بهشتی شدن با تقرب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مومنانی که در نزد
پروردگار دارای
قرب الهی هستند، این قرب موجب برخورداری از
بهشت است.
ره یافتگی به مقام
قرب الهی، موجب برخورداری از
بهشت است.
اولـئک المقربون• فی جنت النعیم. «آنها مقربانند! در باغهای پر
نعمت بهشت (جای دارند).»
فاما ان کان من المقربین• فروح وریحان وجنت نعیم. «پس اگر او از
مقربان باشد، در روح و ریحان و بهشت پرنعمت است!»
" مقربان در باغهای پر نعمت بهشتند" (فی جنات النعیم). تعبیر به"
جنات النعیم" انواع نعمتهای مادی و معنوی بهشت را شامل می شود.
ضمنا این تعبیر می تواند اشاره به این باشد که باغهای بهشت تنها کانون نعمت است بر خلاف باغهای
دنیا که گاه وسیله زندگی و زحمت است، همانگونه که حال مقربان در
آخرت با حالشان در دنیا متفاوت است، زیرا مقام والایشان در این دنیا توام با مسئولیتهایی است در حالی که در سرای دیگر تنها مایه نعمت است.
بدیهی است منظور از"
قرب" در اینجا"قرب مقامی" است نه"قرب مکانی" چرا که
خداوند مکان ندارد و از ما به ما نزدیکتر است.
آنها مقربانند"! (اولئک المقربون). "سابقون" کسانی هستند که نه تنها در
ایمان پیشگامند، که در اعمال خیر و صفات و
اخلاق انسانی نیز پیش قدمند، آنها"اسوه" و"قدوه" مردمند، و
امام و پیشوای خلقند، و به همین دلیل مقربان درگاه خداوند بزرگند.
بنا بر این اگر بعضی از
مفسران پیشگام بودن آنها را تنها به سبقت در
طاعة الله (
اطاعت خدا) یا
نمازهای پنجگانه، یا
جهاد، یا
هجرت، یا
توبه، و امثال آن
تفسیر کرده اند، هر کدام گوشه ای از این مفهوم وسیع را مورد توجه قرار داده اند، و گرنه این کلمه اینها و غیر اینها از خیرات و
برکات را شامل می شود، و نیز اگر در
روایات اسلامی گاه"سابقون" به چهار نفر"
هابیل" و"
مؤمن آل فرعون" و"
حبیب نجار" که هر کدام در
امت خود پیشگام بودند، و همچنین امیر مؤمنان
علی بن ابی طالب ع که نخستین
مسلمان از مردان بود تفسیر شده، در حقیقت بیان مصداقهای روشن آن است، و به معنی محدود ساختن مفهوم
آیه نیست.
عینا یشرب بها المقربون. «همان چشمه ای که مقربان از آن می نوشند.»
(عینا یشرب بها المقربون) مفاد آیه این است که مقربین صرفا تسنیم را می نوشند، هم چنان که مفاد جمله"و مزاجه من تسنیم" این است که: آنچه در قدح ابرار از رحیق مختوم هست با تسنیم مخلوط می شود.
و این معنا به دو نکته دلالت می کند، اول اینکه تسنیم از
رحیق مختوم گرانقدرتر است، چون رحیق مختوم با آمیخته شدن با تسنیم لذت بخش تر می شود. دوم اینکه مقربین در درجه بالاتری از ابرار قرار دارند.
در
آیات قرآن مجید کرارا سخن از"ابرار" و"مقربان" و مقامات و پاداشهای عظیم آنها به میان آمده، تا آنجا که طبق آیه ۱۹۳
سوره آل عمران اولو الالباب (صاحبان اندیشههای قوی) تقاضا می کنند که پایان زندگیشان با ابرار باشد و توفنا مع الابرار. و در آیات
سوره دهر نیز پاداشهای بسیار مهمی برای آنها ذکر شده است (دهر آیه ۵ تا ۲۲). و در آیه ۱۳
سوره انفطار و آیات مورد بحث (
سوره مطففین) نیز مکرر از الطاف الهی نسبت به آنها یاد شده.
ابرار چنان که قبلا نیز گفته ایم جمع" بر" آنهایی هستند که روحی وسیع و همتی بلند و اعتقاد و عملی نیک دارند، و مقربان دارای قرب مقامی در درگاه
خدا می باشند و ظاهرا نسبت میان این دو"
عموم و خصوص مطلق" است، یعنی همه مقربان از ابرارند، ولی همه ابرار در سلک مقربان نیستند.
در حدیثی از
امام مجتبی ع می خوانیم: کلما فی کتاب الله عزّوجلّ من قوله ان الابرار فو الله ما اراد به الا علی بن ابی طالب و فاطمة و انا و الحسین علیهالسّلام : " هر جا در قرآن مجید" ان الابرار" آمده به خدا
سوگند منظور پروردگار از آن
علی بن ابی طالب و
فاطمه و من و
حسین است".
بدون
شک خمسه طیبه آن پنج نور مقدس از روشنترین مصداق روشن ابرار و مقربانند، و چنان که در تفسیر سوره دهر گفتیم این سوره عمدتا به امیر مؤمنان علی ع و فاطمه و حسن و حسین اشاره می کند و هیجده آیه از آن بحث از فضائل آنها است هر چند نزول آیات درباره آنها مانع از عمومیت و گسترش مفهوم آیات نیست.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۵۴۷، برگرفته از مقاله «تقرب».