• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مجربات

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مجربات، یکی از اصطلاحات به‌کار رفته در علم منطق بوده و به‌معنای قضایای حاصل از مشاهده مکرّر همراه با قیاس خفیّ است.



مبادی و مقدمات برهان را قضایای یقینی تشکیل می‌دهند. قضایای یقینی، یا اوّلی و بدیهی هستند یا ثانوی و نظری. هر قضیه یقینی نظری بایستی به یقینیات بدیهی منتهی شود. یقینیات بدیهی را بر ۶ قسم دانسته‌اند: اوّلیات؛ فطریات؛ مشاهدات (محسوسات)؛ حدسیات؛ متواترات و مجرّبات.


مجربات، قضایایی است که مفاد آنها از طریق مشاهده مکرّر امور محسوس همراه با قیاسی خفیّ که در ذهن شکل می‌گیرد، به دست می‌آید. مضمون قیاس خفیّ این است که چون چیزی پیوسته در پی چیز دیگر حاصل شود، و هرگز از آن منفک نشود، حتماً امری اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه رابطه‌ای علّی معلولی بین آنها حاکم است (الوقوع المتکرّر علی نهجٍ واحد لایکون اتّفاقیّاً، فاذَن هو انّما مستندٌ الی سببٍ). مثلاً مفاد قضایای: «آهن‌هادی حرارت است»، «آب در صد درجه به جوش می‌آید» و «هر آتشی گرم است» حاصل تجربه (مشاهده مکرّر همراه با قیاس خفیّ) است.


بنابراین، در تحقّق "مجربات" وجود دو امر زیر شرط است:
۱. تکرّر مشاهده؛
۲. تحقق قیاس خفی.
امر دوم، بعنی قیاس خفیّ، موجب تمایز استقراء و تجربه است. زیرا در استقراء، قیاس خفی شکل نمی‌گیرد و از همین رو، افاده حکم یقینی نمی‌کند.
[۸] ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۳، ص۹۳-۹۸.
[۹] قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۱۱۶.
[۱۰] شیرازی، قطب‌الدین، درة التاج (منطق)، ص۱۵۵.



محقق طوسی در اساس الاقتباس می‌گوید: علم به وجود سبب، از آن روی که سببْ سببِ مسبّبی معیّن باشد، و اگر چه ماهیت سبب معلوم نباشد در استلزام علم به وجود آن مسبّب کافی بُوَد… و لامحاله چنین حکم‌ها یقینی دائمی باشد. و در استقراء نه چنین است… و استقراء اقتضاء ظنّی غالب بیش نکند.


البته قانون کلّی که از تجربه به دست می‌آید باید در حدود همان شرایط تجربه باشد. مثلاً اگر کسی در سودان باشد و ببیند هر کودکی که به دنیا می‌آید سیاه است، نمی‌تواند حکم کند که هر کودکی از هر انسانی سیاه است، بلکه تنها حق دارد بگوید هر نوزاد سودانی سیاه است. همچنین باید دانست که یک حکم کلّی واحد ممکن است برای کسی مجرَّبِ کلی باشد، و برای دیگری امری اکثری (یعنی امری که در اکثر اوقات واقع می‌شود) و برای دیگری غیر مجرّب. و اثبات امر مجرّب برای کسی که منکر تجربه باشد و خود عهده‌دار تجربه نشده باشد، ممکن نیست. و اثبات این اصل که «آنچه همواره به صورت یکنواخت واقع می‌شود حتماً دارای علتی است» بر عهده فلسفه است نه منطق.
[۱۲] مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۲۶۰-۲۶۱.
[۱۳] خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۱۹۸-۱۹۹.
[۱۴] گرامی، محمدعلی، منطق مقارن، ص۱۶۹.



مشاهدات نیز مانند مجرّبات، احکامی هستند که عقل آن‌ها را به کمک حسّ صادر می‌کند، ولی از چند جهت با مشاهدات اختلاف دارد:
۱. در تجربیات تکرّر احساس وجود دارد اما در مشاهدات نیازی به تکرّر مشاهده نیست.
۲. متعلق تجربه، محسوسات و مشاهدات به حواسّ ظاهری و خارجی است به خلاف محسوسات که متعلق آن، اعم از مشاهدات به حواسّ ظاهری و باطنی است.
۳. تجربه مبتنی بر کشف علت است و قیاس خفی می‌خواهد و حکمی که از تجربه به وسیله قیاس خفی حاصل می‌شود کلی بوده و قابل انطباق بر موارد بسیار است لکن مشاهدات اموری شخصی و جزئی (غیر قابل انطباق بر سایر موارد) هستند.
[۱۷] فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال ‌المیزان، ص۱۴۶.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• گرامی، محمدعلی، منطق مقارن.
• خوانساری، محمد، منطق صوری.
• ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
• فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال‌ المیزان.
ایروانی، باقر، الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی.    
مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول.    
علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید.    
ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الاشارات و التنبیهات.    
• شیرازی، قطب‌الدین، درة التاج (منطق).
• مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد.
مظفر، محمدرضا، المنطق.    
سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة.    
• قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
فخرالدین رازی، محمد بن عمر، المحصول فی علم اصول الفقه.    
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس.    
تهانوی، محمدعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم.    
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.    


۱. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۳۲۶.    
۲. فخرالدین رازی، محمد بن عمر، المحصول فی علم اصول الفقه، ج۱، ص۸۴.    
۳. مشکینی، علی، اصطلاحات الاصول،ص۱۷۲.    
۴. تهانوی، محمدعلی بن علی، کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، ج۱، ص۳۸۱.    
۵. سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة، ص۳۲۶.    
۶. علامه حلی، حسن بن یوسف، الجوهر النضید، ص۲۰۱.    
۷. ایروانی، باقر، الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی، ص۲۸.    
۸. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق)، ج۳، ص۹۳-۹۸.
۹. قطب‌الدین رازی، محمد بن‌ محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه، ص۱۱۶.
۱۰. شیرازی، قطب‌الدین، درة التاج (منطق)، ص۱۵۵.
۱۱. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۳۷۳.    
۱۲. مجتهد خراسانی (شهابی)، محمود، رهبر خرد، ص۲۶۰-۲۶۱.
۱۳. خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۱۹۸-۱۹۹.
۱۴. گرامی، محمدعلی، منطق مقارن، ص۱۶۹.
۱۵. مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ص۵۸۶-۵۸۷.    
۱۶. خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس، ص۳۴۴-۳۴۵.    
۱۷. فرصت شیرازی، میرزا محمد، اشکال ‌المیزان، ص۱۴۶.



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «مجربات»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۴/۱۱.    






جعبه ابزار