تصورات یا روضه التسلیم (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کتاب روضة التسلیم یا تصورات در موضوعات مختلفی همچون مبداء و
معاد و اخلاق و معاملات توسط
خواجه نصیر الدین طوسی در قرن هفتم هجری خطاب به بدر الدین حسین نوشته شده است. لازم به یادآوری است که خواجه این کتاب را به
زبان فارسی تالیف نموده است.
طبق آنچه خود خواجه نصیر الدین در مقدمه کتاب آورده این کتاب تصورات مؤلف است که کتابت آنرا به خاطر قرابتی که کتابت به مخیله دارد تا به ممیزه و سپس به حافظه برسد انجام داده است.
خواجه در این کتاب بیست و هشت تصور مطرح نموده است که بیست و هشتمین تصور عبارتست از سئوالاتی که مشافها به مسامع همایون لازال سامعا للبشر امضا دادهام و جوابها که فرمودهاند.
این عین عبارت مصنف است لکن در نسخههای موجود کتاب این تصور مفقود گردیده است در نتیجه فقط بیست و هفت تصور در کتاب موجود است که ما نگاهی اجمالی به آنها میافکنیم.
در اولین تصور پاسخ کسانی که نفی صانع میکنند یا به
خدا شرک میورزند و همچنین کسانی که میگویند
بشر قادر به اثبات وجود خدای متعال نیست داده شده است.
خواجه میگوید ما در جواب کسی که نفی وجود خدا میکند میگوئیم موجودات عالم بنفسه هستند یا بغیره یعنی وجودشان از خودشان است یا از غیر خودشان؟ اگر بگوید از خودشان میگوئیم پس همه واجب الوجودند اما اگر بگوید از غیر خودشان میگوئیم پس واجب الوجودی بر همه آنها لازم است.
در ادامه میگوید البته هیچ
مشرک یا
کافری تا به حال وجود خدا را منکر نشده است و به این کلام خود به شعر:
کفر دین هردو در رهت پویان وحده لا شریک له گویان
و به
آیه لئن سالتم من خلقهم لیقولون الله
استشهاد مینماید. پس وارد اثبات وحدت الهی شده و قول به وجود دو خدا را با دلائل متقن ابطال مینماید.
در تصور دوم مؤلف در قالب سئوال و جوابی اقدام به اثبات صادر اول که عبارت از عقل است مینماید. وی خلقت بقیه موجودات را به
عقل اول نسبت میدهد چه موجودات جسمانی و چه روحانی.
خواجه در تصور سوم اقدام به اثبات قاعده الواحد مینماید و میفرماید صدور واحد از خداوند متعال بالذات است و صدور کثیر از آن بالعرض. ایشان با سه عبارت عقل اول را معرفی میکند که هرکدام به یک لحاظ متفاوت است آنها عبارات عقل اول، عقل فعال و عقل کل میباشد میفرماید عقل اول از آن لحاظ که اولین مخلوق الهی است عقل اول نامیده میشود و از آنجهت که از قوه به فعلیت در آمدن موجودات بوسیله عقل اول صورت میگیرد عقل فعال نامیده میشود و نهایتا چون تمام عقول در عالم آثار عقل اول هستند عقل کل نامیده میشود.
مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی تصوراتی را به معرفی نفس، عقل و جسم انسانی اختصاص داده است ایشان در تشریح
جسد انسان آنرا به شهری تشبیه میکند که هریک از قوا و اعضاء آن به مثابه نیروها و نظام یک مملکت هستند. عدهای به عنوان سران یک کشورند برخی به عنوان سربازان و لشکریان کشور و برخی دیگر نیز مانند خدم و حشم و
وکیل و رعیت آن میباشند. ایشان اراده الهی را تعیین کننده در سرنوشت انسان مختار میداند و برابری وقایع زندگی انسان با سعد و نحسی ایام و اوضاع
کواکب را نیز از آن لحاظ که همه افلاک و کواکب مخلوق الهیاند را به خداوند برمی گرداند و تنها مؤثر در حالات زندگی
انسان را خدا میداند.
خواجه در این کتاب علم را به چهارگونه ضروری، نظری، تعلیمی و تاییدی تقسیم نموده در مفهوم
علم ضروری میگوید علمی است که بوسیله وهم و حس و فکر ادراک میگردد و تعلیم در آن نقشی ندارد. وی
علم نظری را نیز در واقع نتیجه رفتار عقل در ادراکات خود میداند یعنی مثلا وقتی انسان چیزی را میبیند و در مورد آن فکر کرده به نتیجهای میرسد این همان علم نظری است.
علم تعلیمی را نیز به علمی که از معلم کلی تعلیم گرفته شده معنا مینماید مثل ادراک انسان از مفاهیم
توحیدی و امثال ذلک. ایشان پی بردن به چنین مسائلی را اگر بوسیله معلمی کلی صورت گرفته باشد و با چینش صغرا و کبرا و برهان و استدلال همراه باشد علم تعلیمی و اگر فهم آن دفعة واحدة و به یکباره انجام گیرد علم تاییدی مینامد.
خواجه نصیر الدین طوسی وجودی بر شر قائل نبوده و شرور واقع شده در عالم را در واقع اموری نسبی میپندارد که با دید ما و تصور ما از آن واقعه شر بوده ولی اصلش همان خیر محض میباشد مانند سیلی که خانهای را ویران میکند ظاهرا شر است ولی میگوید شر آن است که در عالم آبی نباشد تا سیلی پدید آید و اما اینکه
آب باشد و تمام آبادی و عمران عالم از آب به وجود آید این خیر است و به نسبت مراتبی شرور پدید میآید که از واقع عدم خیر در آن مورد است.
بهشت و
دوزخ حقیقی از مسائلی هستند که خواجه در مورد آنها مفصلا سخن گفته و در جسمانی بودن معاد مناقشه مینماید ایشان در مفهوم بهشت حقیقی میگوید بهشت حقیقی عقل مستقیم است و دوزخ حقیقی عقل منکوس است. همچنین صراط را نیز به صراط منکوس و مقلوب و مستقیم تقسیم میکند.
خواجه بحثی مبسوط در تاویل آیات مربوط به بیرون شدن آدم از بهشت بواسطه خوردنش از شجره ممنوعه و بحثی دیگر در مبدا و
معاد دارد وی در بحثی که پیرامون تهذیب اخلاق دارد تهذیب اخلاق را چنین معرفی میکند که اولین قدمی که انسان در راه کسب کمالات نفسانی برمی دارد و به واسطه آن قبول مواد عقلانی میکند سپس به درجه
امام شناسی و نهایتا به
خداشناسی میرسد آن تهذیب اخلاق است.
بحثهای جالبی را نیز خواجه راجع به
امامت و
نبوت و
معجزه کرده است که حاکی از مقام علمی وحی میباشد او در بحث از امامت زمان خودش را که زمان
غیبت صغری است عصر تقیه معرفی میکند و با استشهاد به روایت التقیة دینی و دین آبائی وظیفه خود را تقیه و عدم ابراز برخی از حقائق مهمه میداند.
بحث از استدلالات و نقد افکار بت پرستان پایان بخش این کتاب است که مرحوم خواجه به نوعی اثبات
توحید افعالی نموده است.
این کتاب در یک جلد در قطع وزیری میباشد که به خط نستعلیق توسط شخصی که خود را حولدار صفی الله بیک معرفی میکند در سال ۱۳۵۳ هجری قمری کتابت شده است.
تصحیح این کتاب را ولادیمیر ایوانف عهده دار بوده و انتشارات جامی آنرا برای اولین بار در تابستان ۱۳۶۳ به چاپ رسانده است.
نرم افزار خواجه نصیرالدین طوسی،مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.