• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تحلل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




تحلل، یکی از اصطلاحات فقهی به معنای بیرون آمدن حاجی از محرمات احرام است. سبب‌های تحلل در حج یا عمره عبارت‌ از تقصیر، حلق، طواف، سعی، طواف نساء، قربانی کردن و اشتراط تحلل است. حجگزار با هر یک از این اعمال از محدودیت‌های که به خاطر احرام داشت رها می‌شود.



«تحلل» از ریشه «ح ـ ل ـ ل» به معنای گشوده شدن گره و از میان رفتن ممنوعیت است. ریشه آن نیز به معنای جایز بودن است. در اصطلاح فقهی، تحلل به معنای بیرون آمدن از احرام و حلال شدن کارهایی است که به سبب احرام بر احرام‌گزار حرام شده است. از اصطلاحات هم‌معنا با آن، «احلال» و از واژه‌های مرتبط با آن، «حلّ» است.


اهمیت تحلل از آن‌رو است که اگر احرام‌گزار پس از احرام، کارهایی را که موجب تحلل می‌شود، انجام ندهد، محرمات احرام همچنان بر او حرام خواهد بود و وی بر احرام خود باقی می‌ماند.
[۲۰] بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۵۸۸.
آیه «وَ اِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا» به مسئله تحلل اشاره دارد. برخی مفسّران «قضاء تفث» را در آیه ۲۹ سوره حج کنایه از تحلل دانسته‌اند.
ƒ

سبب‌های تحلل در حج یا عمره عبارتند از: تقصیر، حلق، طواف، سعی، طواف نساء، قربانی کردن، و اشتراط تحلل.
ƒ احکام تحلل: احکام تحلل در چهار محور بررسی می‌شود: ۱. تحلل در احرام عمره. ۲. تحلل در احرام حج. ۳. تحلل در احصار و صدّ. ۴. اشتراط تحلل.
‚

۳.۱ - تحلل در احرام عمره

در باور مشهور فقیهان امامی، به پشتوانه احادیث احلال در عمره تمتع با تقصیر یعنی کوتاه کردن مو یا ناخن پس از انجام دادن سعی، صورت می‌گیرد. شماری از فقیهان به رغم آن‌که حلق (تراشیدن سر) را در عمره تمتع جایز ندانسته‌اند، آن را از آن‌رو که متضمّن تقصیر نیز هست، موجب تحلل دانسته‌اند. اما فقیهان دیگر با ردّ این استدلال، تحلل از احرام عمره تمتع را با حلق نپذیرفته‌اند. در باور مشهور فقیهان امامی، با حصول تحلل در عمره تمتع، همه محرمات احرام جز صید حرمی (صیدی که حرمت آن برآمده از حضور در حرم مکه است) بر احرام‌گزار حلال می‌شود. شماری از فقیهان به پشتوانه دو حدیث که مورد توجه و التزام مشهور قرار نگرفته است، حلق را نیز حرام دانسته‌اند.
[۴۰] کاشف الغطا، انوار الفقاهه، ص۱۵۳.

به باور فقیهان اهل سنت، اگر حجگزار قربانی همراه نداشته باشد، تحلل در عمره تمتع به پشتوانه گزارش ابن عمر با حلق یا تقصیر صورت می‌گیرد، هر چند تقصیر بر حلق رجحان دارد. اگر احرام‌گزار با خود، قربانی آورده باشد، در باور فقیهان شافعی و مالکی، تحلل با حلق یا تقصیر تحقق می‌یابد. حنفیان و حنبلیان برآنند که در این صورت، تحلل از عمره جایز نیست و تحلل از عمره همراه با تحلل از حج صورت می‌گیرد. به اجماع فقیهان اهل سنت، پس از وقوع تحلل از عمره تمتع، همه محرمات احرام بر احرام‌گزار حلال می‌شود.
به باور فقیهان امامی، در عمره مفرده دو تحلل یافت می‌شود: ۱. تحلل اول با حلق یا تقصیر صورت می‌گیرد که با آن، همه محرمات احرام جز استمتاع جنسی بر شخص محرم حلال می‌گردد. ۲. تحلل دوم که به تصریح احادیث با طواف نساء به دست می‌آید و به حلیت همه محرمات حتی کامیابی جنسی می‌انجامد.
فقیهان اهل سنت به پشتوانه روایاتی در عمره مفرده تنها به یک تحلل باور دارند و بیشتر آنان گفته‌اند که این تحلل با حلق یا تقصیر تحقق می‌یابد و همه محرمات احرام را حلال می‌سازد. البته فقیهانی که حلق را از مناسک نمی‌دانند، بر آنند که تحلل با گزاردن طواف و سعی صورت می‌گیرد.

۳.۲ - تحلل در احرام حج

در باور مشهور فقه امامی، انجام دادن محرمات احرام در حج به ویژه حج تمتع، در سه مرحله بر محرم حلال می‌شود و به تعبیر دیگر، حج دارای سه‌گونه تحلل است ولی فقیهان اهل سنت
[۸۱] سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۷۰.
و شماری از فقیهان امامی
[۸۴] علم‌الهدی، علی بن حسین، الانتصار، ص۲۵۵.
به دو‌گونه تحلل در حج باور دارند:


در باور مشهور فقیهان امامی، تحلل اول برای حجگزار با حلق یا تقصیر (ازاله یا کوتاه کردن مو) تحقق می‌یابد. البته درباره جزئیات این حکم، میان احرام‌گزار مرد و زن و نیز میان کسی که نخستین حج واجب خود را به جا می‌آورد و دیگر حجگزاران تفاوت‌هایی دیده می‌شود. پشتوانه نظر مشهور، روایات گوناگون از جمله احادیثی از امام صادق (علیه‌السلام) است. به تصریح فقیهان، حلق یا تقصیر تنها در صورتی موجب تحلل می‌شوند که پیش از آن، رمی جمره عقبه و قربانی انجام شده باشند. در باور‌ اندکی از فقیهان امامی، به پشتوانه روایتی، با رمی جمره عقبه، تحلل اول تحقق می‌یابد. نیز بر پایه سخنی کمیاب در فقه امامی، در حج تنها دو تحلل وجود دارد و تحلل اول در حج پس از گزاردن طواف زیارت و سعی به دست می‌آید.

۴.۱ - تحلل اول

به باور مشهور فقیهان امامی، پس از تحلل اول در حج، به پشتوانه احادیث انجام دادن همه محرمات احرام جز کامیابی جنسی و کاربرد بوی خوش حلال می‌شود. البته در باور شماری از فقیهان، به پشتوانه حدیثی، صید کردن احرام‌گزار یا «صید احرامی» یعنی صیدی که حرمت آن برآمده از احرام باشد، نیز پس از تحلل اول بر حرمت خود باقی می‌ماند. در حج قران و افراد، در باور فقیهان امامی، پس از تحلل اول کاربرد بوی خوش نیز حلال می‌شود. البته‌ اندکی از فقها این تحلل را وابسته به آن دانسته‌اند که طواف و سعی پیش از اعمال منا انجام شده باشد؛ ولی دیگر فقیهان به پشتوانه اطلاق ادله، چنین شرطی را باور ندارند.
در فقه امامی، در جزئیات آن‌چه با تحلل اول بر احرام‌گزار حلال می‌شود یا همچنان حرام می‌ماند، تفاوت دیدگاه دیده می‌شود. برای نمونه، در باور مشهور فقیهان امامی به پشتوانه روایات بسیار پس از تحلل اول، افزون بر بوی خوش، هر‌گونه کامیابی جنسی هم بر احرام‌گزار حرام باقی می‌ماند؛ اما شماری از فقیهان به پشتوانه حدیثی تنها حرمت آمیزش جنسی را برقرار می‌دانند. در برابر،‌ اندکی از فقیهان پس از تحلل اول، افزون بر کامیابی جنسی، به پشتوانه ادله‌ای همچون استصحاب، حتی انجام دادن عقد نکاح و شهادت بر آن را نیز ممنوع شمرده‌اند. نیز‌ اندکی از فقیهان امامی، از جمله ابن ابی‌عقیل عمانی، به پشتوانه احادیثی که ظاهر آن‌ها بر حلّیت کاربرد بوی خوش پس از تحلل اول دلالت دارد، به جواز این کار پس از تحلل اول باور دارند. در باور دیگر فقیهان، این روایات درخور تخصیص هستند و همچنین می‌توان آن‌ها را به معنای تقیه دانست. البته اگر طواف زیارت پیش از اعمال منا انجام شده باشد، با حلق یا تقصیر، کاربرد بوی خوش حلال می‌گردد.

۴.۲ - تحلل دوم

در باور شماری از فقیهان امامی، تحلل دوم با طواف حج که به آن طواف زیارت نیز گفته می‌شود، تحقق می‌یابد. حتی شماری از فقیهان، گزاردن نماز طواف را نیز برای تحلل لازم ندانسته‌اند.
[۱۳۲] نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۵۷-۲۵۸.
ولی بیشتر فقیهان به پشتوانه روایات و استصحاب، بر آنند که تحلل دوم پس از انجام دادن سعی میان صفا و مروه تحقق می‌یابد.
به باور همه فقیهان امامی، با تحلل دوم، کاربرد بوی خوش بر احرام‌گزار حلال می‌شود. البته اگر اعمال مکه (طواف و سعی) به سبب عذر پیش از وقوفین انجام شده باشد، در باور مشهور فقیهان امامی، کاربرد بوی خوش پس از حلق یا تقصیر حلال خواهد شد، در واقع، چنین حجگزارانی دو مرحله تحلل دارند. ولی‌ اندکی از آنان باور دارند که تحلل از بوی خوش همواره پس از گزاردن طواف و سعی صورت می‌پذیرد؛ حتی اگر این دو رفتار پیش از اعمال منا انجام شده باشند.

۴.۳ - تحلل سوم

به اجماع فقیهان امامی، تحلل سوم با گزاردن طواف نساء تحقق می‌یابد.
[۱۴۵] شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۷۷.
[۱۴۶] محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۴۰.
[۱۴۷] شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۳۲۵.
پس از تحلل سوم، انجام دادن همه محرمات احرام بر احرام‌گزار حلال می‌شود. در باور فقیهان امامی، کاربرد بوی خوش در حج تمتع پس از طواف زیارت تا هنگام گزاردن طواف نساء مکروه است. البته‌ اندکی از فقیهان به پشتوانه احادیث، حرمت صید احرامی را تا روز سیزدهم ذی‌حجه باقی دانسته‌اند.


در باور فقیهان شافعی و حنبلی، تحلل اول با انجام دادن دو رفتار از سه واجب حج یعنی رمی، حلق (یا تقصیر) و طواف تحقق می‌یابد اما مالکیان تحلل اول را با رمی جمره عقبه، حاصل دانسته و آن را تحلل اصغر خوانده‌اند.

۴.۱ - تحلل اول

در باور مشهور حنفیان، تحلل اول با حلق یا تقصیر صورت می‌گیرد. آن دسته از فقیهان شافعی و حنبلی که حلق را جزء مناسک حج نشمرده‌اند، تحلل اول را با انجام دادن یکی از دو کار دیگر یعنی رمی و طواف فراهم می‌دانند. پس از تحلل اول، در باور همه فقیهان اهل سنت، به پشتوانه سخن عایشه از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) همه محرمات احرام جز کامیابی جنسی
[۱۶۸] بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۵، ص۱۳۵.
و شکار کردن بر احرام‌گزار حلال می‌شود. در باور مشهور مالکیان، کاربرد بوی خوش پس از تحلل اول همچنان حرام است و این حرمت تا هنگام تحلل دوم باقی می‌ماند. شافعیان پس از تحلل اول، خودداری از بوی خوش را مستحب شمرده‌اند.

۵.۲ - تحلل دوم

تحلل دوم در حج، در باور شافعیان و حنبلیان، با انجام دادن رفتار سوم از سه واجبِ رمی، حلق، و طواف حاصل می‌شود و در باور حنفیان و مالکیان، با انجام دادن طواف افاضه (زیارت) تحقق می‌یابد. پس از تحلل دوم که تحلل اکبر نیز خوانده می‌شود، به اجماع فقیهان اهل سنت، انجام دادن همه محرمات احرام، از جمله کامیابی جنسی، بر احرام‌گزار حلال می‌گردد.
[۱۸۴] مزنی، اسماعیل بن یحیی، مختصر المزنی، ص۶۸.

‚

در باور فقیهان امامی و اهل سنت در صورت احصار (بازماندن احرام‌گزار از ادامه مناسک حج یا عمره به سبب بیماری در باور فقیهان امامی یا جلوگیری دشمن از ادامه مناسک در باور بیشتر فقیهان اهل سنت و یا صدّ (بازداشتن دشمن از مناسک حج بر پایه فقه امامی احرام‌گزار می‌تواند با تحلل از احرام بیرون شود. برای جواز تحلل، به آیه ۱۹۶ سوره بقره و احادیث استناد شده است. برای حصول تحلل، بر پایه فقه امامی، افزون بر نیت تحلل، قربانی کردن هم لازم است. البته شماری از آنان برای فرد مصدود، قربانی کردن را لازم ندانسته‌اند. درباره وجوب حلق یا تقصیر برای تحلل محصور و مصدود، در فقه امامی تفاوت دیدگاه یافت می‌شود: برخی حلق؛ شماری تقصیر؛ و بعضی تخییر میان حلق و تقصیر را پذیرفته‌اند و برخی درباره فرد مصدود هیچ یک را واجب نشمرده‌اند. فقیهان شافعی، حنفی و حنبلی نیز به وجوب قربانی برای تحلل محصور باور دارند؛ ولی مالکیان آن را واجب ندانسته‌اند.
به باور فقیهان امامی
[۲۱۵] خویی، سید ابوالقاسم، المعتمد، ج۵، ص۴۷.
و اهل سنتحکم تحلل همچون رخصت است، نه عزیمت؛ یعنی تحلل در شرایط ویژه احصار و صد برای محصور یا مصدود مباح به شمار می‌رود و واجب نیست. در باور فقیهان امامی، پس از تحلل فرد مصدود همه محرمات احرام بر وی حلال می‌شود؛ ولی پس از تحلل فرد محصور، انجام دادن همه محرمات، جز آمیزش جنسی، برای او جایز است و جواز آمیزش جنسی در باور مشهور فقه امامی وابسته به انجام دادن مناسک در حج واجب سال آینده یا گزاردن طواف نساء به نیابت از او در حج غیر واجب است. فقیهان مذاهب اهل سنت پس از تحلل محصور، انجام دادن همه محرمات احرام را برای او جایز شمرده‌اند.
[۲۲۲] ابن قدامه مقدسی، المغنی، ج۳، ص۳۷۱.

فقیهان امامی و حنبلی
[۲۲۷] ابن قدامه مقدسی، المغنی، ج۳، ص۳۷۳.
برآنند که مستحب است شخص محصور، تحلل را به تاخیر‌ اندازد تا شاید احصار یا صد از میان برود. فقیهان شافعی تنها در صورت گستردگی وقت، استحباب تاخیر را باور دارند
[۲۲۹] شربینی، محمد بن احمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۳۳.
؛ ولی فقیهان مالکی در هر صورت، تعجیل در تحلل را مستحب دانسته‌اند.
‚

در باور فقیهان امامی، مستحب است حجگزار هنگام احرام بستن با خداوند شرط کند که اگر به هر سببی از ادامه مناسک بازمانَد، مانند این‌که مریض شود یا توشه‌اش تمام گردد یا فردی ستمکار مانع او شود، از احرام بیرون گردد. در این صورت، با تحقق موانع یاد شده، وی به پشتوانه آن شرط و نیت تحلل می‌تواند از احرام بیرون شود. در باور شماری از فقیهان، حتی قربانی کردن هم لازم نیست. فقیهان اهل سنت درباره حصول تحلل با اشتراط آن، تفاوت دیدگاه دارند. در باور مشهور حنبلیان و شافعیان، چنین شرطی نافذ است و موجبِ تحلل می‌شود؛ ولی مالکیان
[۲۴۳] حطاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۲-۲۹۳.
و حنفیان و شماری از شافعیان آن را نافذ نمی‌دانند.


۱. الاستذکار: ابن عبدالبر (م۴۶۳ق)، به کوشش سالم عطا و محمد معوض، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۰م.
۲. الام: شافعی (م ۲۰۴ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق.
۳. الانتصار: سید مرتضی (م۴۳۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
۴. انوار الفقاهه: کاشف الغطاء (م۱۲۲۷ق)، نجف، مؤسسه کاشف الغطاء، ۱۴۲۲ق.
۵. البحر الرائق: ابونجیم مصری (م۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
۶. بدایة المجتهد: ابن رشد قرطبی (م۵۹۵ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۷. بدائع الصنائع: علاء الدین کاسانی (م۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
۸. تاج العروس: زبیدی (م۱۲۰۵ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
۹. تحریر الاحکام الشرعیه: علامه حلی (م۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق (علیه‌السلام)، ۱۴۲۰ق.
۱۰. تحفة الفقهاء: علاء الدین سمرقندی (م۵۳۵ق./۵۳۹ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
۱۱. التحقیق: مصطفوی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۳۷۴ش.
۱۲. تذکرة الفقهاء: علامه حلی (م۷۲۶ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۴ق.
۱۳. التفسیر الوسیط: وهبة زحیلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۲۱ق.
۱۴. تهذیب الاحکام: طوسی (م۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
۱۵. الثمر الدانی: آبی ازهری (م۱۳۳۰ق)، بیروت، المکتبة الثقافیه.
۱۶. جامع المقاصد: کرکی (م۹۴۰ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۱ق.
۱۷. الجامع للشرائع: یحیی بن سعید حلی (م۶۹۰ق)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق.
۱۸. جواهر الکلام: نجفی (م۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۱۹. حاشیة الدسوقی: دسوقی (م۱۲۳۰ق)، دار احیاء الکتب العربیه.
۲۰. حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (م۱۲۵۲ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
۲۱. الحدائق الناضره: یوسف بحرانی (م۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
۲۲. الخلاف: طوسی (م۴۶۰ق)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
۲۳. الدروس الشرعیه: شهید اول (م۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
۲۴. الذخیره: احمد بن ادریس قرافی، به کوشش حجی، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۹۹۴م.
۲۵. الروضة البهیة فی شرح اللعمه: شهید ثانی (م۹۶۵ق)، به کوشش سلطان العلماء، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۲ق.
۲۶. ریاض المسائل: سید علی طباطبائی (م۱۲۳۱ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۲ق.
۲۷. السرائر: ابن ادریس (م۵۹۸ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
۲۸. سنن ابی‌داود: سجستانی (م۲۷۵ق)، به کوشش سعید اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
۲۹. السنن الکبری: بیهقی (م۴۵۸ق)، بیروت، دار الفکر.
۳۰. شرائع الاسلام: محقق حلی (م۶۷۶ق)، به کوشش محمد علی بقال، قم، اسماعیلیان، ۱۴۰۸ق.
۳۱. الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (م۶۸۲ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
۳۲. الشرح الکبیر: ابوالبرکات (م۱۲۰۱ق)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
۳۳. صحیح البخاری: بخاری (م۲۵۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
۳۴. العین: خلیل (م۱۷۵ق)، به کوشش مخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
۳۵. غنیة النزوع: ابن زهرة حلبی (م۵۸۵ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق (علیه‌السلام)، ۱۴۱۷ق.
۳۶. فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد رافعی (م۶۲۳ق)، دار الفکر.
۳۷. قاموس قرآن: علی اکبر قرشی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
۳۸. الکافی فی الفقه: ابوالصلاح حلبی (م۴۴۷ق)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، ۱۴۰۳ق.
۳۹. الکافی: کلینی (م۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
۴۰. کشاف القناع: منصور بهوتی (م۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
۴۱. کشف اللثام: فاضل هندی (م۱۱۳۷ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۴۲. لسان العرب: ابن منظور (م۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
۴۳. المبسوط فی فقه الامامیه: طوسی (م۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
۴۴. المبسوط: سرخسی (م۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
۴۵. مجمع البحرین: طریحی (م۱۰۸۵ق)، به کوشش الحسینی، بیروت، الوفاء، ۱۴۰۳ق.
۴۶. مجمع البیان: طبرسی (م۵۴۸ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۱۵ق.
۴۷. مجمع الفائدة و البرهان: محقق اردبیلی (م۹۹۳ق)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۴۸. المجموع شرح المهذب: نووی (م۶۷۶ق)، دار الفکر.
۴۹. المحیط فی اللغه: اسماعیل بن عباد (م۳۸۵ق)، به کوشش آل یاسین، بیروت، عالم الکتاب، ۱۴۱۴ق.
۵۰. مختصر المزنی: مزنی (م۲۶۳ق)، بیروت، دار المعرفه.
۵۱. مختلف الشیعه: علامه حلی (م۷۲۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
۵۲. مدارک الاحکام: سید محمد بن علی موسوی عاملی (م۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۰ق.
۵۳. مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: شهید ثانی (م۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
۵۴. مستند الشیعه: احمد نراقی (م۱۲۴۵ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۵ق.
۵۵. المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات خوئی (م۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، ۱۴۱۰ق.
۵۶. معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (م۳۹۵ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق.
۵۷. مغنی المحتاج: محمد شربینی (م۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
۵۸. المغنی: عبدالله بن قدامه (م۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
۵۹. من لا یحضره الفقیه: صدوق (م۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
۶۰. المنتقی شرح الموطا: سلیمان بن خلف باجی (م۴۷۴ق)، قاهره، دار الکتاب الاسلامی.
۶۱. منتهی المطلب: علامه حلی (م۷۲۶ق)، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۴۱۲ق.
۶۲. المهذب: قاضی ابن البراج (م۴۸۱ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق.
۶۳. مواهب الجلیل: حطاب رعینی (م۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
۶۴. موسوعة الامام الخوئی: قم، احیاء آثار خوئی.
۶۵. المیزان: طباطبائی (م۱۴۰۲ق)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق.
۶۶. النهایه: طوسی (م۴۶۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
۶۷. وسائل الشیعه: حر عاملی (م۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۲ق.
۶۸. الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (م۵۶۰ق)، به کوشش حسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.


۱. فراهیدی، خلیل بن احمد، العین، ج۳، ص۲۷، «حلل».    
۲. ابن عباد، اسماعیل، المحیط فی اللغه، ج۲، ص۳۱۴، «حل».    
۳. زبیدی، مرتضی، تاج العروس، ج۱۴، ص۱۵۹.    
۴. قرشی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۶۷.    
۵. مصطفوی، حسن، التحقیق، ج۲، ص۲۷۲، «حل».    
۶. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۲۱.    
۷. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۱، ص۱۶۷.    
۸. طریحی، فخرالدین‌ بن محمد، مجمع البحرین، ج۵، ص۳۵۴، «حل».    
۹. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۷.    
۱۰. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۳۰.    
۱۱. دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۴۶.    
۱۲. ابن فهد حلی، احمد بن محمد، المهذب البارع، ج۱، ص۲۱۴-۲۱۵.    
۱۳. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۵۹.    
۱۴. محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۳، ص۱۱۵-۱۱۶.    
۱۵. ابن حمزه، الوسیله، ص۱۶۴-۱۶۵.    
۱۶. ابن حمزه، الوسیله، ص ۱۹۵.    
۱۷. دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۶.    
۱۸. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۷.    
۱۹. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۸، ص۲۰۵.    
۲۰. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۵۸۸.
۲۱. مائده/سوره۵، آیه۲.    
۲۲. حج/سوره۲۲، آیه۲۹.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۱۳۱.    
۲۴. زحیلی، وهبة، التفسیر الوسیط، ج۲ص۱۶۴۲.    
۲۵. علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۴، ص۳۷۱.    
۲۶. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۴۳۸-۴۳۹.    
۲۷. شیخ طوسی، التهذیب الاحکام، ج۵، ص۱۵۷.    
۲۸. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۶۳.    
۲۹. شهید ثانی، الروضة البهیه، ج۱، ص۱۸۹-۱۹۰.    
۳۰. موسوی عاملی، سید محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۰۵.    
۳۱. طباطبایی، علی بن محمدعلی، ریاض المسائل، ج۷، ص۱۸۶.    
۳۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۵۳.    
۳۳. خویی، سید ابوالقاسم، المعتمد، ج۴، ص۱۶۷.    
۳۴. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۶۳.    
۳۵. ابن زهره حلبی، غنیة النزوع، ص۱۷۹.    
۳۶. علامه حلی، منتهی المطلب، ج۱۰، ص۴۳۳.    
۳۷. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۵۰۵.    
۳۸. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، ج۲۹، ص۱۶۷.    
۳۹. شهید ثانی، الروضة البهیه، ج۱، ص۱۹۰.    
۴۰. کاشف الغطا، انوار الفقاهه، ص۱۵۳.
۴۱. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، ج۲۹، ص۱۶۷.    
۴۲. ابن قدامه مقدسی، المغنی، ج۲، ص۳۵۴.    
۴۳. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۸، ص۱۹۶.    
۴۴. ابن نجیم، زین‌الدین بن ابراهیم، البحر الرائق، ج۲، ص۳۸۷.    
۴۵. بخاری، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۶۷.    
۴۶. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۴، ص۴۹.    
۴۷. ابی داود، سلیمان، سنن ابی داود، ج۵، ص۱۵۱.    
۴۸. ابن قدامه مقدسی، المغنی، ج۳، ص۴۱۰.    
۴۹. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۵۶۸.    
۵۰. آبی ازهری، صالح، الثمر الدانی، ص۳۷۸.    
۵۱. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۱۸۱.    
۵۲. قرافی، احمد بن ادریس، الذخیره، ج۳، ص۳۶۳.    
۵۳. سمرقندی، محمد بن احمد، تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۱.    
۵۴. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۴۹.    
۵۵. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۶۸.    
۵۶. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۵۶۸.    
۵۷. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۶۸.    
۵۸. ابن قدامه مقدسی، الشرح الکبیر، ج۳، ص۴۰۹.    
۵۹. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۷، ص۱۸۰.    
۶۰. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۷۶.    
۶۱. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۶۰۱.    
۶۲. علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۳۶۵.    
۶۳. علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۳۶۵.    
۶۴. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۷۷.    
۶۵. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۶۰۲.    
۶۶. شیخ طوسی، التهذیب الاحکام، ج۵، ص۲۵۴-۲۵۵.    
۶۷. علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۳۶۵.    
۶۸. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۷۷.    
۶۹. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۶۰۲.    
۷۰. بخاری، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۶۷.    
۷۱. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۵، ص۲۱۶.    
۷۲. ابن قدامه مقدسی، المغنی، ج۳، ص۴۱۲.    
۷۳. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۳۰.    
۷۴. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۷ص۳۸۳.    
۷۵. سمرقندی، محمد بن احمد، تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۰۳.    
۷۶. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۵۶۸.    
۷۷. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۷، ص۳۸۳.    
۷۸. شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۳۴۸.    
۷۹. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۴۰.    
۸۰. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، ج۲۷، ص۱۷۶.    
۸۱. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۷۰.
۸۲. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۷، ص۳۷۲.    
۸۳. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۵۸۵.    
۸۴. علم‌الهدی، علی بن حسین، الانتصار، ص۲۵۵.
۸۵. حلبی، تقی بن نجم‌الدین، الکافی، ص۲۱۶.    
۸۶. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۶۳.    
۸۷. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۷۷.    
۸۸. شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۳۴۸.    
۸۹. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۴۰.    
۹۰. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق، ج۱۷، ص۲۵۲-۲۵۳.    
۹۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۵۱-۲۵۲.    
۹۲. شهید اول، الدروس الشرعیه، ج۱، ص۴۵۵.    
۹۳. شهید ثانی، الروضة البهیه، ج۱، ص۱۹۹.    
۹۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۵۶.    
۹۵. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۴۹.    
۹۶. علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۹۹.    
۹۷. شهید اول، الدروس الشرعیه، ج۱، ص۴۵۵.    
۹۸. علم‌الهدی، علی بن حسین، الانتصار، ص۲۵۵.    
۹۹. حلبی، تقی بن نجم‌الدین، الکافی، ص۲۱۶.    
۱۰۰. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق، ج۱۷، ص۲۵۲-۲۵۳.    
۱۰۱. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۵۱-۲۵۲.    
۱۰۲. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۷۶-۳۷۷.    
۱۰۳. شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۳۴۸.    
۱۰۴. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۴۰.    
۱۰۵. شهید ثانی، الروضة البهیه، ج۱، ص۱۹۹.    
۱۰۶. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۵۵.    
۱۰۷. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، ج۲۹، ص۳۳۶.    
۱۰۸. علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۹۷.    
۱۰۹. شهید اول، الدروس الشرعیه، ج۱، ص۴۵۵.    
۱۱۰. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، ج۲۹، ص۳۳۳.    
۱۱۱. شهید اول، الدروس الشرعیه، ج۱، ص۴۵۵.    
۱۱۲. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق، ج۱۷، ص۲۵۸-۲۵۹.    
۱۱۳. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۵۷.    
۱۱۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۶۲-۲۶۳.    
۱۱۵. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۰۷.    
۱۱۶. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۲۳۲، ۲۳۶.    
۱۱۷. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۴۴۵.    
۱۱۸. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۴۴۸.    
۱۱۹. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۸، ص۳۷.    
۱۲۰. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، ج۲۹، ص۳۵۶.    
۱۲۱. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، ج۲۹، ص۳۶۰.    
۱۲۲. شهید اول، الدروس الشرعیه، ج۱، ص۳۶۸.    
۱۲۳. شهید ثانی، الروضة البهیه، ج۱، ص۱۸۲.    
۱۲۴. علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۹۸.    
۱۲۵. موسوی عاملی، سید محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۰۵.    
۱۲۶. موسوی عاملی، سید محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۰۳-۱۰۴.    
۱۲۷. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق، ج۱۷، ص۲۵۵-۲۵۷.    
۱۲۸. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق، ج۱۷، ص۲۵۰.    
۱۲۹. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۷۷.    
۱۳۰. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۶۰۱.    
۱۳۱. ابن حمزه، الوسیله، ص۱۸۷.    
۱۳۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۵۷-۲۵۸.
۱۳۳. فاصل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۶، ص۲۲۵.    
۱۳۴. حلبی، تقی بن نجم‌الدین، الکافی، ص۲۱۶.    
۱۳۵. علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۹۹-۳۰۰.    
۱۳۶. موسوی عاملی، سید محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۰۶.    
۱۳۷. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۷۷.    
۱۳۸. شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۳۴۸.    
۱۳۹. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۴۰.    
۱۴۰. شهید اول، الدروس الشرعیه، ج۱، ص۴۵۶.    
۱۴۱. موسوی عاملی، سید محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۰۶.    
۱۴۲. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۵۸.    
۱۴۳. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۳۲۴-۳۲۵.    
۱۴۴. موسوی عاملی، سید محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۸، ص۱۰۶.    
۱۴۵. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۷۷.
۱۴۶. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۴۰.
۱۴۷. شهید ثانی، مسالک الافهام، ج۲، ص۳۲۵.
۱۴۸. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۷۷.    
۱۴۹. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۴۰.    
۱۵۰. شهید ثانی، الروضة البهیه، ج۱، ص۱۹۹.    
۱۵۱. شیخ طوسی، النهایه، ص۲۶۳.    
۱۵۲. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۶۰۲.    
۱۵۳. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۴۰.    
۱۵۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۳۹.    
۱۵۵. خوئی، سید ابوالقاسم، موسوعة الامام الخوئی، ج۲۹، ص۳۳۶.    
۱۵۶. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۷، ص۳۷۳.    
۱۵۷. ابن نجیم، زین‌الدین بن ابراهیم، البحر الرائق، ج۲، ص۶۰۷.    
۱۵۸. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲ص۵۸۵.    
۱۵۹. دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۲، ص۳۶.    
۱۶۰. دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۴۵.    
۱۶۱. آبی ازهری، صالح، الثمر الدانی، ص۳۷۵.    
۱۶۲. ابن رشد قرطبی، بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۸۳.    
۱۶۳. آبی ازهری، صالح، الثمر الدانی، ص۳۷۵.    
۱۶۴. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۷۰.    
۱۶۵. سمرقندی، محمد بن احمد، تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۰۸.    
۱۶۶. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۴۰.    
۱۶۷. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۷، ص۳۷۲-۳۷۳.    
۱۶۸. بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج۵، ص۱۳۵.
۱۶۹. رافعی، عبدالکریم بن محمد، فتح العزیز، ج۷، ص۳۸۵.    
۱۷۰. سمرقندی، محمد بن احمد، تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۰۸.    
۱۷۱. دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۴۵.    
۱۷۲. آبی ازهری، صالح، الثمر الدانی، ص۳۷۵.    
۱۷۳. ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستذکار، ج۴، ص۳۵۸.    
۱۷۴. ابن خلف باجی، سلیمان، المنتقی، ج۳، ص۳۰.    
۱۷۵. ابن رشد قرطبی، بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۹۷.    
۱۷۶. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۸، ص۲۳۳-۲۳۴.    
۱۷۷. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۸، ص۲۲۴، ۲۳۱.    
۱۷۸. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۵۸۵.    
۱۷۹. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۳۲.    
۱۸۰. ابن نجیم، زین‌الدین بن ابراهیم، البحر الرائق، ج۲، ص۶۰۷.    
۱۸۱. دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۲، ص۴۶.    
۱۸۲. بن رشد قرطبی، بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۸۳.    
۱۸۳. آبی ازهری، صالح، الثمر الدانی، ص۳۷۵.    
۱۸۴. مزنی، اسماعیل بن یحیی، مختصر المزنی، ص۶۸.
۱۸۵. سمرقندی، محمد بن احمد، تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۰۸.    
۱۸۶. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۳۲.    
۱۸۷. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۳۸۵.    
۱۸۸. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۵۵.    
۱۸۹. شربینی، محمد بن احمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۳۲.    
۱۹۰. دردیر، احمد بن محمد، الشرح الکبیر، ج۲، ص۹۳.    
۱۹۱. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۶۰۹-۶۱۰.    
۱۹۲. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۳۲.    
۱۹۳. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۶۴۰.    
۱۹۴. ابن قدامه مقدسی، المغنی، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.    
۱۹۵. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۸، ص۲۹۴-۲۹۶.    
۱۹۶. حطاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۰-۲۹۱.    
۱۹۷. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۳۲.    
۱۹۸. علامه حلی، مختلف الشیعه، ج۴، ص۳۴۳.    
۱۹۹. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۲۰۰. شیخ کلینی، الکافی، ج۴، ص۳۶۹.    
۲۰۱. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۱۴-۵۱۵.    
۲۰۲. شیخ طوسی، التهذیب الاحکام، ج۵، ص۴۶۴.    
۲۰۳. محقق حلی، شرائع الاسلام، ج۱، ص۲۵۵.    
۲۰۴. نراقی، احمد، مستند الشیعه، ج۱۳، ص۱۴۲.    
۲۰۵. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۶۴۱.    
۲۰۶. بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق، ج۱۶، ص۱۰.    
۲۰۷. شافعی، محمد بن ادریس، الام، ج۲، ص۱۷۳.    
۲۰۸. شافعی، محمد بن ادریس، الام، ج۲، ص۱۷۸.    
۲۰۹. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۰۶.    
۲۱۰. ابن قدامه مقدسی، المغنی، ج۳، ص۳۷۱.    
۲۱۱. حطاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۴.    
۲۱۲. دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳-۹۴.    
۲۱۳. شیخ طوسی، الخلاف، ج۲، ص۴۲۵-۴۲۸.    
۲۱۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۲۹.    
۲۱۵. خویی، سید ابوالقاسم، المعتمد، ج۵، ص۴۷.
۲۱۶. شافعی، محمد بن ادریس، الام، ج۲، ص۱۷۳.    
۲۱۷. ابن عابدین، محمدامین بن عمر، حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۶۵۰.    
۲۱۸. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۳۵.    
۲۱۹. علامه حلی، تحریر الاحکام، ج۲، ص۷۹.    
۲۲۰. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۰، ص۱۱۳.    
۲۲۱. سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، ج۴، ص۱۰۶.    
۲۲۲. ابن قدامه مقدسی، المغنی، ج۳، ص۳۷۱.
۲۲۳. دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.    
۲۲۴. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۳۹۵.    
۲۲۵. محقق اردبیلی، مجمع الفائده والبرهان، ج۷، ص۴۰۷.    
۲۲۶. فاصل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام، ج۶، ص۳۱۳.    
۲۲۷. ابن قدامه مقدسی، المغنی، ج۳، ص۳۷۳.
۲۲۸. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۸، ص۲۹۸.    
۲۲۹. شربینی، محمد بن احمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۳۳.
۲۳۰. دسوقی، محمد بن احمد، حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۹۳.    
۲۳۱. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۳۴.    
۲۳۲. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۵۳۳.    
۲۳۳. علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۳۹۶.    
۲۳۴. شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۳۳۳.    
۲۳۵. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۶۴۴.    
۲۳۶. موسوی عاملی، سید محمد بن علی، مدارک الاحکام، ج۸، ص۲۸۹.    
۲۳۷. علم‌الهدی، علی بن حسین، الانتصار، ص۲۵۸.    
۲۳۸. ابن ادریس حلی، محمد بن احمد، السرائر، ج۱، ص۶۴۱.    
۲۳۹. علامه حلی، الجامع للشرائع، ص۲۲۲.    
۲۴۰. نووی، یحیی بن شرف، المجموع، ج۸، ص۳۱۰.    
۲۴۱. شربینی، محمد بن احمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۳۴.    
۲۴۲. بهوتی، منصور بن یونس، کشاف القناع، ج۲، ص۶۱۳.    
۲۴۳. حطاب رعینی، محمد بن محمد، مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۹۲-۲۹۳.
۲۴۴. کاسانی، ابوبکر بن مسعود، بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۷۸.    
۲۴۵. شربینی، محمد بن احمد، مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۳۴.    



سید حسین حسینی، دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «تحلل»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۳/۱۶.    


رده‌های این صفحه : احرام | اصطلاحات فقهی | حج




جعبه ابزار