تزیین اعمال گمراهان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وجدان انسان در حالی که دست نخورده باشد به خوبی نیک و بد را تشخیص میدهد اما هنگامی که دانسته قدم در جاده گناه بگذارد
فروغ وجدان کمرنگ میشود و کار به جائی میرسد که زشتی و قبح
گناه تدریجا از میان میرود. هر گاه باز به این کار ادامه دهد کم کم اعمال زشت در نظرش زیبا، و زیبا، زشت جلوه میکند!
زیبا جلوه دادن اعمال زشت برای گمراهان، از شیوههای اغواگری
شیطان می باشد: «... وزین لهم الشیطـن اعمــلهم فصدهم عن السبیل فهم لا یهتدون» ... و
شیطان اعمالشان را در نظرشان
زینت داده آنها را از راه بازداشته و آنها
هدایت نخواهند شد.
شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و در نتیجه از راه بازشان داشته. آری، زینت دادن
شیطان سجده آنها را بر
آفتاب و سایر تقرب جویی هایشان را زمینه بود برای جلوگیری ایشان از راه خدا، که همانا، پرستش او به تنهایی است.
در این بخش از آیات آمده است:
سلیمان در جستجوی پرنده هدهد برآمد و گفت چرا هدهد را نمیبینم یا اینکه او از غایبان است، من او را قطعا
کیفر شدیدی خواهم داد و یا او را
ذبح میکنم و یا دلیل روشنی (برای غیبتش) برای من بیاورد، ولی
غیبت هدهد، چندان به طول نیانجامید، بازگشت و رو به سلیمان کرد و چنین گفت : من بر چیزی آگاهی یافتم که تو بر آن آگاهی نداری، من از سرزمین
سبأ یک خبر قطعی (و دست اول) برای تو آورده ام.
هدهد گویا آثار خشم را در چهره سلیمان مشاهده کرد، و برای بر طرف کردن ناراحتی او نخست به صورت کوتاه و سربسته خبر از مطلب مهمی داد که حتی سلیمان با تمام
علم و دانشش از آن آگاهی ندارد! و هنگامی که خشم سلیمان فرو نشست، به شرح آن پرداخت .
هدهد در شرح ماجرا چنین گفت : من به سرزمین سبا رفته بودم زنی را در آنجا یافتم که بر آنها
حکومت میکند، و همه چیز را در
اختیار دارد مخصوصا تخت عظیمی داشت! سلیمان از شنیدن این سخن در فکر فرو رفت ولی هدهد به او مجال نداد و مطلب دیگری بر آن افزود مسأله عجیب و ناراحت کنندهای که من در آنجا دیدم این بود که : مشاهده کردم آن زن و قوم و ملتش در برابر
خورشید - نه در برابر
الله - سجده میکنند!
شیطان بر آنها تسلط یافته و اعمالشان را در نظرشان
زینت داده (و افتخار میکنند که در برابر آفتاب
سجده مینمایند! ).
آنها چنان در بت پرستی فرو رفتهاند که من باور نمیکنم به آسانی از این راه برگردند آنها هدایت نخواهند شد و به این ترتیب وضع مذهبی و معنوی آنها را نیز مشخص ساخت که آنها سخت در
بت پرستی فرو رفتهاند و حکومت ترویج
آفتاب پرستی میکند و مردم بر
دین ملوکشاناند. بتکدههای آنها و اوضاع دیگرشان چنان نشان میدهد که آنان در این راه غلط پافشاری دارند، و به آن
عشق میورزند و مباهات میکنند، و در چنین شرائطی که توده مردم و حکومت در یک خط قرار گرفتهاند
هدایت یافتن آنها بسیار بعید است.
گمراهی، از آثار زیبا دیدن رفتار زشت خویش می باشد: «انماالنسیء زیادة فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عامـا ویحرمونه عامـا لیواطـوا عدة ما حرم الله فیحلوا ما حرم الله زین لهم سوء اعمــلهم والله لا یهدی القوم الکـفرین» نسی ء (جابجا کردن و تاخیر ماههای حرام) افزایشی در کفر (مشرکان) است که بواسطه آن کافران گمراه میشوند، یک سال آنرا
حلال و سال دیگر آنرا تحریم میکنند تا مطابق تعداد ماههائی که خداوند
تحریم کرده بشود (و عدد چهار به پندارشان تکمیل گردد) و از این راه آنچه را که خدا
حرام کرده حلال بشمرند، اعمال زشتشان در نظرشان زیبا جلوه داده شده و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمیکند.
مقصود از زینت دهنده،
شیطان است، به
شهادت اینکه در آیاتی از
قرآن مجید ، زینت دهنده اعمال زشت را
شیطان دانسته، و اگر در پارهای از آیات،
ضلالت گمراهان را به خدا نسبت داده نه از این جهت است که شر از
خداوند سر میزند، بلکه در هر جا نسبت داده شده بعنوان جزای شر است... آری، وقتی بنده مرتکب
فسق و فجور شود، خدای تعالی هدایت را از او دریغ مینماید و بهمین معنا در حقیقت اذنی است برای داعی ضلالت یعنی
شیطان، و وقتی
شیطان دست خدا را از سر بنده اش کوتاه و خلاصه میدان را خالی دید، اعمال زشت را در نظر آن بنده جلوه و زینت داده و او را
گمراه میکند.
در آیه مورد بحث
اشاره به یک سنت غلط جاهلی یعنی مسأله
نسیء (تغییر دادن جای ماههای حرام) کرده میگوید: تغییر دادن ماههای حرام کفری است که بر کفر آنها افزوده میشود، و با این عمل افراد بی
ایمان در گمراهی بیشتر قرار میگیرند. آنها در یک سال ماهی را هلال میشمرند، و سال دیگر همان ماه را تحریم میکنند تا به گمان خود آنرا با تعداد ماههائی که
خدا تعیین کرده تطبیق دهند، یعنی هر گاه یکی از ماههای حرام را حذف میکنند ماه دیگری را به جای آن میگذارند تا عدد چهار ماه تکمیل شود!
در حالی که با این عمل زشت و مسخره
فلسفه تحریم ماههای حرام را به کلی از میان میبردند و
حکم خدا را بازیچه هوسهای خویش میساختند، و عجب اینکه از این کار خود بسیار خشنود و راضی هم بودند، زیرا اعمال زشتشان در نظرشان جلوه کرده بود. آنها با وسوسههای
شیطانی، ماههای حرام را دگرگون میساختند و عجب اینکه آن را یک نوع
تدبیر زندگی و معیشت و یا پیشرفت کار در زمینه جنگها و آمادگی جنگی میپنداشتند، و میگفتند فاصله زیاد
آتش بس ورزیدگی جنگی را کم میکند باید آتشی بپا کرد!. خدا نیز آن مردمی را که شایستگی هدایت ندارند به حال خود رها میکند و دست از هدایتشان میکشد زیرا خداوند گروه کافران را هدایت نمیکند.
چگونه اعمال زشت در نظر زیبا جلوه میکند؟
وجدان انسان در حالی که دست نخورده باشد به خوبی نیک و بد را تشخیص میدهد اما هنگامی که دانسته قدم در جاده گناه و خلافکاری بگذارد
فروغ وجدان کمرنگ و کمرنگتر میشود و کار به جائی میرسد که زشتی و قبح
گناه تدریجا از میان میرود. هر گاه باز ادامه به این کار دهد کم کم اعمال زشت در نظرش زیبا، و زیبا، زشت جلوه میکند! و این همان چیزی است که در آیات فوق و آیات دیگر
قرآن به آن اشاره شده.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تزیین اعمال گمراهان».