با ردّ این نظر، سریانی بودن آن را روشن میداند. به گفته وی صورت سریانی بیعه در اصل به معنای تخم (بیض عربی) بوده و سپس مجازاً برای رأس طاقهای مدور و نیز عبادتگاههایگنبددار به کار رفته است.
لغت شناسان و فرهنگ نویسان بیعه را، که جمع آن به صورت بِیَعات و بِیْعات هم آمده است، غالباً پرستشگاهترسایان یا کلیسا معنا کردهاند، هر چند آن را عبادتگاهِ یهودیان هم گفتهاند. برخی نیز آن را مترادفکنیسهواطلاق هر دو را، در اصل، بر همه معابدیهودونصاری دانستهاند، اگر چه براساس قولِ مشهور، کنیسه اختصاصاً عبادتگاه یهودیان است
که جزو آیات جهاد است، اقوال مختلفی درباره بیعه نقل کردهاند: عبادتگاه یهود است. همچون صومعه عبادتگاهِ نصاری است، با این تفاوت که صومعه در بیابانو بیعه در آبادی ساخته میشود. برخلاف صومعه، که میان یهود و نصاری ومسلمانان مشترک است، اختصاص به نصاری دارد. همچون صومعه وصلوة (مفردِ صَلَوات ) حاکی از مسجد است. نام پرستشگاهها در ایام شریعتموسی علیه السلام است. نام پرستشگاهها در ایام شریعت عیسی علیه السلام است.
فقهای عامه نیز متفقاند که احداث بیعه، کنیسهو مانند آن در سرزمین اسلامی برای اهل ذمّه جایز نیست، اما مرمّت آن مجاز است
[۲۰]وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی وادلَّته، ج۶، ص۴۴۸.
در کتبفقهی در باب وقف نیز احکامی درباره بیعه و دیگر پرستشگاههای غیرمسلمانان آمده است. از طرف دیگر، عدم تعرض به عبادتگاههای اهل ذمّه از حقوق آنان شمرده شده است
[۲۱]وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی وادلَّته، ج۶، ص۴۵۰.