• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تطنجیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تُطُنْجیّه، عنوان خطبه‌ای منسوب به حضرت علی (ع) که از حیث تاریخ اندیشه‌های غیررسمی در میان امامیه، درخور اهمیت است.



این نام برگرفته از واژۀ «التطنج» است که بارها به صورت مفرد و مثنی در متن خطبه به کار رفته است، هیچ‌یک از منابع چگونگی تلفظ نام را به دست نداده‌اند، به تناسب کاربردها، واژه ارتباطی با مادۀ عربی «طنج» و ثلاثی مزید «تَطَنُّج» به معنای تفنن و دست یازیدن به فنون گوناگون ندارد.
سیدکاظم رشتی دربارۀ وجه نام‌گذاری خطبه به تطنجیه، برآن است که این نام به لحاظ اشتمال خطبه بر «اَکوار» و «اَدوار» وجود است که در دو کره منحصرند؛ وی سپس به وصف این دو کره پرداخته است که از نظر او همان دو «تطنج» عالم وجودند
[۲] سیدکاظم رشتی، ص۷.
، وی بسیاری از دیدگاه‌های مذهبی خاص خود را بر مبنای تقابل دو تطنج نهاده است که به قول او سرچشمۀ واحد دارند و مجمع آن‌ها بحر محیط است.
[۳] سیدکاظم رشتی، ص۸-۹
[۴] سیدکاظم رشتی، ۱۸‌.



معنای دیگری نیز در عربی یا جز آن شناخته نشده است، در متن خطبه، تطنج به معنای خلیجی از آب تفسیر شده است
[۵] «الخطبة...»، ۱۶۷.
، عبارتی از برسی حاکی از آن است که پیش از وی نیز این خطبه مورد توجه بوده است، وی یادآور می‌شود که پیشینیانش، تطنجین را در این خطبه، به « دنیا و آخرت » تفسیر کرده‌اند.
[۶] حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۲۲، با تعبیر قال المفسرون.



کهن‌ترین اشاره به این خطبه، نقل حکایت پایانی خطبه است که هبةالله موسوی در ۷۰۳ق/۱۳۰۴م در المجموع الرائق، جای داده است
[۷] موسوی، المجموع الرائق، ج۱، ص۴۵۲.
، تنها نقل کهن از این خطبه در ضمن مشارق انوارالیقین حافظ رجب برسی آمده است،
[۸] حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۶۶-۱۷۰.
، موسوی توضیحی دربارۀ خطبه نیفزوده است.


برسی بی‌آنکه سندی یا حتی یادی از راوی خطبه آورد، تصریح نموده که ایراد خطبه در جایی میان کوفه و مدینه بوده است
[۹] موسوی، المجموع الرائق، ص۱۶۶.
و این‌که جابر (ظاهراً جابربن عبدالله انصاری ) در طی خطبه مخاطب خاص حضرت بوده، و پس از پایان خطبه، از حضرت پرسشی کرده است
[۱۰] حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۶۸ .
[۱۱] حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۷۰.

در متن خطبه با اشاراتی، زمان خطبه به اندکی پس از جنگ صفین بازگردانده شده، و در آن از انتقام کشتگان صفین چون عماربن یاسر و اویس قرنی سخن به میان آمده است
[۱۲] «الخطبة»، ۱۶۸.
؛شخصیتی که به نام ابن صویرمه در اثنای خطبه برخاسته، و گفته‌های حضرت را تأیید کرده است
[۱۳] «الخطبة»، ۱۶۸
، شخصیتی قابل شناسایی در شمار اصحاب حضرت نیست.


آقابزرگ طهرانی این گمان را مطرح کرده که خطبۀ تطنجیه، همان خطبۀ اقالیم مورد اشارۀ ابن شهر آشوب در کتاب مناقب است
[۱۴] آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۷، ص۱۹۹.
[۱۵] آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۷، ص۲۰۱-۲۰۲.
[۱۶] ابن شهر آشوب، مناقب، ج۲، ص۴۷.
، اما مضامین مورد اشاره در مناقب به نقل خطبۀ اقالیم، غالباً در خطبۀ تطنجیه دیده نمی‌شوند
[۱۷] پاکتچی، ص۲۹
، خلطی نیز میان خطبۀ تطنجیه و خطبۀ فخار (افتخار) در گزارش برسی رخ داده است.
[۱۸] خلطی، ص۱۲۲
[۱۹] پاکتچی، ص۲۶-۲۷



آغاز خطبه با بخش «خلق عالم» از خطبۀ نخست نهج‌البلاغه قرابت بسیاری دارد؛ بیشتر تعبیرات با جمله‌بندی دیگری، کاملاً متأثر از آیات قرآنی است و بر باورهای رسمی تکیه دارد، سخن از « طلسم » حلقۀ ارتباط میان بخش آغازین خطبه و مباحث رازآلود بدنۀ خطبه است
[۲۰] «الخطبة»، ۱۶۶.
، و از آن پس، با ورود به بحث از «تطنجین»، خطبه ویژگی منحصر خود را می‌یابد.
مضمون اصلی خطبه، گسترۀ دانش حضرت علی (ع) است و به‌خصوص به دانایی برتر آن حضرت نسبت به کائنات و نسبت به رخدادهای گذشته و آینده تکیه دارد، به همین مناسبت، مضامین گسترده‌ای در کیهان‌شناسی و کیهان‌زایی، اخبار گذشتگان و وقایع مربوط به آخرالزمان آمده است.


این خطبه را باید در کنار خطبه‌هایی مشابه مانند خطبةالبیان، خطبۀ افتخار، خطبه لؤلؤه و خطبۀ اقالیم قرار داد که همگی در طیفی از مضامین، بیش و کم به آنچه در سده‌های ۳-۵ ق، اندیشه‌های غالیانه دانسته می‌شده، ارتباط دارند
[۲۱] پاکتچی، ص۲۶-۳۰.

در خطبۀ تطنجیه، برخی عبارات چون «منم آن‌که ادریس را به جایگاهی برین برآورد»
[۲۲] «الخطبة»، ۱۶۸.
در مقایسه با آیۀ ۵۷ سوره مریم، یا تعبیر «منم اول، منم آخر، منم ظاهر و منم باطن»
[۲۴] «الخطبة»، ۱۶۸.
در مقایسه با آیۀ ۳ سوره حدید و نسبت دادن هلاک امم پیشین به خود
[۲۶] «الخطبة»، ۱۶۷.
در مقایسه با آیات متعدد قرآنی، نشان می‌دهد که دست کم طیفی از عبارات این خطبه، مرتبط با اندیشه‌های غالیانه بوده است.
تصویر ارائه شده در برخی از عبارات خطبه از آفرینش، مانند این عبارت که «منم سازندۀ اقالیم به امر دانای خردمند، منم کلمه‌ای که امور بدان انجام پذیرد و دهرها بگذرند...»
[۲۷] الخطبة»، ۱۶۹.
، قابل مقایسه با اندیشۀ « صانع » در رتبهای پس از خدای متعال نزد غنوصیان، و رابطی میان اندیشۀ غنوصی صانع، با اندیشۀ مسیحی کلمه ( لوگوس ۱) می‌تواند بود.
تعبیرهایی مانند آنکه «منم صاحب ازلیت اول»
[۲۸] الخطبة»، ۱۶۸.
و در سخن از رابطۀ خود با پیامبر (ص)، تعبیر اینکه «او دانش خود را به من آموخت و من دانش خود را به او آموختم»
[۲۹] الخطبة»، ۱۶۷.
، در نقاط اوج خطبه دیده می‌شود، با این وصف، در پایان خطبه، این تعبیر که «علی نور مخلوق و عبد مرزوق است»
[۳۰] الخطبة»، ۱۷۰.
، با التفات از ضمیر متکلم به ذکر نام خود، بار دیگر درصدد تأکید برآن است که برداشت الوهیت در ذهن شنونده یا خواننده، زدوده شود.
رازگرایی، بر بدنۀ اصلی خطبه حاکم است و کاربرد تعبیرهای نامأنوس مانند منم طیرثا، منم جانبوثا، منم بارحلون و منم علیوثوثا
[۳۱] الخطبة»، ۱۶۹.
که به واژه‌هایی سریانی می‌ماند، نامیدن درکه‌ای در قعر جهنم به «عمقیوس»
[۳۲] الخطبة»، ۱۶۹.
و استفاده از تعبیر کلیدی، اما دشوار فهم «تطنج»
[۳۳] الخطبة»، ۱۶۶-۱۶۷.
نمودی از این رازگرایی است، تعبیر «طلوع بهرام و کیوان»
[۳۴] الخطبة»، ۱۶۹.
با نام‌های فارسی این دو ستاره و نه نام عربی، از ویژگ‌ی‌های قابل توجه در زبان خطبه است.
تعبیر «هفت جزیره» برای تقسیمات زمین در این خطبه
[۳۵] الخطبة»، ۱۶۹
موجب می‌شود که این خطبه در شمار نادر نمونه‌هایی در فرهنگ اسلامی قرار گیرد که به گونه‌ای به اندیشۀ هندی «هفت جزیره» (سپته دویپه۲) ناظر بوده است.
[۳۶] بیرونی، ص۱۹۱-۲۱۲.
[۳۷] پاکتچی، ص۲۰.

دشوار است بتوان ارتباط مستقیمی میان آموزه‌های این خطبه با افکار اسماعیلیه جست‌وجو کرد، اما باید توجه داشت که آموزه‌هایی چون استفاده از تعبیر «جزایر» برای تقسیمات زمین، بحث از «دَور و کَور»
[۳۸] «الخطبة»، ۱۶۸.
و برخی مضامین مربوط به کیهان‌زایی با اندیشه‌های آنان پیوند دارد.
به هر روی، برسی گمان داشته است که خوانندۀ خطبه، نسبت به مضامین‌آن سوءظنی پیدا کند، اما او را از این سوءظن برحذر داشته، و سنگینی مضامین را ناشی از ژرفای باطن آن دانسته است، او به‌خصوص یادآور می‌شود که این خطبه در تنزیه خالق، به اندازه‌ای پیش رفته که احدی از خلایق را طاقت آن نیست
[۳۹] حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۶۶.
، وی در اثنای کتاب، بارها به‌نکاتی از خطبه به‌ویژه دربارۀ گستره علم امام (ع) توجه کرده است.
[۴۰] حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۲۲
[۴۱] حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۳۶.
[۴۲] حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۴۰.



درواقع با صرف‌نظر از هبةالله موسوی و برسی که شخصیت‌هایی ویژه در میان امامیه بوده‌اند، خطبۀ تطنجیه تا سد‌ۀ ۱۳ق نزد امامیه مورد توجه قرار نگرفته است، در دورۀ صفویه، فیض کاشانی، نسبت این خطبه به حضرت را تأیید کرده
[۴۳] فیض کاشانی، ص۴۰۹.
، در حالی که علامه مجلسی با وجود وقوف بر کتاب برسی، این خطبه را در بحارالانوار نیاورده، و دربارۀ آن سکوت کرده است.
سیدکاظم رشتی از شیخیه، در حدود سال ۱۲۳۲ق/۱۸۱۷م
[۴۴] آقابزرگ، الذریعه، ج۷، ص۲۰۱.
این خطبه را زمینۀ مناسبی برای پی‌جویی اندیشه‌های خود یافته، و شرحی مبسوط بر آن نوشته است
[۴۵] شعرانی، ج۲، ص۱۲۰.
، در همین اوان، میرزای قمی (د ۱۲۳۲ق)، نسبت این خطبه و امثال آن را به علی (ع) نفی کرده است.
[۴۶] میرزای قمی، ص۷۸۶.



(۱) قرآن.
(۲) حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین.
(۳) نهج البلاغه.
(۴) ابن شهر آشوب، مناقب.
(۵) آقابزرگ، الذریعه.
(۶) ابن منظور، لسان العرب.
(۷)موسوی، المجموع الرائق.


۱. ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۳۱۷.    
۲. سیدکاظم رشتی، ص۷.
۳. سیدکاظم رشتی، ص۸-۹
۴. سیدکاظم رشتی، ۱۸‌.
۵. «الخطبة...»، ۱۶۷.
۶. حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۲۲، با تعبیر قال المفسرون.
۷. موسوی، المجموع الرائق، ج۱، ص۴۵۲.
۸. حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۶۶-۱۷۰.
۹. موسوی، المجموع الرائق، ص۱۶۶.
۱۰. حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۶۸ .
۱۱. حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۷۰.
۱۲. «الخطبة»، ۱۶۸.
۱۳. «الخطبة»، ۱۶۸
۱۴. آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۷، ص۱۹۹.
۱۵. آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۷، ص۲۰۱-۲۰۲.
۱۶. ابن شهر آشوب، مناقب، ج۲، ص۴۷.
۱۷. پاکتچی، ص۲۹
۱۸. خلطی، ص۱۲۲
۱۹. پاکتچی، ص۲۶-۲۷
۲۰. «الخطبة»، ۱۶۶.
۲۱. پاکتچی، ص۲۶-۳۰.
۲۲. «الخطبة»، ۱۶۸.
۲۳. مریم/سوره۱۹، آیه۵۷.    
۲۴. «الخطبة»، ۱۶۸.
۲۵. حدید/سوره۵۷، آیه۳.    
۲۶. «الخطبة»، ۱۶۷.
۲۷. الخطبة»، ۱۶۹.
۲۸. الخطبة»، ۱۶۸.
۲۹. الخطبة»، ۱۶۷.
۳۰. الخطبة»، ۱۷۰.
۳۱. الخطبة»، ۱۶۹.
۳۲. الخطبة»، ۱۶۹.
۳۳. الخطبة»، ۱۶۶-۱۶۷.
۳۴. الخطبة»، ۱۶۹.
۳۵. الخطبة»، ۱۶۹
۳۶. بیرونی، ص۱۹۱-۲۱۲.
۳۷. پاکتچی، ص۲۰.
۳۸. «الخطبة»، ۱۶۸.
۳۹. حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۶۶.
۴۰. حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۲۲
۴۱. حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۳۶.
۴۲. حافظ رجب برسی، مشارق انوارالیقین، ص۱۴۰.
۴۳. فیض کاشانی، ص۴۰۹.
۴۴. آقابزرگ، الذریعه، ج۷، ص۲۰۱.
۴۵. شعرانی، ج۲، ص۱۲۰.
۴۶. میرزای قمی، ص۷۸۶.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تطنجیه»، ج۱۵، ص۵۹۶۵.    






جعبه ابزار