بیعت عقبه در قرآن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بیعت عقبه دو
پیمان میان برخی ساکنان
یثرب و
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) مدتی پیش از
هجرت بود.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) از روزی که به
رسالت مبعوث شد در پی گسترش دعوت خویش بود، از این رو
اسلام را در
مکه ، بر هر تازه واردی عرضه میکرد تا به هنگام بازگشت نزد
عشیره خویش از آنچه شنیده بود بر آنان باز گوید.
یکی از بارزترین این ملاقاتها، دیدار با مردم یثرب بود که آنان با بستن دو پیمان نزد
جمره عقبه در منا
دعوت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) را اجابت کرده، رو به سوی قوم خود نهادند و با انتشار
اسلام در یثرب زمینههای هجرت رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) را به آنجا فراهم ساختند. به طور کلی دو علت عمده در
اسلام آوردن
اوس و
خزرج سهم فراوانی داشت: یکی بشارتهای پراکنده و ناقصی که
یهود درباره ظهور
منجی داشتند
و دیگری فرار از جنگهای خانمانسوز قبیلهای که موجب پراکندگی جمعیت آنان و خونریزیهای فراوانی در بین آنان شده بود.
شرکت کنندگان دربیعت عقبه را عَقَبی میگویند.
مفسران آیات۱۰۰-۱۱۱ بقره؛ ۵۲ و ۱۰۲ آلعمران؛ ۱۲ مائده؛ ۳۰ انفال؛ ۱۵ و ۲۳ احزاب و ۱۲ ممتحنه
را بر این پیمانها تطبیق کردهاند.
براساس نقل
ابن اسحاق در
سال یازدهم
بعثت ، هنگامی که
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) در ایام
حج در
منا مشغول دعوت قبایل بود، با ۶ یا ۸ نفر
از یثربیان برخورد کرد و آنان را با تلاوت
قرآن ، به
اسلام فرا خواند. آنان نیز
اسلام را پذیرفتند. آن ۶ نفر عبارت بودند از:
اسعد بن زراره بن عدس خزرجی و
عوف بن حارث بن رفاعة بن سواد از
بنینجار و
رافع بن مالک بن عجلان از
بنی زریق و
قطبة بن عامر بن حدیده ،
عقبة بن عامر بن نابی و
جابر بن عبدالله بن رئاب هر سه از
بنیسلمه . پیامد این دعوت و فعالیتهای این گروه ۶ نفره، آشنایی یثربیان با
اسلام،
اتحاد مردم
یثرب و گسترش
اسلام در یثرب بود.
گزارشهای دیگر با کمی تفاوت بیشتر از همین افراد یاد کردهاند.
در علت آمدن این ۶ نفر خزرجی به
مکه ، گفته شده که آنان برای جلب حمایت
قریش برای پیروزی بر عمو زادگان اوسی خود به مکه آمدند. برخی برخلاف مشهور از این دیدار به عنوان
بیعت عقبه اول یاد کرده و بیعتهای عقبه را به سه بیعت افزایش دادهاند.
منظور از بیعت عقبه اول، نخستین پیمانی است که در
سال دوازدهم
بعثت ، میان
رسول خدا و ۱۰ نفر از
خزرج و دو نفر از
اوس در
جمره عقبه در
منا و به حمایت از
اسلام ، بسته شد، از این رو به آن پیمان عقبه اولی گفتهاند که به «
بیعة النساء » نیز شهرت دارد. در علت نامگذاری این بیعت به بیعةالنساء گفته شده: به جهت مضمون این بیعت که در آن از درگیری و جنگ سخنی نیست، آن را بیعةالنساء نامیدهاند.
(بیعت النساء) به غیر از
جابر بن عبدالله بن رئاب مابقی ۶ نفر که در سال یازدهم
اسلام آورده و برای سال بعد در موسم
حج قرار گذاشته بودند در پیمان عقبه اول حاضر بودند.
حاضران خزرجی در بیعت عقبه اول عبارتاند از:
اسعد بن زرارة بن عدس خزرجی ،
عوف بن حارث ،
رافع بن مالک ،
قطبة بن مالک بن عامر ،
عقبة بن عامر ،
معاذبن حارث (برادر
عوف بن حارث )،
عبادة بن صامت ،
ذکوان بن عبد قیس بن خلدة بن مخلد ،
یزید بن ثعلبة بن خزمه و
عباس بن عبادة بن نضله بن مالک بن عجلان و دو نفر اوسی نیز عبارتاند از:
ابوالهیثم بن تیهان و
عویم بن ساعده .
ابن سعد گوید:بعدها ذکوان پس از آنکه نخستین مسلمانان
مکه به
یثرب مهاجرت کردند به مکه رفت و پس از هجرت آن حضرت به موطن خود (
مدینه ) بازگشت ازاینرو وی را، هم انصاری و هم مهاجری گفتهاند.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) در این
بیعت با یثربیان
شرط کرد که از
شرک ،
زنا ،
دزدی ،
فرزندکشی ،
تهمت و
بهتان بپرهیزند و از آن حضرت پیروی کنند
و در عوض حضرت نیز به آنان وعده
بهشت داد. سپس فرمود: اگر این
عهد را شکستید، امر شما با خداست؛ یا میآمرزد یا
کیفر میکند.
به نظر ثعالبی این موارد در آیه «یاَیُّهَا النَّبیُّ اِذا جاءَکَ المُؤمِنتُ یُبایِعنَکَ عَلی اَن لا یُشرِکنَ بِاللّهِ شیًا ولا یَسرِقنَ ولا یَزنینَ ولا یَقتُلنَ اَولدَهُنَّ ولا یَأتینَ بِبُهتن یَفتَرینَهُ بَینَ اَیدیهِنَّ واَرجُلِهِنَّ ولا یَعصینَکَ فی مَعروف فَبایِعهُنَّ واستَغفِر لَهُنَّ اللّهَ اِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَحیم»
کهدر خصوص
بیعت نساء (سال۸ هجری) نازل گردیده نیز آمده است، از این رو این پیمان به بیعت نساء نیز شهرت یافته، زیرا مانند پیمان بیعت نساء که در جریان
فتح مکه بسته شد هیچ سخنی از
جنگ و درگیری در آن پیمان نیامده است. به محتوای این بیعت اشاره دارد.
(بیعت نساء) ذهبی گفته است: شاید به جهت حضور
عفراء بنت عبید بن ثعلبه بیعت عقبه اولی را بیعة النساء نامیدهاند.
برخی اقرار به رسالت آن حضرت،
امر به معروف ،
نهی از منکر و نزاع نکردن درباره جانشینی حضرت را نیز به شروط فوق افزودهاند.
پس از بیعت نخست، یثربیان از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) خواستند تا کسی را برای تعلیم
قرآن به
یثرب بفرستد.
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم)،
مصعب بن عمیر را که به
قرآن آشنا بود به یثرب فرستاد و به او دستور داد تا قرآن را به مردم بیاموزد و آنان را به
اسلام فرا خواند و با آنان
نماز گزارد.
با تبلیغ مصعب
بن عمیر برخی بزرگان
یثرب مسلمان شدند و با مصعب و یاران او همراهی کردند، از این رو
اسلام به سرعت در یثرب گسترش یافت و زمینه بیعت دوم رافراهم ساخت
، به طوری که در سال سیزدهم بعثت حدود ۷۰ نفر از یثربیان
مسلمان شده، همراه جمع کثیری (۵۰۰نفر) برای شرکت در مراسم
حج و زیارت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) راهی
مکه شدند، و در آنجا طبق قرار، با گذشتن پاسی از شبدو نفر دو نفر یا یکی یکی و دور از دیدمشرکان در کنار
جمره عقبه اجتماع وبارسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) دیدار کردند.
به روایت
کلبی و
مقاتل مراد از رجال در آیه ۲۳
احزاب همه بیعت کنندگان عقبه دوم هستند که به پیمان خود وفادار ماندند:«مِنَالمُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا...».
در این ملاقات
عباس بن عبد المطلب ضمن آگاه ساختن یثربیان از جایگاه رسول خدا در میان مردم خویش بدانان یادآور شد که آن حضرت قصد
هجرت به شهر شما را دارد، از این رو چنانچه توان حمایت از او را ندارید آن حضرت را به حال خود رها سازید.
ابن قتیبه گفته است: عباس مأمور بیعت گرفتن از یثربیان حاضر بود
؛ اما
ابن شهر آشوب امیرمؤمنان،
علی (علیه
السلام) را مأمور گرفتن بیعت از یثربیان دانسته است.
پس از سخنان عباس چند نفر از حاضران سخن گفتند. در نخستین سخنران پس از عباس اختلاف است، به هر حال کسانی که سخن گفتند عبارتاند از:
براء بن معرور از بزرگان
خزرج که گفت: ما سخنان شما را شنیدیم. به
خدا سوگند اگر چیزی جز این در دل ما بود میگفتیم. ما راستگو و وفاداریم و جان خود را در راه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم)، فدا میکنیم. سپس حضرت با خواندن قرآن آنان را به خدا و
اسلام فرا خواند و یادآور هدفی شد که برای آن اجتماع کرده بودند. براء،
ایمان و
تصدیق حاضران را به عرض حضرت رساند و با حضرت بیعت کرد و گفت: سوگند به آن کسی که تو را به حق فرستاد همانگونه که از همسر و فرزندانمان
دفاع میکنیم از شما دفاع خواهیم کرد. به خدا سوگند ای رسول خدا! ما فرزندان
جنگ و نیزهایم و از پدرانمان صنعت جنگ و مبارزه را به
ارث بردهایم.
ابوالهیثم بن تیهان از بزرگان
اوس فرد دیگری است که پس از سخنان
عباس بن عبد المطلب در عقبه دوم ضمن سخنانی آمادگی خود را برای دفاع از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) اعلام کرد.
سپس گفت: ای رسول خدا بین ما و
یهود پیمان صلحی است که اکنون باید آن را نادیده بگیریم. ما نگرانیم که روزی دست از ما برداری و به میان قوم خود باز گردی.
رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) نیز با بیان مطالبی بر پیمان خود تأکید کرد.
برخی گفتهاند:
اسعد پیش از انجام
بیعت ، خطاب به یثربیان پیامد و دشواری این بیعت از جمله واکنش
قریش و دیگر قبایل عرب و رویارویی با آنان را گوشزد کرد و از آنان خواست چنانچه از جانشان هراس دارند از بیعت منصرف شوند؛ اما آنان بر بیعت تأکید کردند.
درباره نخستین بیعت کننده با
رسول خدا در عقبه دوم
از
ابو الهیثم بن تیهان ،
اسعد بن زراره و
براء بن معرور یاد شده است که شاید حاکی از رقابتهای قبیلهای باشد، از این رو هر تیرهای تلاش کرده است تا فردی از میان خود را به عنوان اولین بیعت کننده معرفی کند.
بیعت یثربیان با رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم)، بر اشراف و بزرگان
قریش سخت گران آمد. آنان پس از آگاهی از این پیمان به طرف عقبه آمدند. حضرت دستور داد پراکنده شوند و از هر گونه درگیری بپرهیزند. گفتهشده: به هنگام آمدن قریش به عقبه،
امیرمؤمنان علی (علیه
السلام) و
حمزه ، راه آنان را به عقبه بستند. قریش نیز از خوف اینکه یکی از بزرگان قریش به
دین اسلام در آمده باشد، خوفناک بازگشتند
و به سراغ بزرگان قبیله خزرج آمده، درباره خبر شب گذشته پرسیدند. آنان اظهار بیاطلاعی کرده، گفتند: قوم ما کاری را بدون
اجازه ما انجام نخواهد داد
؛ اما قریش قانع نشده،
سعدبن عباده را دستگیر کردند.
مطعمبن عدی و
حارث بن حرب بن امیه به لحاظ پیمانی که با او داشتند وی را نجات دادند.
پس سعد به گروه بیعت کنندگان ملحق شد و به
مدینه بازگشت.
طبرسی و برخی دیگر بنا به بعضی اقوال مراد از
میثاق را در
آیه «... و میثقَهُ الَّذی واثَقَکُم بِهِ اِذ قُلتُم سَمِعنا و اَطَعنا...»
و همچنین بنا به قولی مقصود آیه «و لَقَد کانوا عهَدُوا اللّهَ مِن قَبلُ...»
را بیعت عقبه دانستهاند
، چنانکه مراد از
انصار در آیه «والسّبِقونَ الاَوَّلونَ مِنَ المُهجِرینَ والاَنصار...»،
اهلبیعت عقبه اول و دوم دانسته شده است.
به نقل برخی
سبب نزول آیه «واِذ یَمکُرُ بِکَ الَّذینَ کَفَروا لِیُثبِتوکَ اَو یَقتُلوکَ اَو یُخرِجوکَ ویَمکُرونَ و یَمکُرُ اللّهُ واللّهُ خَیرُ المکِرین»
آن بود که وقتی
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) در
مکه دعوت خود را علنی کرد،
اوس و
خزرج نزد او آمدند و آن حضرت از آنان پرسید: آیا از من
دفاع میکنید تا صاحب جوار من باشید، من هم کتاب خدا را بر شما تلاوت کنم؟
انصار پذیرفتند و قرار ملاقات را در شب نیمه
ایام تشریق در محل
منا گذاشتند و بیعت عقبه دوم صورت گرفت.
از آیات دیگری که گفتهاند درباره عقبه نازل شده آیه «اِنَّ اللّهَ اشتَری مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم واَمولَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقتِلونَ فی سَبیلِ اللّهِ فَیَقتُلونَ ویُقتَلونَ وَعدًا عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّورةِ والاِنجیلِ والقُرءانِ ومَن اَوفی بِعَهدِهِ مِنَ اللّهِ فَاستَبشِروا بِبَیعِکُمُالَّذی بایَعتُم بِهِ وذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظیم»
است. آن مؤمنان حاضر شدند در برابر وعده
بهشت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) همچون زنان و فرزندان خود دفاع کنند.
سید قطب این آیات را حاکی از پیوند میان خدا و مؤمنان دانسته که به سبب بیعت حاصل شده است.
برخی از مفسران مقصود از «اَنصارَ اللّهِ» را در آیه «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا کونوا اَنصارَ اللّهِ کَما قالَ عیسَی ابنُ مَریَمَ لِلحَواریّینَ مَن اَنصاری اِلَی اللّهِ قالَ الحَواریّونَ نَحنُ اَنصارُ اللّهِ...»،
بیعت کنندگان عقبه دوم دانستهاند.
پس از مراسم
بیعت ، آن حضرت از میان آنان ۱۲
نقیب به نامهای
اسید بن حضیر ،
ابوالهیثم ابن تیهان و
سعد بن خیثمه بن حارث بن مالک ، هر سه نفر از
اوس ،
اسعد بن زراره بن عدس ،
سعد بن ربیع بن عمر الانصاری ،
عبد الله بن رواحه بن ثعلبه ،
سعد بن عباده بن دلیم ،
منذر بن عمرو بن خنیس ،
براء بن معرور بن صَخْر
، عبدالله
بن عمرو
بن حرام
بن ثعلبه، عبادة
بن صامت
،
رافع بن مالک بن عجلان، ۹ تن از خزرج را برگزید و سالار آنان را
اسعد بن زراره قرار داد و فرمود: شما سر پرست و کفیل قوم خود هستید، چنانکه حواریان برای
حضرت عیسی (علیه
السلام) بودند و من نیز سرپرست قوم خود هستم.
بنا به روایت دیگری ایشان نقبا را به
نقبای موسی در
بنی اسرائیل تشبیه کرده است
، چنان که
ابنکثیر ذیل
آیه «ولَقَداَخَذَ اللّهُ میثقَ بَنِی اِسرءیلَ وبَعَثنا مِنهُمُ اثنَی عَشَرَ نَقیبًا...» ،
برگزیدن نقیب را در بیعت عقبه به کار
حضرت موسی تشبیه کرده و گفته است: حضرت موسی (علیه
السلام) هنگامی که عازم جنگ با
جبابره بود، ۱۲ نقیب برای ۱۲
سبط برگزید. نقبا وظیفه داشتند درباره توانایی
بنیاسرائیل تحقیق کنند و به حضرت موسی (علیه
السلام) گزارش دهند. هرنقیب
کفیل و
ضامن قوم خویش بود تا از آنان بر
ایمان و
خدا پرستی بیعت بگیرد.
رسولالله (صلیاللهعلیهوآله
وسلم) نیز شب عقبه از میان
اوس و
خزرج ۱۲ نقیب برگزید و از آنان
پیمان گرفت تا
شرک نورزند و
خدا و رسولش را حمایت کنند.
بر اساس روایتی از
ابوالهیثم بن تیهان ، مفاد
بیعت انصار در عقبه دوم با بیعت
بنی اسرائیل با موسی (علیه
السلام) یکسان بود.
به نقل
جابربن عبدالله انصاری انتخاب نقیبان به فرمان خداوند و پس از فرستادن
وحی صورت گرفت.
بنا به قولی دیگر رسول خدا به حاضران در عقبه فرمود: از بین خود ۱۲ نفر برگزینید که
کفیل قوم خود باشند، چنانکه موسی از بنیاسرائیل ۱۲نقیب گرفت
؛ اما بنا به قولی رسول خدا با اشاره
جبرئیل که میگفت: این
نقیب ، این نقیب، آنان را برگزید، از این رو از حاضران در پیمان عقبه خواست در این باره احساس ناراحتی نکنند.
به روایت
عکرمه ، رسول خدا هنگام انتخاب نقبای دوازده گانه
آیه «... واذکُروا نِعمَتَ اللّهِ عَلَیکُم اِذ کُنتُم اَعداءً فَاَلَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَاَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ اِخونًا...»
را قرائت میکرد.
الآحاد والمثانی؛ الاستیعاب فی معرفة الاصحاب؛ اسدالغابة فی معرفة الصحابه؛ الاصابة فی تمییز الصحابه؛ اعلام الوری باعلام الهدی؛ الانساب؛ انسابالاشراف؛ انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیضاوی؛ بحارالانوار؛ البدایة والنهایه؛ تاریخ ابی زرعةالدمشقی؛ تاریخ
الاسلام و وفیاتالمشاهیر والاعلام؛ تاریخ الامم والملوک، طبری؛ تاریخ الصحابة الذین روی عنهم الاخبار؛ تاریخ مدینة دمشق؛ تفسیر جوامع الجامع؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر؛ جامعالبیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ الجواهرالحسان فی تفسیر القرآن، ثعالبی؛ الدرر فی اختصار المغازی والسیر؛ روحالمعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ الروض المعطار فی خبر الاقطار؛ زادالمسیر فی علم التفسیر؛ زادالمعاد فی هدی خیر العباد؛ سبل الهدی والرشاد؛ السیرة النبویه، ابنهشام؛ صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم (صلیاللهعلیهوآله
وسلم)؛ الطبقات الکبری؛ غررالتبیان فی من لم یسم فی القرآن؛ فتحالباری شرح صحیح البخاری؛ فتح القدیر؛ فی ظلال القرآن؛ الکامل فی التاریخ؛ کتاب الثقات؛ مجمع البیان فی تفسیرالقرآن؛ المحبر؛ المستدرک علی الصحیحین؛ مسند احمد
بن حنبل؛ المصنف فیالاحادیث والآثار؛ المعارف؛ معجم البلدان؛ المعجم الکبیر؛ مناقب آل ابی طالب؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ وفاء الوفاء باخبار دارالمصطفی (صلیاللهعلیهوآله
وسلم).
مرکز دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «بیعت عقبه».