تبلیغ در شهر (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از اولویتهای
تبلیغ این است از نقاط مرکزی و محوری شهرها شروع شود، که
پیامبران هم به این اولویت امر شده بودند.
اولویت دادن به نقاط مرکزی و محوری در تبلیغ و ارشاد مردم لازم است.
وهـذا کتـب انزلنـه مبارک مصدق الذی بین یدیه ولتنذرام
القری ومن حولها والذین یؤمنون بالاخرة یؤمنون به وهم علی صلاتهم یحافظون. «و این کتابی است که ما آن را نازل کردیم کتابی است پربرکت، که آنچه را پیش از آن آمده، تصدیق می کند (آن را فرستادیم تا مردم را به پاداشهای الهی، بشارت دهی،) و تا (اهل) ام
القری (
مکه) و کسانی را که گرد آن هستند، بترسانی! (
یقین بدان) آنها که به آخرت
ایمان دارند، و به آن ایمان می آورند و بر نمازهای خویش، مراقبت میکنند!»
هدف نزول
قرآن را چنین توضیح می دهد که آن را فرستادیم تا
ام القری (مکه) و تمام آنها که در گرد آن هستند، انذار کنی و به مسئولیتها و وظائفشان آگاه سازی (و لتنذرام
القری و من حولها) و از آنجا که "انذار" یعنی توجه دادن به مسئولیتها و ترساندن از ترک وظائف مهمترین برنامه قرآن مخصوصا در برابر اشخاص سرکش و طغیانگر است تنها به این قسمت اشاره شده است.
از امارات اینکه
قرآن کریم از طرف خدای تعالی نازل شده یکی این است که این
کتاب غرض خدای تعالی را از
خلقت عالم تامین می کند. چون غرض خدای تعالی از این عمل این بوده که
بشر را به سوی
سعادت زندگی
دنیا و
آخرت هدایت کند، و او را به وسیله
وحی انذار نماید و قرآن کریم همین طور است، زیرا در همین
آیه مورد بحث این معنا را خاطر نشان ساخته می فرماید: "و لتنذرام
القری و من حولها- تاام
القری و اطرافیان آن را انذار کنی" و مقصود از "ام
القری" مکه مکرمه، و غرض از انذار آن انذار اهل آن است، و مقصود از اطرافیان آن اهالی قرا و شهرستانهای روی
زمین و یا به گفته بعضی ها بلاد مجاور آن است.
این آیه دلالت دارد بر اینکه خدای تعالی عنایت خاصی به
مکه دارد، چون مکه معظمه
حرم خداوند است، و دعوت اسلامی از آنجا شروع شده و به سایر نواحی
عالم منتشر گردیده است.
وما کان ربک مهلک
القری حتی یبعث فی امها رسولا... «و پروردگار تو هرگز شهرها و آبادیها را
هلاک نمی کرد تا اینکه در کانون آنها پیامبری مبعوث کند....»
کلمه "ام
القری" به معنای مرکز دهات، و آن شهرستانی است که همه دهات بدانجا مراجعه می کنند، و در آیه شریفه سنت الهی در
عذاب قرا، و انقراض اهل آنها بیان شده، و آن این است که: عذاب استیصال و انقراض هیچ وقت از خدای تعالی صادر نشده مگر بعد از آنکه
حجت را بر آنان تمام کرده باشد، یعنی رسولی به سویشان فرستاده باشد، تا آیات خدا را بر آنان بخواند، و بعد از آنکه ایشان آن
رسول را
تکذیب کرده، و به آیات خدا
کفر ورزیده باشند.
جمله "حتی یبعث فی امها رسولا" (تا در مرکز این شهرها پیامبری مبعوث کند) اشاره به این است که لزومی ندارد در هر
شهر و
روستا پیامبری مبعوث شود، همین اندازه که در یک کانون بزرگ که مرکز پخش اخبار و محل اندیشمندان و متفکران یک
قوم است پیامبری مبعوث گردد کافی است، زیرا مردم تمام آن منطقه بر اثر نیازهای زندگی مرتبا به آنجا رفت و آمد دارند و هر خبری در آنجا باشد به سرعت در تمام منطقه و نقاط دور و نزدیک پخش می گردد، همانگونه که آوازه
قیام پیامبر اسلام ص در سرزمین مکه در مدت کوتاهی در تمام
جزیره عربستان پیچیده و از آن هم فراتر رفت چون مکه ام
القری بود، هم مرکز روحانی
حجاز، و هم مرکز تجاری بود، و حتی در مدت کوتاهی به مراکز مهم تمدن آن زمان رسید.
وکذلک اوحینا الیک قرءانا عربیا لتنذرام
القری ومن حولها... «و این گونه قرآنی عربی (
فصیح و گویا) را بر تو
وحی کردیم تا «ام
القری» (مکه) و مردم پیرامون آن را انذار کنی.....»
در اینجا این سؤال پیش می آید که اگر غرض از نازل کردن قرآن فقط انذار
عرب زبانها باشد با جهانی بودن قرآن نمی سازد.
جوابش این است که
دعوت پیامبر
اسلام در جهانی شدنش تدریجی و مرحله به مرحله بوده، در مرحله اول به حکم
آیه شریفه "و انذر عشیرتک الاقربین" مامور بود تنها
فامیل خود را دعوت کند، و در مرحله دوم به حکم آیه شریفه "قرآنا عربیا لقوم یعلمون" مامور شده آن را به عموم عرب ابلاغ کند، و در مرحله سوم به حکم آیه "و اوحی الی هذا القرآن لانذرکم به و من بلغ" مامور شده آن را به عموم مردم برساند.
یکی از ادله ای که می رساند که چنین مراتبی در دعوت
اسلام بوده، آیه شریفه "قل ما اسئلکم علیه من اجر- تا جمله- ان هو الا ذکر للعالمین" است، چون آن طوری که از سیاق سوره برمی آید خطاب در آن به
کفار قریش است، می فرماید: این قرآن
هدایت و تذکر برای تمام عالمیان است و اختصاص به یک قوم و دو قوم ندارد، و چون کتابی است همگانی دیگر معنا ندارد که
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم از عرب مطالبه
اجر و
پاداش کند.
علاوه بر اینکه در این معنا هیچ حرفی نیست که دعوت به اسلام شامل
اهل کتاب و مخصوصا
یهود و
نصاری نیز می شود، (چون در قرآن بارها به اهل کتاب خطابها کرده، و ایشان را به پذیرفتن
دین دعوت فرموده). و نیز مسلم
تاریخ است که مردمی از غیر عرب اسلام را پذیرفته اند، مانند
سلمان ایرانی، و
بلال حبشی، و
صهیب رومی.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تبلیغ در مرکز شهرها».