تصوف پس از صفویه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
با
انقراض صفویان و ظهور
نادر (حک: ۱۱۴۸ـ۱۱۶۰) و کماعتنایی او به
علما و نپرداختن
کریمخان زند به موضوع
تصوف ،
قدرت و
نفوذ مخالفان تصوف چندگاهی فرو نشست.
از اوایل
سلطنت شاه سلطان حسین صفوی (۱۱۰۵ـ ۱۱۳۵) تا اواخر
حکومت کریمخان زند ، وضع
تصوف و معارف عرفانی در
ایران کاملاً نابسامان بود، رسوم
طریقت از ایران بر افتاده بود و به سبب
اغتشاش مملکت و
انکار و
آزار حکام و غلبه برخی
علما ، اگر هم کسی به تصوف رو میآورد او را منع میکردند.
بدین ترتیب، بزرگان
سلاسل یا از ایران رفتند یا
انزوا گزیدند، به نحوی که جز چند تن از
سلسله نوربخشیه در
مشهد و
سلسله ذهبیه در
شیراز ، بقیه در گمنامی میزیستند.
در اوایل
دوره قاجار (۱۲۱۰ـ۱۳۴۴) بار دیگر فعالیت
مشایخ نعمتاللهی آغاز شد و به دستور
قطب وقت
سلسله ،
شاه علیرضا دکنی (متوفی ۱۲۱۴)، که ساکن
هندوستان بود، دو تن از مشایخ مأذون وی برای احیای این سلسله، به ایران روانه شدند.
لیکن در همین سالها نفوذ علما به اوج خود رسید و مخالفت برخی از آنان از عوامل
رکود تصوف در ایران
عهد قاجار شد.
در عین حال، با همه فراز و فرودها و مخالفتهای مختلف با تصوف،
سلاسل صوفیه به
حیات خود ادامه دادند، گرچه ممکن است به سبب غلبه تفکر مدرن، تجلیات فرهنگی آن گسترش چشمگیر نداشته باشند.
به طور کلی، وضع ظاهری تصوف در ایران معاصر، بیشتر مولود اوضاع اجتماعی و دینیای است که از اواخر
دوره صفوی حاکم شده است.
یکی از عوارض این اوضاع، همچنانکه گفته شد،
تقبیح اصطلاح تصوف و گذاردن
لغت عرفان به جای آن بود تا آنجا که برخی عرفان را اصولاً خارج از قلمرو تصوف و منافی با آن تصور کردند، در حالی که عرفان به معنای
عام ، شناختن و به معنای
خاص ،
معرفت قلبی خدا و به نظر
صوفیه مقامی از مقامات عالیه تصوف و
سلوک الی اللّه و
ثمره شجره تصوف است.
در ایران معاصر ارادتمندان تصوف و عرفان به دو دسته تقسیم میشوند:
گروهی که به یکی از سلسلههای رسمی تصوف تعلق دارند.
اهمّ سلسلههایی که اکنون در ایران رواج دارند عبارتاند از:
نعمتاللهیه و شعب آن، خصوصاً
نعمتاللهی سلطان علیشاهی یا
نعمتاللهی گنابادی که در میان سلسلههای رایج در ایران، بیشترین پیروان و نفوذ معنوی را در بین طبقات مختلف دارد.
نزد این سلسله، اجازه صریح
شیخ سابق به لاحق اهمیت خاصی دارد.
دیگر
ذهبیه ،
خاکساریه و
اهل حقاند که بیشتر در
استان کرمانشاهان ساکناند و
قادریه و
نقشبندیه که بیشتر در
کردستان سکونت دارند.
گروهی که رسماً به سلسلهای وابسته نیستند، ولی داشتن شیخ و
راهنما را در
سلوک لازم میشمارند و از این نظر اکثر آنان
رشته سلوکی خود را به
سیدعلی قاضی طباطبایی تبریزی (متوفی ۱۳۶۶) و از وی با چند واسطه به
سیدعلی شوشتری (متوفی ۱۲۸۴) و از او به واسطه شخصی به نام
ملاقلی جولا یا بیواسطه او به
سید بحرالعلوم میرسانند.
در گروه دوم غالباً
فقها و
حکما و مدرّسان
کتب عرفانی حوزه
ابن عربی حضور دارند.
شخصیت برجسته سلوکی
امام خمینی کاملاً وابسته و متاثر از مکتب تهران است؛ زیرا ایشان در آثار عرفانی و سلوکی معنوی خود کاملاً تحتتاثیر استادان تهرانی خود بهویژه مرحوم
شاه آبادی بوده است. امام خمینی در روش سلوکی و بحثهای معرفت بهویژه دو اثر اصلی او یعنی
شرح دعای سحر و
مصباحالهدایه شباهت معنایی با آثار
آقا محمدرضا قمشهای دارد و آرای سلوکی امام و
تعلیقاتش بر شرح فصوص الحکم و مصباح الانس کاملاً متاثر از استادش مرحوم شاه آبادی است.
لذا باتوجهبه آنکه سلسله استادان امام خمینی در عرفان اسلامی از طریق میرزا محمدعلی شاهآبادی و
ابوالحسن رفیعی قزوینی، به مکتب حکمی عرفانی تهران متصل است. امام خمینی از آقا محمدرضا قمشهای به شیخ مشایخنا
یاد میکند زیرا
میرزاهاشم اشکوری شاگرد آقا محمدرضا قمشهای است و میرزا محمدعلی شاهآبادی شاگرد میرزاهاشم اشکوری و امام خمینی شاگرد شاهآبادی است. ازاینرو امام از بزرگان مکتب تهران است که در چهار وجه سلوک عملی، مباحث عرفان نظری، رویکرد اجتماعی و ادبیات عرفانی متاثر بوده است. افزون بر اوصاف یادشده، بسط عرفان در حوزه اجتماع و فرهنگ از ویژگیهای عرفان سلوکی امام خمینی است.
ایشان را میتوان احیاگر عرفان اسلامی در عصر حاضر دانست. ایشان در معرفی و گسترش علم عرفان نهتنها مباحث سنگین نظری را بازگو و تحلیل کرده، بلکه در بسط و نشر عرفان و معارف توحیدی با الگوگیری از استادان مکتب تهران خود، در متن اجتماع، فرهنگ، سیاست و تمدن نیز نقش مهمی داشته است. توجه امام خمینی به گسترش مسائل و مبانی عرفانی در سطوح فراگیرتر از مباحث نظری و تلاش برای گسترش اینگونه مباحث در حوزه اجتماع، بیانگر این نکته است که ایشان در طول حیات الهی خویش، به بسط معنویت عرفانی در جامعه اهتمام داشته است.
(۱) آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة.
(۲) حیدر
بن علی آملی، تفسیرالمحیط الاعظم و البحرالخضم فی تأویل کتاب اللّه العزیزالمحکم، چاپ محسن موسوی
تبریزی، تهرانی ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
(۳) حیدر
بن علی آملی، جامع الاسرار و منبع الانوار، چاپ هانری کور
بن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۴) ابن بزاز، صفوة الصفا، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد،
تبریز ۱۳۷۳ ش.
(۵) ابن کربلائی، روضات الجنان و جنات الجنان، چاپ جعفر سلطان القرائی، تهران ۱۳۴۴ـ۱۳۴۹ ش.
(۶) عبیداللّه
بن محمود احرار، احوال و سخنان خواجه عبیدالله احرار، مشتمل بر ملفوظات احرار به تحریر میرعبدالاول نیشابوری، ملفوظات احرار (مجموعه دیگر)، مرقعات.
احرار، خوارق عادات احرار تألیف مولانا شیخ، چاپ عارف نوشاهی، تهران ۱۳۸۰ ش؛
(۷) احسان اللّه علی استخری، اصول تصوف، تهران (۱۳۳۸ ش).
(۸) محمد مهدی
بن مرتضی بحرالعلوم، رساله سیروسلوک، در هفده رساله فارسی، چاپ رضا استادی، مشهد: آستان قدس رضوی،
بن یاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۷۵ ش.
(۹) یوسف
بن احمد بحرانی، للة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم (بی تا).
(۱۰) شیرین بیانی، دین و دولت در ایران عهد مغول، تهران ۱۳۶۷ـ۱۳۷۵ ش.
(۱۱) محمد
بن محمدپارسا، قدسیّه: کلمات بهاءالدین نقشبند، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۵۴ ش.
(۱۲) سلطانحسین تابنده، نابغه علم و عرفان در قرن چهاردهم، شرح حال مرحوم حاج ملا سلطانمحمد گنابادی: سلطانعلیشاه، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۱۳) احمد تمیم داری، عرفان و ادب در عصر صفوی، تهران ۱۳۷۲ـ۱۳۷۳ ش.
(۱۴) محمد رئوف توکلی، تاریخ تصوف در کردستان، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۱۵) عبدالرحمان
بن احمد جامی، نفحات الانس، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۱۶) هبة اللّه جذبی، رساله باب ولایت و راه هدایت، (بی جا) ۱۳۷۲ ش.
(۱۷) رسول جعفریان، دین و سیاست در دوره صفوی، قم ۱۳۷۰ ش.
(۱۸) محسن جهانگیری، محیی الدین ابن عربی: چهره برجسته عرفان اسلامی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۱۹) عبدالرحمان حسینی نقشبندی، سادات نقشبندی و جنبش های ملی کرد درگذر تاریخ، ترجمه محمد بانه ای، ارومیه ۱۳۸۱ ش.
(۲۰) حمداللّه مستوفی، تاریخ گزیده.
(۲۱) اسداللّه خاوری، ذهبیه: تصوف علمی ـ آثار ادبی، ج ۱، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۲) محمدعلی خواجه الدین، سرسپردگان: تاریخ و شرح عقائد دینی اهل حق، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۳) محمدعلی خواجه الدین، کشکول خاکساری: تاریخ و شرح عقاید دینی و آداب و رسوم خاکساریه،
تبریز ۱۳۶۰ ش.
(۲۴) خوانساری.
(۲۵) روشن خیاوی، حروفیه: تحقیق در تاریخ و آراء و عقاید، تهران ۱۳۷۹ ش.
(۲۶) یوهانس توماس پیتر دوبروین، شعر صوفیانه فارسی: درآمدی بر کاربرد عرفانی شعر فارسی کلاسیک، ترجمه مجددالدین کیوانی، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۲۷) احمدعلی دیوان بیگی، حدیقه الشعراء، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ ش.
(۲۸) رشیدالدین فضل اللّه، کتاب تاریخ مبارک غازانی: داستان غازان خان، چاپ کارل یان، لندن ۱۳۵۸/۱۹۴۰.
(۲۹) رشیدالدین فضل اللّه، کتاب مکاتبات رشیدی، چاپ محمد شفیع، لاهور ۱۳۶۴/۱۹۴۵.
(۳۰) عبدالحسین زرین کوب، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران ۱۳۶۲ ش،.
(۳۱) شمیم محمود زیدی، احوال و آثار شیخ بهاءالدین زکریا ملتانی، راولپندی ۱۳۵۳ ش.
(۳۲) محمد
بن مید سعدالدین حمویه، المصباح فی التصوف، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۳۳) محمدعلی سلطانی، جغرافیای تاریخی و تاریخ مفصل کرمانشاهان، ج ۹: تاریخ تصوف در کرمانشاه، تهران ۱۳۸۰ ش.
(۳۴) محمد
بن محمود شمس الدین آملی، نفائس الفنون فی عرایس العیون، ج ۲، چاپ ابراهیم میانجی، تهران ۱۳۷۹.
(۳۵) نوراللّه
بن شریف الدین شوشتری، مجالس الممنین، تهران ۱۳۵۴ ش.
(۳۶) کامل مصطفی شیبی، الفکرالشیعی و النزعات الصوفیة حتی مطلع القرن الثانی عشرالهجری، بغداد ۱۳۸۶/۱۹۶۶.
(۳۷) زین العابدین
بن اسکندر شیروانی، بستان السیاحه، یا، سیاحت نامه، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۵، چاپ افست (بی تا).
(۳۸) زین العابدین
بن اسکندر شیروانی، حدائق السیاحة، تهران ۱۳۴۸ ش.
(۳۹) زین العابدین
بن اسکندر شیروانی، کشف المعارف، چاپ جواد نوربخش، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۴۰) محمد
بن ابراهیم صدرالدین شیرازی، رساله سه اصل، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۷۶ ش.
(۴۱) منوچهر صدوقی سها، تاریخ حکماء و عرفاء متأخر بر صدرالمتألهین، تهران ۱۳۵۹ ش.
(۴۲) ذبیح اللّه صفا، تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی، تهران، ج ۴، ج ۵، بخش ۱، ۱۳۷۸ ش.
(۴۳) ابراهیم صفائی، رهبران مشروطه، ج ۱، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۴۴) حسن طارمی، علامه مجلسی، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۴۵) غلامرضا طباطبائی مجد، دردِ طلب: زندگانی شیخ صفی الدین اردبیلی،
تبریز ۱۳۷۶ ش.
(۴۶) عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج ۱، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۵۳ ش.
(۴۷) احمد
بن محمد علاءالدولة سمنانی، چهل مجلس، یا، رساله اقبالیه، تحریر امیر اقبالشاه
بن سابق سجستانی، مقدمه، تصحیح و تعلیقات نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۴۸) احمد
بن محمد علاءالدولة سمنانی، مناظرالمحاضر للمناظرالحاضر، چاپ حسین حیدرخانی مشتاقعلی، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۴۹) علی
بن علی عنقا، انوار قلوب سالکین.
(۵۰) علی
بن علی عنقا، حقایق المناقب، (تهران) ۱۳۶۰ ش.
(۵۱) قاسم غنی، بحث در آثار و افکار و احوال حافظ، ج ۲، قسمت ۱، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۵۲) علی
بن حسین فخرالدین صفی، رشحات عین الحیات، چاپ علی اصغر معینیان، تهران ۱۳۵۶ ش.
(۵۳) حمید فرزام، تحقیق در احوال و نقد آثار و افکار شاه نعمت اللّه ولی، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۵۴) محمد
بن شاه مرتضی فیض کاشانی، ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانی، چاپ رسول جعفریان: شرح صدر، اصفهان ۱۳۷۱ ش.
(۵۵) محمد
بن شاه مرتضی فیض کاشانی، کتاب الاصول الاصیلة.
(۵۶) محمد
بن شاه مرتضی فیض کاشانی، رسالة الحق المبین فی تحقیق کیفیة التفقه فی الدین، چاپ جلال الدین محدث ارموی، (تهران) ۱۳۴۹ ش.
(۵۷) محمد سعید
بن محمد مفید قاضی سعید قمی، اسرارالعبادات و حقیقة الصّلوة، چاپ محمدباقر سبزواری، تهران ۱۳۳۹ ش.
(۵۸) اسماعیل قبادی، «تحقیقی پیرامون فرقه اهل حق»، مجله تخصصی کلام اسلامی، سال ۴، ش ۱۴ (تابستان ۱۳۷۴).
(۵۹) محمدعلی
بن صادقعلی کشمیری، کتاب نجوم السماء فی تراجم العلماء، قم: مکتبه بصیرتی، (بی تا).
(۶۰) عبدالرزاق
بن علی لاهیجی، گزیده گوهرمراد، چاپ صمد موحد، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۶۱) رجبعلی لباف خانیکی، «کبرویه جوین»، در مجموع مقالات همایش علمی ـ بین المللی بزرگداشت شیخ نجم الدین کبری، (عشق آباد) : رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری.
اسلامی ایران در ترکمنستان، ۱۳۸۰ ش؛
(۶۲) فریتس مایر، ابوسعید ابوالخیر: حقیقت و افسانه، ترجمه مهرآفاق بایبوردی، تهران ۱۳۷۸ ش.
(۶۳) نجیب مایل هروی، جامی، تهران ۱۳۷۷ ش.
(۶۴)
محمدجعفر بن صفر مجذوبعلی شاه، رسالة العقاید المجذوبیّه: بیانات حضرت مجذوبعلیشاه کبودر آهنگی، (تهران) ۱۳۶۲ ش.
(۶۵) محمدباقر
بن محمدتقی مجلسی، اجوبه، در محمدتقی
بن مقصود علی مجلسی، رساله تشویق السالکین، (تهران) ۱۳۷۵ ش.
(۶۶) محمدباقر
بن محمدتقی مجلسی، عین الحیات، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۶ ش.
(۶۷) محمدتقی
بن مقصود علی مجلسی، رساله تشویق السالکین، (تهران) ۱۳۷۵ ش.
(۶۸) محمد فضل اللّه، عمدة المقامات، چاپ بهادرخان زکریاجان، کابل (۱۳۵۵ ش).
(۶۹) محسن مدیر شانه چی، «حضور و نفوذ کبرویه در خراسان»، در مجموع مقالات همایش علمی ـ بین المللی بزرگداشت شیخ نجم الدین کبری، همان.
(۷۰) محمدمعصوم
بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، چاپ
محمدجعفر محجوب، تهران (۱۳۱۸).
(۷۱) حسین منجمی، مبانی سلوک در سلسله خاکسار جلالی و تصوف، تهران ۱۳۷۹ ش.
(۷۲) عبداللّه
بن محمد نجم رازی، مرصادالعباد، چاپ محمدامین ریاحی، تهران ۱۳۵۲ ش.
(۷۳) عزیزالدین
بن محمد نسفی، مجموعة رسائل مشهور به کتاب الانسان الکامل، چاپ ماریژان موله، تهران ۱۳۴۱ ش.
(۷۴) عبدالواسع
بن جمال الدین نظامی باخرزی، مقامات جامی: گوشههایی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی خراسان در عصر تیموریان، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۷۱ ش.
(۷۵) جواد نوربخش، گلستان جاوید، (تهران) ۱۳۷۳ ش.
(۷۶)
رضاقلی بن محمدهادی هدایت، تذکرة ریاض العارفین، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران (۱۳۴۴ ش).
(۷۷) مسعود همایونی، تاریخ سلسله های طریقة نعمة اللهیه در ایران از سال ۱۱۹۰ هجری قمری تا سال ۱۳۹۹ هجری قمری، (تهران) ۱۳۵۸ ش.
(۷۸) جلال الدین همائی، مولوی نامه: مولوی چه میگوید؟، تهران ۱۳۶۹ ش.
•
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تصوف پس از صفویه»، شماره۳۵۸۵. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.