• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تعداد فرزندان عبدالمطلب در یوم‌الدار

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از احادیثی که به حد تواتر از شیعه و سنی روایت شده و از مهم‌ترین دلایل اثبات ولایت امیرالمومنین (علیه‌السّلام) به‌شمار می‌آید، حدیث یوم الدار است. رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، خویشان و نزدیکان خود از فرزندان عبدالمطلب را که در آن روز حدوداً چهل نفر بودند، در خانه خود جمع و رسالت خود را به همراه خلافت امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) به آن‌ها اعلام کرد.
برخی از مخالفین؛ از جمله ابن تیمیه حرّانی اشکال کرده‌اند که این روایت، جعلی و موضوع است؛ زیرا فرزندان عبدالمطلب در آن روز به چهل نفر نمی‌رسید؛ بلکه از ۱۷ نفر تجاوز نمی‌کرد. در ادامه به این شبهه پاسخ خواهیم داد.



۱. اساسی‌ترین پاسخ این است که اگر چه روایاتی در اثبات چهل نفر بودن وجود دارد اما تعداد افراد حاضر در خانه حضرت هیچ دخالتی در اصل موضوع ندارد.
۲. ابن تیمیه می‌گوید: «این روایت از روایات کذب بوده و لذا در هیچ کتاب معتبر روائی نیامده».
ان بنی عبدالمطلب لم یبلغوا اربعین رجلا حین نزلت هذه الآیة... هذا الحدیث کذب عند اهل المعرفة بالحدیث... ولهذا لم یروه احد منهم فی الکتب التی یرجع الیها فی المنقولات.
۳. با ذکر بعضی از منابع روائی معتبر اهل‌سنّت همچون: «مسند احمد حنبل» که حدیث انذار را نقل کرده‌اند، عدم صحت ادعای ابن تیمیه ثابت می‌گردد.
... ففعلت ما امرنی به، ثمّ دعوتهم له و هم یومئذ اربعون رجلاً یزیدون رجلاً او ینقصونه، فیهم اعمامه ابو طالب وحمزة والعباس وابو لهب...
۴. تصحیح سند روایت یوم الدار.
الف: ابن جریر طبری طبق نقل متقی هندی در کنز العمال.
ب: هیثمی در مجمع الزوائد.


اصل این شبهه از ابن تیمیه مطرح گردیده است، او در کتاب خود برای ردّ حدیث یوم الدار که به حدّ تواتر رسیده است می‌گوید:
ان بنی عبدالمطلب لم یبلغوا اربعین رجلا حین نزلت هذه الآیة.
فرزندان عبدالمطلب به هنگام نزول این آیه (انذر عشیرتک الاقربین) هرگز به چهل نفر نرسیدند (پس این که می‌گویند رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چهل نفر از عبدالمطلب را در خانه خود جمع کرد دروغ است پس اصل حدیث یوم الانذار دروغ است).
پاسخ اساسی به این شبهه ابن تیمیه که تعداد فرزندان عبدالمطلب چهل نفر نبودند این است که:
اگر چه روایاتی صحیح و معتبر در متون اهل‌سنّت مبنی بر چهل نفر بودن آنها وجود دارد که در ذیل خواهد آمد و نیز در بعضی از روایات به حدود چهل نفر و یا سی نفر اشاره شده است که در حقیقت این‌ها همه می‌رساند که تعداد افراد در اصل موضوع هیچ نقشی ندارد و اهمیّت مطلب در تعداد افراد حاضر در مجلس نیست؛ بلکه نکته اساسی در اصل وقوع این ماجرا در خانه حضرت با حضور جمع کثیری از فرزندان عبدالمطلب و معرفی حضرت علی (علیه‌السّلام) به عنوان خلیفه و وزیر و جانشین خود می‌باشد؛ حال خواه تعداد چهل نفر باشد یا سی نفر و یا کمتر و یا بیشتر!
امّا «ابن تیمیه» در حقیقت تلاش نموده است تا نوری را که خداوند سبحان برافروخته را خاموش نماید؛ غافل از این که خود فرموده است: «یُریدُونَ لِیطفِئوُا نُورَ اللهِ بِاَفواهِهِم وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکاَفِروُنَ؛»
از این‌رو، گاهی با ایجاد شبهه در سند و گاهی در دلالت و متن در صدد بر آمده تا اصل وقوع یکی از مسلّم‌ترین مطالب تاریخی که پس از نزول آیه شریفه «وَ اَنْذِرْ عَشیرَتِکَ الْاَقْرَبینَ؛ » اتفاق افتاد را انکار نماید؛ لذا در کتاب خود پیرامون این حدیث متواتر و قطعی الصدور نزد شیعه و سنّی می‌گوید:
هذا الحدیث کذب عند اهل المعرفة بالحدیث، فما من عالم یعرف الحدیث الا وهو یعلم انه کذب موضوع، ولهذا لم یروه احد منهم فی الکتب التی یرجع الیها فی المنقولات، لان ادنی من له معرفة بالحدیث یعلم ان هذا کذب...
این حدیث نزد اهل معرفت به احادیث، کذب محسوب می‌گردد و کسی نیست که اطّلاع و آگاهی به علم حدیث داشته باشد؛ مگر این‌که به کذب و دروغ بودن این حدیث علم و یقین پیدا کند؛ از این‌رو هیچ‌یک از آن‌ها این روایت را در منابع روائی نقل نکرده است....


همین‌جا لازم است اشاره کنیم که این روایت را احمد بن حنبل در مسند خویش
[۱۰] احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۱۱۱.
آورده و هیثمی بعد از نقل این روایت می‌گوید:
رواه احمد، ورجاله ثقات.
و نسائی در خصائص
[۱۲] نسائی، احمد بن علی، خصائص، ص۱۳۳، حدیث ۶۶.
این روایت را آورده است.
همچنین بزّار، طبرانی در الاوسط آن را به اختصار و ابن اسحاق، طبری، طحاوی، ابن ابی حاتم، ابن مردویه، ابی نعیم، ضیاءالدین مقدسی و بسیاری دیگر این روایت را با سند صحیح ذکر کرده‌اند.
آیا فرزندان عبد المطلب به چهل نفر نمی‌رسیدند؟ رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در اولین روزهای علنی کردن بعثت خویش حدود چهل نفر (اگرچه در بعضی از نصوص سی نفر و یا مقداری کمتر و بیشتر گفته‌اند) از فرزندان عبدالمطلب را فرا خواند و با آشکار نمودن دعوت خویش شخصی را به‌عنوان برادر و وزیر و وصی خود تعیین نمود تا به‌عنوان خلیفه و جانشین خود معرفی نماید؛ امّا هر بار که حضرت این اعلام همکاری را بیان نمودند هیچ‌کس جز علی بن ابی طالب (علیهما‌السّلام) این دعوت را اجابت نکرد.
ابن تیمیه، با مطرح کردن این شبهه که تعداد فرزندان عبد المطلب در آن روز به چهل نفر نمی‌رسیدند، خواسته است که اصل روایت را از این طریق زیر سؤال ببرد.
حال در این‌جا به برخی از اسناد و متون تاریخی اهل‌سنّت که هم بر اصل وقوع این واقعه و هم بر چهل نفر بودن افراد شرکت کننده در این مجلس دلالت دارد، اشاره می‌کنیم.


طبری در تاریخ خود به نقل از امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) می‌نویسد:
عن علی بن ابی طالب قال: «لمّا نزلت هذه الآیة علی رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): (و انذر عشیرتک الاقربین) دعانی رسول اللّه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فقال: یا علی، انّ اللّه امرنی ان انذر عشیرتی الاقربین... اجمع لی بنی عبد المطلب حتّی اکلّمهم وابلّغهم ما امرت به.
ففعلت ما امرنی به، ثمّ دعوتهم له و هم یومئذ اربعون رجلاً یزیدون رجلاً او ینقصونه، فیهم اعمامه ابو طالب وحمزة والعباس وابو لهب...
[۲۰] حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل، ج۱ ص۴۲۰-۴۲۱.

چون این آیه شریفه نازل گردید که «و انذر عشیرتک الاقربین» (ای رسول ما! نزدیکان و اقوام خود را انذار نما) رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مرا فرا خواند و فرمود: یا علی! خداوند به من امر فرموده است تا نزدیکان و اقوام خود را انذار نموده (به دین اسلام دعوت نمایم) ... برو و فرزندان عبدالمطلب را برایم دعوت نما تا با آنها صحبت نموده و ماموریت خود را به آنان ابلاغ نمایم.
من نیز آنچه را که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) امر فرموده بود را انجام داده و آنان را برای حضرت دعوت نمودم و در آن روز تعداد آنان چهل نفر مقداری کمتر و یا زیادتر بودند که در بین آنان عمو‌های رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ابوطالب و حمزه و عباس و ابولهب نیز بودند...


جمعی از بزرگان علمای اهل‌سنت که در ذیل اسامی آنها می‌آید، سند روایت یوم الدار را تصحیح نموده‌اند:
۱. ابن جریر طبری طبق نقل متقی هندی در کنز العمال.
۲. هیثمی در مجمع الزوائد.
۳. ابوجعفر اسکافی.
۴. حاکم نیشابوری در مستدرک الصحیحین
[۲۹] حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، مستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۳۲.

۵. ذهبی در تلخیص المستدرک، در حدیثی طولانی.
۶. شهاب‌الدین خفاجی در شرحش بر کتاب الشفاء از قاضی عیاض.
۷. خفاجی در نسیم الریاض.
[۳۰] خفاجی، احمد بن محمد، نسیم الریاض، ج۳، ص۳۵.

۸. نقل این روایت (یوم الدار) در کتاب «المختاره» از ضیاءالدین مقدسی که او خود را ملزم می‌دانسته که در کتابش روایتی را نقل نکند؛ مگر آن که از حیث سند صحیح و معتبر باشد گواه دیگری بر صحت و غیر قابل خدشه بودن سند این روایت می‌باشد. کما این‌که بر این‌مطلب گروهی شهادت داده‌اند از جمله: عبدالله بن صدیق مغربی در کتاب رد اعتبار الجامع الصغیر.
[۳۱] مغربی، عبدالله بن صدیق، رد اعتبار الجامع الصغیر، ص۴۲.



۱. ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم‌، منهاج السنة، ج۷، ص۳۰۴.    
۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۲، ص۶۲-۶۳.    
۳. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۶۰.    
۴. متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال، ج۱۳، ص۱۲۸، رقم ۳۶۴۰۸.    
۵. هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، ج۸ ص۳۰۲.    
۶. ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم‌، منهاج السنة، ج۷، ص۳۰۴.    
۷. صف/سوره۶۱، آیه۸.    
۸. شعراء/سوره۲۶، آیه۲۱۴.    
۹. ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم‌، منهاج السنة، ج۷، ص۳۰۲.    
۱۰. احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۱۱۱.
۱۱. هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، ج۸، ص۳۰۲.    
۱۲. نسائی، احمد بن علی، خصائص، ص۱۳۳، حدیث ۶۶.
۱۳. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۲، ص۶۲.    
۱۴. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۶۲.    
۱۵. ابن کثیر، اسماعیل‌ بن‌ عمر، البدایة و النهایة، ج۳، ص۵۳.    
۱۶. ابن کثیر، اسماعیل‌ بن‌ عمر، تفسیر ابن کثیر، ج۳ ص۳۶۳.    
۱۷. ابن عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۴۲، ص۴۸.    
۱۸. ثعلبی، احمد بن محمد، الکشف و البیان المعروف بتفسیر الثعلبی، ج۷ ص۱۸۳.    
۱۹. حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل، ج۱ ص۵۴۳.    
۲۰. حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل، ج۱ ص۴۲۰-۴۲۱.
۲۱. حسکانی، عبید الله بن احمد، شواهد التنزیل، ج۱ ص۴۸۶.    
۲۲. متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال، ج۱۳ ص۱۳۱، رقم ۳۶۴۱۹.    
۲۳. طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الاوسط، ج۲، ص۲۷۶.    
۲۴. سیوطی، جلال‌الدّین بن ابی‌بکر، الدر المنثور، ج۶، ص۳۲۸.    
۲۵. متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال، ج۱۳، ص۱۲۸، رقم ۳۶۴۰۸.    
۲۶. متقی هندی، علی بن حسام، کنز العمال، ج۱۳، ص۱۲۸، رقم ۳۶۴۰۸.    
۲۷. هیثمی، علی بن ابی بکر، مجمع الزوائد، ج۸، ص۳۰۲.    
۲۸. ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن‌ هبةالله‌، شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص۲۱۰.    
۲۹. حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، مستدرک الصحیحین، ج۳، ص۱۳۲.
۳۰. خفاجی، احمد بن محمد، نسیم الریاض، ج۳، ص۳۵.
۳۱. مغربی، عبدالله بن صدیق، رد اعتبار الجامع الصغیر، ص۴۲.



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «آیا در قضیه یوم الدار، فرزندان عبد المطلب از ۱۷ نفر تجاوز می کرد؟».    






جعبه ابزار