بهمنگان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بهمنگان، یکی از جشنهای بزرگ و کهن ایرانی پیش و پس از
اسلام میباشد.
در
ایران باستان
روز دوم هرماه، بهمن نامیده میشد و روز بهمن از ماه
بهمن را که بهمنگان، یا بَهْمَنْجَنه، بَهْمَنْجه، بَهْمَنْچَنه میخواندند، جشن میگرفتند.
دربرخی از منابع، مانند نخبةالدهر و فرهنگ قوّاس به
خطا نخستین روز بهمنماه را که به نام اورمزد (= اهورمزدا) خوانده میشود، بهمنجنه و عید دانستهاند.
ایرانیان تا چند
قرن پس از
اسلام و تا پیش از
حمله مغول بهمنگان را جشن میگرفتند.
واژه بهمنجنه، بهمنگان (= بهمن + گان، پسوند نسبت) در ایران عصر اسلامی هم به همان معنای بهمنگان به کار میرفت.
برخی نیز در توجیهی عامیانه بخش دوم واژه بهمنجنه را معرب «چنه» و آن را مخفف «چینه» (
مشتق از چیدن) دانسته، و گفتهاند: کلمه بهمنجنه از بهمن، نام گیاهی که در بهمن ماه و
زمستان میروید و گل سرخ و سفید میدهد
و جنه یا چنه، به معنی «چیدن گل» در بهمنماه ترکیب یافته است.
این وجه
اشتقاق هیچ توجیه علمی و زبانشناختی ندارد.
ایرانیان در این روز، مراسم خاصی برپا میداشتند؛ مثلاً دیگ آشی موسوم به «دیگ بهمنجه» بار میگذاشتند و در آن همهگونه
غلات،
حبوبات، سبزیهای خوراکی و گوشتهای
حلال میریختند.
به نوشته گردیزی
بنابر رسم عجمیان «اندر این روز دیگی بپزند و از همه نباتها و دانگوها و تخمها و گوشتهای هر حیوانی اندرو کنند... و به هر جای بفروشند». «دانگو» نوعی غله، و نیز آشی ۷ دانه مرکب از نخود و
باقلا و
عدس جز آن است.
امروزه نشانهای از برگذاری
جشن بهمنگان در میان غیر زردشتیان دیده نمیشود. با این حال، برخی آش موسوم به ابودردا یا «هفت دنگاره» را که در ایام
محرم و
صفر، در نقاطی از ایران (مثلاً در کازرون) تهیه میشود، همان آش بهمنجه دانستهاند
احتمالاً بخش نخست واژه «دُنگاره» (دُنگ یا دانگ به معنای دانه) صورت محلی کلمه «دانگو» ست که گردیزی
به آن اشاره کرده است. برخی از منابع به پرهیز
زردشتیان از کشتار و خوردن
گوشت در بهمن روز اشاره کردهاند.
از
آداب دیگر این جشن خوردن گیاه بهمن دراین روز بوده است که احتمالاً میبایست نماد گیاهی این امشاسپند بر روی
زمین باشد.
برخی گل بهمن سرخ و سفید،
و برخی دیگر
ریشه گیاه بهمن سرخ و سفید را از
گیاهان دارویی که طبیعتی گرم و خشک داشته، میدانند و احتمال دادهاند کلمه بهن فرانسوی، مأخوذ از بهمن است.
در روز جشن بهمنگان، بهمن سرخ و سفید را در آش میریختند و میخوردند و دمکرده آن را مینوشیدند. گاهی بهمن خشک را میکوبیدند و گرد آن را بر روی غذا میریختند و یا با
شکر مخطوط میکردند و میخوردند.
ایرانیان عقیده داشتند که خوردن
شیر تازه با بهمن سپید در بامداد روز بهمنگان،
حافظه را تقویت میکند و
فراموشی را میزداید و مردم را از چشم بد و بدیها محفوظ میدارد.
به گزارش محمدبن هندوشاهنخجوانی افشاندن بهمن سرخ و سفید برسرمردم در روز جشن مرسوم بوده است.
از دیگر رسوم این روز، رفتن به
کوه و
دشت و چیدن بهمن سرخ و سپید و گیاهان دارویی دیگر و تهیه
روغن از گیاه بهمن و دانههای گیاهی دیگر و بخوردادن و دوددادن گیاهان معطر و گندزدا در فضاهای
خانه را باید یاد کرد.
نوشیدن شیر با اسفند (اسپند) و به رشته کشیدن دانههای اسفند و خوردن
تره،
ماهی و ماست، پوشیدن جامه نو و پیراهن و چیدن
مو و
ناخن را در روز بهمن و جشن بهمنگان نیکو دانستهاند.
در برخی از متون اسلامی به
ازدواج،
سفر و بازگشت از سفر،
خرید و فروش و حاجت طلبیدن از خدا در این روز سفارش میکنند.
شاهان و بزرگان این جشن را باشکوه و تشریفات ویژهای برگذار میکردند.
شعرایی مانند فرخی سیستانی،
منوچهری دامغانی،
مختاری غزنوی،
مسعود سعد،
عمعق بخارایی
و انوری
به بهمنگان و جشن و مراسم آن اشاراتی دارند. امروزه برگذاری این جشن به صورت گذشته حتیٰ نزد زردشتیان هم چندان معمول نیست. با این حال، بهمنروز نزد آنان همچنان عزیز است و روز «نابُر» (= نبریدن سرحیوان) خوانده میشود و سنت دیرینه نکشتن حیوان و نخوردن گوشت را اغلب نگاه میدارند.
برخی از زردشتیان
ایران در روز بهمن هر ماه به ویژه در جشن بهمنگان سفره بهمن امشاسپند میگسترند و آن را با خوراکیهای گوناگون از جمله نان پنیر و پشمک
میآرایند. برخی حتیٰ گاه مرغ بریان هم برسر سفره مینهند که این کار اعتراض بزرگان این
دین را برانگیخته است.
طی
سده گذشته پارسیان (زردشتیان
هند) نیز جشن بهمنگان را با شکوه بسیار برگذار میکردهاند و این
جشن در کنار فروردینگان از جمله محبوبترین جشنهای آنان بوده است.
(۱) اردشیر آذرگشسب، آیین برگذاری جشنهای ایران باستان، تهران، ۱۳۴۹ش.
(۲) محمدپادشاه آنندراج، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۳۵ش.
(۳) ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقائقالادویة، به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی، تهران، ۱۳۴۴ش.
(۴) ربیع اخوینی، هدایةالمتعلمین، به کوشش جلال متینی، مشهد، ۱۳۴۴ش.
(۵) محمد انوری، دیوان، به کوشش محمدتقی مدرس رضوی، تهران، ۱۳۶۴ش.
(۶) محمدحسین بن خلف تبریزی، برهان قاطع، به کوشش محمد معین، تهران، ۱۳۴۲ش.
(۷) علی بلوکباشی، یادداشتهای منتشر نشده.
(۷) ابوریحان بیرونی، التفهیم، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۸) علی بلوکباشی، الصیدنة، به کوشش عباس زریاب، تهران، ۱۳۷۰ش.
(۹) ابراهیم پورداود، تفسیر بر خرده اوستا، تهران، ۱۳۴۷ش.
(۱۰) ابراهیم پورداود، تعلیقات بر یشتها، به کوشش بهرام فرهوشی، تهران، ۱۳۵۶ش.
(۱۱) حسن حاتمی، «بهمنجنه، آش هودرده و ناناکوسا و سنتهای مشابه در ژاپن»، آینده، تهران، ۱۳۶۶ش، س۱۳، شم ۶ و۷.
(۱۲) محمدعلی داعی الاسلام، فرهنگ نظام، تهران، ۱۳۶۲ش.
(۱۳) محمد دبیرسیاقی، «بهمنجنه»، جلوه، تهران، ۱۳۲۴ش، س۱، شم ۱.
(۱۴) محمد دمشقی، نخبةالدهر، بیروت، ۱۹۸۸م.
(۱۵) هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، تهران، ۱۳۷۱ش.
(۱۶) عباس زریاب، تعلیقات بر الصیدنة.
(۱۷) جمشید سروشیان، فرهنگ بهدینان، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۳۵ش.
(۱۸) مهوش سروشیان، «خوراکیهای آیینی و سنتی زرتشتیان در ایران»، سروش پیرمکان، به کوشش کتایون مزداپور، تهران، ۱۳۸۱ش.
(۱۹) عبدالامیرسلیم، «تطبیق روزهای ماه در فرهنگ ایرانی و احادیث اسلامی، یاسی روزه در حدیث شیعه»، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آذرابادگان، تبریز، ۱۳۵۳ش، س۲۶، شم ۱۱۱.
(۲۰) شهمردان بن ابیالخیر، روضةالمنجمین، به کوشش جلیل اخوان زنجانی، تهران، ۱۳۶۸ش.
(۲۱) شهابالدین عمعق بخارایی، دیوان، به کوشش سعید نفیسی، تهران، ۱۳۳۹ش.
(۲۲) علی فرخی سیستانی، دیوان، به کوشش محمد دبیر سیاقی، تهران، ۱۳۳۵ش.
(۲۳) عبدالرشید تتوی، فرهنگ رشیدی، به کوشش محمد، عباسی، تهران، ۱۳۳۷ش.
(۲۴) محمد فیض کاشانی، «رساله نوروز و سی روز ماه»، مجموعه مقالات محمد معین، به کوشش مهدخت معین، تهران، ۱۳۶۷ش، ج۲.
(۲۵) زکریا قزوینی، عجایبالمخلوقات، بیروت، ۱۹۶۰م.
(۲۶) عبدالحی گردیزی، زینالاخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، ۱۳۶۷ش.
(۲۷) اسدی طوسی، لغت
فرس، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، ۱۳۱۹ش.
(۲۸) عثمان مختاری غزنوی، دیوان، به کوشش جلالالدین همایی، تهران، ۱۳۴۱ش.
(۲۹) مبارک شاه مرورودی، فرهنگ قواس، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۳۰) مسعود سعد سلمان، دیوان، به کوشش غلامرضا رشید یاسمی، تهران، ۱۳۱۸ش.
(۳۱) احمد منوچهری دامغانی، دیوان، به کوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۴۷ش.
(۳۲) محمد نخجوانی، بن هندوشاه،
صحاح
الفرس، به کوشش عبدالعلی طاعتی، تهران، ۱۳۵۵ش.
(۳۳) Boyce, M, A Persian Stronghold of Zoroastrianism, Oxford, ۱۹۷۷.
(۳۴) Iranica، (دانشنامه ایرانکیا، پروژه ایرانشناسی، تدوین دانشگاه کلمبیا نیویورک).
(۳۵) Moultion, J H, The Treasure of the Magi, London, ۱۹۱۷.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بهمنگان»، شماره۵۲۸۶.