تحلل
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تحلل، یکی از اصطلاحات فقهی به معنای بیرون آمدن حاجی از
محرمات احرام است. سببهای تحلل در
حج یا
عمره عبارت از
تقصیر،
حلق،
طواف،
سعی،
طواف نساء،
قربانی کردن و
اشتراط تحلل است.
حجگزار با هر یک از این اعمال از محدودیتهای که به خاطر
احرام داشت رها میشود.
«تحلل» از ریشه «ح ـ ل ـ ل» به معنای گشوده شدن گره
و از میان رفتن ممنوعیت
است. ریشه آن نیز به معنای جایز بودن است.
در اصطلاح فقهی، تحلل به معنای بیرون آمدن از احرام و حلال شدن کارهایی است که به سبب احرام بر احرامگزار
حرام شده است.
از اصطلاحات هممعنا با آن، «احلال»
و از واژههای مرتبط با آن، «حلّ»
است.
اهمیت تحلل از آنرو است که اگر احرامگزار پس از احرام، کارهایی را که موجب تحلل میشود، انجام ندهد، محرمات احرام همچنان بر او حرام خواهد بود و وی بر احرام خود باقی میماند.
آیه «وَ اِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا
» به مسئله تحلل اشاره دارد. برخی مفسّران «
قضاء تفث» را در آیه ۲۹
سوره حج کنایه از تحلل دانستهاند.
سببهای تحلل در
حج یا عمره عبارتند از: تقصیر، حلق،
طواف، سعی،
طواف نساء، قربانی کردن، و اشتراط تحلل.
احکام تحلل: احکام تحلل در چهار محور بررسی میشود: ۱. تحلل در احرام عمره. ۲. تحلل در احرام
حج. ۳. تحلل در
احصار و
صدّ. ۴. اشتراط تحلل.
در باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه
احادیث احلال در
عمره تمتع با تقصیر یعنی کوتاه کردن
مو یا
ناخن پس از انجام دادن سعی، صورت میگیرد.
شماری از فقیهان به رغم آنکه حلق (تراشیدن
سر) را در عمره تمتع جایز ندانستهاند، آن را از آنرو که متضمّن تقصیر نیز هست، موجب تحلل دانستهاند.
اما فقیهان دیگر با ردّ این
استدلال، تحلل از احرام عمره تمتع را با حلق نپذیرفتهاند.
در باور مشهور فقیهان امامی، با حصول تحلل در عمره تمتع، همه محرمات احرام جز صید حرمی (صیدی که حرمت آن برآمده از حضور در حرم
مکه است) بر احرامگزار حلال میشود.
شماری از فقیهان به پشتوانه دو حدیث
که مورد توجه و التزام مشهور قرار نگرفته است،
حلق را نیز حرام دانستهاند.
به باور فقیهان
اهل سنت،
اگر
حجگزار
قربانی همراه نداشته باشد، تحلل در عمره تمتع به پشتوانه گزارش ابن عمر
با حلق یا تقصیر صورت میگیرد، هر چند تقصیر بر حلق رجحان دارد.
اگر احرامگزار با خود، قربانی آورده باشد، در باور فقیهان شافعی و مالکی، تحلل با حلق یا تقصیر تحقق مییابد.
حنفیان و
حنبلیان برآنند که در این صورت، تحلل از عمره جایز نیست و تحلل از عمره همراه با تحلل از
حج صورت میگیرد.
به اجماع فقیهان اهل سنت، پس از وقوع تحلل از عمره تمتع، همه محرمات احرام بر احرامگزار حلال میشود.
به باور فقیهان امامی، در
عمره مفرده دو تحلل یافت میشود: ۱. تحلل اول با حلق یا تقصیر صورت میگیرد
که با آن، همه محرمات احرام جز
استمتاع جنسی بر شخص
محرم حلال میگردد.
۲. تحلل دوم که به تصریح احادیث
با
طواف نساء به دست میآید و به حلیت همه محرمات حتی کامیابی جنسی میانجامد.
فقیهان اهل سنت به پشتوانه روایاتی
در عمره مفرده تنها به یک تحلل باور دارند و بیشتر آنان گفتهاند که این تحلل با حلق یا تقصیر تحقق مییابد
و همه محرمات احرام را حلال میسازد.
البته فقیهانی که حلق را از
مناسک نمیدانند، بر آنند که تحلل با گزاردن
طواف و سعی صورت میگیرد.
در باور مشهور فقه امامی، انجام دادن محرمات احرام در
حج به ویژه
حج تمتع، در سه مرحله بر
محرم حلال میشود و به تعبیر دیگر،
حج دارای سهگونه تحلل است
ولی فقیهان اهل سنت
و شماری از فقیهان امامی
به دوگونه تحلل در
حج باور دارند:
در باور مشهور فقیهان امامی، تحلل اول برای
حجگزار با حلق یا تقصیر (ازاله یا کوتاه کردن مو) تحقق مییابد.
البته درباره جزئیات این حکم، میان احرامگزار
مرد و
زن و نیز میان کسی که نخستین
حج واجب خود را به جا میآورد و دیگر
حجگزاران تفاوتهایی دیده میشود. پشتوانه نظر مشهور، روایات گوناگون از جمله احادیثی از
امام صادق (علیهالسلام) است.
به تصریح فقیهان، حلق یا تقصیر تنها در صورتی موجب تحلل میشوند که پیش از آن،
رمی جمره عقبه و قربانی انجام شده باشند.
در باور اندکی از فقیهان امامی، به پشتوانه روایتی، با رمی جمره عقبه، تحلل اول تحقق مییابد.
نیز بر پایه سخنی کمیاب در
فقه امامی، در
حج تنها دو تحلل وجود دارد و تحلل اول در
حج پس از گزاردن
طواف زیارت و سعی به دست میآید.
به باور مشهور فقیهان امامی، پس از تحلل اول در
حج، به پشتوانه احادیث
انجام دادن همه محرمات احرام جز کامیابی جنسی و کاربرد
بوی خوش حلال میشود.
البته در باور شماری از فقیهان، به پشتوانه حدیثی، صید کردن احرامگزار یا «صید احرامی» یعنی صیدی که حرمت آن برآمده از احرام باشد، نیز پس از تحلل اول بر حرمت خود باقی میماند.
در
حج قران و
افراد، در باور فقیهان امامی، پس از تحلل اول کاربرد بوی خوش نیز حلال میشود.
البته اندکی از فقها
این تحلل را وابسته به آن دانستهاند که
طواف و سعی پیش از اعمال
منا انجام شده باشد؛ ولی دیگر فقیهان به پشتوانه اطلاق ادله، چنین شرطی را باور ندارند.
در فقه امامی، در جزئیات آنچه با تحلل اول بر احرامگزار حلال میشود یا همچنان حرام میماند، تفاوت دیدگاه دیده میشود. برای نمونه، در باور مشهور فقیهان امامی
به پشتوانه روایات بسیار
پس از تحلل اول، افزون بر بوی خوش، هرگونه کامیابی جنسی هم بر احرامگزار حرام باقی میماند؛ اما شماری از فقیهان به پشتوانه حدیثی
تنها
حرمت آمیزش جنسی را برقرار میدانند.
در برابر، اندکی از فقیهان پس از تحلل اول، افزون بر کامیابی جنسی، به پشتوانه ادلهای همچون
استصحاب، حتی انجام دادن
عقد نکاح و
شهادت بر آن را نیز ممنوع شمردهاند.
نیز اندکی از فقیهان امامی، از جمله
ابن ابیعقیل عمانی، به پشتوانه احادیثی که ظاهر آنها بر
حلّیت کاربرد بوی خوش پس از تحلل اول دلالت دارد، به
جواز این کار پس از تحلل اول باور دارند.
در باور دیگر فقیهان، این روایات درخور تخصیص هستند و همچنین میتوان آنها را به معنای
تقیه دانست.
البته اگر
طواف زیارت پیش از اعمال منا انجام شده باشد، با
حلق یا
تقصیر، کاربرد بوی خوش حلال میگردد.
در باور شماری از فقیهان امامی، تحلل دوم با
طواف حج که به آن
طواف زیارت نیز گفته میشود، تحقق مییابد.
حتی شماری از فقیهان، گزاردن نماز
طواف را نیز برای تحلل لازم ندانستهاند.
ولی بیشتر فقیهان به پشتوانه روایات و استصحاب، بر آنند که تحلل دوم پس از انجام دادن سعی میان صفا و مروه تحقق مییابد.
به باور همه فقیهان امامی، با تحلل دوم، کاربرد بوی خوش بر احرامگزار حلال میشود.
البته اگر اعمال مکه (
طواف و سعی) به سبب عذر پیش از وقوفین انجام شده باشد، در باور مشهور فقیهان امامی، کاربرد بوی خوش پس از حلق یا تقصیر حلال خواهد شد، در واقع، چنین
حجگزارانی دو مرحله تحلل دارند.
ولی اندکی از آنان باور دارند که تحلل از بوی خوش همواره پس از گزاردن
طواف و سعی صورت میپذیرد؛ حتی اگر این دو رفتار پیش از اعمال منا انجام شده باشند.
به
اجماع فقیهان امامی، تحلل سوم با گزاردن
طواف نساء تحقق مییابد.
پس از تحلل سوم، انجام دادن همه محرمات احرام بر احرامگزار حلال میشود.
در باور فقیهان امامی، کاربرد بوی خوش در
حج تمتع پس از
طواف زیارت تا هنگام گزاردن
طواف نساء
مکروه است.
البته اندکی از فقیهان به پشتوانه احادیث، حرمت صید احرامی را تا روز سیزدهم
ذیحجه باقی دانستهاند.
در باور فقیهان شافعی و حنبلی، تحلل اول با انجام دادن دو رفتار از سه واجب
حج یعنی رمی، حلق (یا تقصیر) و
طواف تحقق مییابد
اما
مالکیان تحلل اول را با رمی جمره عقبه، حاصل دانسته
و آن را تحلل اصغر خواندهاند.
در باور مشهور حنفیان، تحلل اول با حلق یا تقصیر صورت میگیرد.
آن دسته از فقیهان شافعی و حنبلی که حلق را جزء مناسک
حج نشمردهاند، تحلل اول را با انجام دادن یکی از دو کار دیگر یعنی
رمی و
طواف فراهم میدانند.
پس از تحلل اول، در باور همه فقیهان اهل سنت، به پشتوانه سخن
عایشه از
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) همه محرمات احرام جز کامیابی جنسی
و شکار کردن بر احرامگزار حلال میشود.
در باور مشهور مالکیان، کاربرد بوی خوش پس از تحلل اول همچنان حرام است و این حرمت تا هنگام تحلل دوم باقی میماند.
شافعیان پس از تحلل اول، خودداری از بوی خوش را
مستحب شمردهاند.
تحلل دوم در
حج، در باور شافعیان و حنبلیان، با انجام دادن رفتار سوم از سه واجبِ رمی، حلق، و
طواف حاصل میشود
و در باور حنفیان و مالکیان، با انجام دادن
طواف افاضه (زیارت) تحقق مییابد.
پس از تحلل دوم که تحلل اکبر نیز خوانده میشود،
به اجماع فقیهان اهل سنت، انجام دادن همه محرمات احرام، از جمله کامیابی جنسی، بر احرامگزار حلال میگردد.
در باور فقیهان امامی
و اهل سنت
در صورت
احصار (بازماندن احرامگزار از ادامه مناسک
حج یا عمره به سبب بیماری در باور فقیهان امامی
یا جلوگیری دشمن از ادامه مناسک در باور بیشتر فقیهان اهل سنت
و یا صدّ (بازداشتن دشمن از مناسک
حج بر پایه فقه امامی
احرامگزار میتواند با تحلل از احرام بیرون شود. برای جواز تحلل، به آیه ۱۹۶
سوره بقره و احادیث
استناد شده است. برای حصول تحلل، بر پایه فقه امامی، افزون بر نیت تحلل،
قربانی کردن هم لازم است.
البته شماری از آنان برای فرد مصدود، قربانی کردن را لازم ندانستهاند.
درباره وجوب حلق یا تقصیر برای تحلل محصور و مصدود، در فقه امامی تفاوت دیدگاه یافت میشود: برخی حلق؛ شماری تقصیر؛ و بعضی تخییر میان حلق و تقصیر را پذیرفتهاند و برخی درباره فرد مصدود هیچ یک را واجب نشمردهاند. فقیهان شافعی، حنفی و حنبلی نیز به وجوب قربانی برای تحلل محصور باور دارند
؛ ولی مالکیان آن را واجب ندانستهاند.
به باور فقیهان امامی
و اهل سنت
حکم تحلل همچون
رخصت است، نه
عزیمت؛ یعنی تحلل در شرایط ویژه احصار و صد برای محصور یا مصدود
مباح به شمار میرود و واجب نیست. در باور فقیهان امامی،
پس از تحلل فرد مصدود همه محرمات احرام بر وی حلال میشود؛ ولی پس از تحلل فرد محصور، انجام دادن همه محرمات، جز
آمیزش جنسی، برای او جایز است و جواز آمیزش جنسی در باور مشهور فقه امامی وابسته به انجام دادن مناسک در
حج واجب سال آینده یا گزاردن
طواف نساء به نیابت از او در
حج غیر واجب است. فقیهان مذاهب اهل سنت پس از تحلل محصور، انجام دادن همه محرمات احرام را برای او جایز شمردهاند.
فقیهان امامی
و حنبلی
برآنند که مستحب است شخص محصور، تحلل را به تاخیر اندازد تا شاید احصار یا صد از میان برود. فقیهان شافعی تنها در صورت گستردگی وقت، استحباب تاخیر را باور دارند
؛ ولی فقیهان مالکی در هر صورت، تعجیل در تحلل را مستحب دانستهاند.
در باور فقیهان امامی، مستحب است
حجگزار هنگام احرام بستن با
خداوند شرط کند که اگر به هر سببی از ادامه مناسک بازمانَد، مانند اینکه
مریض شود یا توشهاش تمام گردد یا فردی ستمکار مانع او شود، از احرام بیرون گردد.
در این صورت، با تحقق موانع یاد شده، وی به پشتوانه آن شرط و نیت تحلل
میتواند از
احرام بیرون شود. در باور شماری از فقیهان، حتی
قربانی کردن هم لازم نیست.
فقیهان
اهل سنت درباره حصول تحلل با اشتراط آن، تفاوت دیدگاه دارند. در باور مشهور حنبلیان و شافعیان، چنین شرطی نافذ است و موجبِ تحلل میشود
؛ ولی مالکیان
و حنفیان
و شماری از شافعیان
آن را نافذ نمیدانند.
۱. الاستذکار: ابن عبدالبر (م۴۶۳ق)، به کوشش سالم عطا و محمد معوض، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۰م.
۲. الام: شافعی (م ۲۰۴ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق.
۳. الانتصار: سید مرتضی (م۴۳۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
۴. انوار الفقاهه: کاشف الغطاء (م۱۲۲۷ق)، نجف، مؤسسه کاشف الغطاء، ۱۴۲۲ق.
۵. البحر الرائق: ابونجیم مصری (م۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
۶. بدایة المجتهد: ابن رشد قرطبی (م۵۹۵ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۷. بدائع الصنائع: علاء الدین کاسانی (م۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
۸. تاج العروس: زبیدی (م۱۲۰۵ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
۹. تحریر الاحکام الشرعیه: علامه حلی (م۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، ۱۴۲۰ق.
۱۰. تحفة الفقهاء: علاء الدین سمرقندی (م۵۳۵ق./۵۳۹ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
۱۱. التحقیق: مصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش.
۱۲. تذکرة الفقهاء: علامه حلی (م۷۲۶ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۴ق.
۱۳. التفسیر الوسیط: وهبة زحیلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۱ق.
۱۴. تهذیب الاحکام: طوسی (م۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
۱۵. الثمر الدانی: آبی ازهری (م۱۳۳۰ق)، بیروت، المکتبة الثقافیه.
۱۶. جامع المقاصد: کرکی (م۹۴۰ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۱ق.
۱۷. الجامع للشرائع: یحیی بن سعید حلی (م۶۹۰ق)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق.
۱۸. جواهر الکلام: نجفی (م۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۱۹. حاشیة الدسوقی: دسوقی (م۱۲۳۰ق)، دار احیاء الکتب العربیه.
۲۰. حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (م۱۲۵۲ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۲۱. الحدائق الناضره: یوسف بحرانی (م۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
۲۲. الخلاف: طوسی (م۴۶۰ق)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
۲۳. الدروس الشرعیه: شهید اول (م۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
۲۴. الذخیره: احمد بن ادریس قرافی، به کوشش حجی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۹۹۴م.
۲۵. الروضة البهیة فی شرح اللعمه: شهید ثانی (م۹۶۵ق)، به کوشش سلطان العلماء، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۲ق.
۲۶. ریاض المسائل: سید علی طباطبائی (م۱۲۳۱ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۲ق.
۲۷. السرائر: ابن ادریس (م۵۹۸ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
۲۸. سنن ابیداود: سجستانی (م۲۷۵ق)، به کوشش سعید اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
۲۹. السنن الکبری: بیهقی (م۴۵۸ق)، بیروت، دار الفکر.
۳۰. شرائع الاسلام: محقق حلی (م۶۷۶ق)، به کوشش محمد علی بقال، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
۳۱. الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (م۶۸۲ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
۳۲. الشرح الکبیر: ابوالبرکات (م۱۲۰۱ق)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
۳۳. صحیح البخاری: بخاری (م۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
۳۴. العین: خلیل (م۱۷۵ق)، به کوشش مخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
۳۵. غنیة النزوع: ابن زهرة حلبی (م۵۸۵ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق (علیهالسلام)، ۱۴۱۷ق.
۳۶. فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد رافعی (م۶۲۳ق)، دار الفکر.
۳۷. قاموس قرآن: علی اکبر قرشی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
۳۸. الکافی فی الفقه: ابوالصلاح حلبی (م۴۴۷ق)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، ۱۴۰۳ق.
۳۹. الکافی: کلینی (م۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
۴۰. کشاف القناع: منصور بهوتی (م۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
۴۱. کشف اللثام: فاضل هندی (م۱۱۳۷ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۴۲. لسان العرب: ابن منظور (م۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
۴۳. المبسوط فی فقه الامامیه: طوسی (م۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
۴۴. المبسوط: سرخسی (م۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۴۵. مجمع البحرین: طریحی (م۱۰۸۵ق)، به کوشش الحسینی، بیروت، الوفاء، ۱۴۰۳ق.
۴۶. مجمع البیان: طبرسی (م۵۴۸ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق.
۴۷. مجمع الفائدة و البرهان: محقق اردبیلی (م۹۹۳ق)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۴۸. المجموع شرح المهذب: نووی (م۶۷۶ق)، دار الفکر.
۴۹. المحیط فی اللغه: اسماعیل بن عباد (م۳۸۵ق)، به کوشش آل یاسین، بیروت، عالم الکتاب، ۱۴۱۴ق.
۵۰. مختصر المزنی: مزنی (م۲۶۳ق)، بیروت، دار المعرفه.
۵۱. مختلف الشیعه: علامه حلی (م۷۲۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
۵۲. مدارک الاحکام: سید محمد بن علی موسوی عاملی (م۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۰ق.
۵۳. مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: شهید ثانی (م۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۵۴. مستند الشیعه: احمد نراقی (م۱۲۴۵ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۵ق.
۵۵. المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات خوئی (م۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۱۰ق.
۵۶. معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (م۳۹۵ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق.
۵۷. مغنی المحتاج: محمد شربینی (م۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
۵۸. المغنی: عبدالله بن قدامه (م۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
۵۹. من لا یحضره الفقیه: صدوق (م۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
۶۰. المنتقی شرح الموطا: سلیمان بن خلف باجی (م۴۷۴ق)، قاهره، دار الکتاب الاسلامی.
۶۱. منتهی المطلب: علامه حلی (م۷۲۶ق)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۱۲ق.
۶۲. المهذب: قاضی ابن البراج (م۴۸۱ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق.
۶۳. مواهب الجلیل: حطاب رعینی (م۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
۶۴. موسوعة الامام الخوئی: قم، احیاء آثار خوئی.
۶۵. المیزان: طباطبائی (م۱۴۰۲ق)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق.
۶۶. النهایه: طوسی (م۴۶۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
۶۷. وسائل الشیعه: حر عاملی (م۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۲ق.
۶۸. الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (م۵۶۰ق)، به کوشش حسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.
سید حسین حسینی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «تحلل»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۳/۱۶.