• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنیامین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بِنْیامین، کوچک‌ترین پسر یعقوب و تنها برادر تنی یوسف می‌باشد.



نام وی در قرآن نیامده، اما از زبان یوسف با عنوان برادرم (اخی) از دیگر برادران متمایز شده است.
در داستانِ سفر برادران یوسف به مصر و بازشناختن یوسف که در نهایت سبب کوچ یعقوب و خانواده‌اش از کنعان به مصر شد چندین مرتبه، از بنیامین با همین تعبیر یاد شده است.


در عهد عتیق، در چندین باب
[۳] عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۳۵.
[۴] عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۴۹.
[۵] عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۴۲.
از بنیامین و سبط وی، به عنوان یکی از قبایل دوازده‌گانه بنی‌اسرائیل، سخن رفته است.


درباره وجه تسمیه بنیامین آمده است که مادرش، راحیل همسر محبوب یعقوب، به هنگام تولد وی درد و رنج بسیار متحمل شد؛ ازین‌رو فرزندش را «بن‌اونی» نامید که در عبری «پسر رنج من» معنا می‌دهد (البته معنای «پسر توانمندی من» نیز برای آن ذکر کرده‌اند).
گفته‌اند که راحیل، اندکی پس از ولادت فرزندش بر اثر سختی‌هایی که تحمل کرده بود، درگذشت. اما پدرش وی را «بن‌یامین»، به معنای تحت‌اللفظیِ «پسر دست راست» نام نهاد، که بر پیروزی او در آینده نیز اِشعار داشت.
«بن‌یامین» را به معنای «پسر جنوب» نیز گفته‌اند، زیرا او تنها پسر یعقوب بود که در جنوب یعنی کنعان زاده شد.
همچنین نام او را «بن‌یمیم» گفته‌اند، یعنی فرزند روزگاران؛ چون تولد او در سن پیری یعقوب بود؛
[۶] دايرة‌المعارف جودائیکا، ذیل ماده بنیامین.
[۷] بطرس بستانی، کتاب دائرة المعارف، ذیل مادّه بنیامین.
[۸] جیمز هاکس، قاموس کتاب مقدس، ص۱۹۰ـ۱۹۱.



در آثار اسلامی نام وی به صورت «ابن‌یامین» نوشته شده که احتمالاً نادرست است.
[۱۲] علی‌اکبر دهخدا، لغت‌ نامه، ذیل مادّه بنیامین.



امروزه نام بنیامین در بسیاری از زبان‌های اروپایی رواج دارد.
[۱۳] غلامحسین مصاحب، دایرة‌ المعارف فارسی، ذیل مادّه بنیامین.



در عهد عتیق
[۱۴] عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۳۵.
[۱۵] عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۴۹.
[۱۶] عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۴۲.
از نسب خاندان بنیامین، سرزمین کوچک اما سوق‌الجیشی که در شمال فلسطین به ایشان به ارث رسیده و خصایصِ قوم وی ـ جنگجویی و مهارت در استعمال سلاح ـ سخن رفته است.
بنیامین خود نیز جنگجویی شجاع توصیف شده که یعقوب در حق وی گفته است: «بنیامین گرگی است که می‌درد. صبح‌گاهان شکار را خواهد خورد و شام‌گاهان غارت را تقسیم خواهد کرد».
[۱۷] عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۴۹.
[۱۸] عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۲۷.



معروف‌ترین فرد خاندان بنیامین، شائول اولین پادشاه اسرائیل، بود. بعدها سلیمان، معبد (هیکل قدس) را در سرزمین همین سبط ساخت.


گفته‌اند، این امتیاز بدین جهت بدیشان تعلق گرفت که بنیامین تنها برادری بود که در افکندن یوسف به چاه (یا فروختن او) که در آن زمان بسیار کم‌سن بود شرکت نداشت.
[۱۹] دايرة‌المعارف جودائیکا، ذیل ماده بنیامین.



برجسته‌ترین نکته در قصه یوسف در قرآن، محبت یعقوب و یوسف به بنیامین است.


یعقوب رایحه یوسف را از بنیامین حس می‌کرد و تسلی می‌یافت. ازین‌رو وی را در زمان قحطی برای تهیه غذا به همراه دیگر برادرانش به مصر نفرستاد.


هنگامی که یوسف برادرانش را شناخت و آنها وی را نشناختند (فَعَرَفهم و هُم لَه منکرون؛)از ایشان سراغ برادر کوچک‌تر را گرفت و با پافشاری خواست که وی را نیز به همراه خود به مصر بیاورند.
به‌رغم میل یعقوب و پس از این که برادر بزرگ‌تر مسئولیت بنیامین را برعهده گرفت، وی عازم مصر شد.
با دیدن وی، یوسف منقلب شد و او را مورد تفقد و محبت خاص قرار داد.

۱۱.۱ - نقشه یوسف و بنیامین

یوسف با اجرای نقشه‌ای از این قرار که خادمش جام نقره سلطنتی را در کوله‌بار بنیامین قرار دهد و به وی اتهام دزدی زند او را نزد خود نگه داشت.

۱۱.۲ - تلاش برادران برای نجات

برخی گفته‌اند، پیش از آن، یوسف خود را به بنیامین معرفی کرده بود. بزرگ ایشان ـ که به اختلاف یهودا، شمعون یا رؤبیل ذکر شده ـ از یوسف خواست تا وی را به جای بنیامین دستگیر کند تا بیش از این بر حزن یعقوب افزوده نشود، اما یوسف نپذیرفت.

۱۱.۳ - ظهور پشیمانی برادران

بدین ترتیب، مخالفت برادران با دستگیری بنیامین به نوعی بر یوسف آشکار ساخت که اینان دگرگون شده‌اند و حتی از فروختن یوسف دچار ندامت شده و توبه کرده‌اند.
[۲۶] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، جزء۱۳، ص۷.
[۲۷] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، جزء۱۳، ص۱۱.
[۲۸] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، جزء۱۳، ص۲۲.

البته هنگامی که بنیامین متهم به دزدی شد، برادران، یوسف را نیز متهم به این امر کردند (فَقَد سرقَ اَخٌ له مِن قبل؛ اما در عین حال برای آزادی بنیامین کوشیدند.


در متون عرفانی، از این داستان و اشخاص آن تأویلات گوناگونی شده و هر یک از عناصر داستان به عنوان نمادهایی از قوایِ باطنی و درونی معرفی شده‌اند.
[۳۱] قشیری، عبدالکریم‌ بن هوازن، لطائف الاشارات، ج۲، ص۱۹۱ـ۱۹۲.
[۳۳] دانش‌نامه اسلام، ذیل مادّه بنیامین.



قرآن و کتاب مقدس، عهد عتیق.
ابن‌عربی، تفسیر القرآن الکریم، چاپ مصطفی غالب، بیروت ۱۹۷۸، چاپ افست تهران.
ابن‌کثیر، قصص الانبیاء، بیروت ۱۹۸۸.
بطرس بستانی، کتاب دائرة المعارف، بیروت.
دایرة‌ المعارف فارسی، به سرپرستی غلام‌حسین مصاحب، تهران ۱۳۴۵ـ۱۳۷۴ ش.
علی‌اکبر دهخدا، لغت‌ نامه، زیر نظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۵۹ ش.
فضل‌بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت.
محمدبن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، ج ۱، بیروت ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
محمدبن جریر طبری، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت.
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت.
عبدالکریم‌ بن‌هوازن قشیری، لطائف الاشارات: تفسیر صوفی کامل للقرآن الکریم، چاپ ابراهیم بسیونی، مصر ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳.
سعیدبن هبة‌الله قطب راوندی، قصص الانبیاء، چاپ غلامرضا عرفانیان یزدی، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
جیمز هاکس، قاموس کتاب مقدس، بیروت ۱۹۲۸، چاپ افست تهران ۱۳۴۹ ش.
• EI ۲، s.v. "Binya ¦ m ¦ â n" (by A. J. Wensinck).
• Encyclopaedia Judaica، Jerusalem ۱۹۷۸-۱۹۸۲، s.v. "Benjamin".


۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۹۰.    
۲. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۸۹۰.    
۳. عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۳۵.
۴. عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۴۹.
۵. عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۴۲.
۶. دايرة‌المعارف جودائیکا، ذیل ماده بنیامین.
۷. بطرس بستانی، کتاب دائرة المعارف، ذیل مادّه بنیامین.
۸. جیمز هاکس، قاموس کتاب مقدس، ص۱۹۰ـ۱۹۱.
۹. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۳۶۳.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، ص۴۳۳.    
۱۱. راوندی، قطب الدین، قصص الانبیاء، ص۱۳۳.    
۱۲. علی‌اکبر دهخدا، لغت‌ نامه، ذیل مادّه بنیامین.
۱۳. غلامحسین مصاحب، دایرة‌ المعارف فارسی، ذیل مادّه بنیامین.
۱۴. عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۳۵.
۱۵. عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۴۹.
۱۶. عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۴۲.
۱۷. عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۴۹.
۱۸. عهد عتیق، صفر پیدایش، باب۲۷.
۱۹. دايرة‌المعارف جودائیکا، ذیل ماده بنیامین.
۲۰. ابن‌کثیر، قصص الانبیاء، ص۳۴۰.    
۲۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۵۸۹۰.    
۲۲. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۹، ص۲۲۱۲۲۲.    
۲۳. راوندی، قطب الدین، قصص الانبیاء، ص۱۳۳.    
۲۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۱، ص۲۴۶.    
۲۵. ابن‌کثیر، قصص الانبیاء، ص۳۴۱.    
۲۶. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، جزء۱۳، ص۷.
۲۷. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، جزء۱۳، ص۱۱.
۲۸. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، جزء۱۳، ص۲۲.
۲۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۱، ص۲۴۷-۲۴۹.    
۳۰. یوسف/سوره۱۲، آیه۷۷.    
۳۱. قشیری، عبدالکریم‌ بن هوازن، لطائف الاشارات، ج۲، ص۱۹۱ـ۱۹۲.
۳۲. ابن عربی، محمد بن علی، تفسیر ابن‌عربی، ج۱، ص۳۴۸-۳۴۹.    
۳۳. دانش‌نامه اسلام، ذیل مادّه بنیامین.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة‌المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بنیامین»، شماره۱۹۶۹.    






جعبه ابزار