تزیین اعمال سامری (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ساختن پیکر گوساله از زیورآلات
بنی اسرائیل از آثار
تزیین عمل و تسویل نفس
برای سامری بوده است.
تزیین اعمال زشت به وسیله نفس، از جمله اعترافات
سامری بوده است: «قال فما خطبک
یـسـمری• قال بصرت بما لم یبصروا به... وکذلک سولت لی نفسی» (موسی رو به
سامری کرد و) گفت، تو چرا این کار کردی، ای
سامری؟! • گفت: من چیزی دیدم که آنها ندیدند، من قسمتی از آثار
رسول (و فرستاده خدا) را گرفتم، سپس آنرا افکندم، و این چنین نفس من مطلب را در نظرم جلوه داد!
آیه مورد بحث، جواب
سامری از باز خواست
موسی علیهالسلام را
حکایت میکند که پرسید: «فما خطبک یا
سامری» و چون این سؤال به دو سؤال تجزیه میشود: یکی اینکه : حقیقت این عملی که کردی چیست؟ و دوم اینکه : چه چیز تو را وادار به این عمل نمود؟ و به طوری که از سیاق بر میآید جمله «و کذلک سولت لی نفسی» پاسخ از سؤ ال دوم است و حاصلش این است که
تسویل نفسانی من باعث شد به اینکه من بکنم آنچه را که کردم، و اما پاسخ سؤال اول به اینکه حقیقت این عمل چه بوده؟ مطلبی است که جمله «بصرت بما لم یبصروا به فقبضت قبضه من اثر الرسول» بدان
اشاره میکند، و در هیچ جای
قرآن کریم نه در موارد نقل این داستان و نه در هیچ موردی که ارتباطی با آن داشته باشد بیانی که جمله مذکور را توضیح دهد نیست، و به همین جهت مفسرین در معنای آن
اختلاف کردهاند.
در اینکه : منظور
سامری از این سخن چه بوده؟ در میان مفسران دو
تفسیر معروف است: نخست اینکه : مقصودش آن است که به هنگام آمدن لشکر
فرعون به کنار
دریای نیل ، من جبرئیل را بر مرکبی دیدم که
برای تشویق آن لشکر به ورود در جادههای خشک شده دریا در پیشاپیش آنها حرکت میکرد، قسمتی از خاک زیر پای او یا مرکبش را بر گرفتم، و
برای امروز ذخیره کردم، و آن را در درون گوساله طلائی افکندم و این سر و صدا از
برکت آن است!
تفسیر دیگر اینکه : من در آغاز به قسمتی از آثار این رسول پروردگار (موسی) مؤمن شدم، و سپس در آن تردید کردم و آن را بدور افکندم، و به سوی آئین
بت پرستی گرایش نمودم، و این در نظر من جالب تر و زیباتر بود!
«اثر» در تفسیر اول به معنی خاک زیر پا است، و در تفسیر دوم به معنی بخشی از تعلیمات است، «نبذتها« در تفسیر اول به معنی افکندن خاک دردرون گوساله است، و در تفسیر دوم به معنی رها کردن تعلیمات موسی علیهالسلام است و بالاخره «بصرت به بما لم یبصروا به» در تفسیر اول اشاره به
مجاهده جبرئیل است که به صورت اسب سواری آشکار شده بود (شاید بعضی دیگر هم او را دیدند، ولی نشناختند) ولی در تفسیر دوم اشاره به اطلاعات خاصی در باره آئین موسی علیهالسلام است.
به هر حال هر یک از این دو تفسیر، طرفدارانی دارد و دارای نقاط روشن و یا مبهم است، ولی رویهم رفته تفسیر دوم از جهاتی بهتر به نظر میرسد، بخصوص اینکه در حدیثی در کتاب
احتجاج طبرسی میخوانیم هنگامی که امیر مؤمنان
علی علیهالسلام
بصره را فتح کرد، مردم اطراف او را گرفتند و در میان آنها
حسن بصری بود، و الواحی با خود آورده بود که هر سخنی را امیر مؤمنان علی علیهالسلام میفرمود: فورا یادداشت میکرد،
امام با صدای بلند او را در میان جمعیت مخاطب قرار داد و فرمود: چه میکنی؟! عرض کرد آثار و سخنان شما را مینویسم تا
برای آیندگان بازگو کنم، امیر مؤمنان فرمود: بدانید هر قوم و جمعیتی
سامری دارد، و این مرد (حسن بصری)
سامری این امت است! تنها تفاوتش با
سامری زمان موسی علیهالسلام این است که هر کس به
سامری نزدیک میشد میگفت لا مساس (هیچ کس با من تماس نگیرد) ولی این به مردم میگوید لا قتال (یعنی نباید
جنگ کرد حتی با منحرفان، اشاره به تبلیغاتی است که حسن بصری بر ضد
جنگ جمل داشت).
از این
حدیث چنین استفاده میشود که
سامری نیز مرد منافقی بوده است که با استفاده از پارهای مطالب حق بجانب، کوشش
برای منحرف ساختن مردم داشته است و این معنی با تفسیر دوم مناسب تر میباشد.
ساختن پیکر گوساله از زیورآلات
بنی اسرائیل از آثار
تزیین عمل و تسویل نفس
برای سامری بوده است: «قالوا ما اخلفنا موعدک بملکنا ولـکنا حملنا اوزارا من زینة القوم فقذفنـها فکذلک القی
السامری• فاخرج لهم عجلا جسدا له خوار... • ... وکذلک سولت لی نفسی» گفتند: ما به میل و
اراده خود از وعده تو تخلف نکردیم، ولی ما مقداری از زینت آلات قوم را که با خود داشتیم افکندیم، و
سامری اینچنین
القا کرد• و
برای آنها مجسمهای از گوساله که صدائی همچون صدای گوساله داشت خارج ساخت...•...و اين چنين نفس من مطلب را در نظرم جلوه داد!.
مراد از جمله «ما اخلفنا موعدک بملکنا» این باشد که ما با
اختیار خود تو را مخالفت و وعده ات را خلف نکردیم، - همچنانکه بعضی اینطور معنا کردهاند - و ممکن هم هست مراد این باشد که ما از اموال و ملک خود چیزی
برای ساختن گوساله مصرف نکردیم، تا در این امر قصد عمدی داشته باشیم و لیکن ما اموال و اثقال و زیور آلات
قوم را حمل میکردیم، (چون خسته شدیم) آنرا انداختیم
سامری برداشت و در کوره ریخت، و با آن این گوساله را درست کرد.
کلمه «اوزار» جمع
وزر به معنای ثقل و سنگینی است و کلمه
زینت به معنای زیور است، مانند گردن بند و
گوشواره و دستبند، و کلمه
قذف و القاء و
نبذ هر سه به یک معنا است و آن عبارت است از
طرح و انداختن. و معنای اینکه گفتند: «و لکنا حملنا اوزارا...» این است که لیکن بارهایی از زیور آلات قوم با ما بود و بعید نیست که مقصود قوم
فرعون باشد - و ما آنها را انداختیم و این چنین
سامری آنها را بینداخت - یعنی در
آتش بینداخت و یا او نیز هر چه در دست داشت مانند ما بینداخت و آنگاه گوساله را بیرون آورد.
«فاخرج لهم ...» در کلمه اخرج دلالتی است بر اینکه کیفیت ساختن گوساله پنهانی و دور از مردم بوده، چون فرموده گوسالهای برایشان بیرون آورد، و کلمه
جسد به معنای جثهای است که جان نداشته باشد، و به هیچ وجه بر بدن جاندار
اطلاق نمیشود، این نیز دلالت دارد بر اینکه گوساله مذکور بی جان بوده، و در آن هیچ اثری از آثار حیات نبوده، و کلمه خوار - به ضمه خاء - به معنای
آواز گوساله است.
این
احتمال وجود دارد که جمله «فکذلک القی
السامری» اشاره به مجموع برنامه و طرحی است که
سامری اجرا کرد. به هر حال معمول است که وقتی بزرگی زیردستان خود را در باره گناهی که مرتکب شدهاند ملامت میکند، آنها سعی دارند، گناه را از خود رد کنند و به گردن دیگری بیفکنند، گوساله پرستان بنی اسرائیل که با میل و اراده خود از
توحید به شرک گرائیده بودند خواستند تمام گناه را بر گردن
سامری بیفکنند.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تزیین اعمال سامری».