بَحْث (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَحْث (به فتح باء و سکون حاء) یکی از مفردات
نهج البلاغه، به معنای کاوش، کاویدن و جستوجو کردن است.
حضرت علی (علیهالسلام) در بیان توصیف
خدای تعالی و هنگامه ضربت خوردن، در
وصیت خویش از این واژه استفاده نموده است.
بَحْث به معنای کاوش و کاویدن آمده است.
چنانکه گفته میشود:
«
بَحث فی التُّراب: حَفرها.»
به همین جهت در
مجمع البیان آمده است:
اصل
بحث جستجو کردن چیزی است در خاک.
مثل:
(فَبَعَثَ اللَّهُ غُراباً یَبْحَثُ فی الْاَرْضِ)
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (علیهالسلام) نسبت به مردی که خطاب به ایشان گفت: خدا را طوری توصیف کن گویا با
چشم خود میبینم.
امام که از این سؤال ناراحت شده بود به
منبر رفته و «
خطبه اشباح» را خواندند تا آنجا که فرمودند:
«وَ سَمَّى تَرْكَهُمُ التَّعَمُّقَ فيما لَمْ يُكَلِّفْهُمُ الْبَحْثَ عَنْ كُنْهِهِ رُسوخاً، فاقْتَصِرْ عَلَى ذَلِكَ.» «خداوند راسخ در علم نامید، کسانی را که در خدا
بحث و کاوش نمیکنند، زیرا آنها را به این کار (غیر ممکن) تکلیف نکرده است.»
در جای دیگر آن حضرت (علیهالسلام) پس از ضربت خوردن در وصیت خود فرموده است:
«كَمْ أَطْرَدْتُ الاَيّامَ أَبْحَثُها عَنْ مَكْنونِ هذا الاَمْرِ، فَأَبَى اللهُ إِلاّ إِخْفاءَهُ، هَيْهاتَ! عِلْمٌ مَخْزونٌ.» «مرتّب ایّام را پشت سر گذاشته و از وقت وقوع مرگم جستجو میکردم ولی خدا خواست که مخفی بماند زیرا که آن از علم مکنون خداوند است.»
اطراد ایّام طرد، و دور کردن آنها است.
ابن میثم و
ابن ابی الحدید هر دو «هذا الامر» را اشاره به وقوع
شهادت آن حضرت (علیهالسلام) معنی کردهاند؛ به این معنی که امام (علیهالسلام) پیوسته در این فکر بوده که وقت وقوع و کیفیّت قتل خویش را بداند.
به همین جهت ابن میثم در خصوص این موضوع نوشته است: چون خداوند فرموده:
(اِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ) هر چند
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از کیفیّت شهادتش اجمالاً خبر داده بودند.
زیرا روایت شده آن حضرت (علیهالسلام) در رابطه با این مطلب فرمودهاند: «بر این سرم ضربت زده میشود و این محاسنم به خونم خضاب میگردد.»
بهنظر میرسد این سخن دور از واقعیت باشد، زیرا امام (علیهالسلام) بعد از دانستن اینکه
(وَ ما تَدْری نَفْسٌ بِاَیِّ اَرْضٍ تَموتُ) چرا از وقت شهادت خویش جستجو میکرد؟ لذا ممکن است منظور خود
مرگ و علّت تقدیر آن بر کلّ انسانها باشد.
باتوجه به همهی این مطالب به نظر میرسد دیدگاه ابن میثم و ابن ابی الحدید درست باشد.
این کلمه فقط دو بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بَحث»، ص۱۱۱-۱۱۲.