بنیظهیره
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از خاندانهای علمی مشهور
مکه بودند.
این خاندان در سدههای ۹ و ۱۰ق. در
مکه به مناصب عالی علمی، دینی و قضایی دست یافتند و آثار مکتوب علمی گوناگون از خود بر جای نهادند. بنیظهیره را قرشی،
مکی و مخزومی لقب دادهاند
؛ زیرا به ولید
بن ولید
بن المغیرة
بن عبدالله
بن عمر
بن مخزوم قرشی
صحابه رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم و برادر خالد
بن ولید نسب میبرند.
عنوان «ابن ظهیره» که بر همه دانشوران این خاندان اطلاق میشود، از یکی از اجدادشان عطیة
بن ظهیرة
بن مرزوق قرشی مخزومی
مکی (م. ۶۴۷ق.) بر جای مانده و چندین تن از این خاندان ظهیره نام داشتهاند.
خاندان ابن ظهیره از لحاظ شمار دانشوران و آثار مکتوب علمی، از مهمترین خاندانهای مکه عصر مملوکی است و تکنگاریهایی چند در شرح حال بزرگان این خاندان نوشته شده است؛ همچون:
المشارق المنیرة فی ذکر بنیظهیره نوشته عمر
بن فهد مکی و نیز کتابی که زبیدی با عنوان البُدور المُنیرة فی السادة بنیظهیره بدان اشاره کرده است.
نیای خاندان، عطیة
بن ظهیره، در دانش و مناصب مکه شهرتی ندارد و بیشتر
مشاهیر علمی و دینی خاندان او از نسل فرزندش احمد
بن عطیة
بن ظهیره پدید آمدند. احمد چهار پسر به نام ظهیره، علی، محمد و عبدالکریم داشت که نفوذ و شهرت خاندان ظهیره در علوم و مناصب دینی، از طریق آنها گسترش یافت. مرجعیت بنیظهیره در علوم دینی و بر عهده داشتن مقام
قضا ، اعتبار و نقش اجتماعی و سیاسی چشمگیری در شهر مکه بدانان بخشید. امیران مکه بدین دانشوران بسیار
حرمت مینهادند و در مراسم مهم حکومتی آنها را شرکت میدادند.
برخی از دانشوران بنیظهیره مانند کمال الدین
بن ابوالبرکات ظهیره (م.۸۲۰ق.) منصب قضای
جده را در اختیار داشتهاند.
بیشتر این دانشوران در مدارس دینی و نیز
مسجدالحرام به صورت رسمی کرسی تدریس داشته و شاگردانی بسیار پروراندهاند و تدریس از مشاغل اصلی آنها بوده است. در برخی منابع تاریخی از کتابخانههای غنی دو تن از اعضای این خاندان، جلال الدین محمد
بن محمد
بن محمد (۷۹۵-۸۶۱ق.) و ابوالبرکات محمد
بن محمد
بن محمد (زاده ۷۸۹ق.) در خانههایشان با عنوان «مکتبة ابن ظهیره» یاد شده است.
خاندان ابن ظهیره در قبرستان معلات آرامگاهی اختصاصی داشتهاند.
بنیظهیره در بسیاری از رشتههای علوم مانند
حدیث ،
فقه ،
صرف و
نحو ،
ادب و
معانی و
بیان ،
شعر ، و تاریخ دست داشتهاند. اما بیشتر در دو رشته نخست دارای تخصص،
تألیف و کرسی تدریس بودهاند. از میان آنان، محمد
بن جار الله (م.۹۸۶ق.) در تاریخ محلی مکه نیز شهرت دارد. او در کتاب
الجامع اللطیف افزون بر آگاهیهای تاریخی کتابهای پیشین درباره مکه، رخدادهای معاصر خود را نیز گزارش کرده است. نزد محققان این آگاهیها برای آن دوره زمانی، منبعی دست اول به شمار میآید. از بنیظهیره، جز کسانی که درباره آنها جداگانه سخن خواهد رفت، این دانشوران شهرت داشتهاند:در حدیث:احمد
بن ظهیرة
بن احمد (۷۲۸-۷۹۲ق.)
، برادرش عبدالله (م.۹۲۷ق.)
و جمال الدین محمد
بن عبدالکریم
بن محمد (م.۹۲۷ق.)
؛ در فقه:محب ابوالعباس احمد
بن محمد
بن عبدالله (م.۷۸۹-۸۲۷ق.)
، عبدالمحسن
بن احمد
بن ابیبکر (۸۴۰-۸۹۸ق.)
و علی
بن جار الله
بن محمد (م.۱۰۱۰ق.) که
دیوان شعری نیز دارد؛ در شعر و ادب
:احمد
بن محمد
بن عبدالله (۷۸۹-۸۲۷ق.)العقد الثمین، محمد الفأسی، ج۳، ص۱۳۹.
، محب ابوالعباس احمد
بن محمد
بن عبدالله پیشگفته، صلاحالدین
بن ابیالسعود ابن ظهیره (م.۹۲۷ق.)
و علی
بن جار الله
بن محمد پیشگفته؛ مشهورترین اعضای این خاندان عبارتند از:
جمال الدین (۷۵۱-۸۱۷ق.) فقیه، محدث، نحوی و قاضی مکه، نزد شافعیان
حجاز مقام علمی والایی داشت؛ چنانکه او را «عالم حجاز»
لقب دادند و از مناطق گوناگون برای پرسیدن مسئلههای فقهی نزد او میآمدند.
چند بار در سمت
قضاوت مکه نصب و عزل شد. هنگام مرگ در همین سمت بود. مدفن او قبرستان
معلات است.
در مکه،
دمشق ، شامات و
مصر نزد بسیاری کسان حدیث و فقه آموخت؛ از جمله خلیل مالکی، قاضی تقی الدین حرازی، قاضی عزالدین
بن جماعه، زین
بن عبدالرحمن، محمد
بن علی حراوی، و ابن اُمَیله. او از دانشوران بسیار اجازه افتاء و
روایت گرفت.
بزرگان فراوان از او در رشتههای گوناگون دانش آموختند؛ از جمله ابن حجر عسقلانی
و تقی الدین فأسی
در دانش حدیث و ابن
فهد مکی به گفته خودش:بیش از ۱۵ سال در حدیث و فقه.
از آثار او است:شرح الحاوی الصغیر؛ معجم الشیوخ. نیز رسالهای فقهی در پاسخ به پرسشهای مردم زهران و رسالهای دیگر در پاسخ به مردم عدن نگاشته است.
ابوالبرکات کمال الدین (۷۶۵/۸۲۰ق.) فقیه
شافعی ،
محدث و قاضی مکه که بیشتر در حدیث شهرت داشته و کسانی همچون نجم الدین ابن
فهد در جلسه درس او در مکه حاضر میشدهاند. ابوالبرکات به مصر رفت و به سال ۸۰۸ق. بازگشت و قاضی مکه شد. اختلاف او با
قاضی القضاة جمال الدین ابن ظهیره باعث گشت تا بارها از مقام قضاوت مکه عزل و نصب شود. واپسین بار به سال ۸۱۹ق. به این مقام رسید؛ اما پس از مدتی قاضی محب الدین ابن ظهیره جای او را گرفت و دیگر نصب نشد تا درگذشت
و در قبرستان معلات به خاک سپرده شد.
ابوالسعادات جلال الدین (۷۹۵-۸۶۱ق.) فقیه شافعی که به سال ۸۱۸ق. پس از مرگ پدرش قاضی مکه شد. او مدتی به
قاهره و
مدینه رفت. اما به مکه بازگشت و همان جا در سمت قاضی مکه درگذشت. شهرت ابوالسعادات بیشتر به دلیل تدریس فقه و فرائض در
مسجدالحرام بوده و سخاوی او را بسیار ستوده و از محضرش حدیث آموخته و به گزارش از مقریزی، آثاری بدو نسبت داده است؛ مانند تکمله شرح الحاوی فی الفقه،
المناسک ، تعلیق بر جمع الجوامع، و ذیل برطبقات الفقهاء سبکی.
ابن
فهد در معجم شیوخ خویش، شرح حال او را نگاشته و گفته است که ریاست فقیهان شافعی به او بازمیگردد.
در اتحاف الوری، از ماجرای بالا رفتن او از
کوه ابوقبیس برای
رؤیت هلال ذیحجه سال ۸۴۹ق. یاد کرده و گفته است که اعلام رؤیت هلال این ماه، از وظایف مرسوم قاضی القضاة شافعی است.
محب الدین (۸۲۵-۸۸۵ق.) فقیه، محدّث،
صوفی و قاضی شافعی، از محدثان و تاریخنگاران تاریخ محلی مکه مانند مقریزی و تقی الدین فاسی و ابن
فهد حدیث شنید.
در روزگار زندگانی پدرش به سال ۸۴۷ق. به نیابت از او قضاوت کرد و پس از او به این منصب برگزیده شد. او نیز همچون برخی دیگر از اعضای خاندانش چند بار در این مقام عزل و نصب شد. اما مدتی پیش از مرگ، از همه مشاغل کناره گرفت و او را در
قبرستان ابوطالب دفن کردند. ابن
فهد، معاصر ابن ظهیره، چند رخداد زندگی او را در اتحاف الوری آورده و از او با عنوان «قاضی» یاد کرده است.
فخرالدین (۸۳۸-۸۸۹ق.) محدث، مدرس مسجدالحرام و فقیه شافعی. سخاوی از ملاقاتش با او به سال ۸۷۱ق. سخن گفته و جایگاه علمیاش را ستوده و استادانش را نام برده است.
ابوبکر تحصیلات خود را در زادگاهش مکه آغاز کرد و از کسانی مانند ابن حجر، مقریزی و عینی اجازه روایت گرفت. به قاهره نیز سفر کرد و از دانشوران آن جا حدیث شنید.
او مسؤولیتهایی مانند قضا،
خطابه مسجدالحرام و نظارت بر برخی از
موقوفات را نیز بر عهده داشت. محل دفن او قبرستان معلات است.
از آثار او است:شفاء الغلیل و دواء العلیل فی حج بیت الرّبّ العظیم الجلیل که آگاهیهای ارزشمندی را از وضعیت
حرمین و اوضاع اجتماعی آن در روزگار نویسنده به دست میدهد.
نیز چند اثر فقهی مانند کفایة المحتاج الی الدماء الواجبة علی المعتمر و الحاج
، غنیة الفقیر فی حکم حج الاجیر
و بلوغ السؤال فی احکام بسط الرسول به او نسبت دادهاند.
محمد جارالله (م. ۹۶۰ق.)
تاریخنگار و فقیه
حنفی ساکن مکه و مدرّس مسجدالحرام. وی فقه و دیگر علوم دینی را نزد دانشوران و فقیهان مکه مانند احمد
بن طولون، محمد نجمی و احمد
بن عبدالغفار آموخت.
برخی تاریخ وفات او را ۹۸۶ق. دانسته
و شماری تنها از زنده بودنش در این سال سخن گفتهاند.
بیشتر منابع معاصر تاریخ وفات او را ۹۸۶ق. دانستهاند.
از او تنها کتاب الجامع اللطیف فی فضل مکة و اهلها و بناء البیت الشریف در تاریخ محلی مکه بر جای مانده که از مشهورترین آثار تاریخ محلی مکه است.
(۱)
اتحاف الوری :عمر
بن محمدبن
فهد (م.۸۸۵ق.)، به كوشش عبدالكريم، مكه، جامعة ام القري، ۱۴۰۸ق.
(۲)
اعلام اعراب فی العلوم و الفنون :
عبدالصاحب الدجیلی ،
نجف ، ۱۳۸۶ق.
(۳)
اعلام المکیین :
عبدالله بن عبدالرحمن المعلمی ، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۱ق.
(۴)
الاعلام :
الزرکلی (م.۱۳۹۶ق.)، بيروت، دار العلم للملايين، ۱۹۹۷م.
(۵)
انباء الغمر بابناء العمر فی التاریخ : ابن حجر العسقلاني (م.۸۵۲ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۰۶ق.
(۶)
ایضاح المکنون :
اسماعیل پاشا البغدادی (م.۱۳۳۹ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي.
(۷)
بلوغ القری فی ذیل اتحاف الوری :
عبدالعزیز بن فهد المکی (م.۹۲۰ق.)، به كوشش صلاح الدين و ديگران، دار القاهره، ۱۴۲۵ق.
(۸)
تاج العروس :
الزبیدی (م.۱۲۰۵ق.)، به كوشش علي شيري، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۴ق.
(۹)
التاریخ و المورخون :
محمد الحبیب الهیله ،
مکه ، موسسة الفرقان، ۱۹۹۴م.
(۱۰)
خلاصة الاثر :
محمد امین المحبی (م.۱۱۱۱ق.)، بيروت، دار صادر.
(۱۱)
الدرر الکامنه :
ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به كوشش عبدالمعيد خان،
حیدرآباد ، دائرة المعارف العثمانيه، ۱۳۹۲ق.
(۱۲)
الضوء اللامع :
شمس الدین السخاوی (م.۹۰۲ق.)،
قاهره ، دار الكتاب الاسلامي.
(۱۳)
العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین :
محمد الفأسی (م.۸۳۲ق.)، به كوشش فؤاد سير، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق.
(۱۴)
کشف الظنون :
حاجی خلیفه (م.۱۰۶۷ق.)، بيروت، دار الكتب العلميه، ۱۴۱۳ق.
(۱۵)
الکنی و الالقاب :
شیخ عباس القمی (م.۱۳۵۹ق.)،
تهران ، مكتبة الصدر، ۱۳۶۸ش.
(۱۶)
لحظ الالحاظ بذیل طبقات الحفاظ :
محمد بن فهد المکی (م.۸۸۵ق.)، به كوشش ابن دهيش،
بیروت ، دار خضر، ۱۴۲۱ق.
(۱۷)
المختصر من کتاب نشر النور :
عبدالله مرداد ابوالخیر (م.۱۳۴۲ق.)، به كوشش العامودي،
جده ، عالم المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۱۸)
معجم الشیوخ :
عمر بن فهد المکی (م.۸۸۵ق.)، به كوشش الزاهي، دار اليمامه، ۱۴۲۰ق.
(۱۹)
معجم مطبوعات العربیه :
علی جواد طاهر ،
بغداد ، المكتبة العالميه، ۱۹۸۵م.
(۲۰)
موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره :
احمد زکی یمانی ،
مصر ، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۹ق.
(۲۱)نظم العقيان:
السیوطی (م.۹۱۱ق.)، به كوشش فيليپ حتي، بيروت، المكتبة العلميه.
(۲۲)
وسام الکرم فی تراجم ائمة و خطباء الحرم :
یوسف بن محمد الصبحی ،
لبنان ، دار البشائر الاسلاميه، ۱۴۲۶ق.
حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله«بنی ظهیره».