تجرد علم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
علم در لغت فارسی به معنی
دانش و دانستن و در فرانسه معادلScince است و معادل لاتین آن Scientia میباشد.
علم عبارت است از
مطلق ادراک چه ادراک تصوری چه ادراک تصدیقی؛ چه یقینی چه غیر یقینی.
معانی گوناگونی برای علم ذکر شده است: تعقل یا حصول صورت شی ء در
ذهن ؛ ادراک کلی چه مفهومی و چه حکمی؛
اعتقاد جازم مطابق واقع؛ ادراک شی ء همانطور که هست؛ ادراک حقایق اشیاء و علل آنها؛ به ادراک مسائل از روی دلیل؛ ملکه حاصل از
ادراک همه مسائل فوق.
علم در اصطلاح
صوفیه نوری است که از منبع نور
نبوت در دل بنده
مؤمن راه مییابد و بواسطه آن بخدای راه یابد و فرق آن با
عقل آنست که
عقل فطری است و علم خاص مؤمن است.
در اصطلاح فلسفی، علم که یکی از انواع
کیف نفسانی است عبارتست از حصول صورت علمیه که همان معلوم است برای عالم.
فلاسفه در تعریف کیف نفسانی اوردهاند که کیف نفسانی عبارتست از عرض مجردی که تنها عارض بر جواهر نفسانی میشود و وجود ان از یقینیترین موجوداتی است که با
علم حضوری درک میشود.
در مورد علم، مباحث مختلفی طرح شده است که اکثر انها مربوط به شناخت شناسی است و فلاسفه نیز به مناسبتهایی، مباحثی از ان را در ابواب مختلف
فلسفه ذکر کردهاند.
صدرالمتالهین نیز مبحث مستقلی را به بحث در مورد مسائل علم اختصاص داده است. تجرد علم و عالم یکی از مباحثی است که فلاسفه مطرح نمودهاند. آنان برای اثبات این امر به چند دلیل تمسک نمودهاند. از جمله آنها دلایل ذیل است:
محال بودن انطباع کبیر در صغیر: ادراک
حسی اگرچه به نظر مادی گرایان امری مادی است اما با دقت در ان میتوان فهمید که این ادراکات را نمیتوان مادی دانست و فعل و انفعالات مادی تنها به عنوان شرایط اعدادی ان است. شاهد بر این مطلب نیز این است که ما در امور روزانه خود، صورتهایی بسیار بزرگ مانند کوهها و دریاها را تصور میکنیم. حال اگر این ادراک
حسی که از نوع دیدن است مادی میبود، میبایستی در اندام بینیایی یا هر
عضو دیگری از
بدن میبود و نمیباید از محل خودشان بزرگتر باشند زیرا ارتسام و انطباع مادی بدون انطباق بر محل ممکن نمیباشد. پس با توجه به اینکه ما این صورتهای ادراکی را در خودمان مییابیم، ناچاریم که بپذیریم این نوع از ادراکات که به
ادراک حسی معروف است، مربوط به مرتبهای از نفس میباشد و باید غیر مادی و مجرد باشد.
عدم امکان تغییر و دگرگونی: صورتهای علمی به هرنحوی که باشند، مجرد از ماده و فاقد قوه هستند، زیرا به وضوح صورت علمی از آن
جهت که معلوم نفس میباشد قوه تغییر و
تبدیل به هیچ چیز دیگری را ندارد (وگرنه موجب مغایرت و مباینت صورت جدید با صورتی پیشین میشود) در حالی که اگر صورتهای علمی امری مادی بودند،
امکان تغییر و تحول در آنها وجود میداشت.
عدم امکان این ادارک به صورت همیشگی و با آماده بودن شرایط: اگر ادارک
حسی از فعل و انفعالات مادی میبود میبایست همیشه با فراهم شدن شرایط مادی، تحقق یابد در حالیکه بسیاری از اوقات با و جود فراهم بودن شرایط مادی، به سبب تمرگز
نفس در امر دیگری این ادراک صورت نمیگیرد. پس حصول این قبیل ادراکات منوط به توجه نفس و از امور غیر مادی است.
عدم وجود خواص و ویژگیهای غیر قابل انفکاک: اگر
ادراک علمی از امور مادی میبود، میبایستی دارای خواص و ویژگیهای امور مادی باشد؛ خواصی که ملازم با امور مادی و غیر قابل انفکاک از ان است. ویژگیهایی که در هر امر مادی یافت میشود مانند انقسام،
زمان و
مکان . در حالیکه علم از ان جهت که علم است قابل انقسام نیست، مقید به
زمان خاصی نیست و میتوان حادثه مشخصی که در زمان خاصی روی داده است با حفظ عینیت و تطابق کامل، در هر زمانی ادراک نمود و آنرا به خاطر آورد
و نیز نمیتوان در یک
مکان خاص به آن اشاره نمود.
با بررسی اقسام علم و توجه به یگانگی علم حضوری با
ذات عالم مجرد و کیف نفسانی بودن علم بمعنای اعتقاد و بمعنای صور و
مفاهیم ذهنی و توجه به اینکه نسبت و
حکم نقش رابط را میان آنها ایفاء میکنند، مجرد بودن همه اقسام علم روشن گردید و در واقع تجرد آنها از راه تجرد عالم بثبوت رسید
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تجرد علم».