تأثیر محیط آموزشی بر اخلاق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هر واحد آموزشی از
معلم، شاگرد، برنامه، وسائل و
مکان تشکیل شده است که هر کدام محیط خاصی را ایجاد و نقش بسزائی در
تربیت اخلاق ایفا میکند.
کسی که بیشترین تاثیر را در امر
تزکیه شاگردان بر جا مینهد
معلم است. اگر معلمان خودشان حاکم بر
نفس باشند و آلودگی مشهودی پیدا نکرده باشند، و مبنای اعتقادی آنان متزلزل نباشد، و ملزم به
احکام باشند، در
تربیت نوجوانان آثار مطلوبی بر جای مینهند.
از معلم سست
اعتقاد، و بی اعتنا به انجام
فرائض، انتظار این که نوجوانان را به
سلاح دین مجهز کند نمیتوان داشت. بعضی از معلمان بیاعتقاد که تبلیغ بیدینی میکنند، نوجوانان و جوانان را گمراه هم میکنند، زیرا شاگردان ضمن اخذ علوم، نحوه تفکر معلم را هم دریافت میکنند و معلم
اسوه آنها نیز هست. در اهمیت معلم همین بس که اولین معلم ذات اقدس باری تعالی است. الرحمن علّم القرآن. (از طریق
وحی به
حضرت موسی القا شده است که چگونه در برابر
فرعون سخن ساز کند. و
انبیاء کار اصلی شان نقل کلام
خداوند برای بندگان است، و سخن باید طوری باشد که بهترین تاثیر را بر جای بگذارد. و کلام حضرت موسی بقدری نرم است که فصیح تر و مودبانه تر از آن نمیتوان پیدا کرد)
نقش مدیر مدرسه در تربیت و تزکیه نسل
جوان از معلمان بیشتر است زیرا مدیران علاوه بر این که روی شاگردان اثر میگذارند، روی معلمان نیز تاثیر دارند. مدیران در انتخاب معلم و کارکنان و در ایجاد انضباط و اجرای برنامه و ترتیب دادن برنامههای جنبی تربیتی سهم بزرگ دارند، بنابر این اگر به صفات نیک اخلاقی آراسته باشند به فضای مدرسه صفا میدهند. (در نحوه تفکر و عمل فرعون آمده است «انه طغی»
طغیان فرعون اساساً در برابر خداوند است و سر منشا همه پلیدیها خدا نشناسی است، و برترین عامل برای تزکیه نفس
خشیت از خداوند است پس میتوان گفت هدف در این
دعوت پیدایش خشیت است تا به هدف عالیتری که تزکیه است راه پیدا شود، و در همین حال هدف طغیانگری این بوده است که مردم از او بترسند)
علاوه بر معلمان و مدیر، کتابدار، ناظم، دفتردار، پیش خدمتها و هر کسی که به نحوی در مدرسه انجام وظیفه میکند، در تربیت و
تهذیب شاگردان موثراند. معلم خط با مصراعی که سرمشقی میدهد، معلم
ورزش با شعارهائی که سر صف میدهد، معلم
نقاشی با تصاویری که بر میگزیند، مربی
بهداشت با تعالیمی که میدهد، هر کدام محصلین را جهت میدهند، و میتوانند عقیده خود را تنفیذ کنند.
برنامههای علوم، نظیر
ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی هر کدام لازماند و اهمیت دارند و آموزش آنها سطح دانائی و جهان شناسی را بالا میبرد، اما صرف شناخت جهان
طبیعت معمولاً منتهی به دینداری و حسن خلق و تهذیب نفس نمیشوند. بسیاری از علمای جهان، دیندار نبودهاند و بعضی انکار خداوند هم کردهاند. اما اگر معلم علوم طبیعی، گاهی بعد از آموزش قوانین علمی، به
خالق و ناظم هستی هم اشارهای بکند، اثر او در وضع نسبی از معلمی که مستقیماً تعلیمات دینی تدریس میکند کمتر نیست.
بعضی مواد درسی نظیر زیست شناسی و تاریخ تکامل، حساسیت خاصی دارند، و معلم اگر پیدایش عالم را به خالق هستی ربط ندهد، شاگردان گرفتار
تردید میشوند و وقتی در وجود خالق شک کردند، نسبت به
قیامت وحساب و کتاب عقیدهای بدست نمیآورند. و فردی که عقیده اش متزلزل باشد هر خلافی بتواند، میکند. بعضی معلمان در تدریس
اقتصاد و ارائه نظرات
مارکس نیز موجب انحرافات فکری و مفاسد اخلاقی شدهاند. (اعزام انبیاء برای هدایت مردم است. اما اگر سردمداران امور و حاکمان بر مردم خودشان طاغی باشند. اول باید آنان روبرو شد و با آنها سخن گفت و اتمام حجت کرد، و شروع دعوت حضرت موسی هم از همین قله و اوج تصمیمگیری است. تا فرعون هست پلیدی هست. او که به راه آمد یا مغلوب شد مانع بزرگ و عامل ناپاکی از مسیر برداشته میشود)
مدارسی که جنب پارکها، یا حمامها، یا سینماها هستند به لحاظ این که شاگردان از جوار این اماکن وارد مدرسه و خارج از آن میشوند، تاثیر میپذیرند. همین طور اگر مساجد و حسینیهها، نزدیک مدرسه باشند اثر دیگری بر شاگردان باقی مینهند. اگر در و دیوار و راهروهای مدرسه مزّین به شعارهای پندآموز، و
روایات معصومین باشند، در تهذیب نفس شاگردان اثر میگذارند. اگر در مدرسه اتاقی یا راهروی به نمازخانه تخصیص داده شود، و لوازمی از قبیل مهر و جانماز تعبیه شود، موجب اهتمام شاگردان به فریضه مهم
نماز میشود. (در ساختمان یکی از دانشگاهها که در حکومت طاغوتی طبق نقشه آمریکائیها طراحی شده بود، فضائی برای
رقص و فضایغ برای میگساری قرار داده بودند. و نفوذ
فرهنگ منحط غرب بیشتر از اینها بوده است.) و چنان چه معلمان خود به نماز بایستند، شاگردان بیشتر حاضر میشوند.
یکی از وسائل آموزشی، کتاب غیر درسی است. اگر کتابهای مذهبی، نظیر
تفسیر و
تاریخ، و حدیث و اخلاق و
فقه و نظائر اینها را مدرسه تهیه کند و بر حسب
سن و کلاس و فهم شاگردان در اختیار آنان بگذارد، در افزایش دانائی و در تهذیب اخلاق و تزکیه نفس آنان مؤثر خواهد بود. و بر عکس بعضی کتابهای رمّان و داستان و بعضی مجلات بیگانگان، موجب انحراف فکر و تباهی اخلاق میشوند.
مانع
تقرب به خداوند، نپیمودن
راه اوست. و مانع پیمودن راه، نخواستن (عدم اراده) است. و علت نخواستن قرب حق، بی ایمانی است، و علت بی ایمانی، عدم دریافت
هدایت مذکران و عالمان
دین میباشد، که راهبران طریقاند. علمای الهی هستند که از حقارت
دنیا آگاهی میدهند و از انقراض جهان مادی سخن میگویند، و عظمت امر
آخرت و دوام آن را بازگو میکنند.
وقتی که «مراد» از نظر پنهان، و انسان بدونهادی راه، و
هوای نفس غالب باشد، شخص به جز پیروی نفس چه میکند؟ فقط دنیا را میبیند، و بر آن است که از دنیا برای تامین
لذت بهره گیرد. اگر تمایلی در کودکان به جلب رضای
حق ایجاد نشود، و او در
خانه و مدرسه ناظر به فعالیتهای شدیدی باشد که فقط برای تامین دنیا و لذات آن میکنند و برای احراز
سلطه، مسابقه هم میگذارند، در این صورت او هم دلیلی برای این که به قیامت فکر کند نمیبیند، لذا، همان طور که در مدارس به دروس ریاضی، علوم تجربی، زبان و ادبیات و غیره اهمیت داده میشود، به درس تعلیمات دینی هم بایستی اهمیت داده شود، و برای تعلیمات دینی باید معلمی برگزید که ذوق دینی داشته باشد اکثر فنون و مهارتهائی که برای تدریس علوم فیزیکی بکار میروند در تدریس معارف دینی هم بایستی به کار گرفته شود، تا محصلین به فرا گرفتن مطالب دینی رغبت پیدا کنند.
همان طور که در آموزش ریاضیات و فیزیک
استدلال میشود، مطالب دینی نظیر توحید،
نبوت و
معاد را هم بایستی با اقامه دلیل آموزش داد. بدیهی است استدلال در معارف دینی به روش عقلانی است. همان طور که در تدریس طبیعیات گردش علمی ترتیب داده میشود تا محصلین،
کوه،
دریا،
مزرعه،
دامداری، کارگاه و نظائر آنها را ببینند، در تدریس علوم دینی هم برای دیدن مراکز دینی باید، برنامه خاص ترتیب داده شود. روشهای بحث و بیان، سخنرانی،
مناظره، مقاله نویسی، کار پژوهشی که در علوم و فنون معمول است در امر آشنائی به دیانت و زندگی در قیامت هم باید معمول باشد.
معلم دینی ممکن است اطلاعات دینی به حد کافی داشته باشد، اما
ذوق و شور دین نداشته باشد این معلم درس میدهد و کلاس را اداره میکند همان طور که معلم
هندسه و معلم بهداشت کار آموزشی خود را خوب اجرا میکنند، اما معلم بیذوق که
عشق به دین ندارد نمیتواند
حرکت ایجاد کند، دینداری، تنها دانستن نیست. بسیاری از عالمان دین هم بوده و هستند که معارف دین را خوب میدانند و خوب هم درس میدهند، اما پیکار با
ظلم نمیکنند،
تن به
حکومت ظالم میدهند، عکس العملی در قبال فاسق و فاجر نشان نمیدهد، خلاصه تحرکی ایجاد نمیکنند، سربزیر، آرام و دلخوش به این که آموزش دینی میدهند و از عبادات، نماز و
روزه را نیکو به جا میآورند، در حالی که در دین،
امر به معروف و نهی از منکر هم هست از آن بالاتر
جهاد با
کفر و
نفاق نیز در هر عصری و در هر مکانی لازم است، به این تکالیف اخیر همه عالمان عمل نمیکنند، زیرا دردسر دارد و پر مخاطره است، و هواداران از اطراف پراکنده میشوند، در اثر این مجاهدات ممکن است انسان تنها بماند....
راهنمای دین همان معلم معمولی است، اما اشتیاق به تحقق شعائر دین دارد. در مقابل مظاهر ضد دین میایستد، نهی از منکر میکند، این گونه معلمان راهنمای دین را، هر مدرسهای باید برگزیند و نگه دارد. اگر با کفر و الحاد و نفاق و
فسق پیکار نشود براحتی اشاعه پیدا میکنند، چنان که در دنیا بیشتر حکومتها بدست فاسقان و فاجران است.
اگر قرار است جای پاکی بماند بایستی جلو غبارها و کدورتها را گرفت، و اگر قرار است نوجوانان و جوانان پاک بمانند باید از این که گرد
گناه بر دامنشان بنشیند، پیشگیری کرد. و پیشگیری از
بیماری سادهتر است تا
درمان آن. کودکان عموماً پاکاند و از
فطرت الهی برخوردارند، اما تدریجاً که بزرگتر میشوند بر اثر هیجانات
نفس اماره و وسوسههای
شیطان و تماس با افراد و صحنههای ناپاک آلوده میشوند، لذا راهنمای دین همانند نجات غریق در مدرسه لازم است تا از آلوده شدن شاگردان پیشگیری کند.
به کودکان باید آموزش داده شود، تا بدیها را بشناسند، و نتایج ارتکاب عمل بد را هر چند کوچک باشد یا بزرگ در دنیا و اخرت بدانند. توصیه شود دست به بدی نبرند حتی حاضر نشوند با
قلم دوستشان بدون اجازه او یک کلمه بنویسند، زیرا یک دفعه که کار بدی انجام گرفت دفعه دیگر همان کار آسانتر انجام میشود. بدیها اول اندکاند و کوچک هستند اما تدریجاً بزرگ میشوند. کودک وقتی نداند، مرتکب
خطا میشود. وقتی در جمعی قرار گرفت که به کار ناصوابی مشغولاند، مثلاً شوخیهای هرزه میکنند او هم در جمع آنان شرکت میکند، وقتی در مدرسه دید بچهها با سهل انگاری بر در و دیوار کلاس خط میاندازند، او هم مانعی برای این کار نمیبیند، و اشتباهات دیگران را تکرار میکند. بنابراین، محیطهای آموزشی در تربیت کودکان و نوجوانان میتوانند نقش مهمی داشته باشند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «تأثیر محیط آموزشی بر اخلاق»، تاریخ بازیابی ۹۵/۸/۱۰.