تحذیر (نحو)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تحذیر مصدر باب "تفعیل" از مادهی "حذر" و در لغت به معنای بیمدادن و بر
حذر داشتن است. (حَذِرَ الشیءَ اذا خافه و حذّرته الشیءَ)
در اصطلاح
نحو ، "تحذیر" عبارت است از توجه دادن
مخاطب (با وجود اینکه تحذیر در غیر
مخاطب نیز واقع میشود اما تعبیر
مخاطب در تعریف، به جهت کثرت موارد تحذیر در
مخاطب است.)
بر امر مکروه (ناپسند) جهت اجتناب از آن، با نصب
اسم مذکور (اسم مذکور ممکن است محذّرمنه (امر مکروه) و یا محذّر (
مخاطب یا متعلق به آن) باشد که در ادامه به هر دو نوع اشاره خواهد شد.) توسط فعل محذوف "إحذر" و نظائر آن.
مانند جایی که برای بر حذر داشتن طفل از آتش، گفته شود: «النارَ»؛ در این مثال "النارَ" امر مکروه و
مفعولبه برای فعل محذوف (إحذر) است؛ تقدیر عبارت "إحذر النارَ" بوده است.
معنای لغوی تحذیر (بر حذر داشتن) در معنای اصطلاحی لحاظ شده است. (طبق نظر صاحب
النحو الوافی ، تعریف کثیری از
عالمان نحو از تحذیر، همان معنای لغوی آن است.)
به این بیان که متکلّم با توجه دادن
مخاطب بر امر مکروه به جهت اجتناب از آن، در واقع
مخاطب را از آن امر بر حذر داشته و بیم میدهد. اما با توجه به دو قید "نصب امر مکروه" و "حذف عامل نصب" در تعریف اصطلاحی معلوم میشود که تحذیر در معنای لغوی اعمّ از تحذیر اصطلاحی بوده و مواردی که عامل نصب در کلام ذکر میشود و یا امر مکروه، مرفوع است، تحذیر اصطلاحی نبوده اگر چه تحذیر به معنای لغوی بر آن صدق میکند.
در تبیین مبحث "تحذیر" در میان عالمان نحو، دو رویکرد مشاهده میشود؛ گروهی (همچون
شیخ رضی در "شرح الرضی علی الکافیة"، صاحب
بداءة النحو و صاحب
مبادئ العربیة ) در مباحث "مفعولبه" بعد از تبیین "اصلِ ذکر عامل مفعولبه"، از موارد وجوب حذف عامل آن بحث کرده و "تحذیر" را در کنار "اِغراء"، "اختصاص" و "اشتغال"، به عنوان یکی از موارد وجوب حذف عامل مفعولبه، به شمار آوردهاند. در مقابل، گروهی دیگر
بعد از باب "توابع" در کنار بحث "نداء" به بررسی مبحث "تحذیر" پرداختهاند.
ذکر این نکته قابل توجه است که با وجود اختلاف "تحذیر" و "اِغراء" در معنا، اما در احکام با هم مساوی بوده و ازاینرو عالمان نحو این دو را در کنار هم ذکر میکنند.
همانطور که در تعریف تحذیر و وجه نامگذاری آن بیان شد در تحقق تحذیر اصطلاحی دو شرط لازم است:
۱. نصب اسم مذکور ("محذَّر"، "محذَّرمنه")؛ از این رو در صورتی که اسم مذکور در کلام، مرفوع باشد از تحذیر اصطلاحی خارج بوده بلکه میتوان آن را مبتدایی دانست که خبر آن محذوف است؛
مانند: "الأسدُ"؛ در این مثال "الأسدُ" مبتدا و مرفوع واقع شده و خبر آن (فی طَریقِک) حذف شده است؛ تقدیر عبارت "فی طَریقِک الأسدُ" بوده است.
۲. حذف عامل نصب؛ از این رو مثال "إحذر النارَ"، تحذیر اصطلاحی نمیباشد.
تحذیر از سه رکن تشکیل شده است:
۱. محذِّر؛ منظور از محذِّر، متکلّم است که
مخاطب را به امر مکروه متوجه میسازد.
۲. محذَّر؛ محذَّر عبارت است از
مخاطب یا آنچه به او تعلق دارد.
(متعلق
مخاطب مانند: "رأسَک")
۳. محذَّرمنه؛ امر مکروهی است که به
مخاطب جهت اجتناب از آن توجه داده میشود.
در مثال «إیّاک و الغیبةَ» متکلّم، "إیّاک" و "الغیبةَ" به ترتیب محذِّر، محذَّر و محذَّرمنه واقع شدهاند.
"تحذیر" با توجه به نحوهی ذکر محذَّر و محذَّرمنه و حذف آن دو، به سه شکل در کلام به کار میرود. در ادامه این سه شکل به همراه اقسام و حکم اعرابی هر یک مورد بررسی قرار میگیرد:
ذکر خصوص "محذَّرمنه" در کلام بر سه گونه است:
الف). مکرّر؛ مانند: «الغیبةَ الغیبةَ»؛ در این مثال "الغیبةَ" محذَّرمنه، مؤکّد به تأکید لفظی و مفعولبه برای عامل محذوف و مناسب مقام (إحذر) واقع شده است. حذف عامل نصب اسم مؤکّد، واجب است.
ب). معطوف و معطوفعلیه؛ (هر یک از معطوف و معطوفعلیه، محذَّرمنه واقع شدهاند) مانند: «الغیبةَ و النمیمةَ»؛ در این مثال "الغیبةَ"، مفعولبه و منصوب به عامل محذوف و مناسب مقام (إحذر) و "النمیمةَ"، معطوفعلیه و منصوب به جهت عطف است. حرف "واو" برای عطف مفرد (النمیمةَ) بر مفرد (الغیبةَ) بوده و حذف عامل نصب معطوفعلیه واجب است.
ج). بدون عطف و تکرار؛ مانند: «الغیبةَ»؛ در این مثال "الغیبةَ" محذّرمنه و مفعولبه برای عامل محذوف (إحذر) است. در این قسم، حذف عامل نصب، واجب نبوده و ازاینرو ذکر آن (إحذر الغیبةَ) جایز است.
"محذَّر" در این نوع از تحذیر به صورت
اسم ظاهرِ ختم شده به ضمیر
مخاطب واقع شده (از این قسم به نائب از "إیّاک" و فروع آن، تعبیر شده است.)
و به سه گونه است:
الف). مکرّر؛ مانند: «رأسَک رأسَک»؛ در این مثال "رأسَک" محذَّر، مؤکّد به تاکید لفظی و
مفعولبه برای عامل محذوف (أبعدْ یا صُنْ) واقع شده است. حذف عامل نصب اسم مؤکّد، واجب است.
ب). معطوف و معطوفعلیه؛ (هر یک از معطوف و معطوفعلیه، محذَّر واقع شدهاند) مانند: «رأسَکَ و یدَکَ»؛ در این مثال "رأس" مفعولبه و منصوب به عامل محذوف (أبعدْ) و "ید" معطوف و منصوب به جهت عطف است. حرف "واو" برای عطف مفرد (ید) بر مفرد (رأس) بوده و حذف عامل نصبِ معطوفعلیه، واجب است.
ج). بدون عطف و تکرار؛ مانند: «رأسَک»؛ در این مثال "رأسَ" محذَّر و مفعولبه برای عامل محذوف و مناسب مقام (أبعد) است. حذف عامل نصب واجب نیست؛ از این رو ذکر آن (أبعدْ رأسَک) جایز است.
"محذَّر" در این نوع از تحذیر به دو شکل واقع میشود:
"إیّاک" (حکم این ضمیر آن است که ضمیر
مخاطب باشد اما به ندرت ضمیر غیر
مخاطب نیز واقع میشود.)
و فروع آن (إیّاکِ، إیّاکما، إیّاکم، و إیّاکنّ)
در این صورت محذّرمنه به سه گونه بعد از محذَّر (إیّاک و فروع آن) واقع میشود:
۱. عطف به "واو"؛ مانند: «إیّاک و الغیبةَ»؛ در این مثال "إیّاک" مفعولبه برای عامل محذوف (أحذِّرُ) و "الغیبةَ" نیز مفعولبه برای فعل محذوف و مناسب مقام (أبغّضُ) واقع شدهاند. تقدیر عبارت "إیّاک أحذّرُ و أبغّضُ الغیبةَ" بوده است.
ذکر این نکته قابل توجه است که حرف "واو" برای عطف جمله (أبغّض الغیبة) بر جمله قبل (إیّاک أحذر) بوده و حذف عامل نصب در هر دو منصوب، واجب است.
۲. مجرور به "مِن"؛ مانند: «إیّاک مِن الغیبةِ»؛ در این مثال "إیّاک" مفعولبه برای عامل محذوف (أحذّرُ) و "مِن الغیبة"، جار و مجرور متعلق به آن است. در این صورت حذف عامل یاد شده، واجب است.
گفتنی است در صورتی که تحذیر به "إیّاک" و فروع آن باشد و فعل بعد از آن ذکر شود، اقتران فعل به حرف "أنْ" و تقدیر حرف "مِنْ" واجب است؛ مانند: «إیّاک أنْ تکذبَ"؛ در این مثال تقدیر عبارت "إیّاک مِن أنْ تکذبَ" بوده است.
۳. بدون عطف و جرّ به "مِنْ"؛ مانند: «إیّاک الغیبةَ»؛ در این مثال "إیّاک" مفعول اول و "الغیبةَ" مفعول دوم برای عامل محذوف "أحذّرُ" میباشند.
اسم ظاهرِ ختم شده به ضمیر
مخاطب (از این قسم به نائب از "إیّاک" و فروع آن تعبیر شده است.)
در این صورت محذَّرمنه به صورت عطف به حرف "واو"، بعد از محذَّر (اسم ظاهر ختم شده به ضمیر
مخاطب) واقع میشود؛ مانند: «یدَکَ و السکینَ»؛ در این مثال "ید" اسم ظاهر ختم شده به ضمیر
مخاطب، محذَّر و مفعولبه برای عامل محذوف و مناسب مقام (صنْ) واقع شده و "السکینَ" محذّرمنه و مفعولبه برای عامل محذوف و مناسب مقام (أبعدْ) است. حرف "واو" برای عطف جمله (أبعدْ السکینَ) بر جملهی قبل (صنْ یدَک) بوده و حذف عامل در هر دو منصوب، واجب است.
در تقدیر عامل نصب مقدّر در "تحذیر"، میان عالمان نحو خصوصا در تحذیر به "إیّاک" و فروع آن، اختلاف وجود دارد. اما نظر حق این است که عامل محذوف، به گونهی خاصّی از فعل همچون "باعدْ"، "إحذر" و غیر این دو منحصر نبوده بلکه هر آنچه بتواند مقصود متکلّم را ادا کند میتواند به عنوان عامل محذوف، در نظر گرفته شود.
در بخش قبل (اَشکال "تحذیر") انواع مختلف عامل محذوف و حکم هر یک بیان شد که بهطور خلاصه، حکمِ حذف عامل نصب در "تحذیر" بر دو گونه است:
در سه مورد حذف عامل نصب، واجب است:
۱. تحذیر به "إیّاک" و فروع آن.
۲. تحذیر به گونهی عطف.
۳. تحذیر به گونهی تأکید لفظی.
در غیر موارد یاد شده، حذف عامل نصب واجب نمیباشد؛ از این رو ذکر عامل جایز است؛ مانند: » إحذر الأسدَ».
۱. آیهی «ناقةَ اللهِ و صُقْیاها»، (بر طبق نظر صاحب
النحو الوافی این
آیه میتواند مثال برای "تحذیر" و "اغراء" باشد؛ از این رو بر طبق این نظر، این آیه مثال برای "تحذیر" آورده شده است.)
(فرستادهی الهی به آنان گفت: ناقهی خدا (همان شتری که
معجزهی الهی بود) را با آبشخورش واگذارید)؛
در این آیهی شریفه "ناقةَ" مفعول¬به برای عامل محذوف (إحذروا) بوده و محذَّرمنه به صورت معطوف (سقیاها) و معطوفعلیه (
ناقة الله ) به کار رفته است.
۲. حدیث «إیّاک و الغضبَ فإنّهُ طَیْرةٌ مِن الشّیطان»، (از خشم بپرهیز که سبک مغزی به تحریک
شیطان است)؛
در این
حدیث شریف "إیّاک" محذَّر و مفعول¬به برای عامل محذوف (أحذّرُ) و "الغضبَ" محذَّرمنه و مفعولبه برای عامل محذوف (أبغِّضُ) است؛ تقدیر عبارت "إیّاک أحذّرُ و أبغِّضُ الغضبَ" بوده است.
(۱) قرآن کریم.
(۲) الفیومی، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ هـق، چاپ اول.
(۳) الصبان، محمد بن علی، حاشیة الصبان علی شرح الأشمونی علی ألفیة ابن مالک، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۹ هـ ق، چاپ اول.
(۴) حسن، عباس، النحو الوافی، مصر، دارالمعارف، چاپ سوم.
(۵) الخضری، محمد، حاشیة الخضری علی شرح ابن عقیل علی ألفیة ابن مالک، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۸ هـ ق.
(۶) الشرتونی، رشید، مبادئ العربیه قسم النحو، قم، موسسة دارالذکر، ۱۴۱۷هـق، چاپ اول.
(۷) صفائی بوشهری، غلامعلی، بداءة النحو، قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۵ هـ ش، چاپ اول.
(۸) ابن هشام، عبدالله بن یوسف، أوضح المسالک إلی الفیة ابن مالک، مصر، شرکة القدس للتصدیر، ۱۴۲۸ هـ ق، چاپ اول.
(۹) ابوحیان، محمد بن یوسف، الهدایة فی النحو، قم، جامعة المصطفی العالمیة، ۱۳۸۹ ش، چاپ چهاردهم.
(۱۰) دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، قم، موسسه انتشارات حضور، ۱۳۸۱ هـ ش، چاپ اول.
سایت پژوهشکده باقر العلوم