• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بَشَر (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





بَشَر (به فتح باء و شین) از واژگان قرآن کریم به معنای انسان است.
مشتقات بَشَر که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
بَشَرٌ (به فتح باء و شین) به معنای بشر، انسان؛
لِلْبَشَرِ (به فتح باء و شین) به معنی بشره‌ها و ظاهر پوست بدن؛
تُبَاشِرُوهُنَ‌ (ضم تاء، کسر شین و ضم راء) به معنای نزدیکی؛
بُشْری ( ضم باء و سکون شین) به معنای بشارت و خبر شادی بخش؛
بَشِّرِ (فتح باء و تشدید شین) به معنای بشارت ده؛
یَسْتَبْشِرُونَ‌ (فتح یاء، سکون باء و کسر شین) به معنای شادمانند؛
بُشْراً (ضم باء و سکون شین) به معنای مژده دهنده است.




بَشَر به معنای انسان است.
اما طبق آیات قرآن در قالب‌های مختلفی نیز به کار رفته است.
شک نیست که بشر به معنی انسان است، ولى همان‌طور كه در انسان گذشت آدمی را نسبت به فضائل، کمالات و استعدادهایش انسان و نسبت به جسد و ظاهر بدن و شکل ظاهرش بشر می‌گویند.
در مفردات گوید: بشره ظاهر پوست بدن و ادمه باطن آن است و به انسان از آن جهت بشر گفته‌اند که پوستش از میان مو آشکار و نمودار است بر خلاف حیواناتی که پشم، مو و کرک پوست بدنشان را مستور کرده است.


به مواردی از بَشَر که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - بَشَراً (آیه ۵۴ سوره فرقان)

(وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً)
(او كسى است كه از آب، انسانی را آفريد.)
قرآن در هر کجا که از انسان جسد و شکل ظاهر مراد بوده لفظ بشر آورده است، مثل آیه‌ی فوق.


۲.۲ - بَشَراً (آیه ۷۱ سوره ص)

(اِنّی خالِقٌ‌ بَشَراً مِنْ طینٍ)
(من بشرى را از گِل مى‌آفرينم.)


۲.۳ - بَشَرٌ (آیه ۶ سوره فصلت)

(اِنَّما اَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ)
(من فقط انسانى مثل شما هستم.)
یعنی مردم از حیث بشریّت برابراند و فرقشان در کمالات و اعمال است.
در قاموس بشر را انسان و ظاهر پوست بدن معنی کرده است.
در اقرب الموارد گوید: بَشَرَة ظاهر پوست، جمع آن بَشَر است.
ناگفته نماند کلمه‌ی بشر، ۳۵ بار و کلمه‌ی «بشرین» یک‌بار در قرآن مجید به کار رفته و با مراجعه به المعجم المفهرس خواهیم دید که شکل ظاهر و بدن حاضر از آن مراد است.
[۲۵] عبدالباقی، محمد فؤاد، المعجم المفهرس.
قطع نظر از فضائل و کمالات.


۲.۴ - لِلْبَشَرِ (آیه ۲۹ سوره مدثر)

(لا تُبْقی وَ لا تَذَرُ لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ)
«نه باقی می‌گذارد و نه ترک می‌کند متغیّر کننده بشره‌هاست»
کلمه بشر یک‌بار هم به معنی بشره‌ها و ظاهر پوست بدن آمده است مثل آیه‌ی فوق .
«بشر» در آیه‌ی شریفه چنان که از اقرب الموارد نقل شده، جمع بشره است.
طبرسی در مجمع البیان گوید: بشر جمع بشره و آن ظاهر پوست است، انسان را از آن سبب بشر گویند که پوستش ظاهر و مانند حیوانات از پشم و مو و کرک پوشیده نیست.


۲.۵ - بَشَراً (آیه ۳۱ سوره یوسف)

(ما هَذا بَشَرًا إِنْ هَذا إِلاّ مَلَكٌ كَريمٌ)
(اين بشر نمى‌باشد؛ اين جز يک فرشته بزرگوار نيست)
مراد زنان آن بود که این شکل و قیافه نمی‌تواند بشر باشد بلکه فرشته است.


۲.۶ - تُبَاشِرُوهُنَ‌ (آیه ۱۸۷ سوره بقره)

گاهی بشر در قالب مباشرت آمده است:
(وَ لا تُبَاشِرُوهُنَ‌ وَ اَنْتُمْ عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ)
«به زنان نزدیکی نکنید آن‌گاه که در مساجد معتکف هستید»
مباشرت بنابر آن‌چه گفته شد، رسیدن دو بشره (دو پوست بدن) به هم دیگر است و آن در آیه‌ی شریفه کنایه از مقاربت با زنان است. چنان‌که راغب گفته است.
ابن اثیر در نهایه بعد از نقل حدیثی گوید مراد از مباشرت لمس بدن مرد با بدن زن است... و گاهی از آن مقاربت اراده کنند. مباشرت به کار نیز از این معنی است.


۲.۷ - بُشْری (آیه ۱۲۶ سوره آل عمران)

بِشارَت و بُشْرى به معنی خبر مسرّت بخش است.
طبرسی و راغب در وجه آن می‌گویند: چون کسی خبر مسرّت بخش را بشنود اثر آن در پوست صورتش آشکار می‌گردد.
(وَ ما جَعَلَهُ اللَّهُ اِلَّا بُشْری لَکُمْ)
«خدا آن را برای شما بشارت و خبر شادی بخش قرار داد.»


۲.۸ - بِالْبُشْری (آیه ۶۹ سوره هود)

(وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا اِبْراهیمَ‌ بِالْبُشْری)
(فرستادگان ما (فرشتگان‌) براى ابراهیم بشارت آوردند.)


۲.۹ - بُشْری (آیه ۱۹ سوره یوسف)

(قالَ یا بُشْری هذا غُلامٌ)
(مژده باد! اين كودكى است زيبا و دوست داشتنى!)
کلمه‌ی بشری در این آیات و نظائر آن به معنی خبر مسرّت‌بخش است.


۲.۱۰ - بَشِّرِ (آیه ۲۵ سوره بقره)

(بَشِّرِ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ)
(به كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، بشارت ده.)
بشارت در خبر مسرّت‌بخش و‌ اندوه بخش هر دو به کار رفته است نحو: آیه‌ی فوق.


۲.۱۱ - بَشِّرِ (آیه ۱۳۸ سوره نساء)

(بَشِّرِ الْمُنافِقینَ بِاَنَّ لَهُمْ عَذاباً اَلیماً)
(به منافقان بشارت ده كه‌ مجازات دردناكى در انتظار آن‌هاست!)
طبرسی در ذیل آیه‌ی اخیر فرموده: اصل بشارت خبر مسرّت بخشی است که به وسیله‌ی آن، شادی در پوست صورت احساس می‌گردد، و در خبر‌ اندوه‌بخش نیز به کار می‌رود عرب گوید: پاداش و تحیّت تو، کتک است.
راغب آن را یک نوع استعاره می‌داند.
از کلام طبرسی نیز به دست می‌آید که این یک نوع تحکّم است یعنی مژده و پاداش نداری مگر عذاب.


۲.۱۲ - یَسْتَبْشِرُونَ‌ (آیه ۱۷۰ سوره آل عمران)

إِسْتِبْشار به معنی طلب شادی و یافتن و یا دانستن چیزی است که شاد می‌کند:
(وَ یَسْتَبْشِرُونَ‌ بِالَّذینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ اَلَّا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ)
«درباره کسانی که هنوز به آن‌ها نپیوسته‌اند شادمانند که به آن‌ها خوفی نیست و محزون نمی‌شوند.»
یعنی شهداء از این‌که می‌دانند برای مؤمنان که در دنیا مانده‌اند بیمی و‌ اندوهی در آخرت نیست شادی می‌کنند و از این حقیقت که دانسته‌اند طلب شادی می‌نمایند.


۲.۱۳ - یَسْتَبْشِرُونَ‌ (آیه ۶۷ سوره حجر)

(وَ جاءَ اَهْلُ الْمَدینَةِ یَسْتَبْشِرُونَ‌)
«اهل مدینه آمدند در حالی که از شنیدن قضیّه‌ی میهمانان لوط شادی می‌جستند و شادمان بودند.»


۲.۱۴ - بُشْراً (آیه ۴۸ سوره فرقان)

بَشیر به معنای مژده ده است. جمع آن بُشْر است‌:
(وَ هُوَ الَّذی اَرْسَلَ الرِّیاحَ‌ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ)
«او کسی است که بادها را پیش از رحمت خود (باران) مژده دهنده فرستاده.»



کلمه‌ی بشر ۳۵ بار، یک‌بار هم به معنی بشره‌ها و ظاهر پوست بدن آمده و کلمه‌ی «بشرین» نیز یک‌بار در قرآن مجید به کار رفته است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۱۹۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۲۴.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۲۲۱.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۲۴.    
۵. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۶۴.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۱۶-۳۱۷.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۲۹.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۱۶.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۷۳.    
۱۱. ص/سوره۳۸، آیه۷۱.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۷.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۳۴۲.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۲۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۱۳۲.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۵۷.    
۱۷. فصلت/سوره۴۱، آیه۶.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۷۷.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۵۴۷.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۶۱.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۱۳.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۷۰.    
۲۳. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۳۷۲.    
۲۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۱۷۰.    
۲۵. عبدالباقی، محمد فؤاد، المعجم المفهرس.
۲۶. مدثر/سوره۷۴، آیه۲۹.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۱۳۸.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۸۸.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۶۸.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۸۶.    
۳۱. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۱، ص۱۷۰.    
۳۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۶۱.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۸۳.    
۳۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۳۱.    
۳۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۳۹.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۲۰۳.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۵۰.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۲۰۸.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۵۳.    
۴۰. بقره/سوره۲، آیه۱۸۷.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۸.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۷.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۲۱.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۰۴.    
۴۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۲۵.    
۴۶. ابن اثیر، مجدالدین، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج۱، ص۱۲۹.    
۴۷. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۲۲۱.    
۴۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۲۵.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۰.    
۵۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۲۶.    
۵۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۱۱.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۹.    
۵۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۲۳۷.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۲۹.    
۵۵. هود/سوره۱۱، آیه۶۹.    
۵۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۲۹.    
۵۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۴۷۶.    
۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۲۰.    
۵۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۹۰.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۷۲.    
۶۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۹.    
۶۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۳۷.    
۶۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۱۴۳.    
۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۱۰۶.    
۶۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۱۸۲.    
۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۳۶.    
۶۷. بقره/سوره۲، آیه۲۵.    
۶۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۹۸.    
۷۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۱۶۱.    
۷۱. نساء/سوره۴، آیه۱۳۸.    
۷۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۰۰.    
۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۸۷.    
۷۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۱۱۵.    
۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۹۹.    
۷۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۹۳.    
۷۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۹۲.    
۷۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۱۲۶.    
۷۹. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۲۲۱.    
۸۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۰.    
۸۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۹۴.    
۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۶۰.    
۸۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۳۹.    
۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۸۳.    
۸۵. حجر/سوره۱۵، آیه۶۷.    
۸۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۲۷۱.    
۸۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۱۸۴.    
۸۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۰۴.    
۸۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۲۶.    
۹۰. ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغة، ج۱، ص۲۵۱.    
۹۱. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۳۷۳.    
۹۲. فرقان/سوره۲۵، آیه۴۸.    
۹۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۱۴.    
۹۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۲۷.    
۹۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۱۲.    
۹۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۷۰.    
۹۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۵۴.    
۹۸. ص/سوره۳۸، آیه۷۱.    
۹۹. فصلت/سوره۴۱، آیه۶.    
۱۰۰. مدثر/سوره۷۴، آیه۲۹.    
۱۰۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۳۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «بشر»، ج۱، ص۱۹۲-۱۹۴.    






جعبه ابزار