• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بَدَأَ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





بَدَأَ:(بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ)
«بَدَأَ» (به فتح باء و دال) به معنای شروع است.
خدا همان‌گونه كه خلق را در آغاز آفريد، در قیامت باز مى‌گرداند.
نگاهى به آغاز آفرينش خود كنيد ببينيد همين جسم شما كه از مقدار زيادى آب و مقدار كم‌ترى مواد مختلف، فلزات و شبه فلزات تركيب شده است در آغاز كجا بود؟ و اگر چنين چيزى محال بود چرا در آغاز آفرينش انجام شد؟ بنا بر اين همانگونه كه در آغاز، خدا شما را آفريده است در روز رستاخیز نيز بازمى‌گرداند.



به موردی از کاربرد «بَدَأَ» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - بَدَأَ (آیه ۲۹ سوره اعراف)

(قُلْ أَمَرَ رَبّي بِالْقِسْطِ وَ أَقيمواْ وُجوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعوهُ مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعودونَ) «بگو: پروردگارم امر به عدالت كرده است؛ و روى خويش را در هر مسجد و به هنگام عبادت به سوى او كنيد؛ و او را بخوانيد، و دین خود را براى او خالص كنيد. و بدانيد همان‌گونه كه در آغاز شما را آفريد، بار ديگر در رستاخيز باز مى‌گرديد.»

۱.۲ - بَدَأَ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در معناى اين جمله و كيفيت ارتباطش به ما قبل چند احتمال است.
• احتمال اول كه سياق كلام هم ظهور در آن دارد اين است كه جمله‌ (فَريقاً هَدى‌ وَ فَريقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ) حال از فاعل «تَعودونَ» باشد، و همين حال وجه مشتركى باشد كه بازگشت را شبيه به ابتداى خلقت نموده و معنايش اين باشد كه شما در قیامت مانند آن روزى كه خداى‌تان آفريد دو گروه خواهيد بود، نظير آيه‌ (وَ لَقَدْ جِئْتُمونا فُرادى‌ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ) كه حشر انفرادى مردم را در قيامت به خلقت انفرادى آنان تشبيه مى‌كند.
اين است آن معنايى كه از ظاهر سياق استفاده مى‌شود، و اما آن‌چه را كه ديگران احتمالش را داده و گفته‌اند جمله‌ «فَريقاً هَدى‌ ...» حال از خصوص عامل خودش است و وجه شباهت عود به «بدء» چيز ديگرى است كه در كلام ذكر نشده، و آن به گفته بعضى، تنها بودن در خلقت و حشر و به گفته بعضى ديگر اين است كه هم خلقت نخستين آنان از خاک بوده و هم حشرشان از خاک خواهد بود، و به گفته بعضى ديگر اين است كه خلقت دوم آنان براى خدا با خلقت بار اولشان فرقى نداشته و خداوند به هر دو قادر است. وجوهى است كه دلالت آيه بر آن‌ها بسيار بعيد است. و ثانيا حذف كردن وجه شباهت با اين‌كه ذكر آن لازم است، و در عوض ذكر كردن چيزى كه مورد حاجت نيست جز خلط و اشتباه فايده‌اى ندارد.

۱. اعراف/سوره۷، آیه۲۹.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۱۱۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت- الحسینی، ج۱، ص۴۴.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۸۰.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۲۹.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۳.    
۷. اعراف/سوره۷، آیه۳۰.    
۸. انعام/سوره۶، آیه۹۴.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۹۲.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۷۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۸۳.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۳۵.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «بدء»، ج۱، ص ۱۶۸.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره اعراف | لغات قرآن




جعبه ابزار