ترس اهلبیت (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اهل بیت علیهم السلام، از
عقاب های
قیامت هراسان می باشند.
اهل بیت علیهم السلام، از عقابهای قیامت هراسان می باشند: «یوفون بالنذر ویخافون یوما کان شره مستطیرا• انا نخاف من ربنا یوما عبوسا قمطریرا» آنها به نذر خود
وفا میکنند، و از روزی که عذابش گسترده است میترسند• ما از پروردگارمان خائفیم در آن روز که
عبوس و شدید است.
کلمه
مستطیر اسم فاعل از فعل استطار است، که به معنای
فاش کردن و منتشر کردن در
اقطار است به منتها درجه
انتشار ، و بطوری که گفتهاند: این کلمه بلیغ تر از کلمه طار است، وقتی میگویند: (استطار الحریق) معنایش این است که دامنه
آتش سوزی گسترده شد، و یا وقتی میگویند: (استطار الفجر)، معنایش این است که روشنی صبح گسترده گشت. و منظور از (استطار شر آن روز) شر
روز قیامت است، که روز به نهایت رسیدن شدائد و اهوال و عذابها است.
و مراد از (ایفای به
نذر ) همان معنای معروف آن است. و اینکه بعضی گفتهاند: مراد از آن
تصمیم قلبی بر عمل به واجبات، و یا پیروی شارع در همه
احکام اوست، خلاف ظاهر لفظ است، و هیچ دلیلی در کلام بر این سخن
دلالت نمیکند.
این آیات به ذکر اعمال و اوصافی که ابرار و عباد الله دارند، پرداخته با ذکر پنج وصف دلیل
استحقاق آنها را نسبت به این همه نعمتهای بی مانند توضیح میدهد. میفرماید: آنها به نذر خود وفا میکنندو از روزی که
عذاب و شر آن گسترده است بیمناکند، جمله «یوفون» و «یخافون» و جملههای بعد از آن که همه به صورت فعل
مضارع آمده نشان میدهد که این برنامه مستمر و همیشگی آنان است.
البته همانگونه که در
شأن نزول گفتیم
مصداق اتم و اکمل این آیات امیرمؤمنان
علی و
فاطمه زهرا و فرزندان آنها
حسن و
حسین (سلاماللهعلیهم اجمعین) میباشند که نذر خود را در مورد سه روز
روزه داشتن
ادا کردند، و جز با آب
افطار ننمودند، و قلب آنان از خوف خدا و
خوف قیامت مالا مال بود.
ترس آنها از شر آن روز بزرگ اشاره به ایمانشان به مسأله
معاد ، و احساس مسؤولیت شدید در برابر فرمان الهی است. آنها به خوبی معاد را باور کردهاند، و به تمام کیفرهای بدکاران در آن روز ایمان دارند، و اثر این
ایمان در اعمالشان کاملا نمایان است.
اینکه روز قیامت را عبوس شمرده از باب
استعاره است، مراد از عبوس بودن آن
ظهور کمال شدت آن برای مجرمین است، و کلمه
قمطریر - به طوری که گفتهاند - به معنای دشوار و سخت است.
این آیه در مقام بیان علت سخنی است که از ایشان
حکایت کرد، میخواهد بفهماند چرا گفتند: «انما نطعمکم لوجه الله...» و اینکه اگر عمل مذکور خود را تنها و تنها به خاطر خدا انجام دادند، و عبودیت خود را برای خدا
خالص کردند، برای این بود که از آن روز سخت و دشوار میترسیدند، و برای بیان علت مذکور
اکتفا نکردند به اینکه ما از آن روز میترسیم، بلکه آن روز را به پروردگار خود نسبت داده، گفتند: (ما از پروردگار خود از روزی میترسیم که چنین و چنان است)، تا فهمانده باشند وقتی از این اطعامشان چیزی غیر از پروردگارشان را در نظر ندارند، پس ترسشان هم از غیر او نیست، همچنان که امیدی هم به غیر او ندارند، پس
ترس و امیدشان همه از خدا است، اگر از روز قیامت هم میترسند بدان جهت است که روز پروردگارشان است، روزی است که خدا به
حساب بندگانش میرسد، و جزای اعمال ایشان را میدهد.
اهل بیت علیهم السلام
ترسان از قیامت می باشند: «ان الابرار یشربون من کاس کان مزاجها کافورا• یوفون بالنذر ویخافون یوما کان شره مستطیرا• ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما واسیرا»
ابرار (نیکان) از جامی مینوشند که با
عطر خوشی آمیخته است•آنها به نذر خود وفا میکنند، و از روزی که عذابش گسترده است میترسند•و غذای (خود) را با اینکه به آن علاقه (و نیاز) دارند به
مسکین و یتیم و
اسیر میدهند.
و کلمه ابرار جمع کلمه (
بر) - به فتحه باء - است، و کلمه (بر)
صفت مشبهه از
مصدر (بر) - به کسره باء - است، که به معنای
احسان است، و این معنا در مورد کسی
صادق است که عمل خود را نیکو بسازد، و از
نیکو ساختن آن هیچ نفعی که عاید خودش بگردد در نظر نگرفته باشد، نه جزایی که در مقابل عملش به او بدهند، و نه حتی تشکری را. و خلاصه کلمه (بر) - به فتحه باء - به معنای کسی است که
خیر را بدان جهت که خیر است میخواهد، نه بدان جهت که اگر انجام دهد نفعی عایدش میشود، بلکه حتی در صورتی هم که خودش آن را دوست نمیدارد صرفا به خاطر اینکه خیر است انجام میدهد، و بر تلخی آن که مخالف با خواهش نفسش است
صبر میکند، و عمل خیر را بدان جهت که فی نفسه خیر است انجام میدهد، هر چند به زحمت و ضرر خود تمام شود، نظیر وفای به
نذر . و یا بدان جهت که برای دیگران نافع است انجام میدهد مانند
اطعام طعام به بندگان
مستحق خدا.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۵، ص۳۳۵، برگرفته از مقاله «ترس اهلبیت».