• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بیعت نساء (دائرةالمعارف‌قرآن‌کریم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بیعت نساء به بیعت زنان با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم پس از فتح مکّه در سال هشتم هجری اطلاق می‌شود.



بیعت در لغت به معنای عهد و پیمان و در اصطلاح به معنای پذیرش ریاست و حکومت کسی است.
[۱] ترتیب العین، ص۱۰۲.



بیعت از سنتهای عصر جاهلی است که به دوره اسلامی منتقل شده و مورد تایید دین اسلام نیز قرار گرفته است. افزون بر مردان، زنان نیز در موارد متعدد با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم بیعت کرده‌اند که از میان آنها بیعت زنان پس از فتح مکّه به «بیعت نساء» مشهور شده است.
اگرچه عبارت برخی مورخان و مشابهت تعهدهای بیعت نساء و بیعت عقبه اول این گمان را پدید آورده است که بیعت عقبه نخست همان بیعت نساء باشد (بیعت عقبه) ؛ امّا به نظر می‌رسد که نظر مشهور یعنی اینکه بیعت پس از فتح مکه بیعت نساء باشد قوی تر است، زیرا اولاً در منابعی که از بیعت عقبه نخست یاد شده، آمده است: «بایعوا علی بیعة النساء» و این نشان دهنده این است که بیعت نساء چیزی غیر از بیعت عقبه اوّل بوده که مورخان بعد به دلیل تطابق شرایط آن با بیعت نساء چنین گفته‌اند. ثانیاً آیه‌ای که مواد بیعت نساء را بیان می‌کند پس از فتح مکّه نازل شده است و ثالثاً منابع دیگر عمدتاً برآن‌اند که بیعت نساء در سال هشتم هجری، پس از فتح مکه روی داده است.


پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با فتح مکه پس از بیعت مردان با ایشان، زنان را نیز به بیعت فراخواند که در آیه ۱۲ ممتحنه مواد بیعت این گونه طرح شده و فاقد هرگونه تعهد سیاسی است: «یـاَیُّهَا النَّبیُّ اِذا جاءَکَ المُؤمِنـتُ یُبایِعنَکَ عَلی اَن لا یُشرِکنَ بِاللّهِ شیــًا ولا یَسرِقنَ ولا یَزنینَ ولا یَقتُلنَ اَولـدَهُنَّ ولا یَاتینَ بِبُهتـن یَفتَرینَهُ بَینَ اَیدیهِنَّ و اَرجُلِهِنَّ ولا یَعصینَکَ فی مَعروف فَبایِعهُنَّ واستَغفِر لَهُنَّ اللّهَ اِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم =ای پیامبر! چون زنان با ایمان نزد تو آیند که (با این شرط) با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند و فرزندان خود را نکشند، دروغی را که در میان دست و پایشان بربافته باشند پیش نیاورند، (فرزند دیگران را به شوهران خود نسبت ندهند) و در هیچ کار شایسته‌ای مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنها از خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است».
تعهد پایانی آیه: «ولا یَعصینَکَ فی مَعروف» مفهومی عام داشته و براساس آن زنان باید در هر امر پسندیده‌ای پیرو پیامبر باشند.
[۱۱] سنن النسائی، ج۴، ص۱۵۷.
بعضی در تفسیر آن به نهی از آداب و رسوم زنان جاهلی در سوگواریها اشاره کرده‌اند. آنان با شیون خاص خود (نَوْح) به مجلس عزا شور می‌دادند و به نشانه عزا چهره خود را خراشیده و موهای خود را می‌بریدند و گریبان چاک می‌کردند. این کارها باعث تازه شدن کدورتهای عهد کفر و تحریک حمیّت مردان می‌شد. بر اساس این دسته از روایات با توجه به اینکه معروف نقیض منکر است در این آیه از این کار ناپسند نهی شده است. برخی روایات نیز این بخش از آیه را به نهی از خلوت کردن زنان با مردان نامحرم تفسیر کرده‌اند.


درباره شیوه بیعت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با زنان نیز گزارشهای متعدد و متفاوتی نقل شده است. بر اساس برخی گزارشها پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با پوشاندن دست خود با پارچه ، به شیوه معمول با زنان بیعت کرده است؛ امّا بیشتر روایات دست دادن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم با زنان را ردّ کرده‌اند؛ ولی در چگونگی بیعت اختلاف دارند. برخی روایات سخن از آن دارد که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم به گفت و گوی حضوری بسنده کرده و باخواندن مواد بیعت بر زنان با آنها بیعت کرده است.
[۲۴] مسند احمد، ج۷، ص۲۲۰.
[۲۵] صحیح البخاری، ج۷، ص۱۵۸.
به گفته روایاتی دیگر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ابتدا دست خود را در آب تشتی فرو برده و سپس از زنان بیعت کننده می‌خواستند دستشان را در آن فرو برند. پس از آن، شروط و مواد بیعت را بر آنها می‌خواندند.
[۲۹] کشف الاسرار، ج۱۰، ص۷۶.
دسته‌ای دیگر از روایات به نیابت برخی اشخاص از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم در بیعت گرفتن از زنان از روی لباس اشاره کرده‌اند.
از نکات جالب این بیعت حضور هند، همسر ابوسفیان در میان زنان بیعت کننده بود. او که به سبب کار زشت خود با پیکر حمزه سیدالشهداء از کیفر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌هراسید، به صورت ناشناس در میان زنان حضور یافت و هنگامی که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مواد بیعت را بیان کرد نتوانست خود را کنترل کند و با اعتراض این بیعت را تبعیض و به زیان زنان دانست.


البدایة و النهایه؛ ترتیب کتاب العین؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن ابی حاتم؛ تفسیر القمی؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ثعالبی؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الدر المنثور فی التفسیر بالماثور؛ الروض الانف؛ روض الجنان و روح الجنان؛ سنن النسائی؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ صحیح البخاری؛ الطبقات الکبری؛ الکافی؛ الکامل فی التاریخ؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ لسان العرب؛ مجمع البیان فی تفسیرالقرآن؛ مسند احمد بن حنبل؛ النکت و العیون، ماوردی.


۱. ترتیب العین، ص۱۰۲.
۲. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۸، ص۲۶، «بیع».    
۳. دمشقی، اسماعیل بن کثیر، البدایة و النهایه، ج۳، ص۱۸۳.    
۴. سهیلی، روض الانف، ج۴، ص۷۰.    
۵. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۷۱.    
۶. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۲، ص۸۷.    
۷. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۴.    
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۲۷.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۴۵۶.    
۱۰. ممتحنه/سوره۶۰، آیه۱۲.    
۱۱. سنن النسائی، ج۴، ص۱۵۷.
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۴۵۶.    
۱۳. ثعالبی، ابوزید، تفسیر ثعالبی، ج۵، ص۴۲۲.    
۱۴. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۲۳، ص۳۴۲.    
۱۵. ماوردی، تفسیر ماوردی، ج۵، ص۵۲۵.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۴۵۶.    
۱۷. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۸، ص۷۲.    
۱۸. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۲۳، ص۳۴۲.    
۱۹. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۷.    
۲۰. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۱۷۱.    
۲۱. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۳.    
۲۲. رازی، ابن ابی حاتم، تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱۰، ص۳۳۵۱.    
۲۳. ماوردی، تفسیر ماوردی، ج۵، ص۵۲۴.    
۲۴. مسند احمد، ج۷، ص۲۲۰.
۲۵. صحیح البخاری، ج۷، ص۱۵۸.
۲۶. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۱۷۱.    
۲۷. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۵۲۶.    
۲۸. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۴.    
۲۹. کشف الاسرار، ج۱۰، ص۷۶.
۳۰. ماوردی، تفسیر ماوردی، ج۵، ص۵۲۴.    
۳۱. سیوطی، عبدالرحمان بن ابی بکر، الدر المنثور، ج۸، ص۱۳۹.    
۳۲. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۵۳.    
۳۳. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۱۷۱.    
۳۴. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۵۳.    
۳۵. دمشقی، اسماعیل بن کثیر، البدایة و النهایه، ج۴، ص۲۵۵.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۹، ص۴۵۶.    



دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ششم، برگرفته از مقاله«بیعت نساء».    




جعبه ابزار