• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بهره‌ها

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌بُهره (یا بُهره‌ها)، نام جماعتی از اسماعیلیان هند می‌باشد و از دو گروه شیعی (اکثریت) و سنی (اقلیت) تشکیل شده‌اند.

فهرست مندرجات

۱ - توضیح اجمالی
۲ - تاریخچه
۳ - اصل و نسب بُهره
۴ - موقعیت کنونی بهره‌ها
۵ - معنای بهره
۶ - وجه تسمیه اسماعیلیان گجرات به بهره
۷ - عقاید و آداب و رسوم
۸ - انشعاب‌های اسماعیلیان
۹ - بنیان‌گذاری طیبیه در یمن
۱۰ - جامعه طیبی مستعلوی
۱۱ - طیبی‌های گجرات زیر نظر حکمرانان مسلمان
۱۲ - تمایز بهرههای اسماعیلی از بهرههای سنی
۱۳ - داعی‌های مطلق طیبیه
       ۱۳.۱ - یوسف بن سلیمان
       ۱۳.۲ - جلال بن حسن
       ۱۳.۳ - داود بن عجب شاه
       ۱۳.۴ - داود برهان الدین بن قطب شاه
۱۴ - جدایی سلسله داعیان داودی و سلیمانی
۱۵ - تشکیل فرقه عَلیّه
       ۱۵.۱ - رهبری بهرههای علیّه در حال حاضر
       ۱۵.۲ - خصوصیات علیه
۱۶ - فرقه فرعی ناگوشیه
۱۷ - آزار اسماعیلیان هند
۱۸ - سی و چهارمین داعی مطلق داودیان
۱۹ - هبتیه
۲۰ - چهل و دومین داعی مطلق بهرههای داودی
۲۱ - چهل و سومین داعی مطلق داودیان
۲۲ - چهل و ششمین داعی مطلق داودیان
۲۳ - جمعیت بهره‌ها در جهان
۲۴ - جمعیت بهره‌ها در هند
۲۵ - جمعیت بهره‌ها در خارج از هند
۲۶ - سلسله مراتب دعوت بهرههای داودی
       ۲۶.۱ - داعی مطلق
       ۲۶.۲ - دستیاران داعی مطلق
       ۲۶.۳ - عامل
       ۲۶.۴ - ملا
۲۷ - خصوصیات بهرههای داودی
۲۸ - بهرههای سلیمانی
       ۲۸.۱ - مقر
       ۲۸.۲ - داعی مطلق فعلی آنها
       ۲۸.۳ - کل جمعیت سلیمانی‌ها
       ۲۸.۴ - زبان بهرههای سلیمانی
       ۲۸.۵ - دشمنی بهرههای داودی با سلیمانی
       ۲۸.۶ - تمایل سلیمانی‌ها به ‌ایجاد روابط دوستانه با سایر مسلمانان
۲۹ - عناوین مرتبط
۳۰ - فهرست منابع
۳۱ - پانویس
۳۲ - منبع


«بهره» مشتق از اصطلاح گجراتی «وهروو» به معنای «تجارت کردن» است. اسماعیلیان گجرات به این دلیل بهره نام دارند که در اصل تجارت پیشه بوده‌اند.
[۱] دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه: فریدون بدره‌ای، تهران، فرزان، ۱۳۷۵، اول، ص۳۴۰.
بهره‌ها عمدتا اصل و نسب هندو دارند و از دو گروه شیعی (اکثریت) و سنی (اقلیت) تشکیل شده‌اند. شیعیان همگی اسماعیلی بوده (پیرو فرقه مستعلوی- طیبی که در مقابل اسماعیلیان نزاری قرار دارند) و بیشتر آنان بازرگانان هستند. اما سنیها بیشتر روستایی بوده و به کشاورزی اشتغال دارند. جمعیت بهره‌ها در ۱۳۸۲ش بالغ بر ۱۲۰۰۰۰۰ تن بوده که در هند و پاکستان، و شمار کمتری نیز در کشورهای شرق آفریقا ساکنند.
[۳] بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، تحقیق: محمد محی الدین، قاهره، مکتبة محمد علی صبیح و اولاده، بی‌تا، ص۲۹۳.



در زمان خلافت مستنصر (حک: ۴۲۷ تا ۴۸۷ هـ ق) جماعت جدیدی از اسماعیلیه در گجرات، توسط داعیانی که از یمن بدانجا گسیل می‌شدند، پایه گذاری گردید و دعوت آنان با نظارت سلاطین صلیحی یمن، که تابع فاطمیان بودند، گسترش یافت و در مدت کمی جمعیت بزرگی از هندوها و بعضی از حکمرانان محلی به کیش اسماعیلی در آمدند.
[۴] دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۲۴۲-۲۴۳.
با مرگ مستنصر در ۴۸۷ هـ ق، که هیجدهمین امام فاطمیان و هشتمین خلیفه آنان بود، مساله جانشینی وی بزرگترین انشقاق را میان اسماعیلیان فاطمی بوجود آورد. او پسر بزرگش، نزار را امام آینده معرفی کرد. اما وزیر و فرمانده ارتش او، افضل بدرالجمالی، که در واقع تعیین کننده سیاست مصر بود، المستعلی، خواهرزاده و داماد خود و کوچکترین پسر مستنصر را بر تخت نشاند.
[۵] هالم، هاینس، تشیع، ترجمه: محمد تقی اکبری، قم، ادیان، ۱۳۸۵، اول، ص۳۲۱.
[۶] تامر، عارف، تاریخ الاسماعیلیه، لندن-قبرص، ریاض الریس، ۱۹۹۱، اول، ج۳، ص۱۸۷.
[۷] تامر، عارف، تاریخ الاسماعیلیه، لندن-قبرص، ریاض الریس، ۱۹۹۱، اول، ج۳، ص۲۲۲.
اکثر اسماعیلیان مصر و تمامی اسماعیلیان در یمن و گجرات و بسیاری در شام امامت مستعلی را پذیرفتند، اما گروه بزرگی از اسماعیلیان شام و تمامی آنان در ایران و عراق و احتمالا بدخشان و ماوراءالنهر نزار را نوزدهمین امام خود و جانشین بر حق پدرش می‌دانستند.
[۸] مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۸، ص۶۹۶، تهران، ۱۳۷۷، اول.
اما با مرگ الآمر (فرزند مستعلی و دهمین خلیفه فاطمی) در ۵۲۴ هـ ق، ملکه اروی (یا سیده) رهبر حکومت صلیحیون یمن مدعی شد که الآمر در نامه‌ای به وی تولد طیب فرزند خود را در ۵۲۴ هـ ق خبر داده و طیب در زمان مرگ پدر حدود شش ماه داشته است. بنابراین الحافظ، پسر عموی الآمر، که پس از الآمر به خلافت نشسته غاصب است و طیب امام بر حق می‌باشد و بدینسان مستعلیه نیز به دو فرقه منشعب شد: حافظی که از خلیفه فاطمی در قاهره تبعیت می‌کردند و طیبی که گفتند: امام راستین، طیب، صرفا در غیبت به سر می‌برد و داعی مطلق، کسی است که رهبری جماعت را در دوران غیبت امام به نمایندگی از او عهده دار است.
[۹] فرمانیان، مهدی، درسنامه اسماعیلیه، نشر ادیان، اول، قم، بهار ۱۳۸۶، ص۱۳۳و ۱۳۴.
[۱۰] هالم، هاینس، تشیع، ترجمه محمد تقی اکبری، قم، نشر ادیان، اول، تابستان ۱۳۸۵، ص۳۳۲- ۳۳۳.

ملکه اروی روابط یمن را با قاهره و دعوت حافظی قطع و دعوت طیبیه را در یمن پایه‌گذاری نمود. او در ۵۲۶ هـ ق ذؤیب بن موسی را با اختیارات کامل به عنوان داعی مطلق گمارد و امور دعوت را به نام امام غایب، طیب، به او سپرد. با انقراض دولت صلیحی، دعوت طیبی با عنوان «الدعوةالطیبیة» به رهبری داعی ذؤیب ادامه یافت و یمن تا چند قرن پایگاه اصلی دعوت طیبی بود. اسماعیلیان گجرات نیز ارتباط نزدیک خود را با یمن حفظ کرده و به پیروی از سیاست صلیحیون، در افتراق حافظی ـ طیبی از دعوت طیبی در یمن حمایت کردند. آنها با انقراض دولت صلیحی نیز تحت نظارت دقیق داعی مطلق و دستگاه مرکزی در یمن باقی ماندند. طی این دوره که مرکز دعوت در یمن قرار داشت و تا نیمۀ دوم قرن ۱۰هـ ق ادامه یافت، رئیس دعوت طیبی در هند که «والی» نام داشت از سوی داعی مطلق در یمن منصوب می‌شد.


بیشتر آنان به شاخه طیبی ـ مستعلوی متعلق‌اند و اصل و نسبی هندو دارند.


هم اکنون‌این گروه اجتماعی در گجرات، بمبئی و هند مرکزی و نیز پاکستان ساکن‌اند و در فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حضور دارند.


بنابر توضیحات ریشه شناختیِ معمول، نام «بُهره» (بُهرا) مشتق از اصطلاح گجراتی «وُهُروو» (وَیه وَهار) به معنای «تجارت کردن» یا «دادوستد کردن» است.


بر‌این اساس، جماعتِ اسماعیلیان گجرات را به‌این دلیل «بُهره» نامیده‌اند که در اصل جامعه‌ای تجارت پیشه بوده‌اند. بنابر وجه تسمیه دیگری، بهره‌ها چون از طبقه (کاست) «وُهَرة» هندوها بودند به‌این نام خوانده شدند.


طبییان اعم از داوودی و سلیمانی بر خلاف نزاریان به شریعت و فقه پایبند بوده و اعمال عبادی آنها بوسیله بزرگان دینی انجام می‌گیرد. جوانان آنها در سن پانزده سالگی با داعی مطلق بیعت کرده که آن را بیعت با امام تلقی می‌کنند. آنان به نماز، زکات، روزه، حج و ولایت اهمیت بسزایی داده و مثل دیگر مسلمانان مقید به انجام آن هستند. اذان آنها مثل شیعیان است اما مانند سنیان وضو می‌گیرند. مکانهای عبادت آنها به جماعت خانه معروف است. نماز جمعه را برگزار نمی‌کنند. آنها از طرق متفاوتی مقداری از مال خود را در راه مذهب خویش صرف می‌کنند. ماه رمضان در نزد آنها همواره سی روز بوده و شب ۲۷ رمضان شب قدر است، اما به شبهای ۱۷، ۱۹ و ۲۱ نیز احترام خاصی دارند. سفر به مکه، مدینه، نجف، کربلا، قاهره و اماکنی که امامانشان مدفونند از مراسم‌های عبادی- زیارتی آنهاست. عزاداری محرم و جشن عید غدیر نیز از مهمترین مراسم‌های آنان است.
[۱۳] فرمانیان، مهدی، درسنامه اسماعیلیه، نشر ادیان، اول، قم، بهار ۱۳۸۶، ص۱۴۶-۱۴۷.

بهرههای داوودی یک نوع زبان گجراتی که آکنده از واژه‌های عربی است و به خط عربی نوشته می‌شود، به کار می‌برند. آنان بسیاری از آداب و رسوم هندوها را در مراسم ازدواج و دیگر آیینهای خویش رعایت می‌کنند، ولی به طور کلی جماعت اسماعیلیان داوودی از فقه فاطمی، آن گونه که در کتاب دعائم الاسلام قاضی نعمان (متوفی ۳۶۳ هـ ق) آمده است، پیروی می‌کنند. بهرههای داوودی انزواگرا هستند مردان و زنان آنها لباس خاصی بتن می‌کنند و با افراد خارج از جماعت خود ازدواج نمی‌کنند و ادبیات خود را نیز در نهان حفظ می‌کنند و حتی خود داوودیان بدون اجازۀ داعی مطلق نمی‌توانند به کار تحقیق در متون اسماعیلی که در کتابخانه‌های شخصی و یا کتابخانۀ مرکزی جماعت داوودی در سورات محفوظ است، بپردازند.
[۱۵] عرب احمدی، امیر بهرام، بررسی تاریخ تطور و اصول عقاید شیعیان بهره داودی، فصلنامه شیعه شناسی، سال ششم، شماره ۲۱، بهار ۱۳۸۷، ص۲۷.

داعی مطلق در صدر تشکیلات دعوت داوودی قرار دارد. داعی که «سیدنا صاحب» خطاب می‌شود، در واقع جانشین امام غایب اسماعیلیان مستعلوی ـ طیبی به شمار می‌آید. داعی با نص داعی پیشین منصوب می‌گردد و پس از آن معصوم شناخته می‌شود. داعی مطلق با کمک دستیارانی که خود انتخاب می‌کند، بر تمامی شئون جماعت داوودیان ریاست و نظارت مطلق دارد. مقر داعی مطلق در بمبئی موسوم به «الدعوةالهادیه» در محلی است به نام «بدری محل»، ولی پایگاه مرکزی دعوت داوودی در سورات قرار دارد. در هر دو مکان، به خصوص سورات، مجموعه‌های نفیسی از دست نوشته‌های اسماعیلی وجود دارد که زیر نظر مستقیم داعی است. دستیار اصلی داعی که «ماذون» خوانده می‌شود، از میان خویشان نزدیک او انتخاب می‌گردد و معمولا به مقام داعی مطلق می‌رسد. داعی همچنین یک نفر از میان بستگان خود با عنوان «مکاسر» انتخاب می‌کند که نقش دستیار اصلی «ماذون» را به عهده می‌گیرد. پس از ماذون و مکاسر، مشایخ قرار دارند که معمولا ۱۸ نفرند و از میان اعضای دانشمند جماعت بهرههای داوودی برگزیده می‌شوند و در مراکز عمدۀ داوودی خدمت می‌کنند. مرتبۀ بعدی «عامل» است که برای جماعت داوودی با بیش از ۵۰ خانوار گسیل می‌شود. وظیفۀ او اجرای مراسمات دینی و جمع آوری وجوه مختلف مذهبی و هدایا برای داعی مطلق است. عامل از هر فرد داوودی که به ۱۵سالگی برسد، برای امامان طیبی و داعیان آنها دربارۀ رعایت «میثاق» بیعت یا «عهد الاولیاء» سوگند اخذ می‌کند. این عهد را بزرگسالان داوودی نیز هر سال در هجدهم ذیحجه، روز عید غدیرخم، تجدید می‌کنند.
[۱۷] عرب احمدی، امیر بهرام، بررسی تاریخ تطور و اصول عقاید شیعیان بهره داودی، فصلنامه شیعه شناسی، سال ششم، شماره ۲۱، بهار ۱۳۸۷، ص۱۵ - ۱۸.

طیبیان سلیمانی سازمان دعوت ساده‌ای دارند، داعی مطلق با کمک چند دستیار، سه جزیره یا منطقه (یمن، هند و پاکستان) را تحت نظارت دارد. داعی در هند دارای نماینده‌ای است که وی را «منصوب» خطاب می‌کنند. منصوب همچنین بر جامعۀ کوچکی از بهرههای سلیمانی در پاکستان نیز نظارت می‌کند. در هند و پاکستان زبان رسمی دعوت سلیمانی اردوست ولی در مکاتبات بین بهرههای سلیمانی و داعی مطلق آنها در یمن و عربستان سعودی عربی به کار می‌رود. بهرههای سلیمانی برخلاف داوودیان، از هرگونه نفاق و انشعاب دوری جسته‌اند. آنها در حال حاضر گروه مترقی کوچکی را تشکیل می‌دهند که برخلاف داوودی‌ها، با تغییرات اجتماعی و آموزش و پرورش مدنی موافقت داشته و هماهنگی بیشتری با دیگر مسلمانان از جهت زبان، لباس و آداب اجتماعی پیدا کرده‌اند.


ریشه تاریخی ‌این جماعت، با نظر به انشعاب‌های رخ داده در تاریخ اسماعیلیه، قابل تبیین است. اسماعیلیان فاطمی پس از بروز درگیری‌هایی بر سر جانشینی مستنصر بالله (حک: ۴۲۷ـ۴۸۷) به دو گروه مستعلویه و نزاریه تقسیم شدند. اسماعیلیان مستعلوی نیز پس از قتل آمو در ۵۲۴، به صورت دو دسته حافظیه و طیبیه در آمدند. از‌ این پس، قائلان به امامت طیب امامت اخلاف وی را که در‌این دوره «ستر» از تاریخ طیبی ـ مستعلوی همچنان در غیبت به سر می‌برند، پذیرفته‌اند.
در دوران حکومت مسلمانان بر گجرات بهرههای اسماعیلی در گجرات ملزم به مراعات تقیه و پذیرش ظاهری مذهب تسنن شدند. این اوضاع تا ۹۸۰ هـ ق که گجرات جزو امپراتوری مغولان شد، همچنان کم و بیش ادامه پیدا کرد. در همین دوران بود که گروهی از بهرههای اسماعیلی به مذهب اهل سنت گرویدند و در همان حال، بر اثر مشاجره‌ی بین والی طیبی و مردی از بهره‌ها به نام جعفر، انشعاب مهمی در بهرههای اسماعیلی پدید آمد و عدۀ بیشتری از آنان به مذهب اهل سنت در آمدند و به نام بهرههای جعفری شهرت یافتند و به این صورت بهرههای اسماعیلی و بهرههای سنی مذهب از یکدیگر متمایز شدند.
از زمان پنجمین داعی تا حدود ۳قرن، منصب داعی مطلق در دست خاندان بنی ولید قرار داشت. طی این دوره، بهره‌ها برای دیدار داعی مطلق و کسب آموزشهای مذهبی به یمن سفر می‌کردند. در ۹۴۶ هـ ق، منصب داعی مطلق از دست یمنیان خارج و برای نخستین بار به یک هندی (یوسف بن سلیمان) رسید و مقر دعوت همچنان در یمن باقی ماند؛ اما پس از او به علت آنکه جمعیت بهرههای طیبی در هند به میزان قابل توجهی از شمار همکیشانشان در یمن، فزونی یافته بود پایگاه دعوت طیبی به احمدآباد در گجرات منتقل شد و این به منزلۀ پایان دعوت طیبی در یمن و یکپارچگی آنان بود چرا که با مرگ داوود بن عجب شاه، بیست و ششمین داعی، بر سرجانشینی او اختلاف افتاده و دو شاخۀ داوودی و سلیمانی بوجود آمد.
بیشتر بهرههای هند و گروه کوچکی در یمن، داوود بن قطب شاه (متوفی۱۰۲۱هـ ق) را بیست و هفتمین داعی مطلق خود شناختند و به داوودی شهرت یافتند اما اقلیت، یعنی؛ اندکی از بهرههای طیبی هند و اکثریت یمنی‌ها، از سلیمان بن حسن (مت: ۱۰۰۵ق) حمایت کردند که از این پس به سلیمانی شهرت یافتند.
در میان سلیمانی‌ها از سال ۱۰۵۰ هـ ق عنوان داعی مطلق در یمن در خاندان مکرمی حفظ شده که در اصل نجرانی (جنوب عربستان) بوده‌اند. گویا در حال حاضر شرفی حسین بن حسن مکرمی از ۱۳۹۶هـ ق داعی مطلق آنان است که در عربستان سعودی اقامت دارد. در نجران و حراز جماعتهایی از سلیمانی وجود دارد و در هند اقلیتی کوچک که به سرعت رو به کاهش می‌رود در بمبی و حیدر آباد به چشم می‌خورد. بروده (در شرق کمبی) مقر نماینده داعی یمنی در هند است.
[۲۱] هالم، هاینس، تشیع، ترجمه: محمد تقی اکبری، قم، ادیان، ۱۳۸۵، اول، ص۳۳۷.

داوودی‌ها که اکثریت را تشکیل می‌دادند جامعه خود را در هند گسترش داده و در گجرات خود را تثبیت کردند. مقر داعی مطلق آنان ابتدا در احمدآباد قرار داشت سپس به جمع نگار، ماندوی، موندار، اوجین، برهانپور و بالاخره به شهر سورات منتقل شد. ادارات مرکزی بهره‌ها برای مدت طولانی در سورات باقی ماند و در همین شهر مدرسه دینی «الجامعة السیفیة» در سال ۱۸۱۴ م بنیان نهاده شد که تاکنون مرکز تعلیمات عالی مذهبی سنتی برای بهرههای داوودی باقی مانده است. در سالهای بعد که فعالیتهای تجاری به شهر بمبی منتقل شد اکثر داودی‌ها نیز به بمبی آمدند و از اوایل قرن بیستم (۱۹۲۰-۱۹۲۱م) مقر داعی و سازمان مرکزی نیز به بمبی منتقل شد.
[۲۲] هالم، هاینس، تشیع، ترجمه: محمد تقی اکبری، قم، ادیان، ۱۳۸۵، اول، ص۱۶۳.
[۲۳] عرب احمدی، امیر بهرام، بررسی تاریخ تطور و اصول عقاید شیعیان بهره داودی، فصلنامه شیعه شناسی، سال ششم، شماره ۲۱، بهار ۱۳۸۷، ص۱۴.
رهبر کنونی داوودیه سید برهان الدین، پنجاه و دومین داعی مطلق است که خاندان او (ابن شیخ جیوانجی) از ۱۸۱۷م فقط با یک وقفه این منصب را در اختیار داشته‌اند. آنها در هند مذهب خود را دعوت هادیه می‌نامند، اما هندیان عموما آنها را با نام بهره می‌شناسند. بزرگترین جماعتهای آنان در شهرهای بمبی برهانپور، ایندور، اوجاین، ادایپور و کراچی پاکستان قرارداد. از قرن نوزدهم میلادی نیز تعدادی از آنها در زنگبار و شرق آفریقا ساکن شده‌اند.
[۲۴] هالم، هاینس، تشیع، ترجمه: محمد تقی اکبری، قم، ادیان، ۱۳۸۵، اول، ص۳۳۸- ۳۳۹.
[۲۵] عرب احمدی، امیر بهرام، بررسی تاریخ تطور و اصول عقاید شیعیان بهره داودی، فصلنامه شیعه شناسی، سال ششم، شماره ۲۱، بهار ۱۳۸۷، ص۳۶.



در دوره خلافت و امامت مستنصر بالله فاطمی‌، داعیانی که از یمن به گجرات، در غرب هند، فرستاده می‌شدند، در آن‌جا جامعه جدیدی از اسماعیلیان به وجود آوردند. به موجب روایات سنتی که درباره ریشه‌های‌این جامعه اسماعیلی در دست است،
[۲۶] محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۳۲۸ـ۳۴۵، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).
در ۴۶۰، عبدالله، داعی اسماعیلی، از یمن صُلیحی (صلیحیان) به خامبایت (خامبهات) یا کامبای کنونی فرستاده شد، و در آن‌جا در‌اندک مدتی عده زیادی از هندوها، از جمله بعضی از حکمرانان محلی، را به کیش اسماعیلی درآورد. در اصل، مستنصر ملکه سیّده، همسر احمد مکرّم صلیحی، را رسماً مسئول امور دعوت در هند کرده بود، و در واقع ملکه سیده حاکم دولت صلیحی در یمن بود.
[۲۷] معد بن علی مستنصربالله، السجلات المستنصریة، ج۱، ص۱۶۷ـ ۱۶۹، چاپ عبدالمنعم ماجد، قاهره ۱۹۵۴.
[۲۸] معد بن علی مستنصربالله، السجلات المستنصریة، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۶، چاپ عبدالمنعم ماجد، قاهره ۱۹۵۴.
‌اندکی پس از ۵۲۴، با کوشش‌های وی، دعوت مستقل طیبی در یمن بنیانگذاری شد و داعیانی که‌ایشان به هند گسیل کردند، ‌این دعوت را در هند گسترش دادند.


به هر ترتیب، دعوت اسماعیلی در هند پیوند خود را با مرکز دعوت طیبی در یمن حفظ کرد و جامعه اسماعیلی جدیدی که در نیمه دوم قرن پنجم در گجرات به وجود آمده بود، با گذشت زمان، به جامعه طیبی ـ مستعلوی بُهره فعلی تبدیل شد. پس از فروپاشی دولت صلیحی و حتی پیش از آن، اسماعیلیان طیبی هند یا همان بُهره‌ها، تحت رهبری مرکزی داعیان مطلق در یمن قرار داشتند؛ و آن داعیان، رؤسای محلی جماعت بُهره را با عنوان «والی» برمی‌گزیدند. در‌این احوال، جامعه بهره اسماعیلی در گجرات توسعه بیشتری پیدا کرد و عده زیادی از هندوها، بخصوص در کامبای، پاتن، سیدپور، و بعدها احمدآباد که پایگاه دعوت در هند شد، مذهب اسماعیلی (از شاخه طیبی ـ مستعلوی) را پذیرفتند.
[۲۹] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۱، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.



از آن‌جا که حاکمان هندو از ناحیه بهرههای اسماعیلی احساس خطر نمی‌کردند، جامعه بهره بدون هیچ مانع جدی تا زمان استیلای مسلمانان بر گجرات در ۶۹۷، همچنان گسترش یافت؛ ولی از آن پس، فعالیت‌های دعوت طیبی در گجرات و امور بهره‌ها تا حدودی زیر نظر حکمرانان مسلمان محلی که از سلاطین دهلی اطاعت می‌کردند، قرار گرفت.


با یورش ظفرخان مظفر به گجرات، در ۷۹۳، به فرمان محمدشاه سوم، سلطان تغلقی (تغلقیه)، اوضاع جماعت بهره وخیم‌تر شد. ظفرخان به اشاعه مذهب اهل سنت پرداخت و نخستین حکمران گجرات بود که به سرکوبی شیعیان قلمرو حکومت خود برخاست. سپس در زمان پسر و جانشین ظفرخان، احمد اول (۸۱۴ـ۸۴۶)، بهرههای اسماعیلی بشدت مورد تعقیب و آزار قرار گرفتند. در‌این دوره، بهره‌ها به تقیه پرداختند و در ظاهر به بسیاری از تکالیف مذهبی اهل سنت گردن نهادند. در همین حال، انشقاق مهمی ‌در جامعه بهرههای اسماعیلی پدیدار گشت و سبب گرویدن عده‌ای از جماعت بهره‌ها به مذهب اهل سنت شد.
[۳۰] محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۱۱۷ـ۱۲۷، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).
[۳۱] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۱ـ ۳۴۲، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
از آن زمان، بهرههای اسماعیلی و بهرههای سنی از هم متمایز شدند.




۱۳.۱ - یوسف بن سلیمان

یوسف بن سلیمان، یکی از بهره‌هایی بود که از جانب «والیِ دعوت» در گجرات برای تکمیل آموزش‌های مذهبی به یمن گسیل گردید. معلومات او بزودی نظر بیست و سومین داعی مطلق را به خود جلب کرد، به طوری که وی را به جانشینی خود برگزید. یوسف بن سلیمان اولین فرد از بهره‌ها بود که به عنوان بیست و چهارمین داعی مطلق رهبری دعوت طیبیه را در ۹۴۶ عهده دار شد.
[۳۲] محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۱۵۳ـ۱۶۱، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).


۱۳.۲ - جلال بن حسن

جانشین یوسف بن سلیمان (متوفی ۹۷۴) یک بهره دیگر به نام جلال بن حسن بود که پایگاه دعوت طیبی اسماعیلیه را از یمن به گجرات منتقل کرد. وی در احمدآباد مستقر شد و در آن‌جا از سیاست مذهبی آزاد مغولان هند برخوردار بود. تا آن زمان، بهرههای اسماعیلی، به رغم تمام مشکلات، به‌اندازه‌ای افزایش یافته بودند که جامعه اصلی طیبی در یمن را تحت الشعاع قرار داده بودند. بدین سان، سهم عمده عایدات مذهبی داعی مطلق را بهرههای اسماعیلی در هند تأمین می‌کردند. در هر صورت، انتقال دستگاه مرکزی دعوت طیبیه به هندوستان، نشانه پایان یافتن قطعی مرحله یمنی دعوت طیبی بود.
[۳۳] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۴، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
جلال بن حسن، ‌اندکی پس از آن‌که به عنوان بیست و پنجمین داعی مطلق به رهبری اسماعیلیان طیبی رسید، در ۹۷۵ درگذشت. پسر او، امین جی بن جلال (متوفی ۱۰۱۰) از فقهای مشهور بهرههای اسماعیلی بود و بهره‌ها هنوز او را بعد از قاضی نعمان (متوفی ۳۶۳) مرجعی بسیار مهم در امور فقهی می‌شمارند. کتاب دعائم الاسلام قاضی نعمان، از آغاز مستندترین مرجع فقهی اسماعیلیان مستعلوی و بهرههای طیبی بوده است.
[۳۴] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۵، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.


۱۳.۳ - داود بن عجب شاه

پس از جلال بن حسن، منصب داعی مطلق به داود بن عجب شاه (متوفی ۹۹۹) رسید. در زمان او، اکبر گجرات را به قلمرو مغول ضمیمه کرد. داود بن عجب شاه شخصاً به آگره رفت تا شکایات جامعه بهرههای اسماعیلی را به گوش اکبر، که به نرمش مذهبی نامبردار شده بود، برساند. اکبر داعی را به حضور پذیرفت و به عمال خود در گجرات دستور داد که آزادی مذهب را درباره بهرههای اسماعیلی رعایت کنند. داود بن عجب شاه برای تجدید حیات مذهبی بهرههای اسماعیلی و از سرگیری مراسم عبادی آنان، که مدتها در گجرات متروک مانده بود، اقدامات جامعی کرد.
[۳۵] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۵، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.


۱۳.۴ - داود برهان الدین بن قطب شاه

با مرگ داود، بیست و ششمین داعی مطلق، در ۹۹۷، مسئله جانشینی او مجادلات و شقاق مهمی ‌در جامعه اسماعیلیان طیبی پدید آورد. در هند، داود برهان الدین بن قطب شاه، به عنوان بیست و هفتمین داعی مطلق، جانشین داود بن عجب شاه شد؛ و‌این امر به طیبی‌های یمن اطلاع داده شد.


اما چهار سال بعد، سلیمان بن حسن هندی، نایب داود بن عجب شاه در یمن، مدعی جانشینی داود شد. اکثریت بهرههای اسماعیلی که شامل اغلب اسماعیلیان طیبی می‌شدند، داود برهان الدین را به عنوان بیست و هفتمین داعی خود شناختند و از آن پس به نام داودی مشهور شدند. گروه کوچکی از طیبی‌های یمن نیز از داود حمایت کردند. از سوی دیگر، اقلیتی، شامل گروه کوچکی از بهرههای طیبی و قسمت عمده طیبی‌های یمن، سلیمان بن حسن را داعی خود دانستند و از آن پس سلیمانی خوانده شدند. از آن تاریخ، سلسله داعیان داودی و سلیمانی از هم جدا گشتند
[۳۶] محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۱۶۹ـ۲۵۹، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).
داعی مطلق داودیان، همچنان در هند مستقر بوده است و حال آن‌که پایگاه داعی مطلق و دعوت سلیمانی در یمن قرار داشته است.


در دوره‌های بعد، بهرههای طیبی ـ داودی دچار ناسازگاری بسیار شدند که عمدتاً از رهبری جامعه و منصب داعی مطلق سرچشمه می‌گرفت؛ در ۱۰۳۴، علی بن ابراهیم مرجعیت بیست و نهمین داعی، یعنی عبدالطیب زکی الدین (۱۰۳۰ـ۱۰۴۱)، را مردود شناخت و جانشینی را حق خود اعلام کرد. وی با پیروان خود، از بهرههای طیبی ـ داودی فرقه‌ای فرعی تشکیل داد که به نام خودش به عَلیّه مشهور شد. پایگاه داعیان بهرههای علیّه در بارودا (بروده) در گجرات باقی‌مانده است.
[۳۷] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۶ـ۳۴۷، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.


۱۵.۱ - رهبری بهرههای علیّه در حال حاضر

در حال حاضر، طیب ضیاءالدین بن یوسف نورالدین، به عنوان چهل و چهارمین داعی مطلق، رهبری بهرههای علیّه را به عهده دارد.

۱۵.۲ - خصوصیات علیه

علیّه با بهرههای داودی ازدواج نمی‌کنند و ادبیات مذهبی خاصی پدید نیاورده‌اند.


گروه کوچکی از بهره‌ها در ۱۲۰۴، از فرقه علیّه جدا شدند و به پایان رسیدن دور اسلام را اعلام کردند. آنان همچنین معتقد به برخی از باورهای هندوها بودند، از جمله حرام بودن گوشتخواری، و از‌این جهت به ناگوشیه معروف شدند. ناگوشیان گیاهخوار، مانند اعضای فرقه اصلی علیّه، در حاشیه جامعه بهرههای داودی می‌زیستند
[۳۸] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۷، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
و در حال حاضر تعداد کمی‌از آنان باقی‌مانده است.


در‌این میان، جامعه بُهرههای داودی، با بهره مندی از آزادی مذهبی که امرای مغول و صوبه داران (والیان) آنها در گجرات به‌ایشان داده بودند، با رهبری داعیان خود گسترش مداوم می‌یافتند. اورنگ زیب تنها فردی بود که برخلاف سیاست مذهبی سلسله‌اش موج بزرگی برای آزار اسماعیلیان هند به راه ‌انداخت. بهرههای اسماعیلی، به الحاد متهم شدند و مساجد آن‌ها به دست گردانندگان سنی مذهب افتاد. مراسم مذهبی و اعمال عبادی آنها، از جمله مراسم عزاداری امام حسین علیه‌السلام در ماه محرم و دیدار آن‌ها از زیارتگاه‌های متعددشان، تعطیل شد. مراسم عادی عبادی بهرههای داودی و سلیمانی، مانند نمازهای روزانه، زیر نظر مأموران سنی که مساجد فرقه را نیز در اختیار گرفته بودند قرار گرفت. بهرههای اسماعیلی مجبور به پرداخت مالیات‌های کیفری و مشمول تحمیلات مالی دیگر نیز شدند. افزون بر‌این، معلمان سنی مذهب مأمور آموزش معتقدات اهل سنت به بهرههای اسماعیلی شدند. در‌این گیرودار بهرههای اسماعیلی بار دیگر ناچار به مراعات تقیه شدند.


در چنین شرایطی بود که سی و چهارمین داعی مطلق داودیان، یعنی اسماعیل بدرالدین (۱۰۶۵ـ ۱۰۸۵)، پایگاه دعوت بهرههای طیبی ـ داودی را از احمدآباد به جام نگر منتقل کرد.
[۳۹] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۸ـ۳۵۰، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
تنها پس از مرگ اورنگ زیب در ۱۱۱۸ و زوال فرمانروایی مغولان هند بود که بهرههای اسماعیلی اجازه یافتند تا آزادانه به مراسم مذهبی و کار و فعالیت بپردازند.
[۴۰] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۰، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.



در دوره داعیگری هبة الله المؤید فی الدین (۱۱۶۸ـ۱۱۹۳) که همزمان با آغاز استیلای بریتانیا بر هند بود، نهضت جدایی طلبانه‌ای دیگر در جامعه بهرههای داودی رخ داد. رهبران ‌این نهضتِ ضد داعی اسماعیل بن عبدالرسول المجدوع، مؤلف کتابشناسی معروف اسماعیلی موسوم به فهرسة الکتب و الرسائل (چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۴۴ ش) و پسرش هبة الله بودند که نهضت آنان به هبتیه مشهور شد. امروزه، گروه کوچکی از‌این فرقه بهره هنوز در اوجین باقی‌اند.
[۴۱] محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۴۴۰ـ۵۲۶، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).



چهل و دومین داعی مطلق بهرههای داودی، یوسف نجم الدین (۱۲۰۰ـ۱۲۱۳)، مرکز دعوت را به سورات منتقل کرد که در آن زمان زیر استیلای بریتانیا بود و از‌این لحاظ برای اسماعیلیان محل امنی به شمار می‌رفت. برادر و جانشین یوسف نجم الدین، عبدعلی سیف الدین (۱۲۱۳ـ ۱۲۳۲)، مدرسه معروف به «سیفی درس» (جامعة السیفیة) را در سورات برای تعلیم و تربیت علمای داودی و نیز برای ارائه تعلیمات عالی مذهبی به اعضای جامعه بهرههای داودی تأسیس کرد.
[۴۲] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۲، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
‌این مدرسه، با شعبه‌اش که چندی بعد در شهر بمبئی افتتاح شد، همچنان مرکز تعلیمات دینی به روش‌های سنتی برای بهرههای داودی است.


در زمان عبدعلی سیف الدین، چهل و سومین داعی مطلق داودیان، که بریتانیا بر هندوستان استیلای کامل یافت، اذیت و آزار بهرههای اسماعیلی پایان گرفت، اما کشمکش‌های داخلی و تحزّب که اغلب بر سر جانشینی داعی و مسائل مالی پیش می‌آمد، و نیز درگیری با دیگر گروههای مسلمان هند و با هندوها همچنان از ویژگی‌های تاریخ بعدی بهرههای داودی است.
[۴۳] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۲، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.



چهل و ششمین داعی مطلق داودیان، محمد بدرالدین، که آخرین داعی از راجپوتهای گجرات نیز بود، قبل از آن‌که به نص جلی، یعنی در خطابی عمومی‌، جانشین خود را طبق روال معمول معین کند در ۱۲۵۶ درگذشت. ‌این امر موجب پیدایی مناقشه‌های تند بر سر مسئله جانشینی در جامعه بهرههای داودی شد که تا امروز ادامه داشته است.
[۴۴] محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۶۹۳ـ۷۶۷، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).
[۴۵] زاهدعلی، هماری اسماعیلی مذهب کی حقیقت اوراس کانظام، ج۱، ص۲۹۵ به بعد، حیدرآباد ۱۳۷۳/۱۹۵۴.
[۴۶] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۲ـ۳۵۶، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.



به موجب سرشماری ۱۳۱۰ ش/ ۱۹۳۱، بهره‌ها از هر فرقه و مذهب، از جمله بهرههای اکثریت یعنی اسماعیلی (داودی) و سپس سنی و هندو وجین در هند، حدود ۰۰۰، ۲۱۰ تن بوده‌اند و بر اساس برخی تخمین‌های جدیدتر، که در آن‌ها افزایش‌های طبیعی سالانه درنظر گرفته شده، احتمالاً اکنون حدود ۰۰۰، ۵۰۰ تن بهره اسماعیلی (عمدتاً داودی) در جهان وجود دارند.


بیش از چهار پنجم آن‌ها در هند زندگی می‌کنند. بهره‌ها از دو گروه اجتماعی تشکیل شده‌اند که اعضای گروه بزرگتر به طبقه بازرگانان تعلق دارند و اسماعیلی مذهب‌اند، و افراد اقلیت عمدتاً کشاورز و پیرو مذهب اهل سنت‌اند. بیش از نیمی ‌از بهرههای داودی هند در گجرات زندگی می‌کنند و بقیه اغلب در شهر بمبئی (حدود ۰۰۰، ۶۰ تن) و هند مرکزی سکونت دارند.


خارج از هند، بیشترین تعداد بهرههای اسماعیلی (داودی) در پاکستان به سر می‌برند. آنها حدود ۰۰۰، ۳۰ تن‌اند که عمدتاً در شهر کراچی زندگی می‌کنند. گروههای تجارت پیشه کوچکی از بهرههای داودی نیز در سری لانکا، و سواحل جنوبی خلیج فارس اقامت دارند. در دهه‌های اخیر، شمار‌اندکی از بهرههای اسماعیلی به اروپا و امریکا مهاجرت کرده‌اند. بزرگترین اجتماع بهرههای اسماعیلی، بعد از هند و پاکستان، در کشورهای شرق افریقا، تانزانیا، کنیا، و اوگاندا (حدود ۰۰۰، ۲۰ تن) زندگی می‌کنند. بهرههای اسماعیلی و خوجه‌های نزاری ـ اسماعیلی از جمله نخستین گروههای آسیایی بودند که در قرن سیزدهم/ نوزدهم و اوایل قرن چهاردهم/ بیستم به شرق افریقا مهاجرت کردند. بهرههای مقیم شهرهای افریقای شرقی از آغاز در محله‌های جداگانه می‌زیسته‌اند و آداب و رسوم و مراسم مذهبی خاص خود را داشته‌اند.
[۴۷] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۶ـ۳۵۷، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.





۲۶.۱ - داعی مطلق

داعی مطلق بهرههای داودی در صدر تشکیلات دعوت ‌این فرقه قرار دارد. وی، که در واقع جانشین امام مستور اسماعیلیان طیبی ـ مستعلوی محسوب می‌شود، با نصّ داعی قبلی منصوب می‌شود و او را معصوم می‌دانند. داعی مطلق، با کمک دستیارانی که خود برمی‌گزیند، با خودمختاری مطلق بر تمام وجوه زندگی جامعه داودیان ریاست و نظارت دارد. داعی مطلق را معمولاً «مُلاجی صاحب» یا «سیدناصاحب» خطاب می‌کنند. مقر داعی مطلق در بمبئی است و موسوم به بَدری محل. هر چند پایگاه مرکزی دعوت داودی در سورات قرار دارد، در هر دو مکان، خاصه در سورات، مجموعه‌های جامع و نفیسی از کتب خطی اسماعیلی هست که زیر نظر مستقیم داعی قرار دارد.

۲۶.۲ - دستیاران داعی مطلق

در سلسله مراتب دعوت داودی، پس از داعی مطلق، به ترتیب «مأذون» و «مُکاسر» قرار دارند. مأذون دستیار اصلی داعی و جانشین وی است و معمولاً از میان بستگان نزدیک او انتخاب، و پس از داعی جانشین او می‌شود. داعی همچنین از خویشاوندان خود کسی را برمی‌گزیند که با عنوان مُکاسر به مأذون کمک می‌کند.

۲۶.۳ - عامل

مرتبه بعدی در سلسله مراتب دعوت، مقام «عامل» است که پیشوای محلی داودیان است و از طرف داعی به هر جماعت بهره داودی که تعدادش از پنجاه خانوار بیش‌تر باشد گسیل می‌شود. وظیفه اصلی عامل رهبری داودیان در مراسم مذهبی و عبادی از قبیل مراسم ازدواج، خاکسپاری و غیره است. او همچنین دیون مختلف مذهبی و هدایا را برای داعی جمع آوری می‌کند.

۲۶.۴ - ملا

آخرین مرتبه در سلسله مراتب دعوت داودی، مرتبه «مُلا» است که شخص داعی ملاها را انتخاب می‌کند. ملاها به عنوان معلم مذهبی برای کودکان بهره نیز خدمت می‌کنند. هر کودک داودی پس از رسیدن به سن پانزده سالگی، میثاق وفاداری نسبت به بیست و یک تن از امامان اسماعیلی طیبی ـ مستعلوی و داعیان داودی می‌بندد و از آن زمان به زمره مؤمنان در‌می‌آید. ‌این عهد را بزرگسالان داودی نیز هر سال در هجدهم ذیحجه (روز عید غدیرخم) تجدید می‌کنند. متن میثاق، که در دهه‌های اخیر تنظیم شده، متضمن وعده اطاعت مطلق از داعی است.
[۴۸] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۸ـ۳۶۰، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.



یک نوع زبان گجراتی خاص که پر از واژه‌های عربی است و به خط عربی نوشته می‌شود، به کار می‌برند. آنان بسیاری از آداب هندوها را در مراسم ازدواج و دیگر‌آیین‌های خود حفظ کرده‌اند. منازعات بهرههای داودی را عاملان حل و فصل، یا به شخص داعی در بمبئی ارجاع می‌کنند. بهرههای داودی بسیار انزواگرا هستند؛ آنها با افراد خارج از جامعه خود ازدواج نمی‌کنند و آثار خود را مخفی نگه می‌دارند.
[۴۹] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۶۱، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
قسمت عمده‌ای از آثار اسماعیلی دوره فاطمیان که نزد اسماعیلیان طیبی ـ مستعلوی محفوظ مانده بود، به همت بهرههای داودی حفظ شد و هنوز در کتابخانه‌های شخصی آن‌ها و کتابخانه‌های جماعت داودی در سورات و بمبئی نگهداری می‌شود. ‌این گنجینه‌ها معمولاً در دسترس محققان قرار داده نمی‌شود.
[۵۰] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۸، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
داودیان خود نیز بدون اجازه داعی مطلق، نمی‌توانند به کار تحقیق در متون اسماعیلی بپردازند.




۲۸.۱ - مقر

داعی مطلق سلیمانی‌ها که متعلق به خاندان مَکرمی ‌از قبیله یمنی بنویام (رجوع کنید به یام) بوده‌اند، مقر خود را در نجران در شمال شرقی یمن حفظ کردند. ‌این قسمت از جنوب عربستان در دهه ۱۳۰۰ ش/ ۱۹۳۰، جزو خاک کشور عربستان سعودی شد.

۲۸.۲ - داعی مطلق فعلی آنها

داعی مطلق فعلی سلیمانی‌ها، که در ۱۳۵۵ ش به عنوان چهل و نهمین داعی به مقام رهبری اسماعیلیان سلیمانی رسید، شرفی حسین بن حسن مکرمی ‌نام دارد.

۲۸.۳ - کل جمعیت سلیمانی‌ها

کل جمعیت سلیمانی‌ها در حال حاضر از ۰۰۰، ۷۰ تن تجاوز نمی‌کند، که عمدتاً در یمن اقامت دارند. بهرههای سلیمانی شبه قاره هند چند هزار نفرند که عمدتاً در بمبئی، بارودا، احمدآباد و حیدرآباد دکن سکنا دارند؛ گروه کوچکی از سلیمانی‌ها نیز مقیم پاکستان‌اند. داعیان سلیمانی، بر خلاف داعیان داودی، القاب و تشریفاتی ندارند و در‌این تشکیلات ساده، داعی مطلق سلیمانی بر پیروان خود در سه منطقه هند، سند (پاکستان) و یمن نظارت می‌کند.

۲۸.۴ - زبان بهرههای سلیمانی

در هند، زبان رسمی ‌دعوت سلیمانی اردو، یعنی زبان مشترک بیش‌تر مسلمانان هند، است، ولی در مکاتبات بین بهرههای سلیمانی و داعی آن‌ها عربی به کار می‌رود.

۲۸.۵ - دشمنی بهرههای داودی با سلیمانی

سلیمانیان، در یمن و هند، از هر گونه نفاق داخلی و انشعاب دوری جسته‌اند، ولی بهرههای سلیمانی علاوه بر آزار دیدن از حکمرانان سنی مذهب، با دشمنی جامعه بسیار بزرگتر بهرههای داودی نیز مواجه بوده‌اند.
[۵۱] فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۶۱ـ۳۶۷، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.


۲۸.۶ - تمایل سلیمانی‌ها به ‌ایجاد روابط دوستانه با سایر مسلمانان

در حال حاضر، بهرههای سلیمانی‌ به‌طور روزافزون، به ‌ایجاد مناسبات دوستانه با سایر فرقه‌های مسلمان تمایل نشان می‌دهند و برخلاف بهرههای داودی، قرابت بیشتری با دیگر مسلمانان، از جهت زبان و لباس و آداب اجتماعی، پیدا کرده‌اند. آنان‌ به‌طور کلی، گروه ترقی خواه کوچکی را تشکیل می‌دهند که با تغییرات اجتماعی و آموزش و پرورش مدنی موافقت دارند. بهرههای داودی و سلیمانی آثار مکتوب اسماعیلی متعلق به دوره‌های پیش از فاطمی ‌و فاطمی ‌و آثار اسماعیلی طیبی ـ مستعلوی را تا زمان انشقاق داودی ـ سلیمانی مشترکاً قبول دارند و پس از آن هر یک آثار خاص خود را به وجود آورده‌اند که عمدتاً در باب مسائل جَدلی و اثبات یا ردّ ادعاهای داعیان مختلف است.


اسماعیلیه؛ انشعابات اسماعیلیه.


(۱) قطب الدین برهانپوری، منتزع الاخبار فی اخبار الدعاة الاخیار (تاریخ اسماعیلیان طیبّی یمن و هند تا سال ۱۲۴۰ منتشر نشده).
(۲) فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۳) محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).
(۴) زاهدعلی، هماری اسماعیلی مذهب کی حقیقت اوراس کانظام، حیدرآباد ۱۳۷۳/۱۹۵۴.
(۵) معد بن علی مستنصربالله، السجلات المستنصریة، چاپ عبدالمنعم ماجد، قاهره ۱۹۵۴.


۱. دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه: فریدون بدره‌ای، تهران، فرزان، ۱۳۷۵، اول، ص۳۴۰.
۲. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۲۶۸، تهران، ۱۳۸۳ش، اول.    
۳. بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، تحقیق: محمد محی الدین، قاهره، مکتبة محمد علی صبیح و اولاده، بی‌تا، ص۲۹۳.
۴. دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۲۴۲-۲۴۳.
۵. هالم، هاینس، تشیع، ترجمه: محمد تقی اکبری، قم، ادیان، ۱۳۸۵، اول، ص۳۲۱.
۶. تامر، عارف، تاریخ الاسماعیلیه، لندن-قبرص، ریاض الریس، ۱۹۹۱، اول، ج۳، ص۱۸۷.
۷. تامر، عارف، تاریخ الاسماعیلیه، لندن-قبرص، ریاض الریس، ۱۹۹۱، اول، ج۳، ص۲۲۲.
۸. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۸، ص۶۹۶، تهران، ۱۳۷۷، اول.
۹. فرمانیان، مهدی، درسنامه اسماعیلیه، نشر ادیان، اول، قم، بهار ۱۳۸۶، ص۱۳۳و ۱۳۴.
۱۰. هالم، هاینس، تشیع، ترجمه محمد تقی اکبری، قم، نشر ادیان، اول، تابستان ۱۳۸۵، ص۳۳۲- ۳۳۳.
۱۱. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۲۶۸، تهران، ۱۳۸۳ش، اول.    
۱۲. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۲۶۸، تهران، ۱۳۸۳ش، اول.    
۱۳. فرمانیان، مهدی، درسنامه اسماعیلیه، نشر ادیان، اول، قم، بهار ۱۳۸۶، ص۱۴۶-۱۴۷.
۱۴. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۲۶۸، تهران، ۱۳۸۳ش، اول.    
۱۵. عرب احمدی، امیر بهرام، بررسی تاریخ تطور و اصول عقاید شیعیان بهره داودی، فصلنامه شیعه شناسی، سال ششم، شماره ۲۱، بهار ۱۳۸۷، ص۲۷.
۱۶. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۲۶۸، تهران، ۱۳۸۳ش، اول.    
۱۷. عرب احمدی، امیر بهرام، بررسی تاریخ تطور و اصول عقاید شیعیان بهره داودی، فصلنامه شیعه شناسی، سال ششم، شماره ۲۱، بهار ۱۳۸۷، ص۱۵ - ۱۸.
۱۸. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۲۶۸، تهران، ۱۳۸۳ش، اول.    
۱۹. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۲۶۸، تهران، ۱۳۸۳ش، اول.    
۲۰. مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۲۶۸، تهران، ۱۳۸۳ش، اول.    
۲۱. هالم، هاینس، تشیع، ترجمه: محمد تقی اکبری، قم، ادیان، ۱۳۸۵، اول، ص۳۳۷.
۲۲. هالم، هاینس، تشیع، ترجمه: محمد تقی اکبری، قم، ادیان، ۱۳۸۵، اول، ص۱۶۳.
۲۳. عرب احمدی، امیر بهرام، بررسی تاریخ تطور و اصول عقاید شیعیان بهره داودی، فصلنامه شیعه شناسی، سال ششم، شماره ۲۱، بهار ۱۳۸۷، ص۱۴.
۲۴. هالم، هاینس، تشیع، ترجمه: محمد تقی اکبری، قم، ادیان، ۱۳۸۵، اول، ص۳۳۸- ۳۳۹.
۲۵. عرب احمدی، امیر بهرام، بررسی تاریخ تطور و اصول عقاید شیعیان بهره داودی، فصلنامه شیعه شناسی، سال ششم، شماره ۲۱، بهار ۱۳۸۷، ص۳۶.
۲۶. محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۳۲۸ـ۳۴۵، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).
۲۷. معد بن علی مستنصربالله، السجلات المستنصریة، ج۱، ص۱۶۷ـ ۱۶۹، چاپ عبدالمنعم ماجد، قاهره ۱۹۵۴.
۲۸. معد بن علی مستنصربالله، السجلات المستنصریة، ج۱، ص۲۰۳ـ۲۰۶، چاپ عبدالمنعم ماجد، قاهره ۱۹۵۴.
۲۹. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۱، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۳۰. محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۱۱۷ـ۱۲۷، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).
۳۱. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۱ـ ۳۴۲، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۳۲. محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۱۵۳ـ۱۶۱، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).
۳۳. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۴، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۳۴. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۵، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۳۵. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۵، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۳۶. محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۱۶۹ـ۲۵۹، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).
۳۷. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۶ـ۳۴۷، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۳۸. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۷، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۳۹. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۴۸ـ۳۵۰، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۴۰. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۰، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۴۱. محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۴۴۰ـ۵۲۶، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).
۴۲. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۲، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۴۳. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۲، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۴۴. محمدعلی رامپوری، موسم بهار فی أخبار الطاهرین الاخیار، ج۳، ص۶۹۳ـ۷۶۷، بمبئی ۱۳۰۱ـ۱۳۱۱ (گجراتی).
۴۵. زاهدعلی، هماری اسماعیلی مذهب کی حقیقت اوراس کانظام، ج۱، ص۲۹۵ به بعد، حیدرآباد ۱۳۷۳/۱۹۵۴.
۴۶. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۲ـ۳۵۶، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۴۷. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۶ـ۳۵۷، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۴۸. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۸ـ۳۶۰، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۴۹. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۶۱، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۵۰. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۵۸، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.
۵۱. فرهاد دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ج۱، ص۳۶۱ـ۳۶۷، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۵ ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بهره‌ها»، شماره۲۲۶۶.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «بُهره» تاریخ بازیابی ۹۵/۰۱/۲۵.    






جعبه ابزار