بهار شروانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَهار شَروانی، میرزا نصرالله، فرزند ابوالقاسم،
غزل سرای نیمه دوم
قرن سیزدهم بود.
بَهار شَروانی (یا شِروانی/ شیروانی)، میرزا نصرالله، فرزند ابوالقاسم،
غزل سرای نیمة دوم
قرن سیزدهم. در ۱۲۴۷ در شَ
ماخی، شهری در
جمهوری آذربایجان، زاده شد.
از کودکی به سرودن
شعر و
غزل میل وافر داشت و با استعداد شگفت خود غزلهای فارسی را به صورت منظوم به ترکی برمی گرداند.
رضاقلی خان هدایت (متوفی ۱۲۸۸)، او را در ۱۲۷۵ در تهران دیده و شعرش را
ستوده است.
دیوان بیگی نیز ضمن اشاره به
سیر و
سیاحت او در
هندوستان، گفته است که برخی او را در قصاید و
مسمط مانند متقدّمان میدانند.
بهار در سیر و سیاحتهای خود به خدمت دانشمندان و
شاعران نامی دوران خود رسید؛ در
اصفهان با
غلامحسین صدرالشّعرا،
پدر ایرج میرزا، در
تبریز با
ادیب ناصر دیلمی و در
مشهد با
ملک الشّعراء صبوری،
پدر محمّدتقی بهار، دوستی و آمیزش داشت.
هنگام اقامتش در
تهران،
میرزا احمدخان وکیل الرّعایا او را با خود به
ساوجبلاغ برد و دو فرزند خود،
میرزاعلی خان حیدری و
میرزا عبدالله خان مصباح دیوان، را برای تعلیم وب تربیت به او سپرد
و چون بهار به
تبریز بازگشت، مدتی منشیِ کنسولگری
فرانسه شد.
به نوشته
عبرت نائینی (متوفی ۱۳۲۱ ش)، بهار واژه نامهای
فارسی ـ
فرانسه تألیف کرده بود که کنسول
فرانسه آن را از وی خرید و به نام «لغت نیکلا» و به اسم خود به
چاپ رساند.
درستی این سخن معلوم نیست، و همچنان اینکه میگوید
بهار دیوان خود را در خانه
صبوری گذاشت و پسر
صبوری (
ملک الشعراء بهار)، برخی از
اشعار بهار شروانی را به نام خود کرد.
محمود فرخ خراسانی (متوفی ۱۳۶۰ ش) در یادداشتی که به نسخه خطی
مدینه الادب ضمیمه کرده است
از
ملک الشعراء دفاع کرده و این سخن را تهمتی ناروا دانسته است.
بهار ظاهراً دو دیوان به زبانهای فارسی و
ترکی داشته
که مفقود شده است.
آقابزرگ طهرانی از دیوان
فارسی او یاد کرده است.
مجموعهای از
اشعار فارسی او، احتمالاً به خط خودش، در موزه نظامی
جمهوری آذربایجان محفوظ است (ش ۱۰۱۷) که عنوان «مسوّده» دارد شاید بهار آن را در جوانی خود فراهم کرده باشد.
این مجموعه، در ۳۹ ورق، و شامل غزلیات، قصیدهای در
مدح امام رضا علیهالسلام، و
مثنوی تُحفه الاَحِبّاء است که برخی
به اشتباه نام آن را
تحفه العراقین ذکر کردهاند.
مثنوی دیگری هم به نام
نرگس و
گل سروده که تنها چند بیت از آن باقیمانده است.
او حدود ۱۳۰۰ در
تبریز درگذشت و همانجا
مدفون شد.
(۱) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) ارمغان، سال ۱۳، ش ۱ (فروردین ۱۳۱۱).
(۳) محمد باقر برقعی، سخنوران نامی معاصر ایران، قم ۱۳۷۳ ش.
(۴) محمدعلی تربیت، دانشمندان آذربایجان، تهران ۱۳۱۴ ش.
(۵) دایرة المعارف فارسی، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران ۱۳۴۵ـ۱۳۷۴ ش.
(۶) احمدعلی دیوان بیگی، حدیقة
الشعراء، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۴ـ۱۳۶۶ ش.
(۷) محمدعلی عبرت نائینی، مدینة الادب، نسخة خطی کتابخانة مجلس شورای اسلامی، ش ۹۶۷.
(۸) حمید محمدزاده، «زندگی و آثار بهار شیروانی»، وارلیق، ش ۹ـ۱۰ (۱۳۶۱ ش).
(۹) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۱۰) رضاقلی بن محمد هادی هدایت، مجمع الفصحا، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ـ۱۳۴۰ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بَهار شَروانی»، شماره۳۱۸۷.