• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تَحْت (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





تَحْت (به فتح تاء و سکون حاء) از واژگان قرآن کریم به معنای زیر و مقابل فوق است.
از تحت گاهى به طور كنايه نكاح اراده شده است



تَحْت زیر و مقابل فوق است.
از تحت گاهى به طور كنايه نكاح اراده شده است.


به مواردی از تَحْت که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - تَحْتِ‌ (آیه ۶۶ سوره مائده)

(لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ‌ تَحْتِ‌ اَرْجُلِهِمْ)
«هر آینه روزی می‌خوردند از بالای سرشان و از زیر قدم‌هایشان.»


۲.۲ - تَحْتَ‌ (آیه ۱۰ سوره تحریم)

از تحت گاهی به طور کنایه نکاح اراده شده است، مثل‌:
(امْرَاَتَ نُوحٍ وَ امْرَاَتَ لُوطٍ کانَتا تَحْتَ‌ عَبْدَیْنِ مِنْ عِبادِنا)
«زن نوح و زن لوط در نکاحِ دو نفر از بندگان ما بودند.»


۲.۳ - تَحْتِهَا (آیه ۱۵ سوره آل عمران)

(لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ‌ تَحْتِهَا الْاَنْهارُ...)
(براى كسانى كه پرهيزگارى پيشه كرده‌اند، و از اين سرمايه‌ها، در راه مشروع استفاده مى‌كنند، در نزد پروردگارشان، باغ‌هايى بهشتى است كه نهرها از پاى درختانش مى‌گذرد.)

ناگفته نماند در حدود چهل بار در تعریف بهشت، (تَجْرِی مِنْ‌ تَحْتِهَا الْاَنْهارُ) ذکر شده: بهشت یا بهشت‌هایی که نهرها از زیر آن‌ها روان است. در بادی امر به نظر می‌آید که این نهرها دیده نمی‌شوند زیرا از زیر جنّات روانند و اگر از زیر درختان روان بودند تماشایی و قابل استفاده می‌بودند.
باید دانست اصل «جنّ» به معنی پوشیدنِ چیز و مخفی کردنِ آن است. جنین را از آن، جنین گویند که شکم مادر او را پوشیده است و آن به معنای مفعول است.
(فَلَمَّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ)
یعنی: «شب او را پوشید.»
دیوانه را چون عقلش پوشیده شده مجنون گویند؛ قلب را چون در میان بدن از انظار پوشیده است جنان گفته‌اند؛ سپر را چون در حین جنگ شخص را می‌پوشاند مجن و مجنّة گویند؛ جنّت هر باغی است که درختان آن روی زمین را بپوشاند.
علی هذا، باغ و چمن و بستان را جنّت گوییم که درختان و علف‌های آن روی زمین را مستور نموده است و جنّت گفتن به اعتبار روئیدنی‌هاست نه زمین، در این صورت معنی‌ «جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ‌ تَحْتِهَا الْاَنْهارُ» این است: «درختان و روئیدنی‌هائی که نهرها از زیر آن‌ها روانند.» و اگر گفتیم: بهشت‌هایی که نهرها از زیر آن روانند، مراد این مطلب است.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۲۶۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۱۶۴.    
۳. مائده/سوره، آیه۶۶.    
۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۶، ص۵۳.    
۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۳۸.    
۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۱۳.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۴۱.    
۸. تحریم/سوره۶۶، آیه۱۰.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۷۶.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۴۳.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۵۴.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۸.    
۱۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۱۶۵.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۰۶.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۶۱.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۳.    
۱۹. انعام/سوره۶، آیه۷۶.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۲۴۴.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۱۷۲.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۵۵.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۰۰.    
۲۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۰۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «تحت»، ج۱، ص۲۶۷.    






جعبه ابزار