش را در دهم محرم خواهد کشت و دشمنان خدا آن روز را روزی مبارک خواهند شمرد. این حادثه، قطعاً رخ خواهد داد و علم الهی به آن تعلق گرفته است و من آن را از مولایم امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) ـ پس از تعلیم الهی به او فرا گرفته‌ام. مـولایـم فـرمـود: همه چیز، حتی حیوانات وحشی بیابـان هـا و ماهیان دریاها و پرندگان آسمان، بر حسین خواهند گریست، و خورشید و ماه و ستارگان و زمین و مؤمنان، از انس و جن، و همه فرشتگان آسمانها و زمین‌ها و رضوان و مالک و حاملان عرش نیز بر او خواهند گریست، و آسمان خون و خاکستر خواهد بارید...
امام باقر در روایتی، پس از اشاره به آیه (لَمْ نَجْعَلْ لَهُ مِنْ قَبْلُ سَمِيًّا) و اینکه حضرت یحیی و امام حسین پیش از خود، همنامی نداشته‌اند، فرمود: «آسمان و خورشید، چهل روز بر آن دو گریست، و گریه آنها به این صورت بود که خورشید، هنگام طلوع و غروب، سرخ رنگ می‌شد». در روایت فاطمه بنت علی نیز می‌خوانیم: «... نور خورشید بر روی دیوارها به رنگ سرخ، همچون ملحفه‌های رنگین، مشاهده می‌شد، و وضع بدین گونه بود تا زمانی که علی بن الحسین (علیه‌السّلام) به همراه زنان از شـام خـارج، و سـر‌ امـام حسین به کربلا بازگردانده شد».


۱. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳.    
۲. عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۳. ابن حجر، احمد، تلخیص الحبیر، ج۲، ص۱۹۰.    
۴. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۳، ص۳۳۷.    
۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۶.    
۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۷.    
۷. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۶.    
۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۷.    
۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۸.    
۱۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۹.    
۱۱. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۳، ص۴۶۸.    
۱۲. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳.    
۱۳. عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۱۴. ابن حجر، احمد، تلخیص الحبیر، ج۲، ص۱۹۰.    
۱۵. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۳، ص۳۳۷.    
۱۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۵۵، ص۱۵۳.    
۱۷. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۸.    
۱۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۹.    
۱۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۸.    
۲۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۹.    
۲۱. ابن عساکر، علی بن حسن، ترجمة الامام الحسین (علیه‌السّلام) من تاریخ مدینة دمشق، ص۳۵۶.    
۲۲. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص٢٦٨.    
۲۳. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۲۴. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۲ - ۴۳۳.    
۲۵. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۲۶. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۲۷. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۴، ص۲۲۷.    
۲۸. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۲.    
۲۹. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۳۰. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۳۱. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۷.    
۳۲. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۸.    
۳۳. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۴۹.    
۳۴. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۵۶.    
۳۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۵۷.    
۳۶. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۵۸.    
۳۷. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۵۹.    
۳۸. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۵۶.    
۳۹. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۵۷.    
۴۰. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۵۸.    
۴۱. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۵۹.    
۴۲. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۴ - ۴۳۵.    
۴۳. ابن‌ حجر، احمد، تهذیب التهذیب، ج۲، ص۳۵۴.    
۴۴. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۴۵. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۴۶. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۳۰.    
۴۷. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۴۸. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۵.    
۴۹. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۵۰. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۳، ص١١٤.    
۵۱. ابن حجر هیتمی، احمد، الصواعق المحرقة، ج۲، ص۵۶۹.    
۵۲. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص٢٦٨.    
۵۳. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۷۷-۱۷۸.    
۵۴. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۶۰.    
۵۵. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه امام حسین (علیه‌السلام) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، ج۷، ص۳۶۱.    
۵۶. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۸۹-۱۹۰.    
۵۷. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۲۲۸.    
۵۸. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۹۵.    
۵۹. ابن عساکر، علی بن حسن، ترجمة الامام الحسین (علیه‌السّلام) من تاریخ مدینة دمشق، ص۳۵۴.    
۶۰. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳.    
۶۱. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۶۲. ابن‌حبان، محمد، الثقات، ج۵، ص۴۸۷.    
۶۳. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۷ - ۲۲۸.    
۶۴. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۵۴.    
۶۵. رازی، ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۴، ص٢١٦.    
۶۶. ابن حبان، محمد، الثقات، ج۴، ص۳۲۹.    
۶۷. ابن بطریق، یحیی بن حسن، العمدة، ص٤٠٥.    
۶۸. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۸۲.    
۶۹. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ج۳، ص۲۰.    
۷۰. بخاری، اسماعیل بن ابراهیم، التاریخ الکبیر، ج۴، ص۱۲۹.    
۷۱. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳ - ۴۳۴.    
۷۲. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۷۳. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۶.    
۷۴. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۸-۲۲۹.    
۷۵. طوسی، محمد بن علی، الامالی، ص۳۳۰.    
۷۶. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص٢١٥، ح٣٨.    
۷۷. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۴، ص۷۹، ح۲.    
۷۸. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۶۶.    
۷۹. دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة النبویة، ص۱۳۵.    
۸۰. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۶۶.    
۸۱. دخان/سوره۴۴، آیه۲۹.    
۸۲. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۹۳.    
۸۳. سیوطی، جلال الدین، تاریخ الخلفاء، ص۱۵۷.    
۸۴. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۸۵. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۵ - ۲۲۶.    
۸۶. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، ص۹۳.    
۸۷. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ٢٦، ص۸۲.    
۸۸. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۷، ص۸۷.    
۸۹. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۹، ص۹۹.    
۹۰. دخان/سوره۴۴، آیه۲۹.    
۹۱. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۸، ص۹۳، ح۲.    
۹۲. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۸، ص۹۵، ح۸.    
۹۳. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ٢٦، ص۸۳، ح۵.    
۹۴. صدوق، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص٢٦٨.    
۹۵. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۷۷-۱۷۸.    
۹۶. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳.    
۹۷. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۹۸. ابن‌حبان، محمد، الثقات، ج۵، ص۴۸۷.    
۹۹. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۷ - ۲۲۸.    
۱۰۰. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، ج۴، ص۵۴.    
۱۰۱. رازی، ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۴، ص٢١٦.    
۱۰۲. ابن حبان، محمد، الثقات، ج۴، ص۳۲۹.    
۱۰۳. ابن بطریق، یحیی بن حسن، العمدة، ص٤٠٥.    
۱۰۴. حلی، ابن نما، مثیر الاحزان، ص۸۲.    
۱۰۵. قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، ج۳، ص۲۰.    
۱۰۶. بخاری، اسماعیل بن ابراهیم، التاریخ الکبیر، ج۴، ص۱۲۹.    
۱۰۷. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۳۳ - ۴۳۴.    
۱۰۸. ذهبی، شمس الدین، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۳۶۷.    
۱۰۹. ذهبی، شمس الدین، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۶.    
۱۱۰. ابن‌ عساکر، علی بن حسن، تاریخ دمشق، ج۱۴، ص۲۲۸-۲۲۹.    
۱۱۱. طوسی، محمد بن علی، الامالی، ص۳۳۰.    
۱۱۲. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص٢١٥، ح٣٨.    
۱۱۳. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، باب ۲۴، ص۷۹، ح۲.    
۱۱۴. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۶۶.    
۱۱۵. دولابی، محمد بن احمد، الذریة الطاهرة النبویة، ص۱۳۵.    
۱۱۶. تمیمی مغربی، نعمان بن محمد، شرح الاخبار، ج۳، ص۱۶۶.    
۱۱۷. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۱۸۹-۱۹۰.    
۱۱۸. صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، ج۱، ص۲۲۸.    
۱۱۹. مریم/سوره۱۹، آیه۷.    
۱۲۰. راوندی، قطب الدین، قصص الانبیاء، ص۲۲۰.    
۱۲۱. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۲۳۱-۲۳۲.    



• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۱۸۸-۱۸۹.






جعبه ابزار