بَنْی (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَنْی (به فتح باء و سکون نون) و
بِناء (به کسر الف) و
بُنْيان (به ضم باء و سکون نون) و
بِنْيةً (به کسر باء و سکن نون) و
بِنايَةً (به کسر باء و فتح یاء) از
واژگان قرآن کریم همه مصدر و به معنای بنا ساختن است.
بَنْی،
بِنَاء،
بُنْیان،
بِنْیةً و
بِنایَةً همه مصدر و به معنی بنا ساختن است.
به مواردی از
بَنْی که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
بناء چنانکه
قاموس و
مفردات تصریح کرده به معنی مفعول (مبنیّ) نیز آمده است و بنّاء کسی است که بنا کردن میداند.
(اَ اَنْتُمْ اَشَدُّ خَلْقاً اَمِ السَّماءُ بَناها) «آیا شما از حیث
خلقت محکمترید یا
آسمان که ساخت آن را»
(جَعَلَ لَکُمُ الْاَرْضَ فِراشاً وَ السَّماءَ بِناءً) (
زمین را بستر شما، و آسمان
[
جوّ زمين
]
را سقفى بر فرازتان قرار داد)
ظاهرا مراد از (بِناءً) مصدر به معنی مفعول است یعنی: زمین را برای شما گسترده و آسمان را بنایی قرار داد.
(وَ الشَّیاطِینَ کُلَ بَنَّاءٍ وَ غَوَّاصٍ) «براى
سلیمان هر شيطان بنّاء و
غوّاص را مسخّر كرديم كه براى وى بنا مىساختند و در دريا غوّاصى ميكردند.»
اهل لغت و
تفسیر،
بُنْیان را مصدر گفتهاند ولی ظاهرا این کلمه در
قرآن همه جا به معنای مفعول (مبنیّ) به کار رفته است.
در
المنار ذیل آیه ۱۰۹
سوره توبه گوید: بنیان مصدر است مثل عمران و غفران و از آن بنا اراده شود مانند خانه، مسجد و در اینجا بنا مراد است. نظیر این آیه در
سوره کهف و غیره است.
(اَفَمَنْ اَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی تَقْوی مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ اَمْ مَنْ اَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی شَفا جُرُفٍهارٍ) «آیا آنکه بنای خویش را بر تقوای خدا و رضای او پایه نهاده بهتر است یا آنکه بنای خود را بر کنار سیلگاه فرو ریختنی پایه نهاده است؟»
(فَقالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْيانا) (گفتند: ما مسجدى در كنار (مدفن) آنها مىسازيم (تا خاطره آنان فراموش نشود.)
(قالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْیاناً فَاَلْقُوهُ فِی الْجَحِیمِ) (بت پرستان گفتند: «بناى مرتفعى براى او بسازيد و او را در جهنمى از آتش بيفكنيد!»)
این آیه در حالات
ابراهیم (علیهالسّلام) است و ظاهرش آن است که: گفتند برای او بنایی بسازید پس او را در آتش اندازید. بعضی احتمال دادهاند که مراد از
(ابْنُوا لَهُ بُنْیاناً) جعل قانون برای بت شکستن است و ضمیر
(له) به عمل برمیگردد: یعنی برای آن کار (بت شکنی و اهانت به خدایان) قانون مخصوصی (سوزاندن به آتش) جعل کنید پس او را در آتش اندازید.
(قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَاَتَی اللَّهُ بُنْیانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَخَرَّ عَلَیْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ) «کسانی که پیش از آنها بودند مکر کردند خدا از پایههای بنایشان آمد، تا سقف از فوقشان بر آنها افتاد»
آمدن خدا، آمدن دستور اوست.
ناگفته نماند: بنیان مفرد است و جمع نیست ولی بعضی گفتهاند که جمع بنیانة است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «بنی»، ج۱، ص۲۳۲.