• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بله‌برون

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌بَله‌بُرون‌، یا بَلّه‌ بُرون‌ (بلی‌ بُران‌ = بلی‌ + بُر: بُن‌ مضارع‌ از مصدر بریدن‌ + ان‌: پسوند نشانه جشن‌، آیین‌ و مراسم‌)، بخشی‌ مهم‌ از مراسم‌ مقدماتی‌ جشن‌ عروسی‌ سنتی‌ در ایران‌ است.



مجلس‌ بله‌برون‌ از سوی‌ خانواده دختری‌ که‌ نخستین‌بار ازدواج‌ می‌کند، برای‌ گفت‌وگو درباره شرایط مادی‌ ازدواج‌ و تعیین‌ و قطعی‌کردن‌ تعهدات‌ و پرداخت‌های‌ جنسی‌ و نقدی‌ خانواده پسر تشکیل‌ می‌شود.
بله‌برون‌ زمینه‌ و منشأ اقتصادی‌ دارد و برگذاری‌ آن‌ در تحقق‌ پیمان‌ زناشویی‌ و پیوند دو خانواده‌ دارای‌ نقش‌ و اهمیت‌ بنیادی‌ است‌. توافق‌ درباره مقدار شیربها، مَهر (ه م‌ م‌) و دیگر تعهدات‌ در این‌ مجلس‌ اعتبار و ارزش‌ شرعی‌ ازدوج‌ را استحکام‌ می‌بخشد و به‌ مرد اجازه‌ می‌دهد که‌ همسر آینده خود را پس‌ از برگذاری‌ تشریفاتی‌ از سوی‌ خویشاوندانش‌ به‌ خانه جدید و نزد خانواده خود ببرد.
[۱] Cheater، A P، ج۱، ص۱۶۵ -۱۶۴، Social Anthropology، London، ۱۹۸۹.
[۲] Gennep، A van، ج۱، ص۱۱۸-۱۱۹، The Rites of Passage، tr M B Vizedom and G L Caffe، London، ۱۹۷۷.



بنابر عرف‌ و سنت‌های‌ اجتماعی‌، مجلس‌ بله‌برون‌ معمولاً پس‌ از مراسم‌ خواستگاری‌ (ه م‌) و پیش‌ از مراسم‌ عقد و عروسی‌ در روز و ساعتی‌ سعد و خوش‌یُمن‌، در خانه پدر دختر یا خانه صاحب‌ اختیار و بزرگ‌تر او تشکیل‌ می‌شود. در این‌ مجلس‌ جمعی‌ از بستگان‌ سالخورده دو خانواده پسر و دختر گرد می‌آیند و درباره مقدار مهر، شیربها یا باشلُق‌، اسباب‌ سرعقد، پول‌ حمام‌ و رخت‌ و زیورهای‌ عروس‌، هزینه مجالس‌ مقدماتی‌ و عقد و عروسی‌، شمار میهمانان‌ و جز این‌ها گفت‌وگو می‌کنند و قول‌ و قرار می‌گذارند. در صورت‌ توافق‌ دو خانواده‌، معمولاً «سیاهه‌»‌ای‌ (نوشته‌ای‌ از فهرست‌ تعهدات‌) تهیه‌ می‌کنند و به‌ امضای‌ ریش‌سفیدان‌ دو طرف‌ می‌رسانند.
مقدار مهر، شیربها، مخارج‌ عروسی‌ و سنگین‌ و سبک‌ بودن‌ آنها به‌ پایگاه‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ دو خانواده‌، به‌ویژه‌ خانواده دختر و قشر و طایفه‌ای‌ که‌ به‌ آن‌ تعلق‌ دارد و شایستگی‌، کاردانی‌، زیبایی‌ و فهم‌ و کمالات‌ دختر بستگی‌ دارد. برخی‌، پرداخت‌ شیربها و هزینه مجالس‌ عروسی‌ از سوی‌ خانواده داماد به‌ خانواده عروس‌ را جبران‌ خسارت‌ از دست‌ دادن‌ یک‌ عضو تولیدکننده خانواده‌، طایفه‌ و یا ده‌ او دانسته‌اند.
[۳] Gennep، A van، ج۱، ص۱۱۹، The Rites of Passage، tr M B Vizedom and G L Caffe، London، ۱۹۷۷.
[۴] Irons، W G، The Yomut Turkmen: A Study of Kinship in a Pastoral Society، Michigan، ۱۹۶۵، ص۱۶۳-۱۶۷.
معمولاً در همین‌ نشست‌ روزی‌ را برای‌ جشن‌ نامزدی‌ (در جاهایی‌ که‌ مراسم‌ نامزدی‌ را جدا از بله‌برون‌ می‌گیرند) یا «شال‌ و انگشتر کردن‌» دختر و روز سعد و شگون‌ داری‌ را هم‌ برای‌ عقدکنان‌ (ه م‌) تعیین‌ می‌کنند.
[۵] راسخ‌، شاپور و جمشید بهنام‌، «آداب‌ و رسوم‌ و اعتقادات‌ عامه‌»، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۰، ایرانشهر، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌، ج‌۱.



این‌ مراسم‌ را تهرانی‌ها «بله‌ بری‌»، «بَعْله‌ برون‌» یا «بله‌ برون‌»
[۶] محمدعلی‌ جمال‌زاده‌، فرهنگ‌ عامیانه‌، ج۱، ص۲۲، به‌ کوشش‌ محمدجعفرمحجوب‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
[۷] احمد شاملو، کتاب‌ کوچه‌، ج۱، ص۹۷۳، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌، حرف‌ ب‌، دفتر مردم‌.
[۸] ابوالحسن‌ نجفی‌، فرهنگ‌ فارسی‌ عامیانه‌، ج۱، ص۱۶۳، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.
[۹] ابوالحسن‌ نجفی‌، فرهنگ‌ فارسی‌ عامیانه‌، ج۱، ص۱۷۲، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.
[۱۰] جواد صفی‌نژاد، طالب‌آباد، ج۱، ص۴۱۵، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
«خَرج‌ بُری‌»
[۱۱] محمود کتیرایی‌، از خشت‌ تا خشت‌، ج۱، ص۱۲۵، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌.
[۱۲] حسین‌ خلج‌، «آیین‌ زناشویی‌ در آینه‌ورزان‌»، ج۱، ص۴، انتشارات‌ اداره فرهنگ‌ عامه‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌، شم۲.
و «خَرج‌ بُرون‌»
[۱۳] احمد شاملو، کتاب‌ کوچه‌، ج۱، ص۹۷۷، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌، حرف‌ ب‌، دفتر مردم‌.
مردم‌ گیل‌ و دیلم‌ «صورت‌ هَگیری‌» به‌ معنی‌ صورت‌ گرفتن‌ یا «ثبت‌ هَگیری‌» به‌ معنی‌ ثبت‌ گرفتن‌.
[۱۴] محمود پاینده‌، آیینها و باورداشتهای‌ گیل‌ و دیلم‌، ج۱، ص۵۲، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
[۱۵] محمود پاینده‌، فرهنگ‌ گیل‌ و دیلم‌، ج۱، ص۳۶، تهران‌، ۱۳۶۶ش‌.
مردم‌ زیارت‌، دهی‌ از توابع‌ شهرستان‌ گرگان‌ «قند شکنی‌»
[۱۶] هوشنگ‌ پورکریم‌، «دهکده زیارت‌»، ج۱، ص۲۵، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۴۵ش‌، شم۴۸.
خراسانی‌ها «شب‌ جواب‌ اِستَنی‌» (شب‌ جواب‌ استاندن‌ یا گرفتن‌) و «شب‌ کفش‌ پاکِنی‌» (شب‌ کفش‌ پا کردن‌) به‌ عروس‌
[۱۷] ابراهیم‌ شکورزاده‌، عقاید و رسوم‌ مردم‌ خراسان‌، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.
شاهرودی‌ها «حرف‌ تمام‌ کِردَن‌»
[۱۸] علی‌اصغر شریعت‌زاده‌، فرهنگ‌ مردم‌ شاهرود، ج۲، ص۲۶۳، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
شیرازی‌ها «مَهر بُرون‌»
[۱۹] صادق‌ همایونی‌، گوشه‌هایی‌ از آداب‌ و رسوم‌ مردم‌ شیراز، ج۱، ص۷۴، شیراز، ۱۳۵۳ش‌.
مردم‌ دَوان‌، دهی‌ در حومه شهرستان‌ کازرون‌ «شرط کُنون‌» «شرط کنان‌»
[۲۰] لهسایی‌زاده‌، عبدالعلی‌ و عبدالنبی‌ سلامی‌، ج۱، ص۱۳۴، تاریخ‌ و فرهنگ‌ مردم‌ دَوان‌، تهران‌، ۱۳۷۰ش‌.
قمی‌ها «گُلاب‌ گیرون‌» یا «مَهر بُرون‌»
[۲۱] یادداشتهای‌ مؤلف‌.
مردم‌ پیرسواران‌ ملایر «لَنگَری‌ خُورُو» به‌ معنی‌ جای‌ خوردن‌ و آرمیدن‌
[۲۲] غلامحسین‌ رسولی‌، پژوهشی‌ در فرهنگ‌ مردم‌ پیرسواران‌، ج۱، ص۳۲۷، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.
مردم‌ ایل‌ مَمَسنی‌ (ه م‌) فارس‌ «باشلُق‌ برون‌» یا «کدخدایی‌»
[۲۳] نورمحمد مجیدی‌ کرایی‌، تاریخ‌ و جغرافیای‌ ممسنی‌، ج۱، ص۵۰۸، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
بختیاری‌ها «خرج‌ بُران‌»
[۲۴] راسخ‌، شاپور و جمشید بهنام‌، «آداب‌ و رسوم‌ و اعتقادات‌ عامه‌»، ج۱، ص۲۵۰، ایرانشهر، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌، ج‌۱.
و بختیاری‌های‌ روستای‌ پاگچ‌، دهی‌ در شرق‌ مسجد سلیمان‌ «قند اِشکَنان‌»
[۲۵] بیژن‌ کلکی‌، «عروسی‌ بختیاریهای‌ روستای‌ پاگچ‌»، ج۱، ص۳۶، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌، شم ۱۳۳.
لُرهای‌ بالا گریوه لرستان‌ «خرج‌ بُرو»
[۲۶] سکندر امان‌اللهی‌ بهاروند، کوچ‌نشینی‌ در ایران‌، ج۱، ص۱۱۸، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.
ایلات‌ و عشایر پشتکوه‌ «دست‌گیران‌»
[۲۷] شاپور و جمشید بهنام‌، «آداب‌ و رسوم‌ و اعتقادات‌ عامه‌»، ج‌۱ ایرانشهر، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌.
کردهای‌ سنندج‌ «دس‌ ماچ‌ کردن‌»، یعنی‌ مراسم‌ بوسیدن‌ دست‌ پدر عروس‌ توسط داماد و تعیین‌ مخارج‌ عروسی‌
[۲۸] برهان‌ ایازی‌، آیینه سنندج‌، ج۱، ص۲۳۴- ۲۳۵، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
کُردان‌ ایل‌ کلهر (ه م‌)، در بخش‌ شیان‌ شاه‌آباد غرب‌ «خازمَنی‌» (خواستگاری‌، در میان‌ برخی‌ اقوام‌، مانند کردهای‌ غرب‌ ایران‌ مراسم‌ بله‌برون‌ یا خرج‌بُری‌ در مراسم‌ خواستگاری‌ که‌ آن‌ را «خَوزْگین‌» می‌نامند، صورت‌ می‌گیرد.
[۲۹] T، The Kurds، tr M W M Welland، Beirut، ۱۹۶۶، ص۴۷-۴۸.
) و کلهرهای‌ بخش‌ سومار قصر شیرین‌ «دَزورانی‌» (نامزدی‌، در میان‌ آنها مراسم‌ خرج‌بری‌ و نامزدی‌ با هم‌ است‌،
[۳۰] غلامرضا معصومی‌، «عروسی‌ در ایل‌ کلهر»، ج۱، ص۵۸ -۶۱، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۵۴ش‌، شم ۱۵۹-۱۶۰.
) مردم‌ ایل‌ لِرکی‌ِ پراکنده‌ در خوزستان‌ «کاغذ گیرانی‌» و «شیرباها بُرون‌» (شیربهای‌ عروس‌ را در مجلس‌ کاغذ گیرانی‌ قطعی‌ می‌کنند و روی‌ کاغذ می‌نویسند.
[۳۱] موسی‌ فاطمی‌، «لِرکیها»، ج۱، ص۵۵، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۵۳ش‌، شم ۱۴۸.
) و ترکمن‌ها «تعیین‌ قیمت‌ عروس‌»
[۳۲] امین‌الله‌ گلی‌، تاریخ‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ ترکمنها، ج۱، ص۳۲۹-۳۳۰، تهران‌، ۱۳۶۶ش‌.
می‌نامند.
مردم‌ سمنان‌ مراسم‌ خواستگاری‌ و بله‌ بری‌ را در یک‌ مجلس‌ ترتیب‌ می‌دهند و آن‌ را «دوخازی‌» و «قول‌گیران‌» می‌نامند.
[۳۳] محمد پناهی‌ سمنانی‌، آداب‌ و رسوم‌ مردم‌ سمنان‌، ج۱، ص۲۴۰- ۲۴۱، تهران‌، ۱۳۷۴ش‌.
در برخی‌ از جامعه‌های‌ ایلی‌ - عشیره‌ای‌ و روستایی‌ مراسم‌ بله‌بری‌ یا خرج‌بری‌ در دو نشست‌ مکمل‌ یکدیگر برگذار می‌گردد. در نشست‌ اول‌ چند تن‌ از بزرگان‌ همراه‌ پدر پسر و ریش‌سفید یا کدخدای‌ ایل‌ یا ده‌ در خانه دختر گرد می‌آیند و میزان‌ خرج‌ مجلس‌ بعدی‌ و چگونگی‌ پرداخت‌ مخارج‌ آن‌ را به‌ صورت‌ نقدی‌ و جنسی‌ تعیین‌ می‌کنند. در نشست‌ دوم‌ شمار بیشتری‌ از بزرگان‌ قوم‌ و طایفه‌ و خویشاوندان‌ و چند زن‌ سالخورده‌ شرکت‌ می‌کنند و میزان‌ شیربها و مهر را می‌بُرند و قطعی‌ می‌کنند. هر یک‌ از این‌ مجالس‌ به‌ نامی‌ خاص‌ خوانده‌ می‌شود. مثلاً، مردم‌ کُهنَک‌، دهی‌ از بخش‌ حومه شهرستان‌ دزفول‌ که‌ مردم‌ آن‌ ترکیبی‌ از بختیاری‌، افشار و دزفولی‌ هستند، مجلس‌ اول‌ را «کدخدایی‌» و مجلس‌ دوم‌ را «شیروا برون‌» (شیربها بران‌) یا «شیرینی‌اِشکَنون‌» (شیرینی‌شکنان‌)
[۳۴] اصغر کریمی‌، «کُهنَک‌»، ج۱، ص۴۲-۴۳، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌، شم۸۵.
روستانشینان‌ و چادرنشینان‌ قوچان‌ «بعله‌برون‌» و «قندشِکنان‌»
[۳۵] رضا هنری‌، «زناشویی‌ در نزد روستاییان‌ و چادرنشینان‌ قوچان‌»، شم۷، ص‌۷۹، ج۱، ص‌۶۱، پیام‌ نوین‌، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌، شم۶، ۱۳۴۱ش‌، شم۷.
مردم‌ ایل‌ بویر احمد (ه م‌) «کدخدایی‌» یا «کدخدا کِشونی‌» (کدخدا کشانی‌) و «باشلُق‌ بُرونی‌»؛ و مردم‌ ایل‌ بهمئی‌ (ه م‌) «گَپ‌ زَنی‌» و «کدخدایی‌» یا «کدخدا بُرونی‌» می‌نامند.
[۳۶] یادداشتهای‌ مؤلف‌.

مراسم‌ «حرف‌ تمام‌ کردن‌» شاهرودی‌ها نیز در دو نشست‌ ترتیب‌ داده‌ می‌شود. در مجلس‌ نخست‌ زنان‌ سالخورده‌ و گیس‌سفید شرکت‌ دارند و درباره میزان‌ «قباله‌» مهر و «نقدینه‌» (شیربها) و اسباب‌ عروسی‌ و جز آن‌ گفت‌وگو می‌کنند. در مجلس‌ دوم‌ دو زن‌ از زنان‌ مجلس‌ پیشین‌ و جمعی‌ از مردان‌ ریش‌ سفید قوم‌ و خویش‌ دو خانواده‌ شرکت‌ دارند و توافقات‌ زنان‌ را میرزای‌ مجلس‌ سیاهه‌ می‌کند و به‌ مُهر و امضای‌ حاضران‌ می‌رساند.
[۳۷] علی‌اصغر شریعت‌زاده‌، فرهنگ‌ مردم‌ شاهرود، ج۲، ص۲۶۲-۲۶۳، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.



مراسم‌ بله‌برون‌ را در هریک‌ از حوزه‌های‌ جغرافیایی‌ - فرهنگی‌ ایران‌ با آداب‌ و رسوم‌ خاص‌ فرهنگی‌ خود برگذار می‌کنند. مثلاً در روستاهای‌ خراسان‌ خانواده پسر یک‌ حلقه‌ «کلیکی‌» («کلیک‌» در گویش‌ خراسانی‌ به‌ معنای‌ انگشت‌ و «کلیکی‌» انگشتری‌ است‌) یک‌ جفت‌ کفش‌ به‌ نام‌ «نشونی‌» نشانی‌، یک‌ دست‌ لباس‌ با مقداری‌ نقل‌ و نبات‌، قند، چای‌، حنا و چند سکه نقره‌ به‌ خانه دختر می‌بردند. پس‌ از گفت‌وگو و توافق‌ درباره تعهدات‌ و مخارج‌، یکی‌ از زنان‌ خانواده پسر سکه‌ها را در کفش‌ می‌ریخت‌ و کفش‌ را به‌ پای‌ دختر و انگشتری‌ را به‌ انگشتش‌ می‌کرد و در همین‌ مجلس‌ دختر را نشان‌ و نامزد پسرشان‌ می‌کردند. بعد قند و نبات‌ را می‌شکستند و به‌ نشانه شگون‌، نیمی‌ از آن‌ها را به‌ خانواده عروس‌ می‌دادند و نیم‌ دیگر را به‌ خانه‌های‌ خود می‌بردند.
[۳۸] ابراهیم‌ شکورزاده‌، عقاید و رسوم‌ مردم‌ خراسان‌، ج۱، ص۱۷۳، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.

در شاهرود خانواده پسر برّه سفیدی‌ را با بستن‌ دستمالی‌ سفید به‌ دور گردنش‌ و گذاشتن‌ حنا روی‌ پیشانی‌ و پاها و نوشتن‌ عبارت‌ «اِن‌شاءالله‌ مبارکش‌ باد» با حنا بر پهلوی‌ راستش‌ و آویختن‌ یک‌ گردن‌بند طلا از گردنش‌ برای‌ هدیه‌ به‌ عروس‌ می‌آراستند و در فردای‌ روز «حرف‌ تمام‌ کردن‌» به‌ خانه پدر دختر می‌بردند.
[۳۹] علی‌اصغر شریعت‌زاده‌، فرهنگ‌ مردم‌ شاهرود، ج۲، ص۲۶۳- ۲۷۵، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.

قوچانی‌ها پیش‌ از رفتن‌ به‌ مجلس‌ «نامزدی‌» (در این‌ مجلس‌ مراسم‌ بله‌بران‌ یا به‌ اصطلاح‌ محلی‌ «قندشکنان‌» نیز اجرا می‌شود) در خانه پدر پسر جمع‌ می‌شدند و پس‌ از خوردن‌ ناهار که‌ طبق‌ سنت‌ دیرین‌ نان‌ و ماست‌ است‌، اسباب‌ و خوراکی‌های‌ مخصوصی‌ را در خوانچه‌ می‌چیدند و با خود به‌ خانه دختر می‌بردند و آن‌ها را همراه‌ پول‌ نقد تعیین‌ شده‌ برای‌ شیربها و مخارج‌ دیگر - که‌ در دستمالی‌ ابریشمین‌ پیچیده‌ شده‌ بود - به‌ ریش‌سفید خانواده دختر می‌سپردند. ریش‌ سفید معمولاً یک‌ دهم‌ از مقدار پول‌ دستمال‌ را به‌ خانواده پسر باز می‌گرداند. در این‌ هنگام‌ آخوندی‌ دو کله‌ قند خوانچه‌ را بر می‌داشت‌ و به‌ هم‌ می‌کوبید و می‌شکست‌ و یک‌ تکه‌ قند را به‌ نشانه شگون‌ به‌ داماد می‌داد. آن‌گاه‌ کله‌ قندها را می‌شکستند و حبه‌ می‌کردند و حبه‌ها را با نخودچی‌ و کشمش‌ می‌آمیختند و پیاله‌ پیاله‌ به‌ میمنت‌ و مبارکی‌ در میان‌ میهمانان‌ پخش‌ می‌کردند.
[۴۰] رضا هنری‌، «زناشویی‌ در نزد روستاییان‌ و چادرنشینان‌ قوچان‌»، ج۱، ص‌۸۰ -۸۱، پیام‌ نوین‌، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌، شم۶، ۱۳۴۱ش‌، شم۷.

در دهکده زیارت‌ ابتدا مردان‌ به‌ مجلس‌ قندشکنی‌ می‌رفتند و ساعاتی‌ بعد هم‌ مادر پسر و زنان‌ خویشاوند او با خوانچه‌هایی‌ آراسته‌ با رخت‌های‌ عروس‌، دو کله‌ قند و مقداری‌ شیرینی‌ به‌ آنها می‌پیوستند. پس‌ از مراسم‌ مهربُری‌ و پرداخت‌ مقداری‌ از مهر به‌ صورت‌ نقد به‌ پدر دختر، ملای‌ ده‌ کله‌ قندها را می‌شکست‌ و با شیرینی‌ دوره‌ می‌گرداندند.
[۴۱] هوشنگ‌ پورکریم‌، «دهکده زیارت‌»، ج۱، ص۲۵-۲۶، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۴۵ش‌، شم۴۸.
قمی‌ها چند ساعت‌ پیش‌ از حضور در مجلس‌ «گلاب‌ گیرون‌» مقداری‌ گز و شیرینی‌ و یک‌ شیشه‌ گلاب‌ به‌ خانه دختر می‌فرستادند.
[۴۲] یادداشتهای‌ مؤلف‌.


۴.۱ - پذیرایی‌

پذیرایی‌ از میهمانان‌ در مجلس‌ بله‌برون‌ در جامعه‌های‌ قدیم‌ و سنتی‌ با آداب‌ و رسوم‌ خاص‌ صورت‌ می‌گرفته‌ است‌. معمولاً میهمانان‌ را با چای‌ و قلیان‌، و در برخی‌ جاها با چای‌، قلیان‌، چپق‌ و سیگار، و در تابستان‌ها با شربت‌، هندوانه‌، خیار و کاهو و سکنگبین‌، و در پاییز و زمستان‌ با میوه‌های‌ فصل‌ از جمله‌ انار پذیرایی‌ می‌کردند.
[۴۳] صادق‌ همایونی‌، فرهنگ‌ مردم‌ سروستان‌، ج۱، ص۴۹۱، مشهد، ۱۳۷۱ش‌.
[۴۴] محمود کتیرایی‌، از خشت‌ تا خشت‌، ج۱، ص۱۲۷- ۱۲۸، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌.
پس‌ از پایان‌ گفت‌وگوها و توافق‌ دو خانواده‌ بر سر موضوعات‌ و تعهدات‌ مالی‌، شیرینی‌ می‌گرداندند و همه‌ به‌ میمنت‌ این‌ وصلت‌ کام‌ شیرین‌ می‌کردند. مجلس‌ بله‌برون‌ در برخی‌ جاها، مانند تهران‌ و پیرسواران‌ ملایر با مهمانی‌ شام‌
[۴۵] غلامحسین‌ رسولی‌، پژوهشی‌ در فرهنگ‌ مردم‌ پیرسواران‌، ج۱، ص۳۲۷، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.
[۴۶] جعفر شهری‌، طهران‌ قدیم‌، ج۳، ص۶۳، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
و در برخی‌ جاها، مانند روستای‌ بختیارنشین‌ پاگچ‌ با صرف‌ ناهار همراه‌ بوده‌ است‌.
[۴۷] بیژن‌ کلکی‌، «عروسی‌ بختیاریهای‌ روستای‌ پاگچ‌»، ج۱، ص۳۶، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌، شم ۱۳۳.



(۱) سکندر امان‌اللهی‌ بهاروند، کوچ‌نشینی‌ در ایران‌، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.
(۲) برهان‌ ایازی‌، آیینه سنندج‌، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
(۳) محمود پاینده‌، آیینها و باورداشتهای‌ گیل‌ و دیلم‌، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
(۴) محمود پاینده‌، فرهنگ‌ گیل‌ و دیلم‌، تهران‌، ۱۳۶۶ش‌.
(۵) محمد پناهی‌ سمنانی‌، آداب‌ و رسوم‌ مردم‌ سمنان‌، تهران‌، ۱۳۷۴ش‌.
(۶) هوشنگ‌ پورکریم‌، «دهکده زیارت‌»، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۴۵ش‌، شم۴۸.
(۷) محمدعلی‌ جمال‌زاده‌، فرهنگ‌ عامیانه‌، به‌ کوشش‌ محمدجعفرمحجوب‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
(۸) حسین‌ خلج‌، «آیین‌ زناشویی‌ در آینه‌ورزان‌»، انتشارات‌ اداره فرهنگ‌ عامه‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌، شم۲.
(۹) راسخ‌، شاپور و جمشید بهنام‌، «آداب‌ و رسوم‌ و اعتقادات‌ عامه‌»، ایرانشهر، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌، ج‌۱.
(۱۰) غلامحسین‌ رسولی‌، پژوهشی‌ در فرهنگ‌ مردم‌ پیرسواران‌، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.
(۱۱) احمد شاملو، کتاب‌ کوچه‌، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌، حرف‌ ب‌، دفتر مردم‌.
(۱۲) علی‌اصغر شریعت‌زاده‌، فرهنگ‌ مردم‌ شاهرود، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
(۱۳) ابراهیم‌ شکورزاده‌، عقاید و رسوم‌ مردم‌ خراسان‌، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.
(۱۴) جعفر شهری‌، طهران‌ قدیم‌، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
(۱۵) جواد صفی‌نژاد، طالب‌آباد، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
(۱۶) موسی‌ فاطمی‌، «لِرکیها»، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۵۳ش‌، شم ۱۴۸.
(۱۷) محمود کتیرایی‌، از خشت‌ تا خشت‌، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌.
(۱۸) اصغر کریمی‌، «کُهنَک‌»، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌، شم۸۵.
(۱۹) بیژن‌ کلکی‌، «عروسی‌ بختیاریهای‌ روستای‌ پاگچ‌»، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌، شم ۱۳۳.
(۲۰) امین‌الله‌ گلی‌، تاریخ‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ ترکمنها، تهران‌، ۱۳۶۶ش‌.
(۲۱) لهسایی‌زاده‌، عبدالعلی‌ و عبدالنبی‌ سلامی‌، تاریخ‌ و فرهنگ‌ مردم‌ دَوان‌، تهران‌، ۱۳۷۰ش‌.
(۲۲) نورمحمد مجیدی‌ کرایی‌، تاریخ‌ و جغرافیای‌ ممسنی‌، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
(۲۳) غلامرضا معصومی‌، «عروسی‌ در ایل‌ کلهر»، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۵۴ش‌، شم ۱۵۹-۱۶۰.
(۲۴) ابوالحسن‌ نجفی‌، فرهنگ‌ فارسی‌ عامیانه‌، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.
(۲۵) صادق‌ همایونی‌، فرهنگ‌ مردم‌ سروستان‌، مشهد، ۱۳۷۱ش‌.
(۲۶) صادق‌ همایونی‌، گوشه‌هایی‌ از آداب‌ و رسوم‌ مردم‌ شیراز، شیراز، ۱۳۵۳ش‌.
(۲۷) رضا هنری‌، «زناشویی‌ در نزد روستاییان‌ و چادرنشینان‌ قوچان‌»، پیام‌ نوین‌، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌، شم۶، ۱۳۴۱ش‌، شم۷.
(۲۸) یادداشتهای‌ مؤلف‌.
(۲۹) T، The Kurds، tr M W M Welland، Beirut، ۱۹۶۶.
(۳۰) Cheater، A P، Social Anthropology، London، ۱۹۸۹.
(۳۱) Gennep، A van، The Rites of Passage، tr M B Vizedom and G L Caffe، London، ۱۹۷۷.
(۳۲) Irons، W G، The Yomut Turkmen: A Study of Kinship in a Pastoral Society، Michigan، ۱۹۶۵.


۱. Cheater، A P، ج۱، ص۱۶۵ -۱۶۴، Social Anthropology، London، ۱۹۸۹.
۲. Gennep، A van، ج۱، ص۱۱۸-۱۱۹، The Rites of Passage، tr M B Vizedom and G L Caffe، London، ۱۹۷۷.
۳. Gennep، A van، ج۱، ص۱۱۹، The Rites of Passage، tr M B Vizedom and G L Caffe، London، ۱۹۷۷.
۴. Irons، W G، The Yomut Turkmen: A Study of Kinship in a Pastoral Society، Michigan، ۱۹۶۵، ص۱۶۳-۱۶۷.
۵. راسخ‌، شاپور و جمشید بهنام‌، «آداب‌ و رسوم‌ و اعتقادات‌ عامه‌»، ج۱، ص۱۷۹-۱۸۰، ایرانشهر، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌، ج‌۱.
۶. محمدعلی‌ جمال‌زاده‌، فرهنگ‌ عامیانه‌، ج۱، ص۲۲، به‌ کوشش‌ محمدجعفرمحجوب‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌.
۷. احمد شاملو، کتاب‌ کوچه‌، ج۱، ص۹۷۳، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌، حرف‌ ب‌، دفتر مردم‌.
۸. ابوالحسن‌ نجفی‌، فرهنگ‌ فارسی‌ عامیانه‌، ج۱، ص۱۶۳، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.
۹. ابوالحسن‌ نجفی‌، فرهنگ‌ فارسی‌ عامیانه‌، ج۱، ص۱۷۲، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.
۱۰. جواد صفی‌نژاد، طالب‌آباد، ج۱، ص۴۱۵، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۱۱. محمود کتیرایی‌، از خشت‌ تا خشت‌، ج۱، ص۱۲۵، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌.
۱۲. حسین‌ خلج‌، «آیین‌ زناشویی‌ در آینه‌ورزان‌»، ج۱، ص۴، انتشارات‌ اداره فرهنگ‌ عامه‌، تهران‌، ۱۳۴۱ش‌، شم۲.
۱۳. احمد شاملو، کتاب‌ کوچه‌، ج۱، ص۹۷۷، تهران‌، ۱۳۷۷ش‌، حرف‌ ب‌، دفتر مردم‌.
۱۴. محمود پاینده‌، آیینها و باورداشتهای‌ گیل‌ و دیلم‌، ج۱، ص۵۲، تهران‌، ۱۳۵۵ش‌.
۱۵. محمود پاینده‌، فرهنگ‌ گیل‌ و دیلم‌، ج۱، ص۳۶، تهران‌، ۱۳۶۶ش‌.
۱۶. هوشنگ‌ پورکریم‌، «دهکده زیارت‌»، ج۱، ص۲۵، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۴۵ش‌، شم۴۸.
۱۷. ابراهیم‌ شکورزاده‌، عقاید و رسوم‌ مردم‌ خراسان‌، ج۱، ص۱۷۲-۱۷۳، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.
۱۸. علی‌اصغر شریعت‌زاده‌، فرهنگ‌ مردم‌ شاهرود، ج۲، ص۲۶۳، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
۱۹. صادق‌ همایونی‌، گوشه‌هایی‌ از آداب‌ و رسوم‌ مردم‌ شیراز، ج۱، ص۷۴، شیراز، ۱۳۵۳ش‌.
۲۰. لهسایی‌زاده‌، عبدالعلی‌ و عبدالنبی‌ سلامی‌، ج۱، ص۱۳۴، تاریخ‌ و فرهنگ‌ مردم‌ دَوان‌، تهران‌، ۱۳۷۰ش‌.
۲۱. یادداشتهای‌ مؤلف‌.
۲۲. غلامحسین‌ رسولی‌، پژوهشی‌ در فرهنگ‌ مردم‌ پیرسواران‌، ج۱، ص۳۲۷، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.
۲۳. نورمحمد مجیدی‌ کرایی‌، تاریخ‌ و جغرافیای‌ ممسنی‌، ج۱، ص۵۰۸، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
۲۴. راسخ‌، شاپور و جمشید بهنام‌، «آداب‌ و رسوم‌ و اعتقادات‌ عامه‌»، ج۱، ص۲۵۰، ایرانشهر، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌، ج‌۱.
۲۵. بیژن‌ کلکی‌، «عروسی‌ بختیاریهای‌ روستای‌ پاگچ‌»، ج۱، ص۳۶، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌، شم ۱۳۳.
۲۶. سکندر امان‌اللهی‌ بهاروند، کوچ‌نشینی‌ در ایران‌، ج۱، ص۱۱۸، تهران‌، ۱۳۶۰ش‌.
۲۷. شاپور و جمشید بهنام‌، «آداب‌ و رسوم‌ و اعتقادات‌ عامه‌»، ج‌۱ ایرانشهر، تهران‌، ۱۳۴۲ش‌.
۲۸. برهان‌ ایازی‌، آیینه سنندج‌، ج۱، ص۲۳۴- ۲۳۵، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
۲۹. T، The Kurds، tr M W M Welland، Beirut، ۱۹۶۶، ص۴۷-۴۸.
۳۰. غلامرضا معصومی‌، «عروسی‌ در ایل‌ کلهر»، ج۱، ص۵۸ -۶۱، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۵۴ش‌، شم ۱۵۹-۱۶۰.
۳۱. موسی‌ فاطمی‌، «لِرکیها»، ج۱، ص۵۵، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۵۳ش‌، شم ۱۴۸.
۳۲. امین‌الله‌ گلی‌، تاریخ‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ ترکمنها، ج۱، ص۳۲۹-۳۳۰، تهران‌، ۱۳۶۶ش‌.
۳۳. محمد پناهی‌ سمنانی‌، آداب‌ و رسوم‌ مردم‌ سمنان‌، ج۱، ص۲۴۰- ۲۴۱، تهران‌، ۱۳۷۴ش‌.
۳۴. اصغر کریمی‌، «کُهنَک‌»، ج۱، ص۴۲-۴۳، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌، شم۸۵.
۳۵. رضا هنری‌، «زناشویی‌ در نزد روستاییان‌ و چادرنشینان‌ قوچان‌»، شم۷، ص‌۷۹، ج۱، ص‌۶۱، پیام‌ نوین‌، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌، شم۶، ۱۳۴۱ش‌، شم۷.
۳۶. یادداشتهای‌ مؤلف‌.
۳۷. علی‌اصغر شریعت‌زاده‌، فرهنگ‌ مردم‌ شاهرود، ج۲، ص۲۶۲-۲۶۳، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
۳۸. ابراهیم‌ شکورزاده‌، عقاید و رسوم‌ مردم‌ خراسان‌، ج۱، ص۱۷۳، تهران‌، ۱۳۶۳ش‌.
۳۹. علی‌اصغر شریعت‌زاده‌، فرهنگ‌ مردم‌ شاهرود، ج۲، ص۲۶۳- ۲۷۵، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
۴۰. رضا هنری‌، «زناشویی‌ در نزد روستاییان‌ و چادرنشینان‌ قوچان‌»، ج۱، ص‌۸۰ -۸۱، پیام‌ نوین‌، تهران‌، ۱۳۴۰ش‌، شم۶، ۱۳۴۱ش‌، شم۷.
۴۱. هوشنگ‌ پورکریم‌، «دهکده زیارت‌»، ج۱، ص۲۵-۲۶، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۴۵ش‌، شم۴۸.
۴۲. یادداشتهای‌ مؤلف‌.
۴۳. صادق‌ همایونی‌، فرهنگ‌ مردم‌ سروستان‌، ج۱، ص۴۹۱، مشهد، ۱۳۷۱ش‌.
۴۴. محمود کتیرایی‌، از خشت‌ تا خشت‌، ج۱، ص۱۲۷- ۱۲۸، تهران‌، ۱۳۴۸ش‌.
۴۵. غلامحسین‌ رسولی‌، پژوهشی‌ در فرهنگ‌ مردم‌ پیرسواران‌، ج۱، ص۳۲۷، تهران‌، ۱۳۷۸ش‌.
۴۶. جعفر شهری‌، طهران‌ قدیم‌، ج۳، ص۶۳، تهران‌، ۱۳۷۱ش‌.
۴۷. بیژن‌ کلکی‌، «عروسی‌ بختیاریهای‌ روستای‌ پاگچ‌»، ج۱، ص۳۶، هنر و مردم‌، تهران‌، ۱۳۵۲ش‌، شم ۱۳۳.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «بله‌برون‌»، شماره۵۰۷۱.    

رده‌های این صفحه : مقالات دانشنامه بزرگ اسلامی




جعبه ابزار